واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
موفقيت شغلي نويسنده :جهانگير پورصميمي آرامش را به زندگي خود دعوت کنيد محيط کاربه طور طبيعي يکي از عوامل بالقوه استرس است .اگر از دوستان و اطرافيان خود که شاغل هستند بپرسيد «از کار خود راضي هستيد؟» معدود افرادي را خواهيد يافت که پاسخ مثبت داده و از کار خود رضايت بالايي داشته باشند. بسياري از شاغلين ازعدم شايسته سالاري در محيط کار،عدم رعايت آداب اجتماعي توسط همکاران يا ارباب رجوع،انواع تبعيض ها ، تغييرات پياپي رؤسا و به دنبال آن تغيير برنامه هاي کاري و بالاخره سررسيدهاي زماني و مسائل مشابه که همه و همه محيط کاررا تبديل به محيطي پرتنش مي سازند گله مندند .منکراين ايرادات نيستم. امانقش خود ما درايجاد اين فشارها چيست؟ آيا واقعاً هميشه درگير و قرباني انواع تبعيض ها و رفتارهاي نامناسب ديگران هستيم؟ آيا باورها،پيشداوري ها و رفتارهاي خود ما نقشي درايجاد چنين محيط هايي ندارد؟ خانم م.ل فوق ديپلم کامپيوتر و کارمند يک شرکت رايانه اي يکي از افراد ناراضي از شغلش بود.چند ماه پيش از واحد پشتيباني به دبيرخانه منتقل شده بود. هنگامي که براي مشاوره مراجعه کرد گفت که به دليل احساس ناراحتي و فشار شديد به پايان خط رسيده و مي خواهد از کار کردن دست بکشد .عقيده داشت بعد از اين جابه جايي و در پايان قرارداد،شرکت حتماً عذراو را خواهد خواست و لزومي نمي بيند که در چنين شرايطي ادامه کار دهد.احساس مي کرد تبعيض زيادي درحق او اعمال شده و بدون توجه به شايستگي ها،توانمندي ها و خواسته هايش او را به حدي منتقل کرده اند که درآنجا يادگيري خاصي نخواهد داشت و به تبع آن آينده شغلي روشني ندارد.درطول صحبت هايش چند بارگريه کرد. دلايل استنتاج هايش را از او پرسيدم .اينکه چرا عقيده دارد به توانمندي ها و شايستگي هايش بي توجهي شده است؟عقيده داشت با داشتن مدرک فوق ديپلم کامپيوتر و يکي دو سال سابقه کار در واحد پشتيباني، علاوه بر اينکه بايد در واحد خود مي ماند،بايد ارتقاي رتبه هم مي گرفت. از او خواستم با توجه به مدرکش توضيح دهد در کدام قسمت هاي کارش خبرگي وتسلط دارد؟ از پاسخ هاي ايشان متوجه شدم تنها با برخي نرم افزارهاي مورد نياز کارش آن هم در حد رفع نيازآشناست،تايپ را دوانگشتي انجام مي دهد و عقيده دارد نيازي به آن نيست، چندان به رضايت مشتري و اصول کار پشتيباني نيزاهميت نمي دهد. ازاو خواستم تا سهم خود را در ايجاد اين فشارو استرس ببيند.عقيده داشت که سهمي ندارد .برايش چند مثال زدم .اينکه براي موفقيت درکارش چه در پشتيباني و چه در دبيرخانه نياز به تسلط برحداقل چند نرم افزار دارد .اينکه داشتن مدرک تحصيلي فوق ديپلم هرگز به معناي داشتن دانش و توانمندي کافي نيست.علي الخصوص در دنياي امروز که به مدرک و دانش بايد مهارت و خصلت هاي مثبتي مانند جديت، دقت، پي گيري،صداقت،مشتري مداري و به طورخلاصه عملکرد مثبت اضافه شود. بنابراين موضوع دليل بر تبعيض در محيط کار نمي شود. نهايتاً با ادامه صحبت پذيرفت که بدون مهارت کافي در نرم افزارهاي مرتبط با پشتيباني هرگز نمي تواند يک پشتيبان خوب باشد. پس از آن درباره احساس فشار و استرس اش با او صحبت کردم و توضيح دادم چگونه پيشداوري اش درباره اينکه شرکت حتماً در پايان قرارداد او را اخراج خواهد کرد و اينکه هيچ آينده شغلي ندارد .اين استرس را تشديد کرده و بهتراست به جاي ديگران را مقصردانستن و متهم به تبعيض کردن،صادقانه بخود و مهارت هاي خود نيز نگاهي داشته باشد. بسيارنگران امنيت شغلي و از دست دادن کارش بود.برايش شرح دادم که امنيت شغلي همه ما وابسته به سطح توانمندي ها و عملکرد مثبت ماست.ازاو خواستم به جاي نگراني درباره آينده و تمرکز بر نقاط منفي، اين موضوع را به عنوان فرصتي براي پيشرفت و تلنگري ببيند که به او تذکر داده بايد درحال زندگي کند و مهارت هاي خود را ارتقا دهد درکنارآن از اوخواستم مسئوليت هاي فعلي اش را با حوصله،دقت و جديت پي گيري کند. خوشبختانه ايشان اين موارد را پذيرفت. با حضور در کلاس هاي مختلف به مهارت هاي خود افزود و با مسئوليت پذيري کامل به کار خود در دبيرخانه ادامه داد.دقت،پي گيري ،جديت و صبر و حوصله اش باعث رضايت و توجه مديرانش شد.چند ماه بعد با انتقال ايشان به واحد مورد علاقه اش موافقت شد. اگر شما نيزشرايط مشابهي داريد، پيشنهاد مي کنم با رعايت همين موارد آرامش را مجدداً به زندگي خود بازگردانيد؛يعني : 1ـ به جاي تمرکز بر نقاط منفي و نگراني درباره آينده و فرافکني مشکلات به ديگران در زمان حال زندگي کنيد و سهم خود را در بروز مشکلات ببينيد. 2ـ نداشتن مهارت هاي لازم براي موفقيت در کار،ازمهمترين عوامل بروز استرس است.براي ارتقاي مهارت هاي مورد نياز خود برنامه ريزي کنيد.بپذيريد که مسئوليت موفقيت درزندگي تان قبل از همه با خود شماست . 3ـ باورکنيد موفقيت و رسيدن به هر موقعيت دلخواه بهايي دارد.اين بها معمولاً عبارت است ازصرف وقت، مسئوليت پذيري،جديت و تلاش . باور کنيد که نابرده رنج گنج ميسرنمي شود مزد آن گرفت جان برادر که کارکرد منبع:نشريه راه کمال،شماره 33 /ن
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]