تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833162173
مثلث هول
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مثلث هول نگاهي به فيلمنامه «ديوانه اي از قفس پريد» فيلمنامه نويس و کارگردان: احمدرضا معتمدي، بازيگران: پرويز پرستويي، نيکي کريمي، عزت ا... انتظامي، علي نصيريان، محصول 1381. يلدا به خاطر بيماري روحي همسرش، روزبه، قصد دارد از او جدا شود. همزمان روزبه با مستوفي – عموي ناتني يلدا – به واسطه فعاليت هاي غيرقانوني وي در زمينه مسائل اقتصادي، درگير است. مستوفي پدر يلدا را مسموم مي کند و از فراست که رئيس يک شعبه حقوقي و املاک بانکي است، مي خواهد تا اموال پدر يلدا را به وي بازپس دهد. او در اين مسير يلدا را طعمه مي کند و فراست به ناچار با روزبه که زماني دانشجوي او بوده، ناچار به رودررويي مي شود. فراست روزبه را مسموم و فلج مي کند. يلدا که توطئه مستوفي و فراست را دريافته، در موقعيتي کاملاً تراژيک، روزبه را با شليک گلوله اي مي کشد... آن چه به فيلمنامه اي مثل ديوانه از قفس پريد تشخص مي دهد، بناي «جهان داستاني» متفاوت با استفاده از عناصر و اجزاي دروني است. در اين فيلمنامه علاوه بر روايت، گفت و گو و شخصيت پردازي متفاوت، نوع ماجراها نيز به نحوي مطرح مي شوند که فضاي مورد نظر بهتر ديده شود. در واقع نفس کشمکش ها به خودي خود اهميت چنداني ندارد. گاهي ممکن است علت برخي دعواها از ديد تماشاگر عادي مغفول بماند، زيرا در صورت بزرگنمايي آن، نيات شخصيت ها و نحوه درگيري آن ها، که مهم تر از خود درگيري و کشمکش ها و چرايي آن هاست – ديده خواهد شد. ماجراي کشمکش روزبه، يلدا و مستوفي، فراست را مي توان در تصاحب خانه اي قديمي و برملاشدن فساد مالي ناشي از تباني فراست و مستوفي خلاصه کرد. اين ماجرا اتفاقاً پرتگاه تنزل فيلم در حد يک درام سياسي يا پليسي است. علاوه بر اين استفاده از عناصري که بتواند مفاهيم فلسفي و معرفتي را وارد جهان داستان کند، باعث کم رنگ شدن موضوع کشمکش مي شود. اين عمل تا حد زيادي با ذايقه تماشاگر تضاد دارد و ممکن است باعث سردي و احساس خستگي او شود. نمونه اين مسئله را در جاهايي که به دليل پايان کشمکش ها انتظار مي رود فيلم به پايان خود نزديک شده باشد، اما روايت تراژيک فيلمنامه همچنان ادامه دارد و يا تلاش روزبه و آصف براي يافتن سرنخ اتهامات در حالي که تماشاگر دقيقاً به موضوع وقوف ندارد، مي توان ديد. عنصر ديگر بناي اين «جهان داستاني»، ربط علي و معلولي ماجراهاست. سواي اين که انسجام کلاسيک فيلمنامه جايي براي ابهام باقي نگذاشته، اهميت هر يک از ماجراها نيز فرصتي براي فراغت تماشاگر باقي نمي گذارد. در حقيقت هر اتفاقي که روايت مي شود، از چنان تشخصي برخوردار است که غفلت از آن را غيرممکن مي کند. تلاش عاشقانه يلدا و روزبه براي جدايي در برابر حيرت قاضي، کوشش مستوفي براي دامن زدن به ترديد يلدا دوباره روزبه و سکته ناگهاني استاد فريور و سقوط ماجرا به سوي کشمکش بر سر تصاحب يلداو الي آخر ... هر يک با اهميتي خاص از آغاز روايت مي شوند. اين نحوه روايت که جنبه ادبي دارد، با گريز از خطي و تک لايه شدن، توانسته درون کلمه ها و واژه ها را نيز در پرده به نمايش بگذارد. در واقع کثرت جزئيات باعث رنگ آميزي فضاي مورد نظر به وسيله اژدها شده است. اهميت زبان گفت وگو مهم ترين عنصر مورد توجه