واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کبوتر با کبوتر، باز با باز! مرد زشتكار جز زن زشت كردار و یا شرک گرا را به همسرى نمى گیرد و زن زشتكار و بى عفت را نیز جز مرد زشتكار و شرک گرا به همسرى نمى گیرد ...
«الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِیمٌ»[1]؛ زنان پلید (از نظر فساد اعتقاد و اخلاق و عمل) براى مردان پلید، و مردان پلید براى زنان پلیدند (به اقتضاى جاذبه ذاتى نارى همدیگر را مى یابند) و زنان پاك (از فساد اعتقاد و اخلاق و عمل) براى مردان پاك، و مردان پاك براى زنان پاكند (طبق جاذبه فطرى نورى یكدیگر را مى یابند) آنها از آنچه (دیگران به تهمت درباره آنان) مى گویند پاک و منزه اند، براى آنها آمرزش و روزیى گرانمایه (در دنیا و آخرت) است. 1- از دو امام راستین حضرت امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نیز روایت شده است؛ و این دو بزرگوار برآنند كه آیه مورد بحث بسان این آیه است كه مى فرماید: «الزّانى لا ینكح الاّ زانیة او مشركة و الزانیة لا ینكحها الاّ زان او مشرك...»[2]؛ مرد زشتكار جز زن زشت كردار و یا شرك گرا را به همسرى نمى گیرد و زن زشتكار و بى عفت را نیز جز مرد زشتكار و شرك گرا به همسرى نمى گیرد...آرى! آیه مورد بحث، نظیر آیه اى است كه ترسیم گردید و این آیه هنگامى فرود آمد كه گروهى بر آن شدند كه با زنان آلوده دامان پیمان زندگى مشترك ببندند و خدا با فروفرستادن آیه مورد بحث، آنان را از این كار هشدار داد و این را كارى ناپسند شمرد. «وَالْطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ»؛ و در برابر آنها، زنان پاك و پاكدامن نیز از آن مردان پاك، و مردان پاك و درستكار براى زنان پاكدامن هستند.«اُولئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ»؛ این زنان و مردان پاك و پاكدامن از نسبتهاى ناروایى كه پلیدان به آنها مى دهند بركنارند. 2- ذرّه اى كه در همه ارض و سماست جنس خود را همچو كاه و كهرباستناریان مر ناریان را جاذبند نوریان مر نوریان را طالبند 3- «خبیثات» و «خبیثون» اشاره به زنان و مردان آلوده دامان است، به عكس «طیبات» و «طیبون» كه به زنان و مردان پاكدامن اشاره مى كند و ظاهرا منظور از آیه همین است، زیرا قرائنى در دست است كه معنى اخیر را تائید مى كند: این آیات به دنبال آیات افك و همچنین آیه «الزانى لا ینكح الا زانیة او مشركة و الزانیة لا ینكحها الا زان او مشرك و حرم ذلك على المؤ منین» آمده و این تفسیر هماهنگ با مفهوم آن آیات است.از این گذشته همسران پیامبران و امامان در آغاز كار حتى كافر و بى ایمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهى كشیده مى شدند كه مسلما آنها نیز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمى دادند4- آیا این یك حكم تكوینى است یا تشریعى بدون شك قانون «نوریان مر نوریان را طالبند» و «ناریان مر ناریان را جاذبند» و ضرب المثل معروف «كند همجنس با همجنس پرواز» و همچنین ضرب المثلى كه در عربى معروف است: «السنخیة علة الانضمام» همه اشاره به یک سنت تكوینى است. پاسخ به یک پرسشدر اینجا سؤالى مطرح است و آن اینكه در طول تاریخ یا در محیط زندگى خود گاه مواردى را مى بینیم كه با این قانون هماهنگ نیست، به عنوان مثال در خود قرآن آمده است كه همسر نوح و همسر لوط زنان بدى بودند و به آنها خیانت كردند[3] و در مقابل، همسر فرعون از زنان با ایمان و پاكدامنى بود كه گرفتار چنگال آن طاغوت بى ایمان گشته بود[4]. در مورد پیشوایان بزرگ اسلام نیز كم و بیش نمونه هائى از این قبیل دیده شده است كه تاریخ اسلام گواه آن مى باشد. در پاسخ علاوه بر اینكه هر قانون كلى استثناهائى دارد باید به دو نكته توجه داشت:
1 - در تفسیر آیه گفتیم كه منظور اصلى از «خباثت» همان آلودگى به اعمال منافى عفت است و «طیب» بودن نقطه مقابل آن مى باشد، به این ترتیب پاسخ سؤال روشن مى شود، زیرا هیچیك از همسران پیامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسى كردن به نفع كفار است نه خیانت ناموسى. اصولا این عیب از عیوب تنفر آمیز محسوب مى شود و مى دانیم محیط زندگى شخصى پیامبران باید از اوصافى كه موجب نفرت مردم است پاک باشد تا هدف نبوت كه جذب مردم به آئین خدا است عقیم نماند.2 - از این گذشته همسران پیامبران و امامان در آغاز كار حتى كافر و بى ایمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهى كشیده مى شدند كه مسلماً آنها نیز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمى دادند، همانگونه كه همسر فرعون در آغاز كه با فرعون ازدواج كرد به موسى ایمان نیاورده بود، اصولاً موسى هنوز متولد نشده بود، بعداً كه موسى مبعوث شد ایمان آورد و چاره اى جز ادامه زندگى تواءم با مبارزه نداشت مبارزه اى كه سرانجامش شهادت این زن با ایمان بود. به نظر شما آیا همین یک دلیل برای جواب سوال قبلی از آیه 5 سوره مائده و آیه 25 سوره نساء كافی نیست؟آیا كمترین آسیب دوستیهای قبل از ازدواج ایجاد شك و تردید نسبت به یكدیگر در ابراز عشق و علاقه واقعی نیست؟چند درصد از طلاق ها به خاطر عدم اعتماد زوجین یه یكدیگر اتفاق می افتد؟آیا این آمار مورد قبول شما هست: «بیشترین آمار طلاق مختص زوج هایی است كه دوستی های قبل از ازدواج و خیابانی داشته اند.» ؟ پی نوشت ها : [1] (سوره نور، آیه 26)[2] (سوره نور، آیه 3)[3] (سوره تحریم،ل آیه 10)[4] (سوره تحریم، آیه 11)بخش قرآن تبیان منبع : مجله الکترونیکی پرسمان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 842]