محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831310705
راهي براي درمان بي حيايي جامعه
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راهي براي درمان بي حيايي جامعهسلسله مباحث تربيتي حاج آقا مجتبي تهراني پيرامون مسأله "حياء" حيائي که از همه اقسام کاربرد بيشتري در جامعه دارد، حياء از خلق است. چرا؟ چون اينجا ديگر بحث شاهدي است که ظاهراً مشهود است و من هم دارم او را ميبينم که او مرا ميبيند. به حسِ ظاهري دارم اين را ميبينم. مثل اقسام ديگر نيست
يکي از بزرگترين مشکلات جامعه ما ترويج بيحيايي است. در گذشته به مناسبتها و روابط گوناگون، تقسيمبنديهايي براي حياء گفتيم؛ از جمله آخرين تقسيمبندي ما در ارتباط با حياء نسبت به شاهد و ناظر عملِ قبيح انسان است؛ لذا عرض کردم ما يک حياء من الخلق داريم، يک حياء من النفس داريم، يک حياء من الملائکه، يک حياء من اولياء الله و يکي هم حياء من الله داريم. حالا چند سؤال مطرح است. يک؛ کدام يک از اينها با ارزشتر است؟ دو؛ از نظر زيبايي کدام يک از اينها زيباتر است؟ سه؛ از نظر کاربرد در سطح جامعه، کدام يک از اينها کاربرديتر است؟ با ارزشترين حياء اگر عمل قبيحي از انسان صادر شود و شاهدي که آن عمل را شهود ميکند، شاهدي بيروني و غير مشهود باشد و بعداً انسان منفعل شود، اين حياء افضل و باارزشترين حياها است. يعني حياي نسبت به شاهدي که من نه شهود ظاهري نسبت به او دارم و نه شهود او را ميبينم ولي او بر احوال من آگاه است و مرا ميبيند، بالاترين حيا است. اگر از چنين شاهدي حياء کنم اين با فضيلتترين حياها است چون نه او را ميبينم و نه ديدنش را ميبينم، بلکه فقط درک کردهام که آن شاهد بيروني، بر اعمال من آگاهي دارد و به خاطر همين مرتکب خلاف و عمل قبيح نميشوم.ما در روايت از علي(عليهالسّلام) داريم: «اَفضَلُ الحَياء اِستِحياؤکَ مِنَ الله»[1] با فضيلتترين و ارزشمندترين فردِ حياء اين است که انسان از خدا خجالت بکشد؛ به خصوص در ارتباط با معاصي و گناهان. حياء يعني من از آن فعلي که نزد شاهد اعمالم قبيح است، خجالت بکشم و آن ترک کنم. حياء اثر اعمال زشت را از بين ميبردما در روايت داريم خود اين حيا، داراي آثاري است. حالا از آثار اين که متوجّه ميشوم فعلي عند الله قبيح است و براي اينکه از خدا خجالت ميکشم، آن فعل را انجام نميدهم، اين است که اگر در گذشته، غفلتاً فعل قبيحي از من صادر شده بود، اين حياء اثرِ سوء آن را از بين ميبرد.همين حياء من الله موجب ميشود بسياري از آن خطاهاي گذشته من محو شود، يعني اثرِ سوء آن از بين برود.حياء من النفس يعني خودم خجالت ميکشم؛ اينجا ديگر صحبت خدا نيست. از خودم خجالت ميکشم که کاري کنم که موجب سرافکندگي در مقابل خدا باشد. چون من شهود او را نسبت به اعمالم، ادراک ميکنم و ميدانم که او هميشه همراه من است، جداي از من نيست، خجالت ميکشم و شرم ميکنمحياء «اثر» و «خود گناهان» را محو ميکند در روايتي از علي(عليهالسّلام) است که فرمودند: «اَلحَياء مِنَ الله يَمحوُ کَثيراً مِنَ الخَطايا»[2] ؛ موجب ميشود آثار سوء بسياري از گناهان از انسان برطرف شود. يعني همين که انسان از خدا شرم کند و گناه نکند، موجب ميشود که در آينده دست او آلوده به گناه نشود. زيباترين حياءدر مراتب ارزش گزاري حياء پس از حيا از خداوند متعال حيا از نفس داراي ارزش و جايگاه است . حياء من النفس يعني وجود انسانيّت اين قسم از حيا، نشانگر آن است انسان هنوز انسانيّت داشته و عقل عملياش کار ميکند. هنوز قواي حيواني نتوانسته آن وديعه الهيّه انسانيّهاي را که در او نهاده است، محو کند. هنوز عقل عملي وجود دارد، به طوري که مانع ارتکاب اعمال زشت ميشود. «انسان» از خودش حياء ميکند!حياء من النفس يعني خودم خجالت ميکشم؛ اينجا ديگر صحبت خدا نيست. از خودم خجالت ميکشم که کاري کنم که موجب سرافکندگي در مقابل خدا باشد. چون من شهود او را نسبت به اعمالم، ادراک ميکنم و ميدانم که او هميشه همراه من است، جداي از من نيست، خجالت ميکشم و شرم ميکنم. معناي آن اين است که هنوز عقل عملي که ادراکِ حُسن و قُبح ميکند، سرجاي خودش هست. هنوز انسان بوده و مسخ نشده است.حياي از نفس، يعني اينکه انسان هنوز حيوان نشده است و هنوز بهرهاي از انسانيّت دارد؛ لذا حسن و قبح عمل سرش ميشود. اين در بينِ اقسامِ حياء، زيباترين حياء است.
فرق حياي زيبا و حياي افضلاين حياء زيباترين است نه با فضيلتترين. اين با قبلي فرق ميکند. قبلي غيريّت بين شاهد و انسان بود، ولي اينجا غيريّتي در کار نيست. نفس هميشه همراه من است. آن لذا فضيلت و ارزشش بيشتر بود و اين زيبايياش. در اوّلي من شاهد را نميبينم، ديدن او را هم نميبينم، پس حياء خيلي زياد است و بسيار ارزش دارد. امّا اينجا، نفس که هميشه همراه من است و غيريّت بين من و او نيست آنقدر ارزش ندارد ولي زيباترين حياء است؛ لذا تعبير در روايت اين است. علي(عليهالسّلام) فرمودند: «اَحسَنُ الحَياء اِستِحياؤکَ مِن نَفسِک»[4] زيباترين حياها آن حيائي است که از پيش خود و درون خود حياء کني.امام علي(عليهالسّلام) مي فرمايد: «غايَ?ُ الحَياء أن يَستَحييَ المَرءُ مِن نَفسِه»[3] نهايت حياء اين است که شخص از خودش در برابر عمل قبيح حياء کند و آن را انجام ندهد. اين تعبير «مِن نَفسِه» يعني هنوز عقلِ عملي او حسن و قبح سرش ميشود و هنوز از واديِ انسانيّت خارج نشده است. تمام انسانيّت به حياء استعلي(عليهالسّلام) در يک روايت ديگر فرمودند: «مِن تَمامِ المُرُوَّه أَن تَستَحيي مِن نَفسِک»[4] تمام مروّت اين است که از خودت حياء کني. ما گاهي از مروّت به «جوانمردي» تعبير ميکنيم و ميگوييم: مروّت، همان جوانمردي است که يکي از خصلتهاي انساني است. به حيوان نميشود گفت «جوانمرد». پس با اين توضيح، روايت ميفرمايد: کسي که از خودش حياء ميکند، هنوز خصلت انسانيّت خود را از دست نداده است.همهي اين روايات مؤيد اين معنا است که زيبايي، زيباترين اقسام حياء اين است که انسان از خود حياء کند. اين حياء ديگر جنبه تحميلي هم ندارد، خيلي هم زيبا است چون خود جوش است و نشانه اين است که فرد هنوز از وادي انسانيّت خارج نشده است. پرکاربردترين حياءاما سوم، از نظرِ کاربرد در سطح جامعه که بسيار هم مهم است، کدام قسم حياء است؟ حيائي که از همه اقسام کاربرد بيشتري در جامعه دارد، حياء از خلق است. چرا؟ چون اينجا ديگر بحث شاهدي است که ظاهراً مشهود است و من هم دارم او را ميبينم که او مرا ميبيند. به حسِ ظاهري دارم اين را ميبينم. مثل اقسام ديگر نيست.[5]حياي از مردم زيربناي حياي از خود و خدااز نظر درجهبندي، ابتداييترين اقسام حياء همين نوع حياء است. يعني ابتداييترين اقسام حياء، حياء من الخلق است و انتهايترين آن، حياي من الله است. ولي اين مطلب هست که زيربناي حياء در انسان حياء من الخلق است. که اگر اين حياء بود، بقيه ميتواند دانهدانه در درون انسان شکل بگيرد و پشت سر اين بيايد. اگر اين نباشد بدانيد که ديگر از هيچيک از اين اقسام حيا، خبري نيست. نه حياء من اولياءالله دارد، نه حياء من الملائکه دارد، نه حياء من النفس دارد و نه حياي من الله دارد. هيچ چيز ديگر ندارد.امام حسن عسکري ميفرمايند: «مَنْ لَمْ يَتَّقِ وُجُوهَ النَّاسِ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ»[6] اگر کسي پرهيز از مردم نداشته باشد که آنها دارند او را ميبينند، ديگر پرهيز از خدا ندارد. چون او مردم را دارد خودش با اين چشم سرش ميبيند که آنها دارند کاهايش را ميبينند؛ وقتي از آنها حيا نميکند آيا از خدايي حياء ميکند که با اين چشم سر ديده نميشود؟! وقتي که ملاحظه اين را نميکند، ملاحظه خدا نکردن برايش سهل است. علي(عليهالسّلام) فرمود: «مَن لَم يَستَحيِ مِنَ الناس لَم يَستَحيِ مِنَ الله»[7] ؛ هر کس که از مردم خجالت نکشد، از خدا خجالت نميکشد. حضرت در جاي ديگر ميگويد: «شَرُّ الاَشرار مَن لايَستَحيِ مِنَ النّاسِ»[8] در بين اشرار، شرترين آنها آدمي است که از مردم خجالت نميکشد.زيبايي، زيباترين اقسام حياء اين است که انسان از خود حياء کند. اين حياء ديگر جنبه تحميلي هم ندارد، خيلي هم زيبا است چون خود جوش است و نشانه اين است که فرد هنوز از وادي انسانيّت خارج نشده استحياي زيربناييدقت کنيد! ببينيد که چقدر معارف و احکام ما در اسلام حساب شده است. حياء پوششي براي روي روح است. بيحيايي پردهدري است گفتيم که اوّلين قسم حياء، همين حياي از مردم است و ديگر اقسام حياء از اينجا شروع ميشود و جلو ميرود. اين حياء مربوط به روابط اجتماعي در سطح جامعه است که اگر بنا شود اين از بين برود، ديگر اقسام حياء هم در جامعه از بين رفته و حتي زمينه پيدايش هم پيدا نميکنند. امر به معروف و نهي از منکر، ضامن حياي عموميحالا ببينيد اين جملهاي که من در اوّل بحثهاي خودم ميگويم که «يکي از بزرگترين مشکلات جامعه ما ترويج بيحيايي است» يعني چه! مشکل اصلي ما در سطح جامعه «پردهدري» است. اين که شما ميبينيد در اسلام، از اهمِّ واجبات، امر به معروف و نهي از منکر است، براي اين است که اسلام ميخواهد در جامعه پردهدري رواج پيدا نکند. چون اگر اين پرده حياء در سطح جامعه شکسته شود، يعني کسي از ديگري خجالت نکشد، ديگر سنگ روي سنگ بند نميشود. وقتي که بنا شد من از تو خجالت نکشم، آيا از خدا در انجام احکام شرعيّه خجالت ميکشم؟ ـبيني و بين اللهـ وقتي من از خودم، که با خودم خودماني هستم، خجالت نکشم آيا ممکن است که با تو رو در بايستي داشته باشم؟ اينکه در اسلام اين همه نسبت به امر به معروف و نهي از منکر تأکيد شده، براي همين است.سير جامعه بدون حياء
اگر اين پرده در سطح جامعه دريده شود، يک جامعهاي درست ميشود که هر روز به سمت حيوانيت ميرود و ديگر انسانيّت تمام ميشود. نه الهيّت، بلکه حتّي انسانيّت هم از چنين جامعهاي ميرود. ديگر کسي قُبح سرش نميشود.راه رسيدن دشمن به اهداف خود لذا من اين را تذکر بدهم که دشمنان اسلام هم از اين جهت، مسأله را خوب فهميدهاند که راه ضربه زدن به جامعه اسلامي ترويج بيحيايي است. اگر اين بشود، آنها به اهداف خود رسيدهاند. آنجا ديگر دشمن با انسان روبهرو نيست که بخواهد با آنها بجنگد. بلکه با يکسري حيوان، طرف است و کارش بسيار راحت است. چون افراد بيحياي جامعه، حيوان هستند و ديگر انسان نيستند که بخواهد از دينشان دفاع کند. چنين افرادي احساس شرف ميکنند!؟ ناموس ميفهمند يعني چه!؟ اينها ديگر انسان نيستند. «بيتفاوتي» زمينهساز بيحيايييک وقت ميگوييد: حياء در جامعه ترويج نميشود ولي يک وقت ميگوييد: در جامعه ترويج بيحايي وجود دارد. پردهداري که نيست، پردهدري هم دارد ترويج پيدا ميکند؛ نه اينکه به پردهداري اهميّت داده نميشود، بلکه پردهدري رواج دارد. بيتفاوتي با ترويج، فرق دارند. بيتفاوتي، زمينهسازِ پردهدري است. مثلاً کسي که به کار زشتي، نگاه ميکند و ککش هم نميگزد، حالت بيتفاوتي دارد. امّا يک نفر که مرتکب حرام ميشود، پردهدري کرده است. نهي از منکر، پردهداري استوقتي کسي به او ميگويي: پردهدري نکن! يعني عمل زشت را انجام نده! اين يعني دارد پردهداري ميکند. نهي از منکر، پردهداري است. اينکه من وقتي کار زشت را ميبينم بايد جلويش را بگيرم، براي اين است که در جامعه پردهداري شود. ما تعبير ميکنيم به «پيشگيري»، چون اين کار، زمينهساز پردهدري در جامعه است. پي نوشت ها : [1]. غررالحکم، ص 257[2]. همان [3]. غررالحکم، ص 236[4]. همان[5]. حالا چه کاربردي دارد را بعداً عرض ميکنم.[6]. بحارالأنوار، ج 68، ص 336[7]. غررالحکم، ص 257[8]. همانفرآوري: بصيرت بخش اخلاق و عرفان اسلامي تبيانمنبع : پايگاه اطلاع رساني آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]
صفحات پیشنهادی
راهي براي درمان بي حيايي جامعه
راهي براي درمان بي حيايي جامعهسلسله مباحث تربيتي حاج آقا مجتبي تهراني پيرامون مسأله "حياء" حيائي که از همه اقسام کاربرد بيشتري در جامعه دارد، حياء از خلق است.
راهي براي درمان بي حيايي جامعهسلسله مباحث تربيتي حاج آقا مجتبي تهراني پيرامون مسأله "حياء" حيائي که از همه اقسام کاربرد بيشتري در جامعه دارد، حياء از خلق است.
راهی برای درمان بی حیایی جامعه
راهی برای درمان بی حیایی جامعه-سلسله مباحث تربیتی حاج آقا مجتبی تهرانی پیرامون مسأله حیاء حیائی که از همه اقسام کاربرد بیشتری در جامعه دارد، حیاء از خلق است.
راهی برای درمان بی حیایی جامعه-سلسله مباحث تربیتی حاج آقا مجتبی تهرانی پیرامون مسأله حیاء حیائی که از همه اقسام کاربرد بیشتری در جامعه دارد، حیاء از خلق است.
ده توصيه براي بهبود مستمر
ده توصيه براي بهبود مستمر ده علامتی که نشان میدهد ازدواجتان به دردسر افتاده است · راهی برای درمان بی حیایی جامعه · 14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر .
ده توصيه براي بهبود مستمر ده علامتی که نشان میدهد ازدواجتان به دردسر افتاده است · راهی برای درمان بی حیایی جامعه · 14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر .
14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر شرعي فعاليت ...
ده علامتی که نشان میدهد ازدواجتان به دردسر افتاده است · راهی برای درمان بی حیایی جامعه · 14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر شرعي فعاليت مي كنند ... .
ده علامتی که نشان میدهد ازدواجتان به دردسر افتاده است · راهی برای درمان بی حیایی جامعه · 14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر شرعي فعاليت مي كنند ... .
ده توصيه براي بهبود مستمر
ده علامتی که نشان میدهد ازدواجتان به دردسر افتاده است · راهی برای درمان بی حیایی جامعه · 14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر شرعي فعاليت مي كنند ... ...
ده علامتی که نشان میدهد ازدواجتان به دردسر افتاده است · راهی برای درمان بی حیایی جامعه · 14 كشتارگاه دام در كرمان بدون حضور مستمر ناظر شرعي فعاليت مي كنند ... ...
بي دردسر صاحب سايت شويد! -
17 فوریه 2007 – راهی برای درمان بی حیایی جامعه-سلسله مباحث تربیتی حاج آقا مجتبی تهرانی پیرامون مسأله حیاء ... تیشرت بپوشید و درمان شوید! ده علامتی که نشان ...
17 فوریه 2007 – راهی برای درمان بی حیایی جامعه-سلسله مباحث تربیتی حاج آقا مجتبی تهرانی پیرامون مسأله حیاء ... تیشرت بپوشید و درمان شوید! ده علامتی که نشان ...
به کجا چنین شتابان و ترویج بی اخلاقی
30 آوريل 2010 – صدا و سیمای ما هر چه بیشتر به سمت اسلامی شدن و ترویج اخلاق سوق پیدا کند. راهي براي درمان بي حيايي جامعه يکي از بزرگترين مشکلات جامعه ما ...
30 آوريل 2010 – صدا و سیمای ما هر چه بیشتر به سمت اسلامی شدن و ترویج اخلاق سوق پیدا کند. راهي براي درمان بي حيايي جامعه يکي از بزرگترين مشکلات جامعه ما ...
راههاي افزايش انگيزه
راههاي افزايش انگيزه-راههای افزایش انگیزه طلاب برای افزایش انگیزه. ... مطالب پیشین. راهي براي درمان بي حيايي جامعه · مراقب مسموميت با قارچ ها باشيد · الطاف ويژه به ...
راههاي افزايش انگيزه-راههای افزایش انگیزه طلاب برای افزایش انگیزه. ... مطالب پیشین. راهي براي درمان بي حيايي جامعه · مراقب مسموميت با قارچ ها باشيد · الطاف ويژه به ...
ايران گردي تبياني
شهردار شوشتر خبر دادتعيين 52 نقطه براي تبليغ كانديداها در شه. ... NimBuzz يه نرم افزار چت عالي براي ايرانسلي ها · ◅◅دانلود ... راهي براي درمان بي حيايي جامعه ...
شهردار شوشتر خبر دادتعيين 52 نقطه براي تبليغ كانديداها در شه. ... NimBuzz يه نرم افزار چت عالي براي ايرانسلي ها · ◅◅دانلود ... راهي براي درمان بي حيايي جامعه ...
مراکز اعزام مبلغ
NimBuzz يه نرم افزار چت عالي براي ايرانسلي ها · ◅◅دانلود کتاب های ... هاي بي امضاء» در تبيان · آشنايي با ميگ- ... راهي براي درمان بي حيايي جامعه · مراقب مسموميت با ...
NimBuzz يه نرم افزار چت عالي براي ايرانسلي ها · ◅◅دانلود کتاب های ... هاي بي امضاء» در تبيان · آشنايي با ميگ- ... راهي براي درمان بي حيايي جامعه · مراقب مسموميت با ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها