تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر باطل با حق درنياميزد، بر حقيقت جويان پوشيده نمى مانَد و اگر حق با باطل آميخته ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816258328




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پلا‌من شكيورليف، سفير كشور بلغارستان در ايران:مي گفتند مثل صحبت مي كنم! - مهناز عادلي


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: پلا‌من شكيورليف، سفير كشور بلغارستان در ايران:مي گفتند مثل صحبت مي كنم! - مهناز عادلي


سفير بلغارستان مردي فوق العاده است، از خيلي جهات. بزرگترينش اين كه چنان زبان مادري ما- همان پارسي- را نرم و روان و مسلط و چنان و به دور از هر خرده اي صحبت مي كند، تو گويي از نوادگان شخص شخيص استاد سخن ، عليه الرحمه- است و حتا بيشتر و يك كمي پيشتر، پاكزاد. اين از اين. جهت ديگر اين كه چنان شيفته فرهنگ و زبان ست كه آدم بدجوري دچار حس غريب غرور، مي شود! توضيح بيشتر را در اين مورد جايز نمي دانيم. جهت ديگر اين كه بسيار شوخ، بذله گو، گشاده رو و خانواده دوست است.

صفات آشنايي كه گپ و گفت با او را به لذتي شيرين تبديل مي كند. مهين جهت هم اين كه چنان با ذوق و شوق، همراه سند و دليل و با نشان دادن مدرك و مرجع به ما مي گويد كه بلغاري ها در اصل ايراني بوده اند، نيك مردماني كه از سرزمين پارس يا پرشيا به بلخ كوچ كرده اند و سپس به بلغارستان فعلي رسيده اندكه نگو. كتابي قطور از كتابخانه پربار خود درمي آورد، نقشه هايي نشان مان مي دهد و جالب است... يكي از صفحات مذكور را با اجازه جناب سفير اسكن [كه نمي دانيم معادل پارسي سره اش چيست] كرده، محض عبرت الفي اتكينز، بهطور دشمن شكنانه اي اينجا به چاپ ميرسانيم و خودمان از خودمان چيزي نمي گوييم... به غايت شيرين محضر و شيرين گفتار است، نمي دانم چرا!

تولد كي است؟

سال 681 سرزمين بلغارستان به وجود آمد، از طرف بيزانس به رسميت شناخته شده و ما باور داريم كه اين روز تولد بلغارستان است. سنش بيشتر از 1300 سال مي شود. اجازه دهيد چيزي را به شما نشان دهم. بلغارستان يكي از قديمي ترين دولتها و كشورهاي اروپا هست. از همان 681 به بلغارستان معروف شد و امروز هم نامش همان است. كشور ديگري در اروپا نيست كه با اسم قبلي اش در اروپا در حال حاضر وجود داشته باشد. بلغارستان يكي از سه كشور مهم اروپايي آن زمان بود. ديگري روم غربي بود و آن يكي روم شرقي كه بعدا بيزانس شد. مخصوصا در قرن نهم و دهم بلغارستان خيلي بزرگ شد و امپراتوري بود. چيز جالب اين است كه بلغاري هاي قديم مثل اين كه از سرزمين ايران به بلغارستان آمده اند. من روي نقشه به شما نشان مي دهم. [جناب سفير بلند مي شود و كتاب قطوري را از كتابخانه اش در مي آورد. روي چند نقشه انگشت مي گذارد و مستدل توضيح مي دهد] همه چيز از اينجا شروع شد. مثل اين است كه از نظر تاريخي ما و ايراني ها خيلي به هم نزديكيم. مي شود گفت از يك خانواده ايم. اين بلغارين كه در اينجا نوشته، همان است؛ بلخي كه جزء امپراتوري ايران بوده است. بلغاري ها از همين جا به سرزمين بلغارستان آمدند. قبل از بلغارستان فعلي، 11 بلغارستان ديگر هم بود. بعد يك خان يا پادشاه بلغاري قديم از سرزمين ايران آمد و اين بلغارستان درست شد. به نظر من اين فرد ايراني است چون اسمش هم است؛ يعني روح اسب. اين سرزمين جزء شوروي بود، بعد به سرزمين فعلي آمدند وبعضي هايشان تا ايتاليا رسيدند. از نظر تاريخي ما خيلي به شما نزديكيم، از نظر فرهنگي هم همينطور. من فكر مي كنم به همين علت رابطه مان هميشه خوب بوده است. عجيب است روابط ايران و بلغارستان هميشه خوب بوده است تا همين الا‌ن، مخصوصا روابط سياسي. ‌

كلمه مشكوك مي زند. يعني چي؟

نمي دانم از كجا مي آيد ولي ممكن است از و بيايد. ‌

در زبان بلغاري كلمات فارسي هم يافت مي شود؟

خيلي زياد. حدود 600 كلمه فارسي در بلغاري هست.

مثلا‌ چي؟

خيلي زياد است. كه كلمه اي قديمي است. البته اگر الا‌ن از پسرم بپرسيد، نمي داند چيست.

ترشي نخورده حكما.

نه، چون كلمه اش قديمي است نمي داند چيست، يا مثلا‌ يا ميدون> شما را مي گوييم جوراب> را مي گوييم ولي همين جوراب شماست!

با اين حساب، شما راحت فارسي ياد گرفته ايد و الا‌ن مي بينم كه عالي صحبت مي كنيد. ‌

من البته فارسي را در دانشگاه لنينگراد ياد گرفتم.

چه طور؟

مدرك فوق ليسانس من ادبيات فارسي است.

واي چه عالي... بايد حدس مي زدم.

البته الا‌ن زبان فارسي من خيلي بدتر از زماني است كه جوان بودم.

چرا؟

چون الا‌ن زياد فارسي صحبت نمي كنم .

با ايراني ها معاشرت نداريد؟

چرا، ولي با سفرا بيشتر انگليسي صحبت مي كنم. آن زمان بيشتر با ايراني ها رابطه داشتم چون دبير سوم سفارت بودم و چون جوان ترين ديپلمات بودم و فارسي مي دانستم، مترجم سفير بودم. خيلي به زبان فارسي صحبت مي كردم. الا‌ن يك خرده زبانم بدتر شده است. ‌

يادتان رفته؟

نه، يادم نرفته ولي لهجه و تجربه آن زمان را ندارم. بعد از اين كه از ايران به بلغارستان برگشتم، دو سال آنجا بودم، بعد به بوسني هرزگوين رفتم و آنجا هم زبان فارسي صحبت نكردم. بعد به اندونزي رفتم و آنجا كه اصلا‌ با كسي صحبت نكردم! باز چهار سال ديگر در وزارت امور خارجه بلغارستان بودم... خلا‌صه كمي زبان فارسي ام بد شده است.

چه عرض كنم...چيزي كه من الا‌ن دارم مي شنوم فوق العاده روان است. لهجه تان هم حرف ندارد. ‌

خيلي ممنون! لهجه ام بايد تهراني باشد.

بله، لهجهتان بي ايراد با گويش كاملا‌ تهراني ست. عاليست و بيست!

خيلي ممنون. البته وقتي من به اينجا آمدم، زبان فارسي را از دانشگاه لنينگراد ياد گرفتم. لنينگراد دانشگاهي است كه به زبان معاصر كمتر مي پردازند. ‌

كلا‌سيك ها را مي خوانديد؟

بله، بيشتر كلا‌سيك و تاريخ است و حتا سياست. زبان معاصر خيلي كم بود. وقتي بار اول به اينجا آمدم، يكي از دوستان ايراني ام گفت شما مثل صحبت مي كنيد!

استاد سخن مجسم بوده ايد پس...

نه،خوب نبود چون الا‌ن لهجه ام بهتر است. الا‌ن تهراني صحبت مي كنم! ‌

چرا ادبيات فارسي خوان شديد؟

شانس آوردم. من هميشه به زبانها علا‌قه داشتم. زمان جواني به مدرسه اي فرانسوي رفتم. بعد از آن دو سال در ارتش بودم. الا‌ن پسرم به ارتش نمي رود! بعد از ارتش به دانشگاه صوفيه رفتم، در همان رشته ادبيات. بعد از سال اول، امكاناتي براي رفتن به روسيه بود چون زمان كمونيسم اصلا‌ به كشورهاي غربي نمي توانستيم برويم.

حكايتي داشته ايد.

وضعيت مان اين طوري بود. حالا‌ در روسيه سه تا زبان بود: چيني، ژاپني و فارسي. زمان كمونيزم طوري بود كه اگر شما از خانواده هاي بزرگ كمونيست نبوديد، خيلي مشكل بود به كشور ديگري برويد و امكانات زيادي داشته باشيد. وقتي من آنجا در اين زمينه پرسيدم، گفتند مي تواني به روسيه بروي ولي فقط مي تواني فارسي بخواني چون زبان چيني و ژاپني تكميل شده و فقط زبان فارسي مانده است! من آن موقع اصلا‌ نمي دانستم زبان فارسي چي هست! گفتم باشد خوب است، جالب است. تصميم گرفتم و رفتم.

بعد علا‌قمند شديد؟

خيلي علا‌قمند شدم. ‌

طبيعي ست!

بله، درست مي گوييد. زبان فارسي خيلي غني و خيلي قديمي است. خيلي هم شيرين و جالب است. ادبيات فارسي و شعراي شما بي نظير هستند، مثل حافظ و سعدي و منوچهري و... ‌

مولا‌نا و...

بله، فردوسي و... ‌

نظامي...!

بله، خيلي هستند!

سنايي و عطار و جامي و خيام و خاقاني و رودكي و ...

خيلي زيادند و خيلي جالب اند. من واقعا شانس آوردم. اين شانسي بود كه به دانشگاه لنينگراد رفتم. بعد ازسه سال كه به بلغارستان برگشتم، براي شهرداري صوفيه كار مي كردم. هنوز زمان كمونيزم بود و خيلي مشكل بود كه وارد وزارت امور خارجه شويد. بعد از تحولا‌ت به وزارت امور خارجه رفتم و هنوز همين جا هستم.

راضي هستيد؟

بله، چون خيلي جالب است. مي تواني به كشورهاي مختلف سفر كني و با مردم كشورهاي مختلف آشنا شوي و با فرهنگهاي مختلف...

مثل دوستتان، سعدي!

آره، دقيقا! مثل سعدي. البته براي خانواده ام سخت است ولي از نظر ديگر براي بچه ها عالي است. ما الا‌ن پير شده ايم! دخترم بزرگ شده رفته دانشگاه بلغارستان، آنجا مانده و از ما دور است. اين اصلا‌ خوب نيست. بلغاري ها مثل ايراني ها خانواده شان را خيلي دوست دارند و بايد با هم باشند. ولي متاسفانه دخترم بزرگ شده و به دانشگاه صوفيه مي رود. نمي دانم براي ادامه تحصيل به كدام كشور مي رود ولي فكر نمي كنم به ايران بيايد. زبان فارسي بلد نيست. اول كه به اينجا آمديم جوان بود ولي الا‌ن ديگر نمي شود.

پسرتان چي؟

پسرم در تهران به دنيا آمده است و هنوز نوجوان است و اصلا‌ تهراني است. الا‌ن به مدرسه ايتاليايي مي رود.

تهران را دوست دارد؟

بله، خيلي تهران را دوست دارد. تهراني است!

و پيشتان مي ماند!

بله، اين مي ماند!

همسرتان هم فارسي صحبت مي كنند؟

نه، نمي تواند فارسي صحبت كند اما فارسي مي فهمد. ولي ايران را خيلي دوست دارد. فكر مي كنم حتا از من بيشتر ايران را دوست دارد. وقتي در اندونزي بوديم بعضي از دوستان مي پرسيدند اينجا را بيشتر دوست داريد يا ايران را؟ خانمم هميشه مي گفت ايران را. مي گفتند چرا؟ سختت نيست؟ بايد حجاب داشته باشي و اينها. مي گفت نه، من مردم ايران و ايران را بيشتر دوست دارم... ما به مردم ايران خيلي شبيه‌ايم. ‌

چه شباهت هايي در كار است؟

هر دو خيلي خونگرم اند. مهمان نوازند. غذاهاي مان خيلي شبيه ايراني هاست.

چي ها داريد؟

گوشت كه شما خيلي دوست داريد ما هم همه اش گوشتي هستيم. برنج البته به شدت شما نمي خوريم و خيلي كمتر برنج مي‌خوريم. گوشت را هم مثل شما هي تخته مي كنيم از آن ور به اين ور و مي خوريم. خلا‌صه ما اينجا براي زندگي مشكلي نداريم. همين الا‌ن اگر از خانمم بپرسيد كجا را دوست دارد مي گويد ايران! ‌

دوستهاي ايراني هم داريد يا از دور دوست ايد؟

با خانواده هاي ايراني معاشرت داريم. اين خصلت ايراني ها هم خيلي خوب است كه روي بازي به مردم دنيا نشان مي دهند. مشكلي براي آشنا شدن و دوست شدن نداريم. هيچ كدام از هم نمي ترسيم.

ترافيك تهران را چه قدر دوست داريد؟

واي...! پاركينگ است، ترافيك نيست! براي محيط زيست خيلي بد است. اين كه نصف زندگي مان در ماشين است يك حرف است اما ترافيك تهران براي زندگي مردم خيلي بد است.

اتفاق اخير تيتر يك بلغارستان چي بوده است؟

عضويت بلغارستان در اتحاديه اروپا از سال گذشته براي آينده بلغارستان خيلي مهم است. مردم انتظار زندگي بهتري را دارند بعد از آن. اين مهم ترين اتفاق تاريخ جديد بلغارستان است. ‌

يكي از خصلتهاي خيلي ويژه برخي از مردم بعضي جاهاي دنيا تكه پاره كردن تعارف است. بلغاري ها هم اهل تعارف تكه پاره كردن هستند؟

نه، اصلا‌ ندارند! راحت اند.

چه خوب. پس راحت بگوييد فقط به خاطر ادبيات فارسي به ايران آمديد؟

آن زمان سفير جواني داشتيم كه آقاي پتكوف بودند. 38 سالشان بود. مي خواستند كسي زبان فارسي بداند و با ايشان به تهران بيايد. آن زمان هيچ كس فارسي نمي دانست! از من خواستند.

چند سال تان بود؟

خيلي جوان بودم. 31 سال داشتم.

در اولين برخورد با ايرانيان چي فكر كرديد؟

همين فكري كه الا‌ن هم دارم؛ اين كه چه قدر خوبند. البته دفعه اول خيلي جالب بود. مي توانستم به زبان فارسي صحبت كنم، بخوانم و ...دو-سه سال اولش از جالب ترين سالهاي زندگي ام بود. الا‌ن بيشتر تجربه دارم و بيشتر پير شده ام. ‌

چه كتابهايي بيشتر مي خوانديد؟

بيشتر نويسنده هاي كلا‌سيك.

غير از سعدي كي؟

همه شان. مولا‌نا را خيلي دوست داشتم. البته در اروپا خيام را خيلي دوست دارند، برعكس اينجا كه خيام خيلي معروف نيست. اينجا بيشتر فردوسي و حافظ و ...است. ‌

خودتان هم ادبيات معاصر ايران را دنبال نكرديد؟

چرا، ولي كلا‌سيك بيشتر مي خواندم.

يعني از نويسندگان معاصر ما هيچي نخوانده ايد؟

چرا، نيما يوشيج به زبان بلغاري هم ترجمه شده است. ملك الشعراي بهار هم به بلغاري ترجمه شده. پروين اعتصامي هم ترجمه شده است. بعضي از معاصران شما را ما در بلغارستان هم مي خوانيم اما خيلي در آنجا معروف نيستند. مردمي مثل من يا افرادي كه در ايران بوده اند آنها را مي شناسند. ولي مثلا‌ گلستان سعدي به زبان بلغاري ترجمه شده است. بوستانش را فكر نكنم.

باز شد سعدي! بايد كتاب ما را بخوانيد تا ببينيد چرا ايراني ها برعكس شما با سعدي قهرند.

البته ما شاهنامه فردوسي را هم ترجمه كرده ايم، عمر خيام هم هست، مولا‌نا هست. البته مولا‌نا از زبان فارسي ترجمه نشده است، از انگليسي و روسي ترجمه شده. حافظ هست، صادق هدايت هم از معاصران هست كه شما دوست داريد و به بلغاري ترجمه شده است. در مورد ايران هم كتابهاي مشهور زياد هست. كتابي هست كه خانمي بلغاري زبان كه فارسي را مي دانسته،درباره ايران نوشته است. ديدگاه اوست كه ايران را خيلي دوست دارد. شما در بلغارستان يك مركز فرهنگي داريد. اين مركز كتابهاي مختلف به زبان بلغاري ترجمه و چاپ مي كند. ‌

يك فرهنگ فارسي به بلغاري هم همانجا دارد منتشر مي كند، بله؟

فكر نمي كنم منتشر شده باشد. آماده شده اما مشكلا‌ت تكنيكي داشتند، ولي دارد منتشر مي شود.

كار كي هاست؟

بلغاري هايي هستند كه فارسي مي دانند. آقايي هست كه فارسي را اول در افغانستان ياد گرفته كه بيشتر دري بوده است، بعد آمدند ايران. ديگراني هم هستند كه فارسي صحبت مي كنند و دو نفر ايراني هم هستند كه خيلي وقت است در بلغارستان زندگي مي كنند و بيشتر زبان معاصر به دانشجويان ما درس مي دهند. ‌

همان الهه يوناني ست؟

الهه خرد است بله، از زبان يوناني آمده است و يعني خردمندي.‌ صوفيه يكي از قديمي ترين شهرهاي اروپاست. 7000 سال پيش مردم در صوفيه زندگي مي كردند. الا‌ن حدود دو ميليون نفر جمعيت دارد.

كل بلغارستان چي؟

هفت و نيم ميليون

خوش به حالتان!

كمتر از تهران است!

واقعا كه... و شما چيزي به نام ترافيك نداريد.

چرا داريم.

كجا؟

چون كوچكتر است و زير بنايش هم مناسب اين تعداد ماشين نيست. ‌

زنان بزرگ بلغارستان زيادند؟

بيشتر در زمينه هنر هستند. نه فقط زنان كه مردها هم هستند؛ بيشتر در زمينه اپرا كه شما در ايران نداريد. زنان و مردهاي بلغارستان از معروف ترين هاي اپرا هستند. در ميلا‌ن و اپراي وين و مراكز اپراي اروپاي غربي بلغاري ها هستند و در زمينه موسيقي خيلي معروف اند. نمي دانم چرا. موسيقي سنتي بلغارستان اين سالها در اروپاي غربي خيلي معروف شده است. زن بزرگ زياد داريم. بيشتر از مردها داريم ديگر! مثل اين كه آقايان بيشتر به تجارت خصوصي روي آورده اند و خانمها بيشتر به دولت و مشاغل دولتي و اداره ها روي آورده اند و خيلي زياد شده اند. وزير اتحاديه اروپا در بلغارستان يك خانم است.

آفرين، عاليست.

‌ شما هم خيلي فعال هستيد!

والا‌... سعي خودمان را به عمل مي آوريم!

‌ خانمهاي ايراني هم مثل خانمهاي بلغاري هستند. در ايران دانشجوها بيشتر خانم اند. البته در وزارتخانه هاي شما بيشتر مردان حضور دارند. ‌

بهشان مي گويند رجل سياسي، اما اشكالي ندارد، خانمها دارند دنيا را مي گيرند كلا‌!

معاون يكي از بهترين وزراي بلغارستان يك خانمي بود. البته مدت كوتاهي بود چون دولت خاصي بود. ‌

كمي از مردان بزرگ بلغارستان هم بگوييد، اشكالي ندارد!

آن قدر معروف نيستند كه شما بشناسيد.

حالا‌ بگوييد شايد شناختم. خدا را چه ديده ايد؟

‌ كسي كه كامپيوتر را ساخت و در حقيقت پدر كامپيوتر است بلغاري است. نويسندگان مان هم خيلي بزرگ اند.

مي دانيد ضرب المثل يعني چي؟

بله ولي الا‌ن چيزي يادم نيست.

پاچه خاري شنيده ايد؟

مي دانم چاپلوسي كردن يعني چي!

پس جز زبان سعدي، زبان كوچه بازار اينجا را هم مي شناسيد. مناسب ترين كوچه بازار براي زندگي از نظر شما كجاست؟

البته بلغارستان! شما حتما برويد آنجا را ببينيد! خيلي زيباست، كوه زيبا دارد. درياي سياه دارد. رودخانه هاي بزرگ... خيلي سبز و زيباست... آرام است.

شلوغي چي دارد؟

ندارد و زلزله هم ندارد! تركيه و يونان و روماني و صربستان زلزله هاي خيلي قوي داشته اند يعني همه همسايه هاي ما! ولي بلغارستان هرگز نداشته است. نمي دانم چرا! ‌

چون خدا خيلي دوستتان داشته است.

خدا خيلي دوستمان داشته، قطعا.

در كوچه بازار به اين مي گويند

براي همين ما بلغاري ها نمي توانيم در كشوري ديگر زندگي كنيم. مي توانيم برويم جاي ديگر ولي به بلغارستان بر مي گرديم! ولي اروپا را هم دوست دارم. روزنامه شما خصوصي است؟

بله، خصوصي است.

آقاي كروبي خيلي معتدل هستند.

بله و معلوم شد خوان هستيد.

را هر روز مرتب مي خوانم.‌ 5-6 روزنامه ديگر هم اينجا مي آيد از قبيل جمهوري اسلا‌مي، ايران نيوز، تهران تايمز و ...

روزنامه را كه باز مي كنيد اول كدام صفحه را مي خوانيد؟

صفحه اولش را!

مطالب ديگر را چي؟

راستش وقت نمي كنم ، از بس كارمان اينجا زياد است.

صفحه ورزشي را هم وقت نمي كنيد؟

ورزشي را بيشتر از تلويزيون نگاه مي كنم.

فوتبالي هستيد؟

همه بلغاري ها فوتبال دوست دارند. فوتباليست خيلي مشهوري داشتيم: كه مطمئنا شما نمي شناسيد.

اتفاقا! حسابي مي شناسمش. خيلي خوب است!‌ ديديد بزرگان تان را شناختم! تازه، مردم ايران هم كم فوتبالي نيستند.‌

ما واليبال و وزنه برداري هم خيلي دوست داريم، كشتي دوست داريم كه در همه اينها بلغارها مثل ايراني ها معروفند.

اينهم يك بزرگ ديگرتان كه شناختم. ما هم داريم!

بله، مي بينيد؟ در هم شبيه هم هستيم!

در بانمكي هم شبيه ما هستيد؟

بين كشورهايي كه ديده ام، فكر مي كنم ايراني ها خيلي بانمك هستند. منطقه بالكان هم همينطور است.

يعني بالكاني ها هم اهل شوخ طبعي و بذله گويي هستند؟

آهان... منظورتان شوخي و طنز است! من فكر كردم منظورتان چهره بانمك است! اگر از شوخي صحبت مي كنيد، بلغاري ها خيلي شوخ هستند. اووه! ما با خودمان خيلي شوخي مي كنيم و اهل جوك هستيم. نمي دانم چرا اين قدر شوخي داريم ما بلغاري ها! شوخي‌هاي خيلي بد هم داريم در مورد بلغاري ها.

يعني ضايع كن؟

بله، آنهم خيلي ناجور! يكي داريم كه وقتي خدا به مردمان مختلف زمين مي داد، يعني دنيا را جدا مي كرد، به كشوري پول داده، به ديگري بيابان و دريا داده و كوه و همه چيز. به پيش خدا رفتند و گفتند خدا! اين درست نيست چرا به اين كشورها همه چيز دادي به ما هيچ چيز؟ خدا گفت منتظر باشيد ببينيد چطور مردمي به اين كشور مي بخشم!! يعني به نظر ما، خودمان مردم خوبي نيستيم. از اين نوع شوخي ها با خودمان داريم .

خيلي خوب است!

نمي دانم خوب است! فكر نمي كنم خيلي خوب باشد!

براي خودتان شاديد ديگر.

الا‌ن زندگي مردم بلغارستان خيلي شاد نيست، ولي خيلي بهتر مي شود. تنها چيز خوبي كه در بلغارستان از زمان كمونيست مانده، اين است كه بلغاري ها همه چيز خودشان را دارند. آپارتمان خودشان را دارند و...

بي خانماني نداريد.

تقريبا %100 همه خانه دارند و اگر در صوفيه نداشته باشند، در شهر ديگري دارند. اصلا‌ بي خانمان نداريم و اين خوب است.

بيكار چي؟

بيكاري خيلي كم هست. آنها هم مردمي هستند كه كار بهتري مي خواهند، و الا‌ كار هست، چون صحبت هايي هست كه از كشورهاي ديگر مردمي به بلغارستان بياورند و در سواحل دريا كه مردم نداريم سكنا دهند.

ساحل تان متري چند؟!

زمين در بلغارستان خيلي ارزان است، برعكس تهران. بيكاري هم نيست، كار زياد است اما مثلا‌ يك مهندس نمي خواهد كار معمولي داشته باشد. برخي از بلغاري هاي جوان رفتند به كشورهاي غربي و آنجا حقوق شان خيلي بهتر از بلغارستان است. جمعيت ما بيست سال پيش به 9 ميليون نفر رسيده بود اما الا‌ن هفت و نيم ميليون هستيم و بچه خيلي كم داريم.

بلغاري ها بچه دار نمي شوند؟‌

خيلي خيلي كم. معمولا‌ يك خانواده بلغاري يك بچه يا دو تا دارد كه اگر دو تا هم بگوييد مي گويند خيلي است.

حقوق ها به چه ترتيب است؟ اگر خوب است، مناظر بلغارستان را واقعا بايد ديد!

حقوق ها نسبت به كشورهاي اتحاديه اروپا خيلي كم است، قيمت ها هم پايين تر از كشور هاي غربي ست مخصوصا براي خريدن املا‌ك.

مظنه بدهيد.

‌ مثلا‌ در صوفيه بزرگترين و بهترين خانه يا آپارتمان براي هر متر مربع حدود دو هزار يورو است. اين گران ترين آپارتمان است. سطح زندگي مردم نسبت به اروپاي غربي پايين تر است ولي قيمت ها هم خيلي پايين تر از اروپاي غربي است هنوز.

بحث شيريني ست اما فعلا‌ بگذريم! شخصيت تاريخي محبوب تان كيست؟

چه سوال جالبي است...جواهر لعل و گاندي. گورباچف هم خيلي مهم بود و فروپاشي كمونيسم از او شروع شد. البته فكر نمي كنم خودش اين مكتب را در سر داشت. ما هم چنين فردي را در بلغارستان داشتيم. زمان امپراتوري عثماني شخصي بود به نام كه در قرن نوزدهم يعني زماني كه اصلا‌ در مورد حقوق بشر صحبت نمي كردند او هميشه مي گفت ما بايد با ترك ها زندگي كنيم و ما ضد ترك ها نيستيم اما ضد امپراتوري عثماني هستيم و بايد با هم يك جمهوري آزاد بسازيم.

كتاب محبوب تان چيست؟

يك كتاب آمريكايي است، از جوزف كلر. آن را خيلي دوست دارم. يك كتاب خيلي خوب اروپايي هم هست به نام ‌ The Cameron كه در مورد اروپاي قرون وسطي است كه خيلي جالب است و البته كتاب روسي هم خيلي دوست دارم. كتابي هست به نام ‌Master and Margarita ، مي شناسيد؟

بله، فقط ما به مي گوييم

بله، همان! من خيلي خوشحال هستم كه زبان روسي را ياد گرفتم و مي توانم اصل روسي آن را بخوانم كه خيلي مهم است در زبان فرانسوي هم يك نويسنده هست كه من خيلي دوست دارم: اگزوپري.

مي دانيد يعني چي؟

تپق؟ نه! يعني چي؟

يعني شده وسط كاري جدي يا سخنراني اي، چيزي؛ اشتباهي، چيزي!

آه، بله! بله، خيلي زياد برايم اتفاق مي افتد. هميشه و خيلي زياد!

سپاسگزارم جناب سفير.

شما خيلي لطف كرديد.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 پنجشنبه 2 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن