واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: افشاگري آيت الله لاريجاني درباره جريان انحرافي و نفوذي در دولتمتأسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي که گويا تمام نکات انحرافات گذشته را با هم در يک جا جمع دارد، در کمرنگ کردن نقش علما و در ترويج ايراني گري و قوميت گرايي بسيار تلاش مي کند و مردم را ارجاع مي دهد به کوروش و هخامنش و ديگران و بعد از آن طرف در ترويج عرفانهاي کاذب، در جن گيري و رمالي هم تلاش مي کند، که مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد. آيت الله صادق لاريجاني در نشست مسئولان قوه قضاييه مطالب مهمي در باره انحرافات فکري يک جريان سياسي مطرح کرد.
مهمترين مطالب مطرح شده توسط رئيس قوه قضاييه که در پايگاه اطلاع رساني اين قوه منتشر شده به شرح زير است:*جريانات انحرافي در طول تاريخ تلاش بسياري نمودهاند تا عرفان هاي کاذب و مليت گرايي را در مقابل اسلام واقعي ترويج کنند و امروز نيز شاهد تلاش جرياني انحرافي در کمرنگ کردن نقش عالمان ديني هستيم * در اواخر دوره طاغوت، رژيم به ترويج مليتگرايي و ايرانيگرايي افراطي و برپا ساختن جشن هاي آنچناني پرداخته بودکه هدفي جز کمرنگ کردن نقش اسلام و نقش عالمان دين نداشت.* از قرنها پيش پارهاي جريانات انحرافي در مقابل نقش عالمان در دين وجود داشته است و همه ما مي دانيم که در برهه هاي متعددي در همين جامعه اسلامي ما دراويش و صوفيه را در مقابل علماي ما قرار مي دادند و بهانه آنان رجوع به باطن و باطن گرايي و اهميت عالم معنا و معنويت بود اما در واقع نقش علماي دين را مي خواستند تضعيف کنند.* ما يادمان نمي رود که در زمان طاغوت دراويش را تأييد و کمکشان مي کردند، خانقاه هايشان را آباد مي کردند، مساجد را اگر نگوييم خراب مي کردند ولي هيچ کمکي نمي کردند ومراسم ديني را در خانقاه ها مي گذاشتند. اين همراهي با جريانهاي انحرافي براي کم رنگ کردن نقش عالمان ديني بود.نمي شود انسان حلال و حرام خدا را نداند بعد بگويد من دارم به عالم معنا ميپردازم و نيز نمي شود حدود الهي را نداند و حرام و حلال الهي را پاس ندارد بعد بگويد من به عالم باطن مي پردازم، اين سخن نادرستي است.*جريان سکولاريسم و روشنفکران سکولار را در کشورهاي اسلامي تقويت مي کردند تا باز در مقابل علما و متخصصان فهم ديني جهت گيري کنند. در همين کشور ما آرام آرام پر و بال دادند به اينها تا جايي که اسلام منهاي روحانيت تز اصلي برخي ها شد. البته روحاني کسي نيست که فقط عمامهاي بر سر و ردايي بر تن دارد، آنچه که مهم است فهم عالمانه دين و تقوا است. آيا از علماي راستين دين از قرون اوليه مثل شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ مرتضي، شيخ طوسي، علامه حلي حتي تا زمان حال عالمي را ديده ايدکه بيايد ادعا کند که به لباس، کسي مي شود روحاني. اينها خودشان مجاهد في سبيل ا... بودند در فهم دين و فهم معارف ديني و چه زحمات طاقت فرسايي براي بقاي دين کشيدند. *واقعاً تأسف آور است که در زماني که البته بيشتر به زمان دولت اصلاحات بر مي گردد، کتابهاي متعددي در عرفانهاي کاذب وارداتي در همين کشور مجوز از وزارت ارشاد گرفته است. وقتي انسان کتابهاي آنها را مي خواند مي بيند که عدهاي جاهل و شياد و زنباره مدعي باطن و معنويت و عرفان شدهاند. اين چه عرفاني است که با همه دنياپرستي ميسازد. عرفان سرخپوستي که با مواد مخدر و امثال آن هم هيچ منافاتي ندارد. عرفان بودايي هم جور ديگري. بايد تأسف خورد که اين کتابها در اين کشور نشر شد و صدايي هم برنخاست، کشوري که اساسش اسلام و تشيع است و نظامش نظامي است بر اساس توحيد و کتاب و سنت، چگونه ميتواند اين امور را تحمل کند.
*متأسفانه بايد گفت در زمان ما هم جرياني انحرافي که گويا تمام نکات انحرافات گذشته را با هم در يک جا جمع دارد، در کمرنگ کردن نقش علما و در ترويج ايراني گري و قوميت گرايي بسيار تلاش مي کند و مردم را ارجاع مي دهد به کوروش و هخامنش و ديگران و بعد از آن طرف در ترويج عرفانهاي کاذب، در جن گيري و رمالي هم تلاش مي کند، که مشخص نيست اينها چه نسبتي با دين دارد. در حاليکه اينها هم دم از روشنفکري مي زنند و با سکولارها خيلي راحت جمع مي شوند و همراهي ميکنند و هم با عدهاي از هنرمندان لاابالي دم خور هستند و عرفانهاي کاذب را ترويج مي کنند و البته از اينکه با اجانب هم پنهاني ارتباط بگيرند خيلي ابائي ندارند.در حاليکه اينها هم دم از روشنفکري مي زنند و با سکولارها خيلي راحت جمع مي شوند و همراهي ميکنند و هم با عدهاي از هنرمندان لاابالي دم خور هستند و عرفانهاي کاذب را ترويج مي کنند و البته از اينکه با اجانب هم پنهاني ارتباط بگيرند خيلي ابائي ندارند.*بايد به هوش باشيم، نظامي که بر اساس اسلام و بر اساس کتاب و سنت تشکيل شده ميبايست مراقب اين جريان انحرافي و امثال آن باشد و بايد بدانيم که ما مسلمانيم، مسلماني که با حق تعالي عهد بسته که راه او را طي کند و کتاب و سنت را تبعيت نمايد، اينچنين مسلماني حتماً اولين کارش فهم کتاب و سنت است و در اولين قدم نياز به متخصص و عالم فهمنده دين دارد. اما شما در خصايص اين گروه انحرافي مي بينيد که اين گروه دين را به گوشه اي در زندگي مي برند و مي گويند قلبت صاف باشد.* متأسفانه عقيده اينها اينگونه است که در روابط با نامحرم آزادند، در تماس با روشنفکران سکولار و گاه ملحد و پريدن با آنها آزاد هستند، در رجوع به جن گير و رمال آزادند، با دراويش آزادند، آيا اين است حدود الهي؟ اين است محرمات الهي؟*اين جريان اتفاقاً در مفاسد اقتصادي هم غوطهورند و بي امان جلو مي روند. وقتي که انسان تقوا را از دست داد در همه مجاري و در همه مجال مشکل پيدا مي کند.اين جريان اتفاقاً در مفاسد اقتصادي هم غوطهورند و بي امان جلو مي روند. وقتي که انسان تقوا را از دست داد در همه مجاري و در همه مجال مشکل پيدا مي کند.* وظيفه همه عالمان دين است که در مقابل اين انحرافات بايستند و مردم ما نيز به هوش باشند. ملت مسلمان و انقلابي ما به ياد دارند که حضرت امام (ره) چگونه با تمام وجود مقابل تز انحرافي اسلام منهاي روحانيت ايستاد و هيچگاه از خاطرم نميرود که امام چگونه به آنها خطاب ميکرد که شما با روحانيون مخالف نيستيد بلکه با اسلام مخالفيد.* اين جريان انحرافي در حاليکه جن گيري و رمالي را روشنفکري جا مي زنند در کمرنگ کردن نقش عالمان ديني و متخصصان علوم حقه تلاش ميکنند. مسلماً مقصود ما نفي عوالم باطن و عوالم معنا نيست. اما يقين داريم اکثر قريب به اتفاق اينها شيادند. مگر هر چيزي در عالم امکان دارد، وقوعش در مورد شخص خاص هم ثابت است؟ ممکن است کسي بتواند قدرتهاي مافوق طبيعي هم داشته باشد اما هر کسي که دکاني باز کند و بگويد من چنين قدرتي دارم آيا قدرت دارد؟ وانگهي هر قدرت شيطاني، هم مورد تأييد کتاب و سنت است؟گروه سياست تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 548]