فيلمنامه ديوانه اي از قفس پريد گفت و گوهاي آن است. گفت و گوها همه صحنه ها را پر کرده اند و به ندرت مي توان لحظه اي را يافت که شاهد جملات بلند و نغز شخصيت ها نباشيم. در نگاه اول نيز احتمالاً گفت و گوها را شبيه هم مي يابيم. اما در واقع اين گفت و گوها بيش از هر چيز ادبي هستند. انگار که براي شخصيت هايي که يک رمان کلاسيک نوشته شده باشند. در واقع مهم ترين کارکرد اين ديالوگ ها کمک به ساختن فضاي مورد نظر داستان است. زيرا در اين فيلمنامه با شخصيت هاي تک ساحتي و ماجراهاي عادي مواجه نيستيم. گستردگي ابعاد و چند لايگي موجود در فيلمنامه احتمالاً با ديالوگ هايي از جنس کوچه بازار و عادي مثل بقيه فيلمنامه ها، منافات دارد. يکي از کارکردهاي «گفت و گو» بناي شخصيت است. آدمي مثل فراست، حتي اگر وجوه مثالي در شخصيت خود نداشته باشد نيز بايد از زباني فاخر برخوردار باشد و الا در حد شخصيتي ساده و سردستي باقي مي ماند. او مرشد دروغيني است که مسجع حرف مي زند، کلمه هايي با ايهام و ابهام ادا مي کند و سعي مي کند در مقابل روزبه که سال ها شاگرد او بوده، خود را در پس اين واژه ها مخفي مي کند. در واقع زبان در شخصيت او عنصري تدافعي است که مي تواند طرف مقابل خود را دچار گمراهي کند. از طرف ديگر در زبان مستوفي نشانه اي از آن فخر و فضل فروشي وجود ندارد. زبان او کمي با لودگي و مسخرگي آميخته است. در سخت ترين لحظات نيز لودگي به کمک او مي آيد، تا وجوه منفي او را تلطيف کند و در نهايت از او شخصيت قابل تحمل تري (از نظر بدي در قياس با فراست) مي سازد. چون او موجودي است که فقط به فکر پول است. يعقوب نيز با زباني در اندازه يک جيره خوار مطلق، از خود شخصيتي خوار و خفيف بروز مي دهد. يلدا با سردي و يأس در لحن و زبان و روزبه، با عصيان و طغيان در زبان هر کدام کوشيده اند از گستره واژگان خاصي بهره جويند. نکته ديگري که درباره گفت و گوهاي اين فيلمنامه بسيار مهم است، استفاده فراوان و پررنگ از آن است. تا حدي که بر ساير عناصر تماتيک نيز سايه مي افکند. اين مسئله نيز به غلبه ادبيت اثر برمي گردد. در واقع آن چه را که زبان مي تواند بيان کند، در ساير عناصر کم تر مي توان سراغ گرفت. اين نکته البته منفي نيست؛ خواص فراموش شده زبان فارسي باعث شده که در فيلمنامه هاي ما ديالوگ ها به مکالمه هايي نازل تبديل شده و در بهترين فيلمنامه ها به سکوت بدل شوند. تقريباً همه آدم ها در بيش تر فيلمنامه ها مثل هم حرف مي زنند، از کلمه ها و عبارت هاي مشابه و لحن يکسان برخوردارند و از تشخص لازم به دور هستند. در حالي که واقعيت، دو نفر را هم نمي توان يافت که مثل هم حرف بزنند! تلاشي که در اين فيلمنامه در اين جهت صورت گرفته است، ستودني است. از طرف ديگر زبان مي تواند حکم تاريخ را براي يک فيلم داشته باشد، در حالي که موقعيت هاي اين فيلمنامه متعلق به فضايي لازمان و لامکان است. زبان موجود در اين گفت و گوها به هيچ دوره اي تعلق ندارد و در واقع با لحن ساختگي آن موجب مي شود تا موضوع فيلم تعميم بيابد. مثلث دوضلعي شخصيت هاي اين فيلمنامه داراي وجوه نماديني هستند که توجه به آن ها مضمون فيلمنامه را معنا مي کند. اين البته به معناي نداشتن معناي ظاهري شخصيت ها در داستان نيست. اتفاقاً طرح شخصيت ها و برملاشدن و تحول دروني آن ها کاملاً در روايت داستان اين فيلمنامه روشن است. اما اکتفا به ظاهر شخصيت ها ممکن نيست. رفتار و گفتار آن ها به صورتي نيست که حتي تماشاگر عادي را هم به مشابه سازي و تفسير و تأويل وا ندارد. ممکن است تا حدي اين مسئله به جنس و نوع بازيگري هم مربوط شود، اما نبايد از اين نکته غفلت کرد که تا فيلمنامه توان و کشش لازم را نداشته باشد، نمي توان بازي خوبي از آن ارائه داد. در شخصيت پردازي اين فيلمنامه، مثلث معروف زر و زور و تزوير به نحوي در شخصيت مستوفي و فراست وجود دارد. با اين تفاوت مهم و قابل تأمل که فراست توأمان در ضلع زور و تزوير قرار دارد، که در نوع خود جسارت آميز است. او عنصري چند لايه است. رفتار او حتي براي مستوفي، که همپالکي خود اوست، قابل پيش بيني نيست. اتفاقاً در فضاي کنوني جامعه درک چنين شخصيتي مشکل نيست. شخصيت فراست، اشاره به موضوعي هول انگيز است. او مسبب تمام فجايع يلدا و روزبه است. در حالي که قرار است مدافع آن ها باشد! مستوفي علي رغم خباثتي که در آغاز از خود نشان مي دهد، در قبال اعمال فراست حقير مي شود. مستوفي دزد مال است، در حالي که فراست دزد جان و ناموس و عقيده است، که البته به ظاهر پاسدار آن هاست! فراست رياکار و مزدور، به گفته خودش سال ها در پس يک نقاب ظاهرالصلاح مخفي بوده و اکنون که حريفان را بيرون نموده، آبروي چهل ساله را بر باد مي دهد. در پايان فيلم وقتي مستوفي به روزبه ترحم مي کند و فقط به او ضرب شست نشان مي دهد، اين فراست است که با سبعيت، او را از هستي ساقط مي کند. از طرف ديگر، روزبه و يلدا دو وجه يک شخصيت و در واقع دو سوي يک هويت اند. يلدا به گمان آزادي خود، از تلخي اسارت به همراهي روزبه مي رهد. او در اين جدايي به کمال روزبه پي مي برد و تصميم به همراهي دوباره او – اين بار با معرفت و شناخت ناشي از آزادي – مي گيرد. روزبه نيز در موقعيتي مضطرب و متناقض گرفتار است. او بايد وظيفه اي را انجام دهد که موجب متهم شدن در پيشگاه يلدا مي شود. جدال عشق و عقل مهم ترين دغدغه روزبه است. اما اين يلداست که قهرمان ماجراست. او متحول مي شود و با دور زدن مستوفي و فريفتن فراست، مي کوشد کار ناتمام روزبه را به انجام برساند. او بناي سست زور و تزوير فراست را به حضيض مي کشاند، تا آرمان روزبه را حفظ کند. شخصيت هاي فرعي مثل آصف و يعقوب نيز علاوه بر کمک مضموني، به گسترش داستان نيز کمک مي کنند. مرگ فجيع آصف، وجه پنهان شخصيت فراست را مي شکافد. يعقوب نيز مهم ترين عمل داستاني خود را در راهنمايي يلدا و روکردن ثباتي فراست و مستوفي انجام مي دهد. او نيز به نوعي زخم خورده و تحقير شده اين مثلث است. او از آن جا که نمي تواند يلدا را علي رغم قول و قرار قبلي با مستوفي، تصاحب کند، به يلدا کمک مي کند، تا به مستوفي و فراست ضربه بزند. تراژدي ماجرايي آشنا لحن تراژيک ديوانه اي از قفس پريد به روايت سرراست و منظم داستان و بهره مندي از اجراي دروني وابسته است. بي رحمي و بي عاطفگي که در روابط ميان آدم ها جريان دارد. ناشي از سير گره هاي داستاني و توالي اتفاقاتي است که پشت سر هم روايت مي شوند. مثلاً نفرت يلدا از روزبه همزمان با بيماري رو به مرگ پدر و فشار مستوفي براي تخليه خانه که منجر به درخواست بي شرمانه فراست مي شود، موقعيت تراژيک يلدا را مي سازد. در اين ميان حضور يعقوب در اطراف يلدا براي جلب نظر او بدتر از همه او را آزار مي دهد. از طرف ديگر روزبه با آگاهي از خطري که يلدا را تهديد مي کند، دست کمک به سوي فراست دراز مي کند، غافل از اين که دشمن اصلي اوست. روزبه، جدال براي نجات يلدا و خاله صولت الدوله و روکردن دست مستوفي را در يک مسير مي بيند. او نيز به سرنوشتي غمبار دچار مي شود. پرونده اسناد خيانت و اختلاس مستوفي و فراست سرقت مي شود، آصف کشته مي شود، روزبه يلدا را در خانه فراست مي بيند و در نهايت او با دست خالي اسير سرنوشت مي شود. موضوعاتي مثل عشق، سنت و تجدد، آرمان و واقعيت از اجزاي دروني اين فيلمنامه هستند که اين روايت را کامل مي نمايند. در اين فيلمنامه شاهد ابراز عشق روزبه، فراست و يعقوب به يلدا هستيم. تفاوت هاي اين سه شخصيت باعث مي شود عشق نيز به مضموني براي روشن نمودن ابعاد شخصيت ها و کاوش در جهان پيرامون آنها بدل شود. مثلاً فراست با پرداخت مبلغي در ازاي هزينه درمان پدر يلدا و تصاحب او، در خانه اي اشرافي ساکن مي شود و خانواده و آبروي خود را بر باد مي دهد. با رسيدن به اين نقطه تعارضات دروني فراست به نقطه اي مي رسد که عشق برايش در حد يک هوس جلوه مي کند. يعقوب نيز يلدا را براي زندگي حقيرانه و دون خود مي خواهد. او غده حقيري است که تلاش مي کند با تصاحب يلدا فرديت خود را اثبات کند. از سوي ديگر روزبه با عشق افلاطوني به خود يلدا بيش از عشقي که به او دارد، اهميت مي دهد. او هرچند مدتي در تعارض با او قرار دارد، اما بعد از شناخت دوباره يلدا، عشق آن ها در مسير رسواگري فراست ادامه مي يابد. پايان؟ پايان حقيقي و تراژيک فيلمنامه با پايان فيلم تفاوت اندکي دارد. آن جا که روزبه در چنبره سرنوشت اسير شده و به مشتي استخوان و پوست بدل شده است و يلدا نيز علي رغم تلاشش نمي تواند بر فراست غلبه کند و مقهور او مي شود، فيلمنامه تراژيک به پايان مي رسد. آن چه يلدا به فراست مي گويد: «من فکر تو را هدف مي گيرم نه خودت را...» براي ساختن پاياني متفاوت و ايجاد ابهام در شليک کردن يا نکردن، به علاوه نماهاي استعاري از يک شهر مدرن و صداي راديو و گريه نوزاد، ارتباط چنداني به فيلمنامه ندارد و احتمالاً ناشي از مسائل ديگري بوده که با چنان پاياني همخواني بيش تري داشته است. منبع: ماهنامه فيلمنامه نويسي فيلم نگار / شهريور 1382 / سال دوم / شماره 13 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 683]
صفحات پیشنهادی
مثلث هول
مثلث هول نگاهي به فيلمنامه «ديوانه اي از قفس پريد» فيلمنامه نويس و کارگردان: احمدرضا معتمدي، بازيگران: پرويز پرستويي، نيکي کريمي، عزت ا... انتظامي، علي ...
مثلث هول نگاهي به فيلمنامه «ديوانه اي از قفس پريد» فيلمنامه نويس و کارگردان: احمدرضا معتمدي، بازيگران: پرويز پرستويي، نيکي کريمي، عزت ا... انتظامي، علي ...
مثلث توطئه
مثلث هول نگاهي به فيلمنامه «ديوانه اي از قفس پريد» فيلمنامه نويس و کارگردان: ... يلدا که توطئه مستوفي و فراست را دريافته، در موقعيتي کاملاً تراژيک، روزبه را با .
مثلث هول نگاهي به فيلمنامه «ديوانه اي از قفس پريد» فيلمنامه نويس و کارگردان: ... يلدا که توطئه مستوفي و فراست را دريافته، در موقعيتي کاملاً تراژيک، روزبه را با .
زاویه و واحدی برای آن
سعی کنید مثلث های متفاوتی ایجاد کنید که یک ضلع 5 واحدی و یک زاویه 30° داشته ... کنند که هر دو چرخ هول مرکز واحدی بچرخند بر اساس این اصللازم است خطوط عمودیکه .
سعی کنید مثلث های متفاوتی ایجاد کنید که یک ضلع 5 واحدی و یک زاویه 30° داشته ... کنند که هر دو چرخ هول مرکز واحدی بچرخند بر اساس این اصللازم است خطوط عمودیکه .
خاطره رضا رشيدپور از مشايي و زاپاس مشایی!
با لحني تند حضور رحيم مشايي در مثلث شيشه اي را منتفي اعلام كرد . حدس مي زنيد ... خبرنگار مربوطه هم هول مي كند و به جاي قاضياني مي گويد رشيدپور . طوفاني برپا مي ...
با لحني تند حضور رحيم مشايي در مثلث شيشه اي را منتفي اعلام كرد . حدس مي زنيد ... خبرنگار مربوطه هم هول مي كند و به جاي قاضياني مي گويد رشيدپور . طوفاني برپا مي ...
رضا رشیدپور و خاطره عجیب او از مشایی
تمام هماهنگیهای لازم برای حضور وی در برنامه مثلث شیشهای انجام شده بود. خود من چند بار ... خبرنگار مربوطه هم هول میکند و به جای قاضیانی میگوید رشیدپور. طوفانی برپا ...
تمام هماهنگیهای لازم برای حضور وی در برنامه مثلث شیشهای انجام شده بود. خود من چند بار ... خبرنگار مربوطه هم هول میکند و به جای قاضیانی میگوید رشیدپور. طوفانی برپا ...
- خاطره عجیب یک هنرمند از رحیم مشایی
تمام هماهنگی های لازم برای حضور وی در برنامه ی مثلث شیشه ای انجام شده بود . خود من چند بار ... خبرنگار مربوطه هم هول می کند و به جای قاضیانی می گوید رشیدپور . طوفانی ...
تمام هماهنگی های لازم برای حضور وی در برنامه ی مثلث شیشه ای انجام شده بود . خود من چند بار ... خبرنگار مربوطه هم هول می کند و به جای قاضیانی می گوید رشیدپور . طوفانی ...
رستم، تولدي ديگر
صفحه اول آرشیو مطالب هواشناسی قیمت طلا سکه و ارز قیمت خودرو تبادل لینک ارتباط با .... مثلث هول · يک کار سفارشي فوق العاده! زاويه ديد يعني همه چيز · نوروز و مهدویت ...
صفحه اول آرشیو مطالب هواشناسی قیمت طلا سکه و ارز قیمت خودرو تبادل لینک ارتباط با .... مثلث هول · يک کار سفارشي فوق العاده! زاويه ديد يعني همه چيز · نوروز و مهدویت ...
حواشی برنامه ی 90
R30-12-2008, 12:48 AMفرزاد حسني اي ديگر : اين بار در ورزش اول از همه برنامه با خاطره شروع شد ولي در ادامه باز هم مثلث احمدي نژاد ، علي آبادي و کفاشيان با نوچه هاي ...
R30-12-2008, 12:48 AMفرزاد حسني اي ديگر : اين بار در ورزش اول از همه برنامه با خاطره شروع شد ولي در ادامه باز هم مثلث احمدي نژاد ، علي آبادي و کفاشيان با نوچه هاي ...
پروانه مجید آنلاین -
11 آگوست 2006 – از قسمت Custom shape اون مثلث کوچیک بالای پنجره شکل هاشو بزنین ... کلیپ برتی مجید آنلاین : قسمت اول : پروانه Animated Man 30 خرداد 1388, ...
11 آگوست 2006 – از قسمت Custom shape اون مثلث کوچیک بالای پنجره شکل هاشو بزنین ... کلیپ برتی مجید آنلاین : قسمت اول : پروانه Animated Man 30 خرداد 1388, ...
دو خواهر نسخه بدلي فيلمي نه چندان جذاب
در بخش هایی از فیلم اصلی بخشی از جذابیت های داستان به هول و ولای باندراس برای لو ... نظیر چنین اتفاقاتی در بازی دو ضلع دیگر مثلث گیشه(کریمی و شاکر دوست )هم ...
در بخش هایی از فیلم اصلی بخشی از جذابیت های داستان به هول و ولای باندراس برای لو ... نظیر چنین اتفاقاتی در بازی دو ضلع دیگر مثلث گیشه(کریمی و شاکر دوست )هم ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها