تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820985989




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تحليل قران از دوستي و دوستان


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: تحليل قران از دوستي و دوستان
------------

نياز به دوستي برخاسته از عواطف و احساسات و پاسخ گويي به اين بخش از نيازهاي وجود آدمي است. انسان موجودي است كه بي ديگري يا نمي تواند زندگي كند و يا زندگي وي از حالت تعادلي و كمالي بيرون مي رود؛ از اين روست كه در تحليل قران از آدمي و آفرينش سخن از ديگري به عنوان جفت و زوج است كه در كنار يك ديگر به آرامش دست مي يابند.

ابزارها و كنش هاي ارتباطي
گرايش طبيعي به ارتباط و برقرار روابط با ديگري در شكل اجتماع خرد و كلان موجب شده است تا انسان در جست و جوي ابزارهاي ارتباطي باشد و كنش هايي خاصي را سامان دهد كه اين ارتباط را ممكن و شدني كند. از اين روست كه ابزارهاي زباني و شفاهي و رفتاري خاصي در انسان براي رسيدن به اين مقصد و مقصود شكل مي گيرد و تقويت مي شود. زبان و بيان به عنوان مهم ترين ابزار ارتباطي پاسخ گويي بخشي از اين مهم بوده است. توانايي كه زبان و گفتار براي شخص ايجاد مي كند اين است كه ارتباط منطقي و سالمي پديد مي آيد و شخص به سادگي از راه واژگان و گزاره ها مي تواند خواسته ها و دانش ها و آگاهي هاي خاصي را كه به علم و دانايي حضوري و شهودي در يافته است به شكل واژگاني و دانش حصولي به ديگري منتقل كند. در حقيقت انسان احساسات و عواطف و دانش هاي خويش را در جان خود يافته است از راه كلمات و جملات به ديگري منتقل مي كند و به شكل مفاهيم قابل درك به ديگري مي رساند و شخص به سبب همين كلمات است كه احساس متقابلي و همانندي در خود مي يابد و نسبت به واژگان و گزاره ها واكنش نشان مي دهد. اين گونه است كه از شنيدن عشق و محبت خشنود مي شود و چهره و گونه هايش شاد و شاداب مي گردد و با شنيدن درد و رنج خود را دردمند مي يابد.

افزون بر ابزارهاي ارتباطي انسان نيازمند آن است كه كنش ها و رفتارهاي خاصي را بروز و ظهور دهد تا مورد توجه ديگري قرار گيرد و نوعي ارتباط سالم و مفيد پديد آيد. كنش ها و رفتارهايي كه از آن به كنش هاي ارتباطي ياد مي شود و شخص با ايجاد و تقويت آن مي كوشد تا بتواند ديگري را تحت تاثير قرار دهد واز آن براي منافع خاصي چون ايجاد آرامش روحي و برآورد نيازهاي عاطفي و احساسي و يا حتي مادي و جسمي بهره گيرد. اين جاست كه نقش كنش هاي ارتباطي خود را نشان مي دهد. كنش هاي ارتباطي مي بايست مجموعه اي خاص از رفتارها باشد كه ديگري به سادگي بتواند آن را بپذيرد و براي وي جذاب و جالب باشد. از اين رو مجموعه اي هنجارها و رفتاري هنجاري بر پايه معيارهاي جلب و جذب پديد آمده است كه از آن به اصول اخلاقي و فضايل اخلاقي و هنجارهاي اجتماعي پسنديده ياد مي شود كه شامل برخي از آداب و رسوم هاي خاصي نيز مي باشد. بنابراين كنش هاي ارتباطي مجموعه اي گسترده از رفتارها و آداب و رسوم را شامل مي شود كه برپايه و اساس معيار جلب و جذب شكل گرفته است. شخص با عمل به اين كنش ها و رفتارهاست كه مي تواند ديگري را جلب كرده و ارتباط سالم و سازنده اي را با وي برقرار كند و نيازهاي روحي و جسمي و مادي و معنوي خويش را به شكل اجتماع كوچك مديريت و برآورده سازد.

اين ارتباط به چند شكل و براي مقاصد مختلف و متنوع اي ايجاد مي شود. شايد مهم ترين كنش هاي ارتباطي كه واكنش هاي مثبتي را موجب مي شود ميان زن و مرد انجام شود. زن و مرد با اين كنش ها و واكنش هاي يك ديگر را جلب و جذب مي كنند تا خانواده اي را شكل دهند. از اين رو اساس تشكيل خانه و خانواده را مي بايست در همين ارتباط كنشي و واكنش هاي مثبت آن جست.

اما نوعي ديگر از كنش هاي ارتباطي هست كه به قصد و منظور ديگري انجام مي شود و در حقيقت پاسخ گوي بخش ديگري از نيازهاي انساني است. از اين كنش ها و واكنش هاي ارتباطي به دوستي ياد مي شود. در مساله دوستي انسان در جست و جوي كسي و يا چيزي است كه بتواند پاسخ گوي نيازهاي روحي و رواني و احساسي وي باشد. در اين جا مساله پاسخ گويي به نيازهاي جسمي و جسني اصولا وجود ندارد و شخص در دوستي حتي اگر ميان زن و مردي و يا دختر و پسري باشد توجه و عنايتي به مسايل مادي و جسمي و جسني ندارد بلكه خواهان برآورد نيازهاي احساسي و عاطفي و روحي و رواني خويش است. از اين رو بسياري از مردم به كساني نياز پيدا مي كنند كه نيازهاي اين بخش از وجودشان را برآورد سازد. مردان و زنان كه صاحب و خانه و همسر هستند با كساني ازمردان و زنان ارتباط دوستانه اي دارند كه اصولا در وادي برآورد نيازهاي جسمي و مادي و جنسي قرار نمي گيرد.

روابط دختر و پسر
برخي از روان شناسان به اين نكته توجه مي دهند كه حتي دختر و پسرها در بخشي از روابط خويش اصولا نگاهي به مسايل جنسي ندارند. اين مساله در ميان دختراني كه در سن هاي 15 تا 25 سالگي قرار دارد بسيار ديده شده است. دختران در ارتباط خود با پسران در بسياري از موارد در جست و جوي محبت و مهري خاص هستند كه مي توان از آن به تشكيل خانواده ياد كرد در حالي كه در همين سن پسران در جست وجوي كسي هستند كه نيازهاي جنسي آنان را برآورده سازد. اين دو گونه تفاوت در نگرش به مساله روابط دختر و پسر خود بيان گر اين نكته است كه دختران از ارتباط چيزي را مي فهمند كه پسران معنا و مفهوم ديگري را مورد نظر دارند و در جست و جوي چيزي ديگر به سراغ دختران مي روند.

به هر حال آن چه در اين جا مهم و اساسي است تفاوت نگرش ها و زاويه ديدها نسبت به اصل ارتباط و كيفيت و مقصد و مقصود از ارتباط است. گروهي و يا گروه هاي جسني مختلف براي برآورد نيازهاي متفاوت با يك ديگر ارتباط برقرار مي كنند.

اين مساله در بسياري از موارد موجب سوء تفاهم هاي خطرناك مي شود. در جامعه هاي بسته و محدود مانند جوامع اسلامي نمي توان به سادگي و روشني اين مسائل را يافت و تحليل كرد هر چند كه در لايه هاي مياني و مخفي آن چنين اموري وجود دارد و مردم و به ويژه مسئولان با سرپوش گذاشتن از آن مي گذرند.

اما در جوامع غربي به سبب آزادي هايي كه گاه به بي بند و باري كشيده مي شود مي توان شواهدي بسيار و روشني را جست و جو كرد. گاه زني شوهر دار با مردي در مكان اداري رابطه اي ايجاد مي كند كه بتواند پاسخ گوي نيازهاي عاطفي و روحي باشد كه شوهر وي نتوانسته است در خانه و محيط آن براي وي فراهم آورد و يا دختري كه در خانه احساس بيگانگي مي كند و براي جست و جوي محبت و پاسخ گويي به نيازهاي طبيعي روحي خويش به دوست دختر و يا پسري گرايش مي يابد. در اين موارد اگر مرد و يا پسر خواستار برآورد نيازهاي جسمي و جسني خويش باشد به شدت از سوي دختر و زن طرد مي شود و اين جمله بارها شنيده مي شود كه " شايد سوء تفاهمي شده باشد" به اين معنا كه علت ارتباط خاص من با شما براي مسائل جنسي نيست بلكه براي برآورد نيازهاي روحي و عاطفي است.

اين مساله در جوامع بسته اي چون جوامع اسلامي به اين روشني مطرح نمي شود و حتي به عنوان مساله در دستور كار قرار نمي گيرد. بسياري از روابط ميان زنان و مردان در خارج از چارچوب خانواده تنها براي پاسخ گويي به نيازهاي جنسي نيست بلكه براي پاسخ گويي به نيازهاي عاطفي و احساسي است كه در خانه و خانواده ارضاء واشباع نمي شود. نياز طبيعي انسان براي همراهي و ارتباط عاطفي با ديگري وي را وادار مي سازد كه پاسخ اين نياز خود را در جاي ديگري بجويد.

دختران و پسران بسياري با هم جنس خويش و يا جنس مخالف تنها براي برآورد نيازهاي روحي و عاطفي و احساسي ارتباط برقرار مي كنند كه در اين ميان مورد سوء استفاده نيز قرار مي گيرند.

به نظر قرآن نياز انسان به دوست دلسوز كه بتواند نيازهاي عاطفي و رواني وي را براورده سازد امري طبيعي و فطري است كه حتي در قيامت و رستاخيز نيز در دنياي ديگر نيز ادامه مي يابد.(شعراء آيه 100 و 101 و نيز غافر آيه 18 و نيز حاقه آيه 35) به اين معنا كه نياز به دوست از هم جنس و يا جنس مخالف نيازي طبيعي است. هر چند كه اسلام مي كوشد تا اين ارتباط را ميان دو هم جنس قرار دهد تا از سوء استفاده و يا حتي سوء تفاهمات جلوگيري كند. البته گرايش طبيعي انسان به جنس مخالف و پناه بردن به وي مساله اي است كه نمي توان آن را ناديده گرفت. در همين روستاهاي ايران بسيار ديده شده است كه زنان و مردان سالمند و سالخورده در كنار هم ساعت ها مي نشيند و درد دل مي كنند بي آن كه بخواهند از اين طريق نيازهاي جنسي خويش را برآورده سازند بلكه اين گونه كنش ها و واكنش هاي ارتباطي تنها براي پاسخ گويي به همان نيازهاي طبيعي گرايش به دوست و دوست يابي است.

الگوپذيري از دوستان
از آن جايي كه برخلاف روابط ميان زن و شوهر كه براي برآورد مجموعه اي از نيازهاي جنسي و جسمي و مادي و معنوي است، روابط دوستانه براي پاسخ گويي به نيازهاي عاطفي و رواني پديد مي آيد، مساله الگوپذيري از مهم ترين مسايلي است كه در اين بخش مطرح مي شود. به اين معنا كه روابط دوستانه همواره به شكل الگوپذيري و تاثيرپذيري خود را نشان مي دهد. شخصي كه با ديگري روابط دوستانه برقرار مي كند سوي ديگر را انساني مطلوب مي يابد؛ زيرا كنش ها و رفتارها و واكنش هاي وي را در چارچوب معيارهاي پذيرفته شده اي مي يابد كه خود آن را مطلوب مي شمارد و مي كوشد تا با آن همانند سازي كنند. مساله همانندسازي ميان دوستان مساله مهمي است كه روان شناسان اجتماعي در مساله نوجوانان و جوانان و جامعه پذيري بدان توجه و اهنمام داشته ودارند.

قرآن نيز به اين مساله توجه دارد و براي اين كه مساله جامعه پذيري و الگو پذيري در ميان دوستان مساله مهم و حياتي است كه با زندگي و سرنوشت شخص ارتباط تنگاتنگ پيدا مي كند و او را به سوي بدبختي و يا خوشبختي سوق مي دهد، بر انتخاب دوست تاكيد مي كند. در آياتي چند به اين نكته اشاره مي كند كه در رستاخيز و قيامت كساني كه گرفتار آتش دوزخ مي شوند خود را ملامت و سرزنش مي كنند كه چرا ديگري را به دوستي گرفته بودم و اي كاش چنين كسي را به دوستي نمي گرفتم. (فرقان آيات 27 و 28 و زخرف آيات 66 و 67 )

بسياري ازكساني كه در دنيا به زندان مي افتند و يا گرفتار بيماري هاي چون ايدز و قرص هاي اكس و كراك مي شوند همواره از دوستان ناباب سخن مي گويند. اين واژگان كليدي در حقيقت بيانگر نقش دوست و دوستان در تاثيرپذيري و الگوبرداري است. وقتي شخص از كنش ها و واكنش هاي وي برتري و مطلوبيت او را مي يابد با وي دوست مي شود و براي برآورد نيازهاي روحي و رواني و عاطفي خويش به سوي وي مي رود و اين گونه است كه مي كوشد تا در كنار او خود را آرام سازد و آرامش روحي خود را به دست آورد و يا باز يابد. در اين زمان است كه اگر شخص را برتر از خود هم نيابد با وي همراهي و همدلي مي كند و اين همراهي و همدلي در فرايند زماني وي را به سوي كارها و رفتارهاي دوست مي كشاند. به اين معنا كه شخص پس از پذيرش دوستي عيب هايي را كه بر وي مخفي بوده مي يابد و نواقص دوست را به خوبي مي شناسد. اما به اين دليل كه انسان سياه و سفيد نيستند و بلكه همواره در سطح خاكستري قرار مي گيرند بد و خوب مطلق معنا و مفهومي ندارد به ادامه دوست متمايل مي شود. گاه ديده شده است كه شخص با آن كه مجموعه عيوب دوست خود را از خوبي هايش كم تر مي يابد ولي به ادامه دوستي اصرار و پافشاري مي كند . در اين زمان است كه شخص در دام دوستان ناباب مي افتد؛ زيرا در يك فرآيند زماني رفتارهاي دوست خويش را مي پذيرد و با او همراه و همگام مي شود و سيگاري نيز او روشن مي كند. اين گونه است كه دوستي خطرساز آغاز مي شود.

قران براي اين كه به سعادت و خوشبختي انسان عنايت دارد به مساله دوستي به همين دليل عنايت و اهتمام خاصي مبذول مي دارد. از اين روست كه به مومنان سفارش مي كند كه در انتخاب دوست دقت كنند و پس از آن كه معيارهاي خاصي را در وي يافتند به ادامه دوستي اصرار ورزند وگرنه از وي جدا شده و دوستان ديگري را بر گزينند.

به نظر قران، دوستان واقعي كساني هستند كه وي را به سوي خوشبختي در دنيا و آخرت رهنمون سازند و نيازهاي روحي و رواني وي را برآورده سازند نه آن كه زمينه فساد و تباهي وي را فراهم آورند. معيار اصلي و اساسي در انتخاب دوست از نظر قرآن ايمان است و از آن جايي كه ايمان امري قلبي و دروني است و به سادگي نمي توان ايمان وكفر شخص را دانست و ارزش ها و بينش هاي شخص را به دست آورد از معيار نگرش براي شناخت ايمان از كفر بهره مي گيرد و به مردمان سفارش مي كند كه از اين معيار براي سنجش دوست مومن از غير مومن بهره گيرند. در حقيقت دوست خوب از نظر قرآن كسي است كه رفتارهاي هنجاري و پسنديده داشته باشد و از نظر نگرشي سالم و از نظر رفتارهاي اجتماعي از شخصيت سالم و معتدلي برخوردار باشد. ( انفال آيه 72 و توبه آيه71 و زخرف ايه 67 و نساء آيه 69)

چنين شخصي مي تواند دوست خوب و مفيدي باشد كه نيازهاي روحي و رواني وي را برطرف سازد و با تاثير خوب خود خوشبختي را به وي هديه كند.

اما كساني كه از ايمان برخوردار نيستند در حقيقت دشمن جان آدمي هستند ؛ زيرا اين اشخاص با رفتارهاي ضد هنجاري و ضد اخلاقي خود افزون بر اين كه قوانين و مقررات اجتماعي را زير پا مي گذارند بلكه زمينه زدودن آرامش را در بلند مدت از شخص فراهم مي آورند؛ زيرا عامل و مولفه اصلي دوستي و دوست يابي رسيدن به آرامش است كه دوستان ناباب با رفتارهاي ضد هنجاري خود آن را از انسان سلب مي كنند.

قرآن توضيح مي دهد كه دوستي با شيطان اين گونه است. به اين معنا كه شيطان دوستان خود را مي ترساند و مي هراساند و آرامش را از ايشان سلب مي كند.( آل عمران آيه175)

بهترين دوستان آدمي كساني هستند كه وي را به كارهاي پسنديده و نيكو دعوت كند و با كارها و كنش ها و واكنش هاي درست و اخلاقي و هنجاري زمينه كارهاي خوب را در آدمي تقويت نمايد. از اين روست كه دوستان خوب را پيامبران ( نساء آيه 69) ، صالحان و درستكاران و راستگويان و اهل صداقت ( همان ) بر مي شمارد.

دوست خوب كسي است كه به دوست خويش احسان و نيكي مي كند (نساء آيه 36) و او را از ذلت و خواري و گمراهي و هلاكت دور مي سازد نه آن كه گرفتار چنين اموري كند.(فرقان آيات 28 تا 29 و صافات آيات 51 تا 56)

به هر حال دوست يابي و دوست خواهي مساله اي است فطري و طبيعي كه انسان ها بدان گرايش دارند و قرآن با توجه به اين گرايش ذاتي است كه مي كوشد تا آن را به سو و سمتي هدايت و مديريت كند كه براي شخص مفيد و براي تكامل و رهايي و نجات وي كارآمد و سازنده باشد.

باز داشتن افراد از دوستي نه شدني است و نه كاري درست و مفيد مي باشد. بنابراين مي بايست در انتخاب دوست خوب و سالم كوشيد و اشخاص خوب را به فرزندان خويش معرفي كرد تا بتوانند در يك محيط سالم و روابط سالم نيازهاي عاطفي و روحي خود را برآورده سازند .

*** خليل منصوري
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن