تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بسيار راستگو و بسيار نيكوكار است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799125782




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده:‌ ابوالقاسم مقيمى حاجى حقوق حيوانات در فقه اسلامى (قسمت اول)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:‌ ابوالقاسم مقيمى حاجى حقوق حيوانات در فقه اسلامى (قسمت اول)
خبرگزاري فارس: در اين مقاله احكام و قوانينى كه در ابواب مختلف فقه اسلامى، پيرامون حفظ و نگهدارى و بهره بردارى و ممنوعيت آزار و اذيت حيوانات وجود دارد، ذكر گرديده است.


چكيده

امروزه حقوق حيوانات و حفظ گونه هاى مختلف آنها، از جمله مسائلى است كه در سراسر جهان از جانب دولت‌ها و سازمان‌ها و عموم كسانى كه به مسائل زيست محيط ى و حمايت از حيوانات علاقمند مى‌باشند، مورد توجه قرار گرفته است.
در معارف اسلامى نيز در كنار مسائلى مربوط به انسانها و حقوق آنها، مسائل محيط زيست و از جمله حيوانات، حائز اهميت مى‌باشد. در اين مقاله احكام و قوانينى كه در ابواب مختلف فقه اسلامى، پيرامون حفظ و نگهدارى و بهره بردارى و ممنوعيت آزار واذيت حيوانات وجود دارد، ذكر گرديده است. آن‌چه در فقه اسلامى موجود مى باشد،مجموعه قوانينى جامع و كامل است كه مى تواند راه‌گشاى تدوين قانون جامع «حقوق حيوانات » در عصر حاضر گردد.

مقدمه

بشر در آغاز عصر علم و تكنولوژى و صنعتى شدن جهان، سرمست از پيشرفت وتوسعه صنعتى، تنها بر توليد هرچه بيشتر و بهره بردارى كامل از محيط پيرامون خود- چون معادن و جنگل ها و درياها- مى انديشيد و بى رحمانه طبيعت اطراف خويش را مورد هجوم قرار داد تا اينكه روزى خود را در گردابى مهلك ازنابسامانى هاى زيستى ديد و جهان طبيعت را در حال نابودى مشاهده نمود.
در قرن گذشته بحران محيط زيست و نابودى گونه هاى مختلف حيوانات، توجه صاحب نظران را جلب كرد و سرانجام براى حفظ و حراست از آن، قوانينى -هرچند ناقص - وضع كردند.
براى نخستين بار در جهان غرب پس از رنسانس، همراه با صنعتى شدن جهان، درسال 1822 ميلادى قانونى براى حمايت از حيوانات در پارلمان انگلستان به تصويب رسيد. اين قانون در سال 1911 تكميل گرديد و بعدها در كشورهايى مانند آلمان،آمريكا، اسپانيا، بلژيك، دانمارك و برخى ديگر از كشورها قوانينى نظير آن تدوين وتصويب شد و به مرور تبصره هايى بر آن افزودند.
اين قانون در بردارنده چند بند، پيرامون باركشى و ايجاد درگيرى ميان حيوانات، كشتن آنها با مواد سمى، بريدن دم اسب، شكار گوزن در شب، مبارزه با بيمارى حيوانات وبيهوشى قبل از ذبح مى باشد.((210)) از اشكالات مهم قوانين فوق، جامع نبودن و جزئى و موردى بودن آن است. علاوه برآن كه اين قوانين در قرون اخير وضع گرديد هرچند به مرور زمان و در دهه هاى اخيربه تكميل آن پرداختند و در برخى موارد راه افراط را پيش گرفتند.
اما در فقه اسلامى، قوانينى كلى و جامع درباره حفظ، نگهدارى، استفاده و بهره بردارى از حيوانات ومنع آزار و اذيت آنها، وضع شده است. همچنين براى مسائل زيست محيط ى و رعايت شئون و حقوق حيوانات جايگاه مناسبى لحاظ گرديده است و با ديدگاهى منطبق بر عدالت و انصاف با آن برخورد شده است. در سرتاسر فقه،مسايل و فروع فراوانى به چشم مى خورد كه اسلام، اجراى آن را بر عهده حكومت قرار داده است و بالاتر از آن، شخص را در مقابل خالق متعال مسؤل مى داند.

قبل از ورود در بحث ذكر نكاتى لازم است:

1. قوانين حمايتى اسلام از حيوانات، حكم شرعى و الزامى است و همانگونه كه درمتون روايات((211))به آن تصريح شده است، مى توان از آن به حقوق نيز تعبير كرد.از آنجا كه حيوانات از احترام و درك و شعور برخوردارند اين حقوق براى آنها وضع گرديد كه در پايان بخش نخست به همراه طرح ادراكات و شعور حيوانات با ذكرشواهد بيشترى با زواياى اين بحث آشنا مى شويم.

البته حقوق حيوان با ويژگى هاى حق در انسانها متفاوت است، زيرا در تعريف حق درانسانها گفته مى شود: آنچه قابل اسقاط است و اگر قابل اسقاط نباشد به آن حكم مى گويند.

روشن است كه درباره حيوان قابل اسقاط بودن معنا ندارد، اما بايد گفت همين قابل اسقاط نبودن حكم، وضعيت آن را دشوارتر مى كند، زيرا تنها راه خروج ازعهده آن، انجامش مى باشد و اگر در انسانها بتوان با جلب رضايت صاحب حق، ازانجامش سر باز زد و از زير تكليف آن شانه خالى كرد، اما در حيوانات به علت قابل اسقاط نبودن، انسان موظف است به آن عمل مبادرت ورزد. علاوه بر آنكه حق وحكم در ماهيت وحقيقت تفاوتى نداشته و هر دو از امور اعتبارى مى باشند كه قوام آن به جعل شارع است و همه آنها حكم شرعى به حساب مى آيد و هر چند از حيث آثار- قابل اسقاط بودن يا نبودن - مختلف هستند، اما اين مساله تفاوت ماهوى راميان آن دو اثبات نمى كند.((212)) 2. در اين مقاله متون فقهى شيعه پيرامون حقوق حيوانات مطرح مى شود تا توجه انديشمندان و ارباب دانش را به عمق و غناى فقه اسلامى جلب كنيم و در هر قانونى سعى شده از چند كتاب جامع و معتبر شيعه استفاده شود تا مطالب مطرح شده ازارزش حقوقى برخوردار باشد و در حد امكان از كتاب هايى استفاده شده كه داراى سابقه زمانى بيشترى هستند تا شاهدى بر قدمت اين قوانين در فقه شيعه باشد. همانندكتاب شيخ طوسى(ره)، ابن حمزه(ره)، محقق حلى(ره)، علامه حلى(ره) و ديگران هرچند با توجه به مدارك فقه شيعه كه از آيات قرآن و روايات استفاده مى شود پيشينه اين قوانين به زمان پيامبر اكرم(ص) و احاديث نبوى و يا روايات ساير امامان معصوم(ع)مى رسد و قدمتى در حدود چهارده قرن دارد و همين امر، آن را از قوانين جارى دركشورهاى غربى متمايز مى سازد.

3. در هريك از مواردى كه به عنوان حقوق حيوان ذكر مى شود براى تكميل بحث به همراه درج متون فقهى، احاديث مربوط به آن را، به ويژه آن دسته از روايات را كه مورد استفاده فقها قرار گرفته است نيز ذكر مى كنيم تا با مستندات و مدارك اين حقوق و فتاواى فقها بيشتر آشنا شويم. اما روايات مربوط به استحباب نگه داشتن حيوانات،ذكرهايى كه هركدام مى گويند و مطالبى از اين قبيل را در اين مجموعه ذكر نمى كنيم واين احاديث گرانبها مجال ديگرى مى طلبد.

4. هر چند در اين باره مقالاتى به نگارش در آمده، اما اين نوشتار نسبت به گسترش مسائل و جامعيت مواردى كه مربوط به حقوق حيوان در سراسر فقه مى باشد نو و تازه است و شايد براى برخى كه آشنايى محدودى با فقه شيعه دارند وجود اين قوانين، آن هم با تعابيرى الزام آور بعيد به نظر برسد. لذا سعى شده در پاره اى از موارد، ترجمه متون فقها بدون تصرف در متن مقاله ذكر شود و عبارات عربى نيز در برخى موارد درمتن و يا پاورقى درج گردد كه تا به خوبى روشن گردد تعابير و قوانين ذكر شده، نص كلام فقها مى باشد.

5. از آنجا كه به اعتراف مسئولان مربوطه، تا كنون هيچ قانون جامعى براى حمايت ازحيوانات در نظام حقوقى كشور وجود ندارد،((213)) اين تحقيق مى تواند ارائه دهنده پيشنهاد اوليه قانون جامع حمايت از حيوانات در اسلام بوده و براى طرح در مجامع قانونى مفيد باشد.

اين نوشتار مشتمل بر چهار بخش مى باشد:

بخش نخست: زير بناى حقوق حيوان.

بخش دوم: حقوق حيوان در حفظ و نگهدارى.

بخش سوم: حقوق حيوان در بهره بردارى و استفاده بهينه.

بخش چهارم: حقوق حيوان درجنايات وصدمات وارد بر آنها.

بخش نخست: زير بناى حقوق حيوان در فقه اسلامى قوانين بسيارى پيرامون حمايت از حيوانات به چشم مى خورد كه بايد به زير بناى آن توجه كرد و ديد از كجا سرچشمه مى گيرد.

بر اساس معارف دينى و به صراحت قرآن كريم، تمام جهان هستى داراى درك وشعور بوده و با خالق جهان در ارتباط هستند هرچند براى ما انسانها درك آن از طرق عادى مقدور نيست و رابطه ما با آنها گسسته است.((214)) در اين ديدگاه، زمين،آسمان و هرآنچه در اين دو است از ستارگان، درختان، سنگ ها و... ذكر و تسبيح الهى را گفته و از شعورى فراخور خلقت خود برخوردارند.((215)) در اين ميان حيوانات نيز هرچند قوه ناطقه و عاقله انسانى را ندارند از درك و شعور بهره مند بوده و از احساسات و عواطف برخوردار هستند. به همين علت فقه اسلامى براى حيوانات حرمتى قائل شده كه به دنبال خود، حقوقى براى حيوان و تكاليفى را برعهده صاحبان آنها در پى دارد.

شيخ طوسى(ره)در مقام تعليل براى وجوب نفقه حيوانات تصريح مى كند:

لان لها حرمة،((216)) زيرا حيوان از احترام و حرمت برخورداراست.

همچنين علامه حلى(ره) در كتاب اجاره مى گويد:

لان للحيوان حرمة في نفسه،((217)) زيرا حيوان به خودى خود و ذاتا از حرمت و احترام برخوردار است.

در معارف اسلامى به موارد متعددى از درك و فهم حيوانات اشاره شده است.

يعقوب بن سالم به واسطه شخصى از ابى عبداللّه(ع) نقل مى كند كه فرمود:

مهما ابهم على البهائم من شيء فلا يبهم عليها اربعة خصال:

معرفة ان لها خالقا و معرفة طلب الرزق و معرفة الذكر من الانثى و مخافة الموت،((218)) [ زمانى كه خداوند حيوانات را آفريد]، درك و شعور انسانى را به آنها عطا ننمودولى چهار خصلت را به آنها عنايت كرد:

شناخت به اين كه براى آنها خالقى است،آگاهى نسبت به اينكه دنبال رزق و روزى برود، شناخت نر از ماده و ترس ازمرگ.

قريب به همين مضمون در روايت على بن رئاب از ابى حمزه از امام سجاد(ع)((219)) نقل شده است.

در ذيل، شرح آنها به همراه شواهدى از آيات قرآن كريم و ديگر روايات را بيان مى كنيم:

1. درك خالق و رازق به تصريح قرآن و احاديث اهل بيت(ع)، حيوانات، خالق و پروردگار جهان را شناخته و مى دانند كه همه امور عالم به دست اوست و خداوند است كه جهان هستى را اداره مى كند ورزق و روزى همه موجودات به لطف و عنايت الهى است.

اولين خصلتى كه در روايت يعقوب بن سالم ذكر شده، شناخت خالق است. همچنين على بن رئاب از امام سجاد(ع) نقل مى كند:

معرفتها بالرب تبارك و تعالى((220))، از اولين خصلت هايى كه به حيوان عطا شد شناخت او نسبت به پروردگارش است.

در تاييد همين نكته در احاديث ديگرى پيرامون شناخت خالق و رازق و و حاكم براراده كل جهان، آمده است كه امام صادق(ع) به نقل از ابوذر فرمود:

از پيامبر(ص) شنيدم كه مى فرمود: همه حيوانات در هر صبحگاهى از خداوندمى خواهند:

اللهم ارزقني مليك صدق يشبعني و يسقيني و لا يكلفني ما لا اطيق،((221)) بارالها به من مالك خوب و درستى عطا فرما كه مرا سير و سيراب نمايد و بيش ازتوان از من كار نكشد.

علاوه بر شناخت خالق متعال، همه حيوانات خداوند را به عنوان تنها كسى كه مستحق عبادت است مى شناسند و به پرستش و مناجات با او مى پردازند. در آيات متعددى ازقرآن بر اين مطلب تصريح شده است كه به برخى اشاره مى كنيم:

خداوند در سوره نور مى فرمايد:

الم تر ان اللّه يسبح له من في السموات والارض والطير صافات كل قد علم صلاته وتسبيحه واللّه عليم بما يفعلون،((222)) آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مى كنند، همچنين پرندگان هنگامى كه بر فراز آسمان بال گسترده اند؟! هريك از آنها نماز و تسبيح خود رامى داند و خداوند به آنچه انجام مى دهند داناست.

قريب به همين مضمون در آيه 18 سوره حج و آيه 49 سوره نحل نيز ذكر شده است كه حيوانات در برابر خداوند به خضوع برخاسته و بر آستان او سجده مى كنند. در آيه 23-26 سوره نمل گزارش هد هد از سرزمين سبا و انحراف آنها در پرستش خورشيد و ترك خدا پرستى ذكر شده است.((223)) مجموعه اين آيات به خوبى بر اين نوع از ادراك حيوانات دلالت دارد. اين امر درروايات نيز ذكر شده است و اضافه شده كه هريك از آن ها تسبيح ويژه اى دارد. درپاره اى از روايات، همين حمد و تسبيح الهى را از علل نهى رسول اللّه(ص) از زدن وداغ نهادن بر حيوانات ذكر كرده است كه در فصل چهارم به تفصيل آنها را بيان مى كنيم هر چند برخى از مفسرين، تسبيح حيوانات را به تسبيح تكوينى آنها تفسير كرده اند، به اين معنا كه خلقت آنها نشانه اى از تنزيه و تقديس الهى است كه در غايت كمال بوده ومانند مخلوقات خود، داراى نقص نمى باشد.((224)) اما عده اى ديگر از مفسرين،تسبيح حيوانات را تسبيح زبانى دانسته و به تبع قول به نطق حيوانات، تسبيح به زبان رابراى آنها ممكن مى دانند.((225)) 2. درك نيكى و بدى و مسائل غير مادى حيوانات به خوبى، از نوع رفتارى كه با آنها مى شود آگاهند و محبت و احترام و يا بدى و بدرفتارى را درك مى كنند. مطالبى كه در ذيل مورد اول از ادراكات حيوان ذكركرديم بر اين نكته دلالت دارد. لذا از خداوند درخواست مى كند كه صاحبى درست رفتار، به او عطا كند و به قدر توان، از او كار بكشد و در رسيدگى به او كوتاهى نكند.

از جمله موارد ديگرى كه دلالت بر درك مسائل غير مادى مى كند، يكى از خصلت هايى است كه در روايت على بن رئاب از ابى حمزه از امام سجاد(ع) نقل كرده اند كه ايشان فرمود:

معرفتها بالموت،((226)) از جمله ادراكات حيوان آگاهى بر مرگ است.

آنها مى دانند كه روزى زندگى در دنيا تمام شده و مرگ فرا مى رسد، هرچند ازچگونگى مردن و آن چه پس از مرگ اتفاق مى افتد آگاهى ندارند، همانگونه كه درروايتى از امام صادق(ع) آمده است:

لو عرفت البهائم من الموت ما تعرفون ما اكلتم منها سمينا قط،((227)) «اگر آگاهى حيوان از مرگ همانند آگاهى شما انسانها مى بود هيچ يك از آنها هرگزچاق و فربه نمى شدند».

شيخ صدوق در ذيل اين روايت، در صدد رفع تعارض ظاهرى ميان اين روايت وروايت اول از على بن رئاب بر آمده و مى گويد:

مراد اين است كه آگاهى آنها به قدر آگاهى شما نيست.

علاوه بر اطلاع از مرگ، حيوانات چيزهايى مى بينند كه انسانها قادر بر ديدن آنها نيستندو همين((228)) امر در برخى روايات به عنوان علت راه نرفتن حيوانات و سرباز زدن از آن ذكر شده است. لذا از زدن آنها نهى فرمودند كه در فصل هاى آينده به تفصيل ذكر مى شود.

حيوانات علاوه بر آنكه رفتار خوب و بد را نسبت به خود تشخيص داده و داراى روح و احساس هستند، نسبت به رفتارى كه با ساير حيوانات نيز مى شود، حساس بوده و ازرفتار بد و يا كشتن آنها رنج مى كشند. در همين راستا در متون روايى و فقهى ما ذكرشده است كه ذبح حيوان در مقابل حيوان ديگرى كه اين صحنه را مى بيند مكروه است.((229)) حتى برخى((230)) به سبب اذيت شدن حيوان ناظر و عذاب كشيدن او از ديدن صحنه ذبح هم نوع خود، قول به تحريم را بعيد نمى دانند كه به تفصيل در بخش چهارم به ذكر آنها مى پردازيم.

3. درك جنسيت از ديگر خصلت هايى كه پروردگار حكيم به حيوان عطا كرد، درك جنسيت وتشخيