تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خوبى و بدى در روز جمعه چند برابر (حساب) مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815382735




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مسلمان عاشق عليه تروريسم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مسلمان عاشق عليه تروريسم
مسلمان عاشق عليه تروريسم   ترجمه مريم رحيمي   گزارش توليد «نام من خان است»ساخته کارن جوهر نام من خان است يکي از توليدات باليوود در سال 2009 است که کارگرداني آن بر عهده کارن جوهر و تهيه کنندگي آن با جوهر و شاهرخ خان بوده است. فيلمنامه اثر را شيباني باتهيجا نوشته و شاهرخ خان و کاجول جزو ستارگان فيلم هستند.گروه موسيقي سه نفره شانکار-احسان -لوي موسيقي فيلم را ساخته اند. رضوان خان (تاناي چدا)، بچه اي مسلمان که از نوعي اختلال در خودماندگي رنج مي برد، در بخش بوريوالي بمبئي با مادرش (زارينا وهاب)زندگي مي کند.رضوان پس از رسيدن به مرحله بزرگسالي (شاهرخ خان )به سانفرانسيسکو مهاجرت مي کند تا با برادر و زن برادرش زندگي کند.او پس از ملاقات با مانديرا (کاجول)با وي ازدواج مي کند.آن ها پس از واقعه يازدهم سپتامبربامشکلات فراواني روبه رو شده وازيکديگرطلاق مي گيرند.بعد از اين قضيه رضوان سفري طولاني دور ايالات متحده را براي يافتن مانديرا آغاز مي کند.او در طول سفر در قلب و جان آدم هايي که با آن ها ملاقات مي کند، اميد و خوش بيني مي آفريند و پيام نيت خير را همه جا مي پراکند. شاهرخ خان مي گويد:«نام من خان است ارتباطي با يازدهم سپتامبر يا تروريسم ندارد، بلکه درمورد رابطه بين دو نفر است.رابطه يک فرد ويک ايالت، يک فرد و يک کشور.به شکل خلاصه، سه جزء مهم در اين فيلم وجود دارند:داستاني عشقي، اسلام و شکل معتدلي از بيماري در خودماندگي.»او پيش از اين هم به اين نکته اشاره کرده بود که تم هاي اصلي فيلم درباره ارتباط بين دنياي غرب واسلام و شکل تغيير يافته اين رابطه در طول چند سال گذشته است.او فيلم را داستاني در مورد سفر يک خانواده و تغييرات ايجاد شده در آن به واسطه واقعه يازدهم سپتامبر توصيف مي کند و مي افزايد:«ما به روشي بسيار غير جانبدارانه و فرهيخته به اين موضوع اشاره کرديم.فيلم ما در مورد جنگ مردي معلول با بيماري اش نيست، بلکه نبرد مردي معلول عليه بيماري هاي موجود در دنيا را نشان مي دهد که عبارتند از تروريسم، نفرت و جنگ هاي وحشيانه.نام من خان است در مورد اسلام هم صحبت مي کند و همين طور نگاه دنيا به اسلام.اما ما جانب کسي را در فيلم نگرفته ايم.فقط سعي داريم بگوييم که آدم هاي خوب و بدي در دنيا وجود دارند.هندوهاي خوب و بدي ميان ما هستند، همين طور مسيحيان خوب و بد.مذهب معيار خوبي و بدي نيست، بکله انسانيت اين مساله را ثابت مي کند.» وقتي از کارن جوهر مي پرسيم آيا فيلمش در زماني شروع مي شود که هندوها ومسلمانان هند اتحاد بي سابقه اي با يکديگر دارند؟ جوهر در پاسخ مي گويد:«به نظر من اين برهه زمان بسيار مناسبي است، زيرا اتحاد ملت ما مساله بسيار مهمي است و من از اين قضيه بسيار خوشحالم.همه ما مي خواهيم براي رسيدن به يک هدف بجنگيم؛انسانيت.همه مي دانند که تروريسم هيچ مذهبي ندارد.من به عنوان يک فيلمساز وظيفه اي دارم که بايد به آن عمل کنم.» شاهرخ خان و کاجول نقش هاي اصلي فيلم را برعهده دارند و بعد از سال ها دوباره با هم همبازي شده اند.فيلم در اواخر دسامبر با توقف مواجه شد، زيرا به امير بشير يکي از بازيگران فيلم ويزا نداده بودند.بعداً نقش او را به عنوان برادر شاهرخ خان به جيمي شرگيل دادند.اگر چه شابانا آزمي نقش مادر شاهرخ خان را بر عهده داشت، اما پس از به تعويق افتادن فيلم به دليل جراحت شانه شاهرخ خان پروژه را ترک کرد ونقش اورا به زاينا وهاب پيشنهاد کردند.تاناي چدا نقش کودکي شاهرخ خان را بازي مي کند، زيرا هم شبيه اوست و هم پس از بازي در نقش جمال در ميليونر زاغه نشين تماشاگران بين المللي او را مي شناسند.کريستوفر ب.دانکن، بازيگر آمريکايي منتخب براي ايفاي نقش باراک اوباماست.دانکن را همه به دليل تفسيرش از اوباما در برنامه تلويزيوني "برنامه امشب با جي لنو"مي شناسند.جوهر از شاهرخ خان خواست در تهيه فيلم شريک شود، چرا که به عقيده او:«ما هر دو در مورد موضوع فيلم خيلي هيجان زده بوديم.بعد تصميم گرفتيم آن را بسازيم.سال هاست يکديگر را مي شناسيم و اين تصميم جديد علاقه مان را به يکديگر بيشتر کرد.علاوه بر اين هرگز نمي توانم بدون شاهرخ خان فيلم بسازم.او بخش بزرگي از وجود و خانواده من است.مثل برادر بزرگي که هيچ وقت نداشتم. مراحل تهيه فيلم در هند و ايالات متحده انجام شد.اين فيلم دردسامبر2008 در لس آنجلس آغاز شد و يکي از لوکيشن هاي مورد استفاده، دانشگاه UCLA بود.سپس تهيه کنندگان مرحله ساخت فيلم را در آوريل 2009 در بمبئي ادامه دادند.توليد فيلم در ژوئن سال 2009 به سانفرانسيسکو رسيد و در آن جا صحنه کليدي را در موزه چيلدرنز ديزکاوري سن خوزه فيلمبرداري کردند. جوهر براي پيدا کردن يک مسجد براي فيلمبرداري دچار مشکل شد.عارف زکريا يکي از بازيگران فيلم در اين باره مي گويد:«نمي دانم کارن سعي کرد در بمبئي اجازه اين کار را بگيرد يا نه، اما ما تصميم داشتيم صحنه را در مسجدي در لس آنجلس فيلمبرداري کنيم و کارن هر چقدر سعي کرد مراجع ذي صلاح را قانع کند که فيلمش ارزش هاي ضد اجتماعي را تبليغ نمي کند، موفق به کسب اجازه نشد.نهايتاً اين صحنه دو روزه از همراه با شاهرخ خان در مسجدي در آندهري فيلمبرداري کرديم». پس از پايان فيلمبرداري در لس آنجلس، جوهر گفت:«در طول يازده سال تجربه فيلمسازي ام تا به حال چنين احساس متفاوتي نداشتم.محتواي نام من خان است بر عکس تمام فيلم هايي است که تا به حال ساخته ام.»او کار کردن با شاهرخ خان و کاجول را مثل معجزه مي داند، زيرا آن ها سر صحنه به همه انرژي مي دهند.علاوه بر اين مي افزايد:«شاهرخ خان واقعاً شگفت زده ام کرد، چرا که روي شخصيتش در فيلم خيلي تحقيق مي کرد.او در مورد موضوع فيلم اطلاعات فراواني داشت.» در زير، به ذکر بخش هايي از گفت و گوي کارن جوهر با نشريه انگليسي زبان Times of India مي پردازيم. آيا مي توانيد در مورد مسائلي که سر فيلم نام من خان است در لس آنجلس برايتان پيش آمد هم فيلم بسازيد؟ علاوه بر مشکلات معمول، با مشکلاتي پيش بيني نشده هم مواجه شديم.خدا را شکر که گروه تکنيکي قوي اي داشتم.بدون آن ها نمي توانستم فيلم دلخواه را بسازم.بله، کار استرس زيادي داشت. يکي از اعضاي مسلمان شما با مشکل ويزا مواجه شد؟   بله، همين طور است.مجبور شديم فيلم را کمي تغيير دهيم و مسائلي را بر طرف کنيم.من به قانون هر کشوري پايبندم.براي اين در لس آنجلس هم پس از بروز مشکل طبق قانون رفتار کردم. آيا پس از تأمل فراوان جيمي را جايگزين امير کرديد؟   بله، بايد جدي به اين مسأله مي انديشيديم.من راجع به اين موضوع با مسئول انتخاب بازيگرمان صحبت کردم.از پيوستن جيمي به گروه خوشحال بودم. من طراحي لباسش را براي محبت آدپتيا چاپرا بر عهده داشتم، بنابراين او را مي شناختم.متأسفانه کارها براي همکاري با امير درست نشد.