واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گوی سبقت را ربوده اندیکی از مسائلی که افراد با معلولیت جسمانی اغلب با آن درگیرند ناتوانی دیگران در نادیده گرفتن نقص عضوشان در روابط اجتماعی است . از یک طرف تصویری که فرد معلول از بدن خود دارد و از طرفی نگاه دیگران بر جسم او باعث می شود آن ها نتوانند روابط عادی با دیگران برقرار کنند و این مسئله بر گوشه گیری آنها می افزاید.
از آن جایی که بیماری ، خصوصاً بیماریهای نقص عضوی همچون معلولیت های جسمی و حرکتی مقوله ای است که تقریباً همه جوانب زندگی فرد را در مدت زمانی طولانی تحت تأثیر قرار می دهد؛ مطالعهی تأثیرات آن بر زندگی فرد مبتلا به آن نوع بیماری خاص ، مبحثی مهم جلوه می نماید .ناتوانی و معلولیت حقیقتی انکار ناپذیر است . به نظر می رسد سابقه حضور معلولان در جامعه به دوران بسیار قدیم باز می گردد . در منابع تاریخی سخن های بسیاری از نحوه برخورد با معلولین اعم از کشتن و قربانی کردن آنان ، ترحم و حفظ و نگه داری آن ها در مراکز ویژه و جدا از جامعه به عمل آمده است ، ولی با ظهور ادیان و با تکامل جوامع انسانی ، از شدت برخورد های ناگوار با معلولین کاسته شده است به طوری که در جوامع پیشرفته امروزی سخن از برابری حقوق انسانی و اجتماعی افراد معلول یا دیگر افراد جامعه است . معلولیت ، آن هم از نوع جسمی و حرکتی به ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از فعالیت های عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود نقصی مادرزادی یا اکتسابی، در قوای جسمانی یا روانی اطلاق می شود . معلولیت های حرکتی به طور اخص شامل انواع نقص عضو ها ، ضایعات نخاعی و ناهنجاری های مربوط به اسکلت و عضلات است . علل معلولیت ها :- معلولیت های اکتسابی : در اثر تصادفات ، حوادث یا بلاهای طبیعی ، جنگ ، آتش سوزی ، مسمومیت ها و یا بیماری های مزمن و عوارض ناشی از آن ها ، فرد ممکن است دچار این معلولیت گردد . - معلولیت های مادرزادی : علل معلولیت مادرزادی را به طور کلی به دو دسته تقسیم می کنند : - عوامل دوران بارداری : نظیر عوامل ژنتیکی ، سوء تغذیه مادر ، سن بالای مادر ، رعایت نکردن بهداشت دوران بارداری ، اشعه ، دارو ، بیماری مادر ، استعمال دخانیات. - عوامل هنگام زایمان : زایمان مشکل و طولانی ، زایمان های غیربهداشتی ، ضربات وارده به نوزاد هنگام تولد. به رغم تلاشهای بی شماری که در دهه های اخیر جهت پیوند افراد با معلولیت جسمانی و جامعه صورت گرفته است ، واقعیت های زندگی روزمره نشان می دهد که این افراد با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کنند . آن ها در طول تاریخ همواره در حاشیه اجتماع قرار داشته اند . معلولیت قدرت غریبی دارد و می تواند بر تمام تعاریفی که خود شخص و دیگران از او دارند تاثیر بگذارد و گاهی تسلطش چنان است که از تمام نقش های اجتماعی ، تعلقات قومی و شغلی نیز فراتر می رود یکی از مسائلی که افراد با معلولیت جسمانی اغلب با آن درگیرند ناتوانی دیگران در نادیده گرفتن نقص عضوشان در روابط اجتماعی است . از یک طرف تصویری که فرد معلول از بدن خود دارد و از طرفی نگاه دیگران بر جسم او باعث می شود آن ها نتوانند روابط عادی با دیگران برقرار کنند و این مسئله بر گوشه گیری آنها می افزاید . در مواردی که نقص جسمانی فرد نمود خارجی دارد ، مشکل به طور حادتری بروز می کند . در حقیقت افراد دچار معلولیت ، اضطراب های نهفته ای را در افراد عادی بیدار می کنند . افراد معلول به آن ها یاد آوری می کنند که انسان موجودی شکننده است و این همانند سازی باعث می شود دیگران خود را در حوادث و بیماری ها در امان نبینند .اولین نگاه آن چنان که روان شناسان می گویند ، در روابط انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است . اولین حسی که انسان ها از یک شخص می گیرند . در نوع رابطه ای که با آن فرد برقرار می کنند ، اهمیت بسزایی دارد . تحقیقات نشان داده که جنبه های زیبایی جسمی نقش مهمی در این موضوع بازی می کند و جزو اولین عوامل جذب یا دفع یک فرد به شمار می رود. خصوصاً در قرن حاضر که ظاهر و بدن بی عیب و نقص و زیبا یکی از ملاک های مهم در دنیای مدرن و صنعتی شده و اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است . زیرا اولین تصویری که انسان از مخاطب خود پیدا می کند ، خواهی نخواهی اطلاعاتی را از جایگاه اجتماعی و گروهی که فرد به آن تعلق دارد ، در اختیارش می گذارد . این اطلاعات اولیه باعث می شود وی بتواند مخاطبش را طبقه بندی کند .
این که مخاطب انسان کارمند ، وزیر ، زن ، مرد ، نظامی ، ورزشکار ، پیر یا جوان باشد در چگونگی رفتار آدمی تأثیر می گذارد . هنگامی که مردم با فردی که معلولیت جسمانی مشهود دارد برخورد می کنند ، پیش از هر نوع طبقه بندی ، او را در گروه معلولین قرار می دهند . به این ترتیب در اولین برخورد ، جنبه نقص عضو مخاطب ، برای آن ها به هویت او بدل می شود و اصلی ترین تعریف ذهنی آن ها از فرد ،بر پایه وضعیت جسمانی او استوار می گردد .این مسئله به عنوان مانعی بر شناخت شخصیت واقعی مخاطب در می آید و در بسیاری موارد از پیشرفت رابطه جلوگیری می کند .معلولیت قدرت غریبی دارد و می تواند بر تمام تعاریفی که خود شخص و دیگران از او دارند تاثیر بگذارد و گاهی تسلطش چنان است که از تمام نقش های اجتماعی ، تعلقات قومی و شغلی نیز فراتر می رود . زمانی که افراد معلول و غیر معلول می خواهند با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند هر دو از این که چگونه باید با پدیده معلولیت کنار بیایند و یا چگونه با یک فرد معلول و کاملاً وابسته ،دوستی برقرار کنند ، دچار اضطراب می شوند ، در واقع هر دو گروه به خاطر نقش هایی که باید در این ارتباط بپذیرند دچار نوعی ترس می شوند. فرد معلول به دلیل نداشتن اعتماد به نفس لازم و تصویر مثبت از خود و هم چنین برخوردها و برداشت های متفاوت و حتی تحقیر آمیز اطرافیان گاهی تمام خشمی که از خود دارد را به نزدیکانش فرافکنی می کند و باعث می شود با برخورد های عصبی ، دیگران را از خود براند و یا به عکس در خود فرو رود و در رابطه ای شدیداً وابسته غرق شود . این وضعیت متعاقباً برای هر دو طرف مشکل ساز است. پیشرفت های پزشکی ، اجتماعی و اقتصادی از میزان بروز معلولیت ها کم نکرده است بلکه با فقط با بوجود آمدن امکان درمان بیماران با مراقبتهای خاص و ویژه جمع بیشتری از معلولین امکان بقاء و ادامه زندگی را به همراه بسیاری از ناتوانی ها پیدا کرده اند . بدیهی است در این میان خانواده به عنوان محل زندگی فرد دارای مسئولیت، نقش حیاتی و حساس بر عهده دارد. اولین مواجهه با معلولیت در محیط خانواده صورت می پذیرد .معلولان به هیچ وجه خواستار خاص شدن و متمایز دیده شدن نیستند بلکه خواستار رابطه ای بسیار عادی و معمولی درست همانند افراد سالم هستند. یعنی در روابط اجتماعی دیگران آنها را صرفا به عنوان یک انسان و نه یک معلول در نظر بگیرند که به نظر ما در این رابطه مهم ترین عامل فرهنگ سازی است که باید ابتدا از درون خود خانواده ی دارای فرزند معلول آغاز شود در واقع معلولان به هیچ وجه خواستار خاص شدن و متمایز دیده شدن نیستند بلکه خواستار رابطه ای بسیار عادی و معمولی درست همانند افراد سالم هستند. یعنی در روابط اجتماعی دیگران آنها را صرفا به عنوان یک انسان و نه یک معلول در نظر بگیرند که به نظر ما در این رابطه مهم ترین عامل فرهنگ سازی است که باید ابتدا از درون خود خانواده ی دارای فرزند معلول آغاز شود ، یعنی خانواده ها بیاموزند که چگونه در جمع های خانوادگی و بالطبع در محیط های گسترده تر با فرزندشان رفتار کنند که به شخصیتش ضربه نخورد و زمینه رشدش فراهم شود تا به این ترتیب دیگران هم اجازه توهین نسبت به این گونه افراد را به خود ندهند.در حال حاضر کم نیستند افراد معلولی که در موفقیت گوی سبقت را ربوده اند و بدون اعتنا به ضعف جسمی در حیطه های مختلف پیشرفت های قابل توجهی داشته اند در حالی که افراد عادی در گیر و دار توقعات و انتظارات ورای واقعیت جامانده اند. بیاییم این استعداد ها را ارج نهیم و زمینه را برای ارتقاء و پیشرفت بیشتر آنها فراهم کنیم چرا که به نظر می رسد آنها خیلی بیشتر از دیگران قدردان داشته های خود هستند .فرآوری:فاطمه برادرانبخش اجتماعی تبیانمنابع:انسان شناسی و فرهنگ/ویکی پدیالینک های مرتبط • تعاریف جدید برای فرهنگ و تمدن • بد حجابی،ارضای نیاز بدون مسئولیت • امنیت وظیفه من یا شما؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]