واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فاطمه (س) سوغاتی از معراج ما تا قرآن را نشناسیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نمیشناسیم، قرآن کریم صحیفه الهی و کتاب هدایت و خزانه لایتناهی عرفان است که حدی برای آن نیست، قرآن کریمی که عصاره حقایق بی کران جهان هستی است، حضرت زهرا سلام الله علیها میفرماید: خداوند من را در هیچ مرحلهای از مراحل قرآن معطل نگذاشت، این قرآن مراحل دارد، باطن دارد و باطن او باطن دارد، اسرار و حقایق دارد.
ولادت و شهادت حضرت زهرا(س) در بستر وحی خدا میلاد حضرت زهرا مصادف است با اوائل بعثت پیامبر و نزول قرآن کریم و شهادت او هم مقارن است با ارتحال وجود خاتم انبیا و انقطاع وحی، یعنی عمر شریف حضرت زهرا (سلام الله علیها) با نزول قرآن شروع شد و با ختم قرآن پایان پذیرفت، اگر بخواهیم دوران نزول قرآن بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) را در نظر بگیریم میبینیم حضرت زهرا سلام الله علیها در بستر نزول وحی بزرگ شده است و با نزول وحی آمدند و با ختم وحی رفتند و حیات ظاهری حضرت در این جهت با قرآن و نزول قرآن همراه شده است. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دارای مقالاتی عرشی است که هر جمله آن اصلی محکم از حکمت متعالیه و عرفان است و این را میتوان از بیانات این بانو پی برد .حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این تعقیبات جملاتی دارند مثلاً میفرمایند؛ «و الحمدالله الذی لم یجعلنی جاحدا لشی من کتابه و لا متحیرا فی شی من امره » ( صحیفه فاطمیه ، ص 16 ) در مقام حمد و شکر گزاری حق تعالی میفرماید: «خدای سبحان من را در فهم حقایق قرآن در هیچ آیهای و در هیچ مرحلهای معطل نگذاشته است.» شناخت زهرا(س) منوط به شناخت قرآن استما تا قرآن را نشناسیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نمیشناسیم، قرآن کریم صحیفه الهی و کتاب هدایت و خزانه لایتناهی عرفان است که حدی برای آن نیست، قرآن کریمی که عصاره حقایق بی کران جهان هستی است، حضرت زهرا سلام الله علیها میفرماید: خداوند من را در هیچ مرحلهای از مراحل قرآن معطل نگذاشت، این قرآن مراحل دارد، باطن دارد و باطن او باطن دارد، اسرار و حقایق دارد. حضرت میفرماید، در هیچ مرحلهای نه در ظاهر قرآن و نه در تفسیر قرآن و نه در حقایق و اسرار قرآن من معطل نیستم و به معنای دیگر، جان عرشی آن حضرت مساوی حقیقت و تفسیر عینی قرآن است، در قرآن همه چیز هست منتهی قرآن با همه حرف نمیزند، این مربوط به حقیقتی است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در آن سهیم است، پس این دو نکته که در کنار هم قرار میگیرد، میبینیم حضرت را بدون شناختن قرآن نمیشود شناخت.سؤال از امیرالمومنین (علیه السلام) میکردند و ایشان میگفتند: «فاطمه اینگونه فرمود»؛ یعنی همان طوری که قول پیامبر (صلی الله علیه و آله) حجت بود، قول فاطمه (سلام الله علیها) هم حجت استزهرا (س) حجت الهی است آن بانوی لاهوتی همانا حجت الهی است؛ گاهی اوقات میخواهیم کسی را از نظر علمی ارزیابی کنیم؛ مثلاً میگوییم فلان آقا علامه هست، این آقا از نظر علمی به اجتهاد مسلم رسیده است و... اما درباره حضرت زهرا سلام الله علیها نمیتوانیم بگوییم که او مثلاً جزو نوابغ بشری است؛ زیرا این بحث تخصصاً خارج است و نمیشود به ایشان نوابغ بشری گفت؛ اگر به امثال ابو علی سینا گفته میشود که او جزو نوابغ بشری است به ملاصدرا و فارابی و... نوابغ بشری گفته میشود، نمیتوانیم بگوییم که یک مقدار بالاتر از آنها، ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند، چنین سخنی اصلاً درست نیست، این یک واقعیتی است ؛ اگر در زمان حال که در حدود هفت میلیارد نفر در کره زمین زندگی میکنند، تمام این جمعیت در حد بوعلی سینا و ملاصدرا و شیخ و اشراق و فارابی و امثال آنها باشند، این نوابغ؛ وقتی در خدمت وحی قرار میگیرند میشوند «امی» محض، برای اینکه وحی و آنچه که ائمه اطهار (علیهم السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارند، اموری نیستند که از کلاس درس بشری آموخته باشند، اینها آن نگاران مکتب نرفتهاند که با یک غمزه، مسئله آموز صد مدرس شدهاند .به عبارتی نوابغ بشری در مقابل آنها قطره هستند، الآن ما اگر بخواهیم اوج اندیشه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بیان کنیم، باید بگوییم او نه تنها الگوی زنان است بلکه الگوی مردان نیز هست ، بلکه بالاتر او اسوه انسانیت است و انسانیت نه زن است و نه مرد. حجت خدا چه ویژگی دارد؟
کسی را میگوییم حجت خداست تمام شئون وجودی او که در اصطلاح از آن تعبیر به فعل و قول و تقریر میکنند حجت است و از این هم وسیعتر و بالاتر، بلکه تمام شئون وجودی حجت خدا، تبلور اراده الهی در مقام فعل است یعنی؛ برای انسان چیزی حجیت ندارد و تنها چیزی که برای انسان حجیت دارد، اراده الهی میباشد و انسان باید آن را میزان قرار بدهد، اراده الهی را میتوانیم نزد کسی که او حجت خداست جستجو کنیم؛ چرا که حجت خدا تمام شئون وجودیاش تبلور اراده الهی است، اگر میخواهی بدانی خدا چه میگوید ؛ ببین او چه میگوید و این شخص به نفسه موضوعیت ندارد، بلکه ولیّ خدا و امام معصوم، چون تبلور اراده الهی است، میشود «حجت» .قول و فعل و تقریر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز حجت است از این بالاتر ما در روایت داریم: گاهی از امیرالمومنین (علیه السلام) مسئله شرعی سؤال میکردند و حضرت میفرمودند؛ فاطمه (سلام الله علیها) زهرا اینگونه میفرمود، این امور چه چیزی را میخواهد به ما بفهماند؟ سؤال از امیرالمومنین (علیه السلام) میکردند و ایشان میگفتند: «فاطمه اینگونه فرمود»؛ یعنی همان طوری که قول پیامبر (صلی الله علیه و آله) حجت بود، قول فاطمه (سلام الله علیها) هم حجت است. نشانه حجت الهی بودن چیست؟هر کسی نمیتواند این ادعا را داشته باشد که حجت خداوند است بلکه باید نشانهای داشته باشد، انسان کامل معصوم باید نشانهای داشته باشد تا هر کسی نتواند ادعای این مقام را داشته باشد، عرفا نشانه انسان کامل و حجت خدا را این مطلب میدانند که حجت الهی باید مبین حقایق هستی باشد و این کار؛ کار هر کسی نیست.خدمت امام صادق علیهالسلام عرض کردند؛ کار ما بازرگانی است و در بیابان حرکت میکنیم و در بیابان تخم پرندگان را میبینیم و از یک طرف نیاز داریم و گرسنهایم و از یک طرف نمیدانیم این تخم از پرندگان حلال گوشت است یا حرام گوشت؟ امام صادق علیه السلام که حرف او کلیت دارد، چرا که مبین حقایق هستی است و تعابیری مانند ؛ «نمیدانم» و «شاید» و «گاهی» و امثال آن در قاموس امام (علیه السلام) یافت نمیشود فرمود: هرگاه تخمی دیدید اگر تخم پرنده مخروطی شکل است این از حلال گوشت است و اگر تخمی دید که دو طرف آن تیز است و حالت مخروطی ندارد از پرنده حرام گوشت است (آسمان و جهان- ترجمه كتاب السماء و العالم بحارالانوار، ج9، ص: 230 ) و این کلام مختص به یک زمان و مکان نیست و برای همه زمانها است و مثالها و شواهد فراوانی در همین مورد داریم که مبین بودن حقایق هستی در آن روشن میشود .در حقیقت می توان گفت کسی به این مرحله میتواند برسد که دارای عصمت الله کبری باشد؛ یعنی حجیت اهل بیت، لازمهاش عصمت الله کبری است .نقل شده است که وجود مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) گاهی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خدمتشان بودند او را میبویید و دیگران اعتراض میکردند و ایشان میفرمودند که حضرت زهرا سوغاتی معراج من است عصمت کبری به چه معنا می باشد؟آیا معصوم کسی است که گناه نمیکند؟ بله معصوم کسی است که گناه نمیکند، اما «عصمت کبری» غیر از «عصمت» در حد متوسط است، ما افرادی از قبیل آیت الله بهجت داشتیم که گناه نمیکردند، خودشان فرموده بودند: من از وقتی به سن تکلیف رسیدهام عمداً گناه نکردهام و راست هم گفت، اساتید او در حق آیت الله بهجت فرمودند: رمز موفقیت آیت الله بهجت این بود که قبل از رسیدن به سن بلوغ سالک شد .در مورد حضرت زینب (سلام الله علیها) چه دلیلی داریم که گناه کرده باشد، او هم معصوم است، حضرت معصومه (سلام الله علیها) هم دارای عصمت است، عصمت به معنای گناه نکردن در همه ایشان وجود دارد، اما درباره این ذوات قدسی که میگوییم: دارای عصمت کبری هستند، حرف یک چیز دیگر است. «عصمت کبری» باید معنای خاص خودش را پیدا کند و آن به این معناست که ایشان در یک اوجی از این عالم قرار دارند نه تنها گناه نمیکنند، بلکه به یک معنا ایشان به یک حبل خاصی معتصم هستند هر چیزی که برای انسان نقص حساب میشود و عیب محسوب میگردد از آن مبری هستند.
حضرت زهرا (س) «حجت الله علی الحجج» است!آن حضرت حجت خداست و قول و فعل و تقریر او منبع دینی برای احکام شرعی میشود، بلکه برتری آن وجود عرشی بر فرزندان معصومش، همان کلام امام حسن عسکری علیهالسلام است که جناب سید عبدالحسین طیب در تفسیر اطیب البیان، نقل کردهاند که : «نحن حجج الله علی خلقه و جدتنا فاطمة حجت علینا (تفسیر اطیب البیان ج 13، ص 225 ) ما حجت خداییم بر خلقش ولی حضرت زهرا حجت خداست بر ما» ما با خیال و تفکرات عادی و اندیشههای عرفیمان نمیتوانیم درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها) حرف بزنیم ، حضرت زهرا کسی است که در جبروت حکمران است و جبروت همان عالم قیامت کبری است .نقل شده است که وجود مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) گاهی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خدمتشان بودند او را میبویید و دیگران اعتراض میکردند و ایشان میفرمودند که حضرت زهرا سوغاتی معراج من است ، از یک طرف حضرت فرمودند: که حضرت زهرا پاره تن من است ؛ هر پدری نسبت به فرزندش این مطلب را دارد که فرزندم پاره تن من است، اما حرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) این نیست او از یک طرف میگوید فاطمه سوغاتی معراج من است و از یک طرف میگویند فاطمه پاره تن من است ؛ ما تا "حقیقت ختمیه" را نفهمیم معنای پاره تن ختمیت را نمیفهمیم ما تا معراج را نفهمیم سوغاتی معراج را نمیفهمیم. این مطلب ادامه دارد .... گروه دین تبیانمنبع :سایت حوزه ، بیانات حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی طباطبایی استاد حوزه و دانشگاه و از شاگردان حضرات آیات حسنزاده آملی و جوادی آملی پیرامون زوایای وجودی حضرت زهرا (س) در تفسیر روایت «حجتالله علیالحجج»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]