واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مجبوريم جهاني شويم!سخن از جهاني شدن همه جا هست و مساله مهم اينجاست که كشورهاي در حال توسعه اي همچون کشور ما،در اين جريان با چه چالشهايي روبرو ست
واژه جهاني شدن در سالهاي اخير يکي از پرکاربردترين واژههاي عرصه سياستگذاري اقتصادي،فرهنگي و سياسي در سطح داخلي و بين المللي و نيز موضوع بحثهاي مهم آکادميک و ژورناليستي بوده است.برغم کاربرد گسترده اي که واژه جهاني شدن (Globalization)در بيش از يک دهه گذشته پيدا کرده،هنوز معنا و مفهوم آن همچنان مناقشه آميز است و بسته به اينکه از چه زاويه و با چه نگرشي به آن نگريسته شود معنا و مفهوم متفاوتي پيدا خواهد کرد که ظهور واژه هاي مختلفي همچون "جهاني شدن"،"جهاني سازي"،"جهانگرايي"،"غربي شدن" و "آمريکايي" شدن در بسياري از جوامع از جمله ايران بيانگر اين امر مي باشد. آنچه مشخص است اينکه جهاني شدن،فرايندي پيچيده،مبهم و متنوع است که حيطه و گستره آن در حال افزايش است. در سالهاي اخير راحت تر از گذشته مي توان به يافتن مصاديق جهاني شدن در جامعه ايران،اشاره کرد.سخن از جهاني شدن همه جا هست و مساله مهم اينجاست که كشورهاي در حال توسعه اي همچون کشور ما،در اين جريان با چه چالشهايي روبرو ست. براي روشن شدن اين موضوع مي توان به طرح مثالي پرداخت. روستايي را در نظر بگيريد که اهالي ان با شيوه هاي کاملا سنتي و ابتدايي زندگي مي کنند. با ورود نيروي برق به اين روستا،به تدريج اهالي روستا نسبت به استفاده از وسايل الکترونيک تشويق مي شوند. به اين ترتيب تلويزيون مي تواند به عنوان مهمترين وسيله الکتريکي به خانه هاي روستايي وارد شود. تلويزيون به عنوان دريچه اي براي ورود اطلاعات به افراد روستا،موجب شکل گيري خواسته ها و انتظارات تازه اي در افراد روستا مي شود. افراد روستايي با سطوح مختلف رفاه آشنا مي شوند و خواستار آن مي باشند. به اين ترتيب اجزاي مختلف از مختصات زندگي شهري به روستا وارد مي شوند و موجب مي شوند تا در طي زمان اين روستا به شهري کوچک بدل شود.آنچه مشخص است اينکه جهاني شدن،فرايندي پيچيده،مبهم و متنوع است که حيطه و گستره آن در حال افزايش است. در سالهاي اخير راحت تر از گذشته مي توان به يافتن مصاديق جهاني شدن در جامعه ايران،اشاره کرد.نکته مورد نظر در طرح اين مثال توجه به اين مساله است که در بسياري از موارد هيچ يک از ما تصميم گيرنده نيستيم و بيشتر در حال قرارگيري در يک جريان هستيم که مقتضيات خاص خود را مي طلبد.به بيان دکتر محسن رناني،جهاني شدن مثل «شك كردن» است، جهاني شدن مثل خنديدن و زمين خوردن است.ويژگي همه اين افعال اين است كه شما نمي خنديد بلكه دچار خنده مي شويد و ما با مسامحه مي گوييم كه ما مي خنديم ولي در واقع ما نمي خنديم بلكه دچار خنده مي شويم. ما زمين نمي خوريم بلكه زمين خوردن براي ما اتفاق مي افتد.به نظر مي رسد که در جريان جهاني شدن ما دخالت چنداني نداريم و در اغلب اوقات ناخودآگاه در اين فرايند قرار مي گيريم و به آن دچار مي شويم.
پس انچه مشخص است اينکه ما در مورد اصل اينگونه افعال نمي توانيم تصميم بگيريم يا قضاوتي داشته باشيم ولي مي توانيم در مورد تسريع يا به تعويق انداختن وقوع آنها تصميم گرفته و به قضاوت بنشينيم. ما مي توانيم با شناخت اين جريان نسبت به چگونگي افعال و تفکراتمان، برنامه ريزي داشته باشيم. نكته ديگري كه بايد بدان توجه شود اين است كه همه پديده هايي كه در عالم هستي هستند منافعي دارند و هزينه هايي هم به دنبال دارند و ما با مقايسه منافع و هزينه ها،مي توانيم به انتخاب بپردازيم. پس در ارتباط با بحث جهاني شدن انچه مهم است شناخت ابعاد ان است و شناخت جنبه هاي مثبت و منفي آن، که در اين صورت مي تواند از قدرت انتخاب و گزينش استفاده کرد وتا حدودي به کنترل اوضاع پرداخت.ما در عصر جهاني شدن زندگي مي کنيم و اقتضائات جهاني شدن دائما بر ما تحميل مي شوند. اقتضائاتي که دائما به ما ديکته مي کنند مجموعه اي از" خواندني هاي يکسان،خوردني هاي يکسان،ديدني هاي يکسان،نديدن هاي يکسان"....انچه مسلم است اينکه تمامي اين اقتضائات و پيامهايي که دائما توسط سيستم هاي ارتباطي و اطلاع رساني مبادله مي شوند،به اصلي مهم تحت عنوان مصرف يکسان،اشاره دارند.در ارتباط با موارد مذکور در مورد خواندني هاي يکسان مي توان به کتابها،سايت ها، و مطبوعاتي اشاره کرد که بسياري از مردم در سطح جهان از آن بهره مي برند. به نظر مي رسد که در جريان جهاني شدن ما دخالت چنداني نداريم و در اغلب اوقات ناخودآگاه در اين فرايند قرار مي گيريم و به آن دچار مي شويم.در ارتباط با کتاب،از نمونه اي سخن مي گوييم که احتمالا براي بسياري نام آشناست و تب آن در برهه اي از زمان،در جامعه ما بسيار داغ شده بود. مجموعه کتب هري پاتر مثال اين مورد است.نام هري پاتر براي همه ما آشناست. در ارتباط با اين کتاب به اخباري که مربوط به آن مي باشد و حدودا 3 سال پيش منتشر شد، توجه کنيد:هفتمين و آخرين قسمت داستان هري پاتر در 24 ساعت نخست توزيع 11 ميليون نسخه در دو سوي آتلانتيک فروش کرده و رکورد تازه اي به جا گذاشته است.
به گزارش بي بي سي فارسي، دو ميليون و 700 هزار نسخه از "هري پاتر و قديسان مرگ" (Harry Potter and the Deathly Hallows) در بريتانيا و هشت ميليون و 300 هزار نسخه از آن در آمريکا فروش رفت.رکورد قبلي سريعترين فروش يک کتاب به قسمت ششم هري پاتر تعلق داشت که نه ميليون نسخه در نخستين روز عرضه در سال 2005 فروخت.آخرين قسمت کتاب جي کي رولينگ ساعت 12 شب جمعه به طور همزمان در بيش از 90 کشور جهان وارد بازار شده بود.همزمان با آغاز توزيع کتاب جي کي رولينگ، نويسنده داستان، بخش هايي از آن را براي 500 مشتاق در موزه تاريخ طبيعي در لندن خواند و 250 نسخه را امضا کرد.جمعه شب ده ها هزار هوادار کتاب که بسياري از آنها لباس هاي شخصيت هاي داستان را به تن داشتند در کتابفروشي هايي که هري پاتر را عرضه مي کردند صف کشيدند.اين در حاليست که اين کتاب در مدت زماني کوتاه توجه مخاطبان بسياري را در جامعه ما به خود جلب کرد و همه اين موارد نشان دهنده اين مطلب است که يک کتاب چطور به پديده اي جهاني تبديل مي شود به گونه اي که مخاطبانش را با نژادها و مليت هاي مختلف،جذب مي کند؟ اين مي تواند نمونه اي باشد براي اذعان نسبت به اين موضوع که ما در پروسه جهاني شدن قرار داريم و بي انکه بدانيم و فرصتي داشته باشيم متوجه حضور کتاب هري پاتر بر قفسه کتابخانه خود يا فرزندانمان مي شويم.بدون شک گسترش فناوري ارتباطات و اطلاعات بيشترين کمک را به جريان جهاني سازي مي کند.به طوري که مي توان گفت جهاني شدن وامدار ابزار و علم ارتباطات است که همين ابزار و فنون به ما اعلام ميکنند که هري پاتر به موفقيت هاي بزرگي دست يافته و سپس از طريق اينترنت و ماهواره،فرزندان ما تشويق مي شوند به خواندن هري پاتر و ....و اين تنها گوشه اي از جريان عظيم و موج فراگيري به نام جهاني شدن است که در مطالب بعدي به بيان مصاديق ديگري از اين جريان خواهيم پرداخت.پي نوشت:بانک مقالات جهاني شدن،مقاله دكتر محسن رنانيدانشنامه ازاد ويکي پديا فاطمه ناظم زاده بخش ارتباطات تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]