محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829148649
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي 2- خوديابي تمام کساني که وجود امور فطري را پذيرفته اند، از آن به عنوان حقيقت انسانيت نيز نام برده و در عين حال با تأسف درباره ناکامي انسان در امر خوديابي سخن گفته اند. در اين تأسف تفاوتي بين انسان شناسان مسلمان و غيرمسلمان وجود ندارد. مزلو با ترديد در رابطه با عملي شدن خوديابي سخن مي گويند، توفيق خودشناسي را امري دشوار مي شناسد و مي گويد: «شناخت اينکه چه هستيم و خواسته هاي واقعي مان چيست، امر والايي است که به ندرت عملي مي شود و معمولاً به سال هاي زياد کار سخت و جسورانه نياز دارد.» (مزلو، /361) مقصود مزلو از کار سخت، (احتمالاً) رياضتي است که بدون آن، شنود صداي ضمير ناممکن مي نمايد. در يکي از روش هاي پيشنهادي ايشان در اين رابطه مي خوانيم: «چشمانتان را ببنديد، صداها را قطع کنيد، افکارتان را خاموش کنيد، همه مشغله ها را از ذهنتان دور کنيد... آرام بگيريد... فقط منتظر بمانيد تا ببينيد چه اتفاقي مي افتد و چه چيزبه ذهنتان مي آيد... و اگر شما در اين تلاش موفق شديد و فهميديد که چطور اين کار را انجام دهيد، مي توانيد دنياي خارج و سر و صداهاي آن را فراموش کنيد و شروع کنيد به شنيدن اين نداهاي تکانشي.... .» (همان، /252) به رغم اظهارات و پيشنهاد رويش نوميد کننده، مزلو انسانيت را به معني رشد گرايش هاي فطري دانسته مي گويد: «انسان بودن - به مفهوم به دنيا آمدن در کسوت بشر - بايستي بر حسب انسان شدن نيز تعريف شود. به همين مفهوم هر نوزادي بالقوه يک انسان است و بايد به کمک جامعه، فرهنگ و خانواده در قالبي انساني رشد کند.» (همان، /16) نتيجه سه سخن مزلو، در کلام اريک فروم قابل مطالعه است که مرگ انسان ها را پيش از پرورش فطريات و تکميل انسانيت، مرگ و مردن قبل از تولد مي خواند؛ «تولد در معناي متداول و معمولي، تنها آغاز تولد به معناي وسيع تر آن است. سراسر زندگي فرد چيزي نيست جز فرايند خودزايي. در حقيقت لحظه مرگ زماني است که به طور کامل متولد مي شويم، گرچه مردن قبل از تولد، سرنوشت فاجعه آميز بيشتر مردم است!» (فروم، /44) دم زدن از کم توجهي و ناکامي در رابطه با شناخت خود، در گفته هاي بسياري از انديشه گران مسلمان نيز به چشم مي آيد، ولي درد و سوز نگاه هاي عارف مشربانه که قالب شعري هم دارد، در اين زمينه خواندني تر مي نمايد. به عنوان نمونه: همه دردها از تو و خود نبيني همه نسخه ها در تو و خود نخواني تو يک لفظي اما طلسم عجايب دريغا که معناي خود را نداني تويي آن کتاب مقدس که در وي نبشته همه رازهاي نهاني (شهريار) چيست دين؟ برخاستن از روي خاک تا که آگاه گردد از خود جان پاک گر شود آگه از خود اين جان پاک مي رود تا کوي حق او سينه چاک (اقبال) روزها فکر من اين است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خويشتنم از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود به کجا مي روم آخر ننمايي وطنم (مولوي) حيران شده ام که ميل جان با من چيست و اندر گل تيره اين دل روشن چيست عمريست هزار بار من گويم و من من گويم وليک مي ندانم من چيست (شمس) ترسم بروم عالم جان ناديده بيرون روم از جهان، جهان ناديده در عالم جان چون روم از عالم تن در عالم تن عالم جان ناديده (فخر رازي) تو اين صورتت را چنان مي پرستي که تا زنده اي معني خود نداني سفرهاي علوي کند مرغ جانت گر از چنبرباز آزش رهاني (سعدي) دردناک تر ازناکامي در جستجوي «خود»، اين است که خود بيگانگي، به خود فراموشي تبديل شود و خودباخته آماده برداشتن قدمي در مسيرخوديابي نباشد. امام علي عليه السلام مي فرمايد: «عجبت لمن ينشد ضالته و قد اضل نفسه فلم يطلبها!»(آمدي، /36) «در شگفتم از کسي که چيزي از خود را گم مي کند و در جستجويش بر مي آيد و خود را گم کرده، اما جستجو نمي کند!» واماندگي در امر شهود تمايلات فطري در غرب و براي عامه مردم آن ديار ناشي از قصور و درماندگي است. رهنمود مزلو نمي تواند اين گره کور را باز کند، روان درماني نيز نمي تواند معجزه بيافريند. ولي مسلمان واماندگي اش از روي تقصير و کوتاهي است، زيرا مسلمان مأموريت دارد که همراه و همگام با فطرياتش باشد و در مسير جانش حرکت کند (جوادي آملي، فطرت در قرآن، /162 و 167) و به دو دستور «عليکم أنفسکم» (مائده/105) و «فطرة الله» (روم/30) جامعه عمل بپوشاند. واژه «عليکم» اصطلاحاًاسم فعل ناميده مي شود و به معناي ملازمت و همراهي مي باشد. واژه «فطرت» براساس قاعده «اغراء» (به معني برانگيختن) در ادبيات عرب، آميخته با مفهوم و معناي «مواظب باش» است. (همان) عمل به اين دو آيه مي طلبد که امرخوديابي نخستين اولويت در زندگي مسلمان به حساب آيد و او با هشياري و الهام گيري از روش هاي پيشنهادي قرآن، به حراست از آزادي جانش همت گمارد و اجازه ندهد که روان خودآگاهش انباري باشد براي باورها، افکار، خوي ها، عواطف، تصميم ها، خيال ها و توهم هاي باطل و تهي از حقيقت، وگرنه اين امور چون خانه فولادين و نفوذناپذير، جان وي را به اسارت مي گيرد و صداي فطرتش را خاموش مي کند. عبارت هاي «دساها» (شمس/10)، «دان» (مطففين/14)، «ختم» (بقره/7)، «قست» (انعام/43)، «اصر» و «الاغلال» و «مرض» (اعراف/157) که به ترتيب به معناي پوشانيدن، زنگار گرفتن، مهر زدن، سنگ دلي، بارسنگين، زنجيرها و بيماري مي باشند. اشاره به واقعيات روحي دارد که به دست خود انسان پديد مي آيد و شهود گرايش هاي جان را دشوار يا ناممکن مي سازد و نقش حائل بين جان و قرآن را - که فطرت شکوفا شده ناميده شده است - بازي مي کند. قرآن زماني مي تواند نقش يادآوري را ايفا کند و زمينه ساز شهود فطريات انسان باشد که روان او در اسارت به سر نبرد. قرآن با اشاره به اين مطلب مي گويد: (کتاب أنزلنا اليک مبارک ليدبروا آياته و ليتذکراولوا الالباب) (انعام/29) «اين کتابي است پربرکت که بر تو نازل کرده ايم تا در آيات آن تدبر کنند و صاحبان «لب» متذکر شوند و [و گرايش هاي فطري خود را به ياد آورند].» (أفمن يعلم أنما أنزل اليک من ربک الحق کمن هو أعمي انما يتذکر اولوالالباب*الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق) (رعد/19-20) «آيا کسي که مي داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حق است، همانند کسي است که بينايي ندارد؟ تنها صاحبان «لب» متذکر مي شوند، آنها که به عهد و ميثاق اليه پايبندي دارند.» نکته مهم و درخور دقت اين است که «الباب» جمع «لب» است و اين واژه در لغت به معناي چيز بي آلايش و خالص، مغز چيزي خوردني که پوست آن دور ريخته مي شود و عقل (که در قلب انسان قرار دارد) آمده است. (ابن منظور، 729/1) تمام مفسران، «اولوا الالباب» را به «صاحب خردان» و کساني که وهم و خيال دامنگير عقلشان نشده است ترجمه کرده اند، در صورتي که عقل جلوه اي از روح است و خود روح از نظر قرآن به «سالم» و «تدسيه» شده تقسيم مي شود و «تدسيه» نفس و روح، همان پوشيدگي آن در قالبي است که توسط خود انسان ساخته مي شود و چون پوسته «بادام» آن را ناپيدا مي سازد. پس شايسته اين مي نمايد که «اولوالالباب» به صاحبان روان سالم ترجمه شود که از آن به قلب سليم نيز تعبير شده و با حق پذيري و رفتار متعادل و منطقي خود را نشان مي دهد و خرد آزاد را نيز با خود دارد. در روايتي از امام علي عليه السلام، «لب» به معني جان آمده (جوادي آملي، فطرت در قرآن، /93) و نقطه مقابل عقل معرفي شده است؛ «اصل الانسان لبه و عقله و دينه و مروته حيث يجعل نفسه.» (صدوق،/240) «حقيقت هر انسان را جان او تشکيل مي دهد و عقل، دين و مروت او جايي است که نفس او قرار دارد (و تابع وضعيت روحي وي مي باشد).» به هرحال در تفکر ديني و نظام تربيتي که قرآن ارائه مي دهد، فرد و تصميم او اصالت دارد و بايد مسئوليت حراست روان و پرورش گرايش هاي متعالي آن را به عهده گيرد. وقتي در متون ديني، تنظيم رفتار با خدا، خويشتن، مردم و دنيا (امام صادق عليه السلام،/5) مطرح مي شد يا از حقوق خدا، حقوق خويشتن و حقوق مردم (حراني،/272-255) سخن گفته مي شود، مخاطب فرد است. فرد مي تواند با يافتن خود که انس با خدا را نيز همراه دارد، و پرورش آن، کل هستي را بارور سازد. مولانا مي گويد: جان کل با جان جزء آسيب کرد جان از او دري ستد در جيب کرد همچو مريم جان از آن آسيب جيب حامله شد از مسيح دل فريب پس ز جان چو حامل گشت جان از چنين جاني شود حامل جهان اقبال نيز از خلاقيت فرد ياد مي کند و آن را بازتاب نوشيدن زلال قرآن که فطرت مشروع است مي شناسد؛ فاش گويم آنچه در دل مضمرات اين کتابي نيست چيزي ديگر است چون به جان دريافت جان ديگر شود جان چو ديگر شد جهان ديگر شود تعبير ديگر مطلب اين است که کنش فرد در راستاي خوديابي و خودپروري، عکس العمل و واکنش مثبت را در کل هستي در پي مي آورد، البته به صورت انعطاف پذيري استعدادهاي روحي خود فرد، عنايت خداوند، توجه حمايتگرانه جامعه و همخواني آسمان ها و زمين. قرآن درباره واکنش هستي در برابر اراده فطري انسان (مطهري، 731/26) مي گويد: (ولو أن أهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم برکات من السماء و الأرض) (اعراف/96) «اگرمردم قريه ها ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي نمودند، ما يقيناً برکت هايي را از آسمان و زمين بر آنها مي گشوديم.» خلاصه سخن آنکه از نظر قرآن بايد انسان ها به خواست خدا و فطرت الهي پاسخ مثبت داده و در مسير تکامل اخلاقي حرکت نمايند، وگرنه فرجامي جز سقوط در حيوانيت، منفعت پرستي و سبوعيت فرا روي خود ندارند. (همان، 69/22) علامه اقبال و مولانا در اين رابطه مي گويند: به منزل کوش تو همچون مه نو در اين نيلي هر دم فزون شو مقام خويش اگر خواهي در اين دير به حق دل بند و را مصطفي رو(اقبال) جان گشاده سوي بالا بال ها تن زده اندر زمين چنگال ها ميل جان اندر ترقي و شرف ميل تن در کسب اسباب و علف ميل جان در حکمت است و در علوم ميل تن در باغ و راغ است و کروم ميل جان اندر حيات و در حي است زان که جان لامکان اصل وي است(مولوي) قرآن در کنار درک فطري و نياز زندگي اجتماعي به عنوان دو خاستگاه پرورش اخلاقي، موقعيت انسان در هستي به عنوان جانشين خداوند را سومين خاستگاه مي شناسد که خدا گونه شدن را ضروري مي نمايد. به روايت قرآن پيش از آفرينش آدم، خداوند درباره آفرينش جانشين براي خودش در زمين با فرشتگان سخن فرمود. غرض، خلقت انسان بود و اينکه تمام افراد بشر با استعداد خليفه شدن قدم روي زمين مي گذارند. آشنايي با اسماء نيز اختصاص به حضرت آدم نداشت و ندارد. تمام اولاد او نيز با استعداد چنين شناختي به وجود مي آيند و مي توانند با حرکت در مسير حق، «سهمي از علم اسماء الهي» را از آن خود سازند. آدم عليه السلام که مسجود فرشتگان واقع شد، به عنوان عصاره بشريت پس از شناخت اسماء، اين موقعيت را به دست آورد. ( جوادي آملي، تسنيم، 41/3) بنابراين آفريدگار انسان براي پروراندن او بهترين راه را ارائه مي فرمايد و آن بيان اسماء حسنا و صفات علياي الهي است تا انسان که خليفه خداست، نخست اين اسماء و صفات را بفهمد و سپس بر محور آن عمل کند و به دنبال علم و عمل، هدايت ديگر انسان ها را به عهده گيرد. از اين رو براي جهت دارشدن مسير ملکوتي انسان به سوي خدا، اسماء و صفات خود را بيان مي کند تا حرکت آدمي به سوي آنها باشد و از اين رو هر کس به سوي علم يا حکمت يا قسط و ... مي رود، در حقيقت به سوي خدا حرکت مي کند و به هر اندازه که در اين مسير ملکوتي کوشاتر باشد، از مقام جانشيني خدا بهره مندتر خواهد بود. (جوادي آملي، صورت و سيرت انسان در قرآن، /280) امام علي عليه السلام در روايتي مي فرمايد: «ان الله تعالي، کريم، عظيم، رحيم دلنا علي اخلاقه و امرنا بالاخذ بها و حمل الناس عليها.» (حراني، /175) «به راستي خداوند بزرگوار، بردبار، بزرگ و مهربان است، ما را به اخلاق خويش راهنمايي کرده و فرموده آن را به دست آوريم و مردم را به آن واداريم.» حضرت استاد جوادي آملي بر اين باور است که در ميان اسماء و صفات خداوند، نقش اساسي در جانشيني خدا با «عليم» است و ديگر اسماء زمينه ساز يا تمام کننده کمال انسان مي باشد. (جوادي آملي، تسنيم، 192/3) البته صفت «عليم» بين ساير صفات از جايگاه والايي برخوردار است. از نظر قرآن، انسان با علم و ايمان، رتبه هاي بالا و بالاتر را به دست مي آورد؛(يرفع الله الذين آمنوا منکم و الذين اوتوا العلم درجات) (مجادله/11)، حق ندارد از چيزي بدون داشتن آگاهي در مورد آن پيروي کند؛ (و لا تقف ما ليس لک به علم) (اسراء/36)، بايد دائم در پي افزايش علم باشد؛ (رب زدني علما) (طه/114)، مقام خشيت و ترس از خدا ويژه دانشمندان است؛ (انما يخشي من عباده العلماء) (فاطر/28) و چشم، گوش و قلب ابزار کسب علم مي باشد؛ (و الله اخرجکم من بطون أمهاتکم لا تعلمون شيئاً و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة لعلکم تشکرون) (نحل/78) توجه به اين آيات گوياي اين است که در نظام تربيتي پيشنهادي قرآن، رشد عقلي و علمي مرز توقف نمي شناسد، تقرب به سوي خدا و تکامل بدون علم، عملي نمي نمايد. ولي قرآن در کنار علم، جايگاه صفت «عزت» را نيز برجسته مي نمايد که عبارت است از حالتي که پيروزمندي را به همراه دارد. (طباطبايي، 23/17) عزت به معني ياد شده، فشرده و عصاره تمام صفات را در خود دارد. قرآن عزت کامل را ويژه خدا دانسته، مؤمنين را به کسب تقرب به اين صفت فرا مي خواند و از عمل صالح به عنوان نردبان ترقي در اين رابطه نام مي برد؛ (من کان يريد العزة فلله العزة جميعاً اليه يصعد الکلم الطيب و العمل الصالح يرفعه...) (فاطر/10) «کسي که خواهان عزت است (بايد از خدا بخواهد، چرا که) تمام عزت براي خداست. سخنان پاکيزه به سوي او صعود مي کند و عمل صالح را بالا مي برد.» به هر حال علم و عزت طلبي با هم کسب صفات الهي را امکان پذير مي سازد و شخصيت فرد را در مسير رشد و تکامل قرار مي دهد. قرآن، شناخت و آگاهي را به شناخت ظاهري و شناخت الهي قابل تقسيم مي داند، به تعبير ديگر دانش اگر در کنار سود مادي و اين جهاني، رهنمايي به سوي خدا نيزبود ارزشمند است؛ علوم تجربي اگر چهره هستي را به عنوان تجلي گاه ياد خداوند نيز مورد مطالعه قرار داد، مايه رشد و تکامل است، وگرنه ممکن است عامل بازدارنده ترقي به حساب آيد، چونان که در مورد قارون (قصص/88) و امت هاي گذشته (غافر/83) اتفاق افتاد و امروز نيزوسيله سقوط انسانيت تلقي شده است. ولي دانش آميخته با خداخواهي با حس مسئوليتي که پديد مي آورد، زمينه عمل صالح را در رابطه با تمام صفات الهي فراهم مي کند، تعالي همه جانبه انسان را نتيجه مي دهد و او را از تيررس خطر فراموشي (حشر/19) و خسارت (انعام/20) خويشتنش دور نگه مي دارد. منبع:نشريه پژوهش هاي قرآني ،شماره60-59. ادامه دارد... /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2754]
صفحات پیشنهادی
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي 2- خوديابي تمام کساني که وجود امور فطري ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي 2- خوديابي تمام کساني که وجود امور فطري ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(1)
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(1)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط ... vazeh.com 04:18:47 05:58:42 12:59:07 19:57:27 20:18:06 0:4 مانده تا طلوع خورشید ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(1)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط ... vazeh.com 04:18:47 05:58:42 12:59:07 19:57:27 20:18:06 0:4 مانده تا طلوع خورشید ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(6)
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(6)-ر قرآن و بازتاب تربيتي ... آسمان و زمين (بقره/164)، خلقت خود انسان و تسخير آنچه در آسمان ها و زمين است (جاثيه/4 و13)، ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(6)-ر قرآن و بازتاب تربيتي ... آسمان و زمين (بقره/164)، خلقت خود انسان و تسخير آنچه در آسمان ها و زمين است (جاثيه/4 و13)، ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(3)
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(3)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه ... vazeh.com 03:01:19 04:47:06 11:59:03 19:09:03 4:3 مانده تا اذان ظهر ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(3)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه ... vazeh.com 03:01:19 04:47:06 11:59:03 19:09:03 4:3 مانده تا اذان ظهر ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2)
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي بازخواني نگاه قرآن درچنين شرايطي، ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي بازخواني نگاه قرآن درچنين شرايطي، ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(5)
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(5)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(5) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي ج)ارتباط انسان با انسان جامعه گرايي در ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(5)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(5) نويسنده:سيد ابراهيم سجادي ج)ارتباط انسان با انسان جامعه گرايي در ...
آشنايي با واژههاي «بشر»؛ «آدم» و «انسان»
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) ... را به معني رشد ...
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4) ... را به معني رشد ...
مسووليت انسان در برابر قرآن
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط ... نظام تربيتي که قرآن ارائه مي دهد، فرد و تصميم او اصالت دارد و بايد مسئوليت حراست .
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط ... نظام تربيتي که قرآن ارائه مي دهد، فرد و تصميم او اصالت دارد و بايد مسئوليت حراست .
علم و ايمان دو بال تكامل انسان هستند
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط ... و به دو دستور «عليکم أنفسکم» (مائده/105) و «فطرة الله» (روم/30) جامعه عمل بپوشاند.
قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(4)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط ... و به دو دستور «عليکم أنفسکم» (مائده/105) و «فطرة الله» (روم/30) جامعه عمل بپوشاند.
الگوهای تربیتی در قرآن
الگوهای تربیتی در قرآن نويسنده:رضا رستمیزادهمنبع:فصلنامه معرفت چكیدهخداوند ... مستلزم داشتن چشمی بینا(3) و عقلی شگرف و درونیاب(4)، و دلی بیدار(5) است. .... قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط .
الگوهای تربیتی در قرآن نويسنده:رضا رستمیزادهمنبع:فصلنامه معرفت چكیدهخداوند ... مستلزم داشتن چشمی بینا(3) و عقلی شگرف و درونیاب(4)، و دلی بیدار(5) است. .... قرآن و بازتاب تربيتي روابط چهارگانه انسان(2)-قرآن و بازتاب تربيتي روابط .
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها