واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دختران مقصرند یا پسران؟نتایج پژوهشهای مختلف نشان میدهد رابطهای مستقیم میان تحصیلات و افزایش سن ازدواج وجود دارد، چرا که در نتیجه افزایش تحصیلات، سطح توقعات و انتظارهای افراد افزایش مییابد و ایدهآلهای آنها تغییر میكند.
براساس آمارهای موجود، میانگین سن ازدواج دختران در بسیاری از جوامع به خصوص جوامع صنعتی رو به افزایش است. در واقع پیش از انقلاب صنعتی، ازدواج بیشتر یك قرارداد اقتصادی محسوب میشد و تا حد زیادی به دنبال نیازهای اقتصادی صورت میگرفت. در آن شرایط، ازدواج برای یک دختر ارتقای نقش محسوب میشد، زیرا او در خانه پدر، جایگاه اجتماعی مشخصی نداشت اما بعد از ازدواج به «كدبانوی منزل» تبدیل میشد و در این صورت، پایگاه اجتماعی خود را به دست میآورد و فرصت مییافت تا اساسیترین نقش خود را به عنوان زن در خانه و جامعه ایفا كند.اما امروزه عوامل گوناگونی موجب افزایش سن ازدواج در بیشتر جوامع شده است که از آن جمله میتوان به افزایش تحصیلات زنان و موقعیت بهتر آنها در جامعه و همچنین استقلال مالی و اقتصادی آنها اشاره کرد. نتایج پژوهشهای مختلف نشان میدهد رابطهای مستقیم میان تحصیلات و افزایش سن ازدواج وجود دارد، چرا که در نتیجه افزایش تحصیلات، سطح توقعات و انتظارهای افراد افزایش مییابد و ایدهآلهای آنها تغییر میكند. به بیان دیگر، حضور زنان برای تحصیل در دانشگاهها و كسب پستهای اجتماعی موجب شده است كه ازدواج در عین حال كه جزو اولویتهای زندگی آنها به شمار میآید، تنها اولویت نباشد، زیرا زنان تحصیلكرده به لحاظ تغییر نگرش، با ازدواج به گونه دیگری برخورد میكنند و نسبت به آن سختگیرتر شده اند.به نظر میرسد یكی از مهمترین عواملی كه در این تغییر نگرش مؤثر بوده ، استقلال مالی و اقتصادی زنان است و از این جهت، زنان دیگر به مرد به عنوان قیم و سالار نمینگرند و تنها دیدگاه مالی نسبت به مرد مد نظر آنها نیست، بلكه برای زنان تحصیل كرده، علاوه بر وضعیت اقتصادی، معیارهای دیگری نیز مطرح است كه موجب میشود آنها گزینش سختتری را در مورد ازدواج پیش روی خود داشته باشد.واقعیت آن است که نگرش دختران تحصیلكرده نسبت به تشكیل خانواده، متفاوت از دختران با تحصیلات كم است و با افزایش تحصیلات، تمایلات درونی برای دختران اهمیت بیشتر مییابد زیرا خود قادر به تأمین جنبههای مادی زندگی خود هستند. به عبارت دیگر، نگاه دختران تحصیلكرده به ازدواج تنها تأهل نیست، بلكه ازدواج را در جهت رسیدن به آرامش روانی میطلبند. به این ترتیب، این قشر از دختران در صورتی تن به ازدواج میدهند كه گمان كنند میتوانند در جریان ازدواج به آرامش دست یابند و در غیر این صورت، تجرد را به ازدواج ترجیح میدهند.نگرش دختران تحصیلكرده نسبت به تشكیل خانواده، متفاوت از دختران با تحصیلات كم است و با افزایش تحصیلات، تمایلات درونی برای دختران اهمیت بیشتر مییابد زیرا خود قادر به تأمین جنبههای مادی زندگی خود هستندكمتر دختری است كه پس از گرفتن دیپلم در فكر رفتن به دانشگاه و كسب موقعیت اجتماعی نباشد و برخی دختران نیز با دریافت نشانههای اشتباه بر این باورند كه با ازدواج از ادامه تحصیلی و پیشرفت اجتماعی باز میمانند؛ این وضعیت زمانی بدتر میشود كه طرز تفكر خانوادهها نیز به این سمت گرایش مییابد و ازدواج فرزندان خود را در اولویتهایی پس از تحصیل و مسائلی از این دست قرار میدهند.درمیان مهمترین فاكتورها می توان به گسترش فرصت های تحصیلی ، تغییرات درنیروی كاروفعالیتهای شغلی، اشتغال زنان وشهرنشینی اشاره كرد. افرادی كه درمناطق شهری زندگی می كنند به دلیل شیوه های زندگی متفاوت ونیزكنترل اجتماعی ضعیف ترنسبت به مناطق روستایی ازدواج شان باتاخیرصورت می گیرد. جوانان امروزبه خاطرهجوم وسایل ارتباط جمعی تاثیربیشتری ازقالبهای دنیا مدرن می پذیرد ودرانتخاب همسر، معیارها و ملاكهای دنیای متمدن را بیش ازالگوهای ارزشی والدینشان درنظرمی گیرند. امروزه برای زنان معیارهایی ازقبیل نقش اجتماعی، تحصیلات دانشگاهی، تساوی حقوق با مردان، اشتغال دركارهای خارج ازمنزل و... ازمسائلی است كه مورد توجه آنان در انتخاب شوهرانشان است وبرای مردان جوان نیزتصمیم گیری درپذیرش ویا عدم پذیرش خواسته های دختران جوان در امورمذكورنقش تعیین كننده ای درانتخاب همرانشان دارد. ازطرف دیگروالدین درایران هنوزنقش تعیین كننده ای درمشاوره با فرزندانشان درانتخاب همسردارند وبعضا الگوهای ارزشیشان متفاوت با فرزندانشان است كه موجب چالش بین معیارهای والدین وفرزندان می شود
افزایش میزان تحصیلات مردان هم با افزایش سن ازدواج همراه است. تفاوت درسن ازدواج مردان درمقاطع تحصیلی متوسطه وبالاترهمانند زنان، بیشتراست. اهمیت تحصیلات قبل ازدوره متوسطه، درسن ازدواج برای مردان بیشتراست، زیرا مردان بعد ازترك تحصیل تا زمان بعد ازازدواج دوره ای را معمولابرای خدمت سربازی، یافتن شغل واندوختن پس اندازكافی برای اداره زنذگی به صورت مجرد می گذرانند. آمارها نشان می دهد مردان شهرنشین درمقایسه با مردان روستایی ازسنین ازدواج بالاتری برخوردارهستند. علت آن را می توان درتفاوت آمادگی برای ازدواج مردان وزنان درشهروروستا دانست. داشتن رابطه خویشاوندی بین زن وشوهر، موجب كاهش سن ازدواج مردان می شود، زیرا سهولت درانتخاب همسرازمیان خویشاوندان موجب ازدواج، زودترمی شود واین امربه علت دخالت والدین درانتخاب همسراست .ازسوی دیگربعد ازازدواج پدرپسروظیفه تامین هزینه زندگی عروس را حداقل تا زمانی كه آنها دریك خانه زندگی می كنند به عهده می گیرد ولی امروزه اكثرجوانها به تشكیل زندگی مستقل تمایل دارند كه این عامل تبعات خاص خود را به همراه دارد. در جامعه ایران مردان به خاطراینكه مسئولیت تهیه مسكن وتامین هزینه زندگی را برعهده دارند، بنابراین درصورت عدم تامین آنها هیچ اقدامی برای ازدواج نمی شود. واین درصورتی است كه مردان درایران پیشنهاد دهنده ازدواج هستند نه زنان. به خاطر همین بالارفتن سن ازدواج برای مردان به طورمستقیم به بالارفتن سن زنان منجرمی شود. با توجه به دگرگونی نظام های اقتصادی واجتماعی واینكه درابتدای مرحله صنعتی شدن، به علت تغییرنظام خانوادگی وافزایش خانواده هسته ای ومشكل سكونت ومسكن، آماده كردن مقدمات زندگی مستقل مشكل ترازپیش شده است، لذا برای دستیابی به موقعیت بالاتر، به تاخیرانداختن ازدواج اقدام دوراندیشانه ای است ، اقدامی كه ترغیب و تشویق والدین و اطرافیان را نیزموجب شده است عدم آمادگی مردان برای تشكیل زندگی خود باعث گرایش دختران به تحصیلات می شود ادامه تحصیل وبه دنبال آن تشكیل خانواده درسنین بالاترمی تواند تبعات مختلفی را به همراه داشته باشد همان طوركه بیان شد مهمترین اثرآن ازنظرجمعیت شناختی، ایجاد دگرگونی درالگوهای زاد وولد است.در جامعه ایران مردان به خاطراینكه مسئولیت تهیه مسكن وتامین هزینه زندگی را برعهده دارند، بنابراین درصورت عدم تامین آنها هیچ اقدامی برای ازدواج نمی شود. واین درصورتی است كه مردان درایران پیشنهاد دهنده ازدواج هستند نه زنانكاهش فراگیرباروری كشورهای مختلف ازجمله ایران، بیشترنتیجه ازدواج درسنین بالاتر است، همچنین همین عامل می تواند به تربیت صحیح فرزندان وبالارفتن سطح رفاه خانواده منجرشود. درمقایسه بین دو جنس این گونه به نظرمی رسد كه سن ازدواج زنان نسبت به جنس مخالف ازرشد قابل توجهی برخورداربوده واین می تواند ازنحوه نگرش زنان نسبت به ازدواج ووضعیت های مرتبط با آن باشد. نگرش های ناظربربهبود موقعیت زنان وافزایش نسبی برابری جنسیتی، قطعا درزمانی كه نابرابری زیادی ازنظراقتصادی واجتماعی بین زنان ومردان وجود دارد، ممكن است با ازدواج های دیررس ترهمراه باشد. امروزه دختران تمایل بیشتری به ادامه تحصیل دررده های بالاتری دارند علت مهم آن ممكن است آن باشد كه دررده های تحصیلی بالاتر، ارزش فرصت های ازدست رفته برای زنان بیشترخواهد شد، بنابراین زنان برای تثبیت موقعیت خود، افزایش تحصیلات را برازدواج ترجیح خواهند داد. افزایش تحصیلات افراد، بسیاری ازعوامل مهم مرتبط با ازدواج نظیرانتظارازروابط زناشویی وازدواج ونحوه انتخاب همسررا تحت تاثیرقرارداده است. مثلابرای زنان با تحصیلات بالاتر، امكان حضورفعال دربخشهای بیشتر فراهم می شود، درنتیجه آنها برای خود موقعیتی مشابه با موقعیت مردان را طلب می كنند. تلاش برای دستیابی به این موقعیت وایجاد امنیت كافی برای پایداربودن آن درطول زندگی، هم زمان وهم فرآیند تشكیل خانواده را دچاردگرگونی می كند. یافتن همسری مناسب كه بتواند این موقعیت مورد انتظاررا به رسمیت بشناسد و درحفظ وتداوم آن كوشا باشد، چندان ساده نیست، علاوه براین میزان دستیابی به همسرمناسب برای افراد با سطح تحصیلی بالاترنیزممكن است مشكل ترباشد. تحصیلات درسطح بالاممكن است به طورمستقیم باعث تاخیردرسن ازدواج شود به عبارتی دیگردستاوردهای تحصیلی باعث مشاركت درنیروی كارشده ودرنتیجه جذابیت ازدواج كاهش داده وانگیزه اقتصادی ازدواج زود هنگام را با كمك به افزایش حقوق ودسترسی به فرصتهای بهتركاهش می دهد.فرآوری: زهرا تعالیبخش اجتماعی تبیانمنابع:خبرگزاری فارس/شبکه خبری تابناک /روزنامه اطلاعات /راسخون/سایت مگیران - مهندس میرزاخانیلینک های مرتبطتجردهای آسیب زا لطفا آستین ها را بالا بزنید! تسهیل ازدواج جوانان پس از5سال
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 499]