واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ناگفتههای حاتمیکیا از یک گزارش (بخش دوم)در واپسین روزهای نوروز 90 ابراهیم حاتمی کیا کارگردان سرشناس سینمای ایران با ضور در برنامه زنده تلویزیونی «راز» ناگفتههایی شنیدنی درباره تازهترین ساخته سینماییاش «گزارش یک جشن» را بر زبان آورد.
ابراهیم حاتمیكیا معتقد است: این از آفات شهرت من است و كاریش نمیشود كرد؛ دوست و دشمن و... توجه دارند كه چه میسازم و به شدت زیر ذرهبین هستم. من فیلمهایم فیلمهایی است كه وقتی از سینما بیرون میآیی تازه شروع میشود و آنچه كاشتهام مخاطب را درگیر میكند. حتی علیه خودم و فیلمم عمل كند باز هم هست. واكنشها و قلمهایی كه جوان هم هستند و شاید از سر دلخوری و علاقه عجله میكنند. گزارش یك جشن، فیلم یكبار دیدن نیست و باید تنشها بخوابد تا فیلم دیده شود. وی در پاسخ به سوال طالبزاده كه «آیا در ساخت فیلم گزارش یك جشن برای رساندن به جشنواره فیلم فجر عجله داشتید؟» گفت: فیلم با آرامش كامل ساخته شده است. در 64جلسه فیملبرداری شده و مونتاژ و صداگذاری آن را با آرامش ساختهام و اصلا بلد نیستم عجول فیلم بسازم. كارگردان فیلم برج مینو همچنین درباره این مطلب كه فیلم گزارش یك جشن طعنه جدی به مسائل سیاسی و اتفاقات سال 88 كشور ایران میزند و آیا عمداَ به سمت موضوعی میروید كه تنشزا است؟ حتی در بخشی شبیه به موبایل كار را گرفتید و عمدا به لبه تیغ میروید، نیز توضیح داد: نكته بسیار ظریفی است. اینها بحثهای جدی است و ادب كار كردن من است. من در فیلم از كرخه تا راین ورود به حوزههایی داشتهام كه تنشزا بوده است. اصلا نشستن كنار و وارد دایره آتش نشدن ادب من نیست. شاید بگویید كه دعوت این وسط چه بود؟ دعوت هم آتش است. برای من و موقعیتی كه دارم آتش است. سر كرخه هم همین بحث بود و شروع كردند به كم كردن آن. حتی آن موقع آقای پورنجاتی گفت كه زهر فیلم را كم كردیم كه تلویزیون پخشش كرده بود. خاكستر سبز هم همین بحث بود كه چرا این بلند شد رفت بوسنی؟ من از منظر درام و وارد شدن به تغزل آن را میدیدم كه بحث كشید به مجلس و محكوم كردن آقای لاریجانی كه دفاع كرد و بخشی هم یقه آقای زم را در حوزه هنری گرفتند. میگویند حاتمیكیا از اول نفوذی بوده!وی ادامه داد: سر فیلمهای بعدی هم همین موضوع پیش آمد. سر فیلم برج مینو هم همین بود كه همه وسایل را از ما گرفتند. گفتند با زبانی از دكل حرف میزند كه معنا ندارد. یعنی چه یك زن به بالای دكل برود. اصلا نشستن كنار و وارد دایره آتش نشدن ادب من نیست. شاید بگویید كه دعوت این وسط چه بود؟ دعوت هم آتش است. برای من و موقعیتی كه دارم آتش است. سر كرخه هم همین بحث بود و شروع كردند به كم كردن آن. حتی آن موقع آقای پورنجاتی گفت كه زهر فیلم را كم كردیم كه تلویزیون پخشش كرده بود.اما فیلم عاشقانه من در آن زمان فیلم برج مینو بود. منی كه در جبهه هستم در آن موقعیت به تو فكر میكردم ای همسرم. فكر عینیت دادنش در هنر تعریف دارد. سر فیلم موج مرده هم غوغا شد تا رسید به وصل نیكان. یا روبان قرمز هم همین بحثها بود و ما قاچاقی وسایل سر صحنه میآوردیم و همه از روی محبت و دلسوزی بوده است. این جمله كه حاتمیكیا دیگر از دور خارج شده و ... همیشه از فیلم كرخه تا الان بوده تا الان و اوجش الان است و نفاقم را هم تعیین كردهاند كه منافق بوده و این از اول نفوذی بوده است. این كارگردان در ادامه سخنانش در برنامه تلویزیون راز تصریح كرد: نوع فیلمسازی من همیشه این جو را داشته است. گزارش یك جشن را باید با تامل دید. شرایطی كه در این چند سال اتفاق افتاد را نمیتوانیم نبینیم. در ادامه این برنامه طالبزاده خطاب به حاتمیكیا گفت: شهید آوینی این شرایط را دید و هشدار هم دراین باره داد كه عجولانه قضاوت نكنید. جملاتی هم درباره شما، وصل نیكان و از كرخه تا راین دارد و حسش را بسیار زیبا پیاده كرد و حتی درباره آینده شما نیز مطالب بسیار قشنگی دارد كه حاتمیكیا در جواب گفت: این موقعیت غصهای است كه امثال ما داریم. مقتدای ما در سینما كیست؟ من كه اصلا دستیاری هم نكردم و از اول سوپر 8 دست گرفتم و با بال جریان رنگی مثل جبهه و جنگ توانستم مسیر را بخوانم و جلو بیایم. آدمهایی نظیر شهید آوینی كه میدانستند باید دفاع بسازند، من باید به عمق بروم و شاید در این جریان بوی بد هم بگیرم. آن وقت من را نبینند و از كنار این موضوع بگذرم. ما مدافع نداریم و این كه كسانی باشند كه ادب این كار را بشناسند، نمیشناسم. فیلمسازی مثل من كه همیشه هم مورد اتهام است، اگر بخواهم پلیس در فیلم داشته باشم باید قاچاقی بسازم و نمیتواند غیر از این باشد.نوع فیلمسازی من همیشه این جو را داشته است. گزارش یك جشن را باید با تامل دید. شرایطی كه در این چند سال اتفاق افتاد را نمیتوانیم نبینیم اصلا در ساختار جا نمیگیرم. بگویم دارم فیلم میسازم در این موضوع اصلا اگر بخواهی با آنها صحبت كنی در این باره كاسه كوزهات را به هم میریزند. كارگردان فیلم سینمایی آژانس شیشهای عنوان داشت:من اصلا زبان پروازم، زبان خودم با سقف پرواز مخصوص خودم است و معمولا آنها از من عقب تر هستند و اگر غیر از این باشد حالم بد میشود و نمیتوانم فیلم بسازم. وقتی دارم توضیح میدهم كه فضای فرهنگی را امنیتی نكنید كه اگر این كار را بكنیم اتفاق بدی میافتد و كاملا فوكوسم روی این نقطه است، شروع به نشانهسازیهای عجیب و غریب از فیلم میكنند. باشد، خیلی خوب است. حاتمی كیا را بزن زمین مباركت باشد. خیلی خوب است كه نفاق را از من كشف كنید. آیا درست است این حرفها؟ كو كسی كه از ما دفاع كند؟ من وارد حوزههای میشوم كه ملتهب است.
گزارش یك جشن همه وجود من استوی ادامه داد: سر فیلم از كرخه تا راین 500 صفحه نقد گذاشتند روی میز آقای خامنهای از طرف جانبازان كه این فیلم آبروی ما را برده است. اگر اینطور باشد كه ما را زمین میزنند. اما من كوتاه نمیآیم و وارد این حوزهها میشوم. همیشه هم همینطور بوده است. فیلم به رنگ ارغوان چطور بود؟غصه خوردم بس كه گفتم این فیلم عمیق است و 5 سال باید صبر كنیم تا متوجه شوند. به من میگویند تو از مؤلفههایی استفاده میكنی كه نشانههای روز است. بله. من قطعا این كار را میكنم. مگر قرار است فیلم كهنه بسازم؟ و یا از من قرار است فیلم عادی ببینید؟ من این كار را نمیكنم. به آوینی هم در بحث وصل نیكان گفتم كه من جور دیگری بلد نیستم. من اصلا نمیفهمم چجوری میسازم. من یك مرحله فیلمسازی دارم كه عقلم است و تحقیق میكنم و از مرحلهای رها میكنم و چشمم را میبندنم و پرواز كور میكنم. اگر چشمم باز باشد كه وحشت میكنم. پرواز با چشم روشن اصلا كار من نیست و نتیجه میشود فیلمهای من. حاتمیكیا پس از پخش لحظاتی از فیلم گزارش یك جشن در برنامه تلویزیون راز اظهارداشت: این فیلم همه وجود من است و لكنت آن هم مال من است. اف باشد بر منتقدی كه میگوید برای ما اصلا اهمیتی ندارد و فیلم باید فیلم باشد. یعنی چه؟ من وارد حوزهای میشوم كه حوزه سختی برای بیان است. شما اصلا جرات ندارید كه وارد آن شوید ولی من آن را میسازم. من در جبهه هم قاچاقی فیلم میساختم. اصلا ممكن است كه فیلمی بسازم كه آن طور نخواهم كه بشود ولی صفحه تاریخ كشور من است. متعلق به هیچ رنگ، حزب و گروهی نیستم وی با بیان اینكه یتیم حوزه فرهنگی هستیم، گفت: من كسی را ندارم كه به او اقتدا كنم و بگویم او میایستد به پای ما. هیچ كس نیست و میگذارند هركس با هر ادبیاتی و بیادبی و بیاخلاقی هرچه میخواهد بگوید و حمله كند. اگر محافظه كار بودم، این فیلم را نمیساختم. من دلم میخواست حرف روزم را با تعبیری كه خودم میفهمم در این فیلم بسازم. من متعلق به هیچ رنگ و حزب و گروهی نیستم. نه الان بودم نه آن موقع. نه آن موقع كولی دادم به چپ و راست و ایكس و ایگرگ و نه الان. همیشه هم خواستم این را بفهمانم كه من خودم هستم و من را با این كارتها تقسیم نكنید. حاتمیكیا تصریح كرد: این حوزه دردهایی دارد كه وارد خط كشیها نمیشود. حرفهایی باید بزنم كه مال همین جامعه است و كو مدافعی كه بداند ما در این حوزه میرویم، ممكن است زخم برداریم، لكنت برداریم و لباسهای كثیف پیدا كنیم. آن وقت بنشینند و راحت فیلم را نگاه كنند. دارند میلرزند این فیلم را میبینند آن وقت میگویند این فیلم ادبیات اول انقلاب دارد. بابا بچه بنشین سر جایت. تو حالا باید بروی و ادبیات فیلمسازی را یاد بگیری. ادامه دارد....بخش سینما و تلویزیون تبیانمنبع: خبرگزاری فارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]