او هم مثل جيمي در يک چهارشنبه عالي ظاهر شده بود.دلم مي خواست بار ديگر با او همکاري داشته باشم. فيلمبرداري در لس آنجلس تجربه مشکلي بود؟   در تمام طول يازده سال فيلمسازي ام اين قدر تجربه متفاوتي حس نکرده بودم. فيلم به لحاظ محتوايي با تمام کارهاي پيشين ام فرق دارد.اولين بار است که فيلمنامه اي نوشته ديگري را مي سازم.اين مساله باعث جدايي از ساير کارها و نزديکي ام به اين اثر شد، چرا که ساخت آن احساسات ناآشناي زيادي در ذهنم ايجاد کرد.اين بار خلاقيتم شکل جديدي به خود گرفته است و شاهرخ خان نيز نقش کاملاً متفاوتي را ايفا مي کند.قبلاً هرگز با چنين شخصيتي برخورد نکرده بودم.براي همه چند روز طول کشيد تا در کار جا بيفتند.هيچ کس نمي داند سير و سياحت در منطقه اي جديد چه نتايجي در برخواهد داشت. با توجه به اينکه عمر کاري بازيگران در مقايسه با کارگردان ها کوتاه است، تا کي قصد ادامه همکاري با شاهرخ خان را داريد؟   من هيچ وقت بدون او کارنکرده ام و نمي دانم تجربه بي او بودن چگونه است. بهترين کارهايم را با شاهرخ خان ساخته ام و وجود او سر صحنه برايم آرامش بخش است.وقتي او را در کنارم مي بينم، احساس مي کنم همه چيز در صحنه رو به راه است.به عقيده من تا آخر عمر همکاري ما ادامه دارد، چرا که ما نه تنها به لحاظ شخصي، بلکه از نظر کاري هم با بکديگر رابطه خاصي داريم. ما همديگر را خوب مي فهميم و او عضوي از خانواده من است. فکر نمي کنيد درحال حاضر تماشاگران دنبال فيلم هاي سرگرم کننده هستند، نه فيلم هاي جدي از جنس فيلم شما؟   نمي دانم.به نظرم خلاقيت چيزي را مورد محاسبه قرار نمي دهد.از اين مساله مطمئنم که اين فيلم را با روح و قلب و علاقه فراوان ساختم و همه اعضاي گروه تمام تلاش خود را براي کسب موفقيت فيلم به عمل آوردند.به عقيده من احساسات جهاني اند.مطمئنم تماشاگران با احساس اين فيلم رابطه برقرار مي کنند.مفهومي به نام فيلم سرگرم کننده و جدي معنا ندارد، بلکه فيلم هاي خوب و بد داريم؛ فيلم هاي خوب مخاطب خود را هميشه پيدا مي کنند. فيلم قبلي شما پيشزمينه اي در مورد تروريسم داشت و روي داستاني عشقي کار مي کرد.آيا در ساخت فيلم جديدتان استراتژي متفاوتي به کار گرفتيد؟   نام من خان است ربطي به تروريسم ندارد، بلکه سفر عاطفي مردي را نشان مي دهد که تمام زندگي اش عشق است.استراتژي فيلم هم بر همين مبناست. واقعاً نمي دانم چرا در مورد فيلم شايعاتي راجع به موضوع تروريسم باب شده است. فکر مي کنيد زمان پخش فيلم که مصادف با هفته ولنتاين است باعث جذب جوانان شود؟   مسلماً.هسته اصلي فيلم من عشق است.کل داستان ماجراي عشق ميان رضوان و مانديراست.چه زماني بهتر از هفته ولنتاين براي نمايش فيلمي عشقي درمورد دو نفري که براي عشق دچار مشکلات فراوان مي شوند؟ آيا فاکس با خريد فيلمي در مورد تنهايي اسلام در جهان غرب قصد ايجاد تصويري مثبت تر از جهان اسلام را دارد؟   سياست فيلم اهميت ندارد.نکته مهم توانايي آن در عبور دادن بيننده از ترازي انساني و عاطفي است.فيلم من اين هدف را دنبال مي کند گمان نمي کنم پيام مثبت فيلم، فاکس را راغب به خريد آن کرده باشد، بلکه جنبه انساني آن، آن ها را تحت تاثير قرار داده است.من به محتواي عاطفي سينما و روابط شخصي ام اعتقاد دارم.با نگاهي بر طول رابطه شرکت من "دارما پروداکشنز"و شرکت "ردچيليز"شاهرخ خان به منظورم پي مي بريد. منبع:نشريه صنعت سينما94 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 479]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن