واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: همسر با ایمان یک دشمن
خدا ابتدا او را این گونه برای من و تو معرفی می کند ... زنی پرورش یافته در ناز و نعمت و بزرگ شده در مرکز کفر ... سپس او را برای من و تو الگویی معرفی می کند، برای پیروی کردن در راه رسیدن به کمال ...«وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ»«وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لی وَ لَکَ لا تَقْتُلُوهُ عَسی أَنْ یَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ؛ همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند)، گفت: نور چشم من و توست! او را نکشید، شاید برای ما مفید باشد یا او را به عنوان پسر خود برگزینیم و آن ها نمی فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش می پرورانند)».1خدا ابتدا او را این گونه برای من و تو معرفی می کند ... زنی پرورش یافته در ناز و نعمت و بزرگ شد در مرکز کفر ... سپس او را برای من و تو الگویی معرفی می کند، برای پیروی کردن در راه رسیدن به کمال ...« وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ ؛ و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: "پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش"».2 نام و نسب آسیههمسر فرعون، آسیه نام داشته است و روایات فراوانى نیز همین نظر را تأیید مى كند ، ولى در اینكه وى از نژاد بنى اسرائیل یا از قبطیان بوده، اختلاف است. برخی مفسران می گویند آسیه دختر مزاحم بن عبید بن ریّان بن ولید قبطى ، فرعون زمان حضرت یوسف علیه السلام بوده است .3 برخی نیز می گویند از قبطیان فقط سه نفر به حضرت موسى علیه السلام ایمان آوردند كه یكى از آنان آسیه بود.4گروهى دیگر معتقدند كه وى از بهترین زنان بنى اسرائیل، پیامبرزاده و مادر و مددكار مؤمنان بوده است5 و برخى او را عمه حضرت موسى علیه السلام دانسته اند6، ولى آلوسى این نسبت را بعید شمرده است.7 طبرى می نویسد: آسیه ابتدا همسر قابوس بن مصعب بن معاویه بود. هنگامى كه حضرت موسى علیه السلام به پیامبرى رسید، قابوس (فرعون زمان كودكى موسى) مُرد و برادرش ولید (فرعون غرق شده در نیل) به جاى وى نشست و با آسیه، همسر برادرش ازدواج كرد8، ولى از آنچه از آیه 18 سوره شعراء برمىآید، این است كه فرعون غرق شده در نیل، همان فرعون زمان كودكى حضرت موسى علیه السلام است. خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: "پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخشآسیه، نجات بخش جان حضرت موسی علیه السلامدرباره گرفتن حضرت موسى علیه السلام از رود نیل و رفتار فرعون با وى ، نظرات گوناگونى وجود دارد: به گفته برخى، آسیه به بَرَص دچار شده بود و پزشكان از درمان آن ناتوان بودند. كاهنان به فرعون گفتند: در فلان زمان، كودكى را در رود نیل در صندوق مى یابید كه آب دهان او شفاى این بیمارى است . فرعون كسانى را بر كنار رود نیل گماشت . هنگامى كه صندوق را یافتند، آسیه آب دهان وى را بر برص مالید و بى درنگ شفا یافت.
اطرافیان فرعون گفتند: این همان طفلى است كه باید كشته شود، ولى آسیه مانع شد و به فرعون گفت: «قُرَّتُ عَیْنٍ لی وَ لَکَ لا تَقْتُلُوهُ عَسی أَنْ یَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا ؛او نورچشمى براى من و توست. او را نكشید؛ امید است نفعى به ما برساند یا او را فرزند خود بگیریم»9 و حضرت موسى علیه السلام این گونه از مرگ رهایى یافت. آسیه، نام كودك را موسى (برگرفته از میان آب و درخت یا فرزند آب) نهاد.10 همچنین گفته اند: آسیه براى انكار انتساب حضرت موسى علیه السلام به بنى اسرائیل، در دفاع از وى گفت: «زنان بنى اسرائیل علاقه شدیدى به فرزندانشان دارند و آن ها را پنهان مى كنند؛ پس چگونه ممكن است آن ها را به دریا بیندازند؟».11برخی مفسران می گویند: كنیزانى كه براى شست و شو و بردن آب به كنار نیل آمده بودند، صندوق حامل حضرت موسى علیه السلام را یافتند و نزد آسیه آوردند. چون آسیه در آن را گشود، خداوند محبت او را در دلش افكند. از فرعون خواست آن كودك را كه مایه روشنى چشمانشان شده است، به او ببخشد. فرعون گفت: مى ترسم این همان كسى باشد كه نابودى ما به دست اوست، ولى با اصرار آسیه، حضرت موسى علیه السلام را به او بخشید.12امام باقرعلیه السلام در روایتی فرموده است: « آسیه و فرعون براى تفریح در ایام بهار، در خیمه اى (قصرى) كنار رود نیل به سر مى بردند كه موسى را یافتند و فرعون با دیدن موسى گفت: چگونه است كه این كودك كشته نشده؟ آسیه گفت: تو فرمان كشتن كودكانى را صادر كرده اى كه امسال به دنیا آمده اند و این كودك، بیش از یك سال دارد».13در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام نقل شده است كه فرعون، ابتدا نمى پذیرفت مادر حضرت موسى علیه السلام كه از بنى اسرائیل بود، به وى شیر دهد؛ ولى با اصرار آسیه پذیرفت.14بار دیگر كه فرعون تصمیم گرفت حضرت موسى علیه السلام را به قتل برساند، آسیه با زیركى مانع شد. می گویند این بار، هنگامى بود كه حضرت موسى علیه السلام با چنگ زدن به ریش فرعون چند مو از آن را كَند. فرعون به شدت ناراحت شد و تصمیم گرفت او را بكشد. آسیه گفت: این كودكى است كه نمى داند چه مى كند. فرعون گفت: خوب مى داند. آسیه گفت: دانه اى خرما و حبّه اى آتش در برابرش بگذار؛ اگر آن دو را تشخیص داد، تو راست مى گویى. او چنین كرد و به حضرت موسى علیه السلام گفت: بخور. حضرت موسى علیه السلام دست به طرف خرما برد؛ ولى جبرئیل، دستش را به طرف آتش گرداند. حضرت موسى علیه السلام آتش را گرفت و در دهان گذاشت و همین سوختن زبان، سبب لكنت زبان او شد و بدین وسیله رهایى یافت.15 پی نوشت ها :1. قصص: 9.2. تحریم: 11.3. بحارالانوار، ج6، ص247 و ج13، ص51 و تاریخ طبرى، ج1، ص231.4. بحارالانوار، ج13، ص51.5. مجمعالبیان، ج7، ص378.6. تفسیر قرطبى، ج18، ص132.7. روحالمعانى، مج11، ج20، ص71.8. تاریخ طبرى، ج1، ص231.9. قصص: 9.10. روضالجنان، ج15، ص101.11. كتاب مقدّس سفر خروج، 2: 10.12. قصص الانبیا، ص149.13. مجمعالبیان، ج7، ص378.14. نورالثقلین، ج4، ص115.15. تاریخ طبرى، ج1، ص233؛ قمى، ج2، ص137 و كشفالأسرار، ج6، ص119.زهرا رضاییانبخش قرآن تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]