تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840597848




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شناخت اجتماعي؛ پيوندگاه روانشناسي و جامعه


واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: شناخت اجتماعي؛ پيوندگاه روانشناسي و جامعه
شگرد پرسشگري سالم داراي روش شناسي ويژه يي است كه نياز به آموزش دارد.
هميشه كرم هاي ابريشم به پروانه تبديل مي شوند و سپس پروانه ها همواره گمان مي كنند كه در گذشته پروانه هاي كوچكي بوده اند. رشد، همه ما را دروغگو مي كند. ويلانت (1977)
آيا در جايگاه يك خبرنگار، يك قاضي، يك سياستمدار، يك مدير يا يك درمانگر، مي توان همواره درست انديشيد و درست عمل كرد؟ آيا داوري، برداشت، ر اي، حكم، تصميم و تشخيص ما مي تواند زير رخنه ادراك ها و برداشت هاي قبلي و نيز كليشه هاي ذهني ما قرار داشته باشد و به همين دليل لغزش ها را دامن زند؟ چگونه مي شود با پيرايش ذهن از كژي ها، به ذهن سپيد دست يافت و واقعي تر انديشيد و عمل كرد؟
رفتار و گرايش اجتماعي انسان، وابسته به فرآيندهاي زيرساز گوناگون و چگونگي پيوند «ذهن» و «واقعيت» است؛ و شناخت اجتماعي دانشي است براي روشن سازي اين فرآيندها و پيوندها. امروزه در باختر زمين، يافته هاي اين دانش نوين رهنمودهاي كاربردي گسترده يي را در دسترس كساني قرار داده است كه در گستره هاي گوناگون از جمله روابط اجتماعي، قضاوت، سياست، نظرخواهي هاي اجتماعي و كار باليني (مانند درمان هاي رواني) كار مي كنند و شگفت آنكه تاكنون جاي يك نوشتار گسترده، فراگير و كاربردپذير در فارسي تهي بوده است. شايد برگردان كتاب شناخت اجتماعي نوشته خانم پروفسور زيوا كاندا به فارسي توسط نگارنده اين سطور، آغاز تلاشي باشد براي پر كردن بخشي از اين كمبود.
جريان اطلاعات و دانش، همواره ذهن را زير رخنه خود دارد و چيرگي اطلاعات گاه چنان است كه لغزش ذهن گريزناپذير به گونه يي كه هيچ كس را ياراي درست انديشي نمي ماند و كژانديشي، پردازش سوگيرانه و ارزيابي اشتباه آميز به آساني گريبانگير همگان است. شناخت اجتماعي دانشي نشان مي دهد كه چگونه آدمي در برخورد با پديده هاي گوناگون به لغزش كشيده مي شود، و نيز چگونه روش هاي درست براي راهبري آدمي در اين گستره ناروشن ما را از لغزش باز مي دارد.
يكي از زمينه هاي لغزش، نا آگاهي ما از قوانين آماري است. ناتواني ما در كاربرد قوانين آماري در قضاوت ها و ارزيابي ها، از جمله ناتواني ما در شناسايي روابط و همبستگي بين متغيرهاي مختلف مي تواند خدشه پذيري بسياري از قضاوت هاي ما را در پي داشته باشد. اين ناتواني هنگامي بيشتر رخ مي دهد كه ما در جايگاه يك قاضي يا هيات منصفه هستيم و مي كوشيم درباره گناهكاري يا بي گناهي يك متهم تصميم بگيريم؛ يا در جامه يك متخصص تلاش مي كنيم درباره روايي نظريه يي جديد پيرامون يك اختلال يا بيماري نظر دهيم؛ يا روي صندلي يك سياست مرد (يا سياست زن) مي خواهيم سر موضوع هاي اجتماعي يا سياسي، تصميم سازي كنيم. برخي يافته ها در اين زمينه نگران كننده است. پژوهش ها نشان مي دهد زنجيره ارائه شواهد در دادگاه، مي تواند بر جمع بندي هيات منصفه (يا قاضي) تاثير بگذارد؛ يك زنجيره به يك حكم، و زنجيره ديگر به حكمي متضاد مي انجامد. اين چنين لغزش هايي تنها به دادگاه ها محدود نمي شود و بسياري از گستره ها را دربر مي گيرد. گاهي اين گونه يافته ها و سازوكارهاي زيرساز آن مي تواند به فرد كمك كند از لغزش در اين زمينه ها بپرهيزد.
همه گيري «تفكر واقعيت گريز» پديده يي است كه شناخت اجتماعي چيستي و چرايي آن را مي كاود. هنگامي كه به يك «انگاره» برمي خوريم، شايد ذهن در پي شواهد مثبتي بگردد كه تاييدكننده آن انگاره است.
همه ما با اندكي توجه، درخواهيم يافت هنگامي كه در برابر اين پديده قرار گرفته ايم، به آساني به آن تن داده ايم. شگفت آنكه گاه ما در كار حرفه يي خود نيز فرد مراجع را به سوي چنين پديده يي مي كشانيم. مشاور يا درمانگري را در نظر بگيريد كه تلاش مي كند فرد افسرده يي را از جنبه هاي منفي زندگي جدا سازد و او را متوجه جنبه هاي مثبت كند. بنابراين فرد را به سوگيري مثبت در زندگي مي كشاند. هرچند اين ترفند مي تواند به دلخوشي و شادابي مراجع بينجامد، اما پيروي از آن در زندگي، چونان يك «سبك» و «نگاه» مي تواند آسيب زا باشد.
مثبت انديشي و تنها ديدن جنبه هاي مثبت، يك سوگيري واقعي است كه شايد فرد را از ديدن درست واقعيت (با همه جنبه هاي مثبت و منفي آن) بازدارد و همين نكته است كه فرد را آسيب پذير مي كند. كسي را در نظر گيريد كه سوار بر قايقي، سرگردان چشم اندازهاي زيباي پيرامون است، بي گمان از آنكه آب از روزني در بدنه قايق به درون رخنه مي كند. رخنه آب از روزن به درون، ناخوشايند، و اما واقعيت است. اين گونه مثبت انديشي به جست وجوي سوگيرانه شواهد در حافظه (درون) و نيز در واقعيت (برون) مي انجامد. افزون بر اين، شيوه يكجانبه و سترون در كار پرسش و پرسشگري نيز مي تواند به سوگيري دلخواه بينجامد. گستره هاي تشخيص بيماري ها، درمان، پژوهش، رسانه ها (به كار پرسشگري جهت دار و هدايتگر به سوي پاسخ هاي خاص خبرنگاران صدا و سيما توجه كنيد) و ديگر نهادهاي اجتماعي همواره در آستانه پرسشگري هاي يكجانبه و سوگيرانه قرار دارند و گاه به گونه يي پرسش مي شود كه فرد پرسش شونده به سوي پاسخ دلخواه راهبري شود. شگرد پرسشگري سالم داراي روش شناسي ويژه يي است كه نياز به آموزش دارد. يافته هاي برآمده از پژوهش هاي شناخت اجتماعي، به ما در اين زمينه ياري مي رساند.
نقش شايان حافظه در جنبه هاي شناختي گوناگون از جمله ارزيابي، قضاوت، مساله گشايي و تصميم سازي در پژوهش هاي دامنه داري آشكار شده است. براي نمونه، ما براي مساله گشايي، قبل از هر چيزي، به حافظه خود برمي گرديم و داده هايي را از آن بازخواني مي كنيم و سپس به جمع بندي و دادن راهبرد براي گشايش مساله مي رسيم. پژوهش ها، از جمله پژوهش هايي كه نويسنده اين نوشتار و همكاران گزارش كرده اند، نشان مي دهد كه بازخواني داده هاي اختصاصي از حافظه مي تواند به مساله گشايي كارا بينجامد و اگر اين داده ها بيش كلي (بيش از اندازه كلي) باشد، كارايي راهبردها دچار دشواري خواهد شد.
حافظه و جنبه هاي اجتماعي آن، موضوعي است كه شناخت اجتماعي به آن مي پردازد. لغزش هاي حافظه گاه آن چنان برجسته است كه براي فرد و ديگران دشواري به همراه مي آورد. يافته هاي پژوهشي پيرامون پديدارشناسي حافظه، شكننده بودن حافظه در برابر اطلاعات گوناگون را نشان مي دهد. به نظر مي رسد تجربه هاي پيش و پس از رخداد بر حافظه ما درباره آن رخداد تاثير مي گذارد و سرانجام، خاطره آن رخداد در ذهن ما با آنچه در واقع رخ داده است، همخوان نيست. پژوهش ها پيرامون «حافظه سرگذشتي» نشان مي دهد كه پرسش هاي هدايتگر هنگام روان درماني به ويژه روان درماني هاي گذشته گرا مانند روانكاوي (آن هم به شيوه غيراصولي آن كه در ايران ديده مي شود)، اطلاعات تكرارشونده رسانه هاي همگاني درباره يك رخداد، بازجويي ها و «سين جيم» هاي دادگاه ها از متهم، و موقعيت هاي مشابه مي تواند دستكاري حافظه را در پي داشته باشد. به نظر مي رسد در شرايط ويژه يي، حافظه شكننده مي شود. اگر رخ نمود اين پديده در موقعيت هاي پيش گفته را براساس يافته هاي پژوهشي بپذيريم، بسياري از رفتارهاي اجتماعي و گفته هاي افراد، روايي خود را از دست مي دهد و درست به همين دليل است كه درمانگران، رسانه ها، دادگاه ها، مراكز نگهداري (مانند كانون هاي اصلاح و تربيت) و ديگر مراكزي كه با كاربرد حافظه مردم سروكار دارند، مي توانند از يافته هاي پژوهش شناخت اجتماعي در زمينه حافظه بهره برند. براي نمونه، بايد افزود چنانچه حافظه هنگام درمان روانكاوي و كاوش هاي گذشته گراي درمانگر دچار دستكاري شود، مي توان چشم به راه آسيب هاي رواني و اجتماعي جديد و جبران ناپذيري براي فرد بود.
«كليشه هاي ذهني و كليشه انگاري» و پديده هاي وابسته، مانند «تهديد كليشه»، از موضوعاتي است كه در حيطه شناخت اجتماعي درباره آن اطلاعات به دست مي آوريم. دامنه اثر كليشه ها بسيار گسترده است و پيامدهاي آن مي تواند كيفيت زندگي آدمي را در برگيرد. براي نمونه، كليشه هاي منفي درباره سياهان، زنان و مردمان جهان سومي، يا در كشور خودمان كليشه هايي كه درباره اقوام هم ميهن خود داريم (و بسياري از آنها را جوك ها و عملكرد رسانه هايي مثل صدا و سيما دامن مي زند)، مي تواند به نابرابري هاي اجتماعي و فزوني فقر، كم سوادي و جرم آفريني در اين گروه هاي كليشه شده بينجامد. كليشه هاي منفي، فرصت هاي اجتماعي- اقتصادي را براي گروه كليشه شده، كاهش مي دهد كه تبعيض، خشم، كشمكش هاي اجتماعي، غارت و... را مي تواند در پي داشته باشد.
از اين ميان، كليشه فرودستان در ذهن فرادستان و كليشه فرادستان در ذهن فرودستان نقش شگفتي بازي مي كند و زنجيره رفتار متقابل آنها را شكل مي دهد. بنابراين شناسايي و اصلاح كليشه هاي منفي مي بايست در دستور كار جامعه يي باشد كه به رستگاري انسان هاي (شهروندان) خود اهميت مي دهد. در اين زمينه، پديد آوردن محيط آموزشي مناسب براي كاهش و زدايش تهديد كليشه ها مي تواند راه گشا باشد.
گذشته از اثر منفي تهديد كليشه بر چگونگي برابري فرصت ها و امكانات اجتماعي، اين پديده از راه به وجود آوردن اضطراب در اعضاي گروه هاي كليشه شده، زمينه ساز ناتواني و ناكامي فزون تر آنها مي شود. در واقع آموزش مي تواند از اثر دوگانه «تهديد كليشه» و «اضطراب پيامد» آن بكاهد. «فرضيه تماس» و «همبودي همگنان» مي تواند اثر كليشه هاي منفي و «انگ ها» را كاهش دهد. اما بايد توجه داشت آن گونه كه مظفر شريف، روانشناس اجتماعي امريكايي، در آزمايش هاي خود نشان داده است، پديد آوردن تضادها و كليشه سازي در ذهن ها بسيار آسان تر از زدودن آنها است. راستي، چقدر گرايش هاي صلح جو به چنين ظرافت هايي آگاه هستند؟ گاه نقش كليشه ها بر پهنه ذهن ما، با وجود تماس با اعضاي گروه هايي كه رفتار و منش آنها با كليشه هاي ذهن ما همخوان نيست، پايدار مي ماند. اين موضوعي است كه بسياري از پژوهشگران را واداشته است كه با طراحي پژوهش هايي، پيچيدگي هاي اين پديده را رمزگشايي كنند. به نظر مي رسد اين يافته ها مي تواند در پديد آوردن آينده يي بهتر نقش والايي داشته باشد. برخي مي گويند شايد نتوان كليشه ها را از ميان برداشت، ولي مي توان رخ نمود آنها را از حالت خودكار به وضعيت آگاهانه تبديل كرد.
گاه در بده بستان هاي اجتماعي اين پرسش مطرح مي شود كه به چه ميزان برآورد ما از «نظر اكثريت جامعه» با واقعيت همخوان است؟ «بي خبري جمع نگر» و «هم رايي كاذب» پديده هايي هستند كه مي تواند ما را به پاسخ اين پرسش اساسي نزديك كند. «هم رايي كاذب» يك اثر نسبي است و هنگامي رخ مي دهد كه فرد تصور مي كند نگرش مخالف نظر خودش همه گيرتر است، در حالي كه بي خبري كاذب يك اثر مطلق است و هنگامي رخ مي نمايد كه فرد همه گيري نگرش خود را در جامعه فراگير، بيش برآورد مي كند. نقش همه پرسي ها و نظرخواهي هاي همگاني- كه براي دموكراسي نوين نقش گريزناپذيري دارد- مي تواند بي خبري جمع نگر و هم رايي كاذب را كاهش دهد و از لغزش هاي همگاني پيشگيري كند.
تفاوت در شناختارهاي مردمان فرهنگ هاي گوناگون، موضوعي است كه پژوهش هاي بسياري آن را هدف قرار داده اند. كارهاي پژوهشي در اين زمينه سرشار از يافته هايي است كه خواننده را وامي دارد تا بپذيرد گويي هر فرهنگ، ذهن ويژه يي را مي سازد؛ دو ذهن متفاوت، دو نگاه متفاوت را پديد مي آورد، موضوعي كه مي تواند سرچشمه بسياري از ناهمدلي ها و درگيري ها باشد.
تفاوت هاي شرق (بيشتر آسياي دور) و غرب (بيشتر امريكاي شمالي) در اين زمينه در پژوهش هاي بسياري بازتاب داشته است. يافته ها نشان مي دهد «خويشتن» در غرب گرايش به ناوابستگي و فردگرايي دارد، در حالي كه «خويشتن» شرقي به هم پيوسته و جمع گرا است. يك خويشتن به هم پيوسته مي كوشد دريابد ديگران چه انديشه و احساسي دارند تا با آنها هماهنگ باشد؛ به جاي آنكه ارتباط ها چونان وسيله يي براي رسيدن به اهداف به كار آيد، به هدف تبديل مي شود، به گونه يي كه گاه فرد اهداف ديگران را به عنوان اهداف خود درك مي كند و درست همين تفاوت آشكار مي تواند سرآغاز بسياري از تفاوت ها در زمينه نگرش، قضاوت، تصميم گيري ها، برداشت ها و... شود. به نظر مي رسد دو گونه «بازنمايي خويشتن» در شرق و غرب وجود دارد كه زمينه ساز «ذهن» متفاوت در اين سو و آن سوي زمين مي شود.
تاثير فرهنگ بر شناخت اجتماعي در درون يك جامعه واحد هم كاوش پذير است. تفاوت هاي مردمان ايالت هاي شمالي و جنوبي امريكا از اين نگاه جالب توجه است. اقتصاد گله داري و سبك زندگي متناسب آن در ايالت هاي جنوبي امريكا از جمله تفاوت هايي است كه بين شمال و جنوب اين كشور ديده مي شود. گفته مي شود اين تفاوت باعث شده است جنوبي ها بر اساس فرهنگ سرافرازي و غيرت رفتار كنند، و نگرش و گرايش آنها تحت تاثير آن باشد. در واقع اقتصاد و سبك زندگي گله داري همواره همراه بوده است با تهديدهاي بيروني؛ وضعيتي كه هشياري هميشگي و اقدام بي درنگ را مي طلبد. اين حالت مي تواند افراد را همواره در برابر كوچك ترين تهديدها حساس و واكنش پذير كند. به نظر مي رسد گرايش غالب در رفتار و نگاه جنوبي ها زير رخنه اين عادت تاريخي كه جنبه بقا داشته است، قرار دارد؛ درست همان چيزي كه آنها را از شمالي ها جدا مي سازد. فزوني نگهداري اسلحه، قتل و به ويژه قتل هاي ناموسي در جنوب امريكا نسبت به شمال آن احتمالاً با اين گرايش فرهنگي پيوند دارد. اين گونه تفاوت ها را در ميان اقوام و مردمان شهري و روستايي مي توان ديد كه پژوهش هاي خاص خود را مي طلبد.
به نظر مي رسد روانشناسي در جامعه ايران نتوانسته است در تحليل مسائل فرهنگي و اجتماعي نقش شايسته يي ايفا كند و شايد دليل آن به تمركز روانشناسي ايران بر مسائل تربيتي و رواني بازگردد. براي آنكه روانشناسي ايران با مسائل اجتماعي و فرهنگي پيوند يابد، نياز به پديد آيي حلقه هايي است تا اين علم را آماده پژوهش و تحليل اين مسائل كند و «شناخت اجتماعي» حلقه يي است كه چنين مي كند.
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 738]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن