واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: گفتوگو با طراد حماده وزير سابق دولت سنيوره
خاورميانه- همشهري امارات - ناجيه نيسي:
دكتر طراد كنج الحماده وزير كار سابق كابينه فواد سنيوره است كه در پي بروز اختلاف ميان جريان حاكم موسوم به 14 مارس و مخالفان به رهبري حزبالله از كابينه سنيوره بيرون آمد
حماده يكي از معدود وزراي شيعي منصوب به حزبالله در كابينه لبنان بود كه پس از استعفا عملا دولت فواد سنيوره مشروعيت خود را از دست داد و به كابينهاي غيرقانوني تبديل شد.
همشهري امارات در روزهايي كه نگاه همه رسانهها و تحليلگران سياسي به بحران لبنان و نشست گفتوگوي ميهني رهبران احزاب مختلف اين كشور در دوحه دوخته شده بود گفتوگويي را با طراد حماده ترتيب داد كه افق تازهاي را در خصوص آينده لبنان و نقش حزبالله در اداره اين كشور براي ما ترسيم ميكند.
گفتوگوي همشهري امارات با طراد حماده درست در اولين روز برگزاري نشست گفتوگوي ميهني لبنان در دوحه انجام شده و در اين زمان هنوز گروههاي مختلف به توافق نرسيده بودند.
*
در حال حاضر صحنه سياسي لبنان را چگونه ميبينيد؟
بعد از حدود دو سال تندوريهاي گروه حاكم بر لبنان و عدم پذيرش تمامي تلاشهايي كه در داخل لبنان يا در خارج و از سوي اتحاديه كشورهاي عربي، ايران و عربستان به منظور ايجاد همبستگي انجام شد و گفتوگوهايي كه در لبنان صورت گرفت، گروه حاكم به روند دمكراتيك در كشور پشت پا زد تا لبنان به يك طرح و برنامه سياسي آمريكايي بدل شود، همان خواسته و هدفي كه واشنگتن پيش از اين، آن را اعلام كرده بود.
جريان حاكم با تصويب دو قانون شوم و ناميمون درباره شبكه ارتباطات مقاومت لبنان و عزل وفيق شقير رئيس دستگاه امنيتي فرودگاه بيروت، تصميم قطعي را عليه مقاومت و مخالفان دولت اتخاذ كرد. اين دو قانون نشان از آن دارد كه جريان حاكم نه خواهان گفتمان و نه خواهان حكومت براساس مباني دموكراتيك است.
اين گروه بايد واقعيتها را بپذيرد. مقاومت در روندي دقيق مجبور به دفاع از خود و از سلاح خويش شد، هماني سلاحي كه از رهگذر آن جايگاه و كرامت لبنان را در طي جنگ 33 روزه با اسرائيل به آن بازگرداند؛ اين جنگ از سختترين جنگهايي بود كه منطقه در هزاره سوم به خود ديده است.
به موازات تلاش كشورهاي عربي براي واداشتن جريان حاكم به پذيرش منطق مشاركت و به عبارتي قبول سهيم شدن مخالفان در اتخاذ تصميمات حياتي و مهم، بوش به منطقه سفر كرد. هدف از اين سفر، از بين بردن مسئله فلسطين و فشار بر ايران بود، كشوري كه بيهيچ چشمداشتي از لبنان حمايت سياسي و فرهنگي ميكند. در كنار آن، جريان حاكم نيز از دخالت ايران در امور لبنان سخن ميراند.
در همين شرايط است كه واشنگتن اعلام ميكند قصد مقابله با حزبالله، حماس، ايران و سوريه را دارد.
از اين رو، به نظر من گروه حاكم در لبنان مانعي در برابر رسيدن به يك راهحل نهايي است و اصرار گروه حاكم بر عدم مشاركت مخالفان در امور سياسي و رد پيشنهادهاي مسالمتآميز، توطئهاي عليه مقاومت لبنان است و ما اميدواريم گروه حاكم از اوامر و دستورات آمريكايي سرباز زده و به آغوش تمامي لبنانيها برگردد و راه حل را در پيوستن به خواستههاي مردمي ببيند.
*
در صورتي كه تلاشهاي قطر و وزيران كشورهاي عربي به نتيجه نرسد، به نظر شما اوضاع چگونه پيش خواهد رفت؟
اگر تلاشهاي كشور قطر به نتيجه نرسد شرايط بسيار سختي را پيشرو خواهيم داشت. اميدواريم كه زمينه يك گفتوگوي داخلي را در لبنان فراهم آوريم و گروه حاكم عقل و درايت خود را بازيابد. ما اعتقاد داريم كه گروه سياسي حاكم برخوردي مسالمتآميز با مسئله پيش آمده ندارد و بر اساس حمايتهاي آمريكا عمل ميكند.
بايد مدتي بگذرد تا واقعيتهاي قدرت يعني مباني كسب محبوبيت در بين ملت و مشاركت آنها در انتخابات، سياست را پيش برد.
فراموش نكنيم آنچه مقاومت در طي روزهاي گذشته انجام داد دفاع از خود به شمار ميرود و سلاح را براي ايجاد تغيير در داخل لبنان به كار نبرد. ب
ه نظر من گروه حاكم به درنگ و تامل فراوان نياز دارد. زيرا شرايط لبنان نيازمند همبستگي است اما اگر در مورد اين قضيه سياسي بخواهد به لجاجت ادامه دهد خوب ميداند كه در اولين انتخابات بهاي اين لج بازيها را خواهد پرداخت.
*
آيا فشار بر گروه مخالفان و به طور مشخص بر حزبالله در چارچوب شكستي است كه اسرائيل در جنگ تابستان متحمل شد؟
آنچه در جنگ تابستان اتفاق افتاد طرح آمريكا براي ايجاد يك خاورميانه جديد را با شكست مواجه ساخت. ايالات متحده ميخواست روند امور را در فلسطين و كشورهاي مجاور آن تغيير دهد و رهبري منطقه در دست رژيم صهيونيستي قرار گيرد.
دشمن اميدوار بود كه به واسطه رابطهاش با غرب، اموال يهوديان، قدرت آمريكا و آپاچيها و نيروهاي نظامي ويژه بر مقاومت لبنان پيروز شود، ولي حزبالله پيروزي الهي و سپس پيروزي استراتژيك را به دست آورد.
جنگ تابستان باعث شد كه موازنه جديدي در نيروها در فلسطين و به نفع كشورهاي عربي و اسلامي بوجود آيد. اما متاسفانه برخي از كشورهاي عربي به اين پيروزي اعتراف نكردند و از آن به نفع خود استفاده نكردند. اين كشورها به دليل نداشتن رهبري واقعي نتوانستند اين پتانسيل قدرت را فعال سازند و از اين رو، گروه حاكم در لبنان توطئههايي را عليه مقاومت آغاز كرد و حكومت وحدت ملي را رد كرد.
*
در مورد حوادث اخير لبنان گفته ميشود مبارزهاي بين شيعه و سني در جريان است و حزبالمستقبل ميكوشد تا از خود وجهه مذهبي ارائه كند، نظر شما در اين باره چيست؟
من فكر ميكنم اينگونه تعبير كردن آنچه لبنان در روزهاي اخير شاهد آن بود و اقدام اخير مقاومت، به عنوان تهديدي از گذر ايجاد فتنه بين شيعه و سني است، بيشتر آن را يك توهم سياسي دانست.
هر دو طرف از اين فتنه هراس دارند و كشورهاي قدرتمند منطقه مانند ايران و عربستان از همان ابتداي بحران سعي كردند كه از بروز اين فتنه جلوگيري كنند. در لبنان بين شيعه و سني توازن برقرار است و هيچكس مايل نيست كه در اين فتنه وارد شود.
اين فتنه تنها براي منع مشاركت در تصميمات سياسي است، شرايط اكنون براي ايجاد چنين فتنهاي نه در لبنان و نه در ديگر كشورهاي اسلامي مهيا نيست.
آنچه روي داد و ما شاهد آن بوديم اين بود كه حزبالله و ديگر مخالفان هرگز در پي چنين فتنهاي نيستند و عكس اين قضيه درست است. به عبارتي حزبالله و ديگر مخالفان سعي در ايجاد وحدت بين مسلمانان و نزديكي آنها در مقابل اشغالگري آمريكا هستند.
اين فتنه به عنوان مانعي براي جلوگيري از ايفاي نقش ما به كار گرفته شد. ما در جبل عامل و البقاع نيرويي محوري و بنيادين هستيم و خون جوانهايمان را براي اين كشور تقديم كرديم، ما ميدانيم در كشورهاي اصيل بين شيعه و سني فتنهاي ايجاد نميشود و امام خميني با تمام قدرت سعي ميكرد كه مسلمانان را به يكديگر نزديك نمايد و بين آنها وحدت ايجاد كند و فلسطين را زير پرچم مسلمانان آزاد نمايد. اين قيل و قالهاي تهديد به فتنه بين شيعه و سني مصداق واقعي در جهان ندارد.
ما معتقديم كه از مسلمانان دفاع ميكنيم و در مكتب امام خميني تربيت يافتهايم، هرگز وارد فتنه نميشويم. ما از بيروت با خون و جانمان دفاع ميكنيم. سيد حسن نصرالله دبيركل حزبالله لبنان در جنگ اسرائيل عليه لبنان اعلام كرده بود هركس بيروت را بمباران كند ما نيز پايتخت آنها را هدف ميگيريم. ما فقط ميخواهيم با دشمن صهيونيست بجنگيم.
ما خواهان مشاركت در حكومت هستيم. در حاليكه گروه حاكم سعي در ايجاد تفرقه بين مسلمانان دارد و در جهت حفظ منافع آمريكا سير ميكند.
*
شرط مخالفان در گفتوگوي دوحه چيست؟ آيا امكان رسيدن به نتيجه در حل بحران هست؟
در وهله اول بايد در خصوص قانون انتخابات به نتيجه مطلوب رسيد و سپس در رابطه با حكومت ملي و رئيس جمهور؛ اين بهترين راهكاري است كه ميتوان متصور شد. گروه طرفدار حكومت بر اساس منطق و عقل عمل نميكند و مخالفان حاضر به تسليم شدن نيستند. آنان ميخواهند رئيس جمهور انتخاب شود اما قبل از آن بايد در قانون انتخابات به اتفاق نظر رسيد.
*
سلاح مقاومت كه مطرح شده است اصلا چه ربطي به اين جريانات دارد؟
مقاومت به عنوان دژي محكم براي محافظت از ملت لبنان در برابر دشمن صهيونيست است. اصلا نقش اصلي مقاومت دفاع از لبنان است و نقش آن به وجود حمايت ملي مربوط ميشود و اسلحه مقاومت به مشكلات پيش آمده ارتباطي ندارد.
اهميت مقاومت از اينجا احساس ميشود كه بدون آن نه استقلال و نه حكومت و نه سرزميني وجود خواهد داشت.
گروه طرفدار دولت قصد خدمت به اهداف ترسيم شده اسرائيل و نيز تضعيف مقاومت به گونهاي كه ناتوان از دفاع از خويش باشد، را دارد.
از اين رو، امكان ندارد كه مسئله سلاح مقاومت مطرحناشدني است. آنان بر اين نكته واقفاند اما صرفا براي پيچيده كردن گفتوگوها چنين مسئلهاي را مطرح ميسازند. آنان به دنبال مشاركت تمامي گروههاي سياسي لبنان در قدرت نيستند.
آنان ميكوشند تا قانون انتخابات بنابر خواستههاي خود آنها وضع شود، نكتهاي كه با دموكراسي كاملا در تناقض است. به عقيده بنده روح استبداد هنوز در وجودشان ريشه دارد و ميخواهند كشور را به بن بست برسانند جايي كه ديگر هيچ راهحلي براي حل بحران وجود نخواهد داشت.
*
آيا احتمال درگرفتن جنگ داخلي در لبنان وجود دارد؟
آمريكا به دنبال درگرفتن جنگي داخلي در لبنان است، زيرا آمريكا مستقيما توان و قدرت مقابله با مقاومت اسلامي و ايران را ندارد. به همين خاطر هم فتنه را در لبنان به راه مياندازند و به جاي اينكه دشمن صهيونيست هدف قرار گيرد بين خود مسلمانان جنگ و فتنه ايجاد ميشود.
بين فلسطينيها اختلاف ايجاد كردند و ميخواهند بين مسلمانان فتنه بيندازند و آنان را از اتحاد و يكپارچگي خارج كنند. دولت لبنان نيز ميكوشد اين هدف را محقق سازد، اما ملت لبنان مخالف جنگ داخلي است. چون كاملا بر اين نكته واقف است كه برنده اين جنگ بيهيچ شكي دشمن مسلمانان بود.
به همين دليل بعيد ميدانم جنگي داخلي اتفاق بيفتد. ما كه جنگ آزادسازي را تجربه كرديم نتايج ناگوار جنگ داخلي را درك ميكنيم و سلاح مقاومت تنها راه پيشگيري از وقوع چنين جنگي است. ما با اطمينان كامل ميگوييم كه جنگ داخلي محال است رخ بدهد اما آنان بر وقوع آن تأكيد ميكنند تا از ما امتيازاتي بگيرند.
متأسفانه برخي از كشورهاي عربي نيز بر اين باورند. اما در حقيقت گروه حاكم به خوبي ميداند كه در صورت وارد شدن در انتخابات، به يك چهارم آنچه در انتخابات پارلماني پيشين دست يافت، نميرسد.
*
آيا ايران و عربستان و مصر قادر به حل بحران هستند؟
با صراحت كامل ميگويم كه سياست خارجي ايران از همبستگي سياسي لبنان حمايت ميكند و هر عقل سليمي ميداند كه ايران مصلحت لبنان را ميخواهد. اما مصر كه در كنفرانس رياض و قبل از آن در پيمان مكه شكست خورد و در توافق فلسطين شكست ميخورد، سرانجام تسليم سياستهاي آمريكا ميشود و درخصوص لبنان، مصر خواهان تحميل كردن شرايط طرفداران دولت بود. اين سه كشور به طور كلي قادر به حل بحران هستند.
ولي در اينجا بايد بين آنها تمايز قائل شد، از اين لحاظ كه ايران سعي در ايجاد همبستگي بين طرفهاي لبناني دارد، اما بقيه برتري يك جريان بر ديگري را دنبال ميكنند. ايران از مقاومت حمايت كرد و در بازسازي لبنان پس از جنگ شركت كرد و هجوم اخير رسانههاي طرفدار حكومت لبنان به ايران واقعا غيرمنصفانه بوده است.
*
اوضاع را پس از نشست دوحه چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ما براي رسيدن به توافق به قطر رفتهايم و هر اختلاف نظر در پايان با توافقي همراه خواهد بود. اختلافات داخلي خواه ناخواه حل خواهند شد و ممكن است گفتوگو در داخل لبنان ادامه يابد.
تاريخ درج: 1 خرداد 1387 ساعت 18:06 تاريخ تاييد: 1 خرداد 1387 ساعت 19:27 تاريخ به روز رساني: 1 خرداد 1387 ساعت 19:21
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]