واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تقوا پله نخست عرفان عملی
صوفیان متقدم، اصل تقوا را خوف و حذر از خداوند و ظهور این خوف و حذر را در انجام دادن فرایض و ترك منهیات میدانند و ورع را جزو تقوا یا از نشانههای آن میشمارند. در اصطلاح صوفیان و عارفان، از مقامات عرفانی است و در نسبت با دو مفهوم مهم ورع و قلب معنا مییابد. وَرَع به معنای دوری از شبهات، در سخنان پیامبر اكرم (ص) و ائمه (ع) به حوزۀ معنایی تقوا وارد شده است. در پارهای از منابع مهم عرفانی، به جای مبحث تقوا، باب ورع آمده و گاه ذیل آن به تقوا نیز اشاره شده است. مضون ورع به منزلۀ یكی از مؤلفههای اصلی تقوا، در سخنان صوفیه مكرر آمده است. در اغلب منابع عرفانی نیز تقوا همواره در كنار ورع ذكر شده است.صوفیان متقدم، اصل تقوا را خوف و حذر از خداوند و ظهور این خوف و حذر را در انجام دادن فرایض و ترك منهیات میدانند و ورع را جزو تقوا یا از نشانههای آن میشمارند.غزالی در معنای تقوا، میگوید كه تقوا اجتناب از حلال غیر ضروری است و این سخن خود را به حدیث مشهور نبوی مستند میكند كه متقین امری را كه اِشكالی در آن نیست، از ترس آنکه مبادا اشکالی داشته باشد، ترك میكنند. رابطۀ تقوا با قلب:نزد عارفان، تقوا با قلب، به منزلۀ مهمترین تجلیگاه حق و وسیلۀ شناختنِ حق، ربطی وثیق دارد. توجه و تأكید عارفان به اهمیت قلب در كسب تقوا، به اشارات قرآن و سخنان پیامبر اكرم باز میگردد.حكیم ترمذی میگوید قلب معدن تقواست. به گفتۀ عبدالرزاق كاشی، طهارت قلب از آمیختن با غیر حق، مرتبۀ تقوای منتهیان است، لذا متقی پیوسته باید با قلب خویش خدا را حاضر و ناظر ببیند. رابطه تقوا با عقل:تقوا عقل را در كشف حقیقت یاری میكند، همان طور كه پرداختن به هواهای نفس ممكن است حجابی بر دیدۀ حقیقت بین انسان بیفكند. مولوی به اثر تقوا در «بستن دست هوی» و «گشودن دست عقل» اشاره كرده است.مفهوم دیگری كه در عرفان گاه در كنار تقوا آمده، علم است. تقوا با علم نسبت ویژهای دارد. ابنعربی علم را به دو دستۀ موهوبی واكتسابی تقسیم میكند و معتقد است كه علوم اكتسابی از طریق تقوا و عمل صالح به دست میآیند.صوفیان، تقوا را "اول منزل عابدان" و "نخستین صفت اولیای خدا"، دانسته اند.به گفته نجمالدین کبری، مرید باید پرهیزگار و ترسنده باشد و در لقمه و لباس احتیاط كند و حتی به امور مباح نیز بسیار نپردازد و از امور شبهناك دست بکشد. در حیاةالقلوب عمادالدین اسنوی درجات تقوا اینگونه آمده است: تقوا از شرك (تقوای عامه)، تقوا از معاصی (تقوای خاصه)، تقوا از شبهات (تقوای خاصةالخاصه)، تقوا از توسل به افعال (تقوای اولیا) و تقوا از خدا به خدا (تقوای انبیا)از ویژگیهای سخنان صوفیان و عارفان در باب تقوا، اهتمام برای رسوخ در معنا و رسیدن به اصل یا حقیقت تقواست.مُستَملی بخاری در شرح التعرف میگوید كه اصل تقوا، ترسیدن و پرهیز كردن است و البته هر دو اینها به یك معنا باز میگردد؛ زیرا هر كس از كسی بترسد، از مخلافت او حذر میكند.غزالی میگوید كه تقوا دوری كردن از هر آن چیزی است كه برای دین انسان مضر باشد، مثل بیماری كه باید از هر گونه خوردنی یا نوشیدنی مضر اجتناب كند.در متون عرفانی به وفور، مراتب و درجات تقوا ذكر شده است. صوفیان متقدم اهتمام میكردند مراتب تقوا را از قرآن كریم به دست آورند. شاید بهترین نمونه در اینباره قول ابنعطا در تفسیر این دو آیه باشد: «فَاتَّــقُوا اللَّهَ مَـا اسْــــــــتَطَعْتُمْ»«پس تا میتوانید از خدا پروا بدارید.» (تغابن/16) «اتَّـــقُواْ اللّهَ حَـــــقَّ تُقَـــــــــاتِهِ»«از خــدا آنگــونه كه شایسته پـروا كردن از اوســت، پــروا بــدارید.» (آل عمران/102) به گفتۀ وی، نخستین آیه وصف كسی است كه به پاداش نیك خداوند خشنود است، اما روی سخن دومین آیه با كسی است كه از خداوند جز او را نمیخواهد.در حیاةالقلوب عمادالدین اسنوی درجات تقوا اینگونه آمده است: تقوا از شرك (تقوای عامه)، تقوا از معاصی (تقوای خاصه)، تقوا از شبهات (تقوای خاصةالخاصه)، تقوا از توسل به افعال (تقوای اولیا) و تقوا از خدا به خدا (تقوای انبیا) در تفسیری منسوب به امام جعفر صادق (ع) آمده است: «هر كس از گناهان تقوا پیشه كند، مأوایش بهشت آسوده و پرنعمت است و هر كس از خداوند تقوا بورزد، حجابها و پردهها از پیش رویش كنار میرود چنانكه حق را در تمام احوال مشاهده میكند.» تركیب متناقض نمای «تقوا از تقوا»، بیانگر شیوۀ سلبی رایج در میان صوفیه برای رسیدن به درجهای از اخلاص است كه سالك حتی به مقام و مرتبۀ خویش التفات نكند و تنها به حق ناظر باشد نه به حال یا مقام.برگرفته از: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1380، ج 6، ص804تهیه و تنظیم: گروه حوزه علمیه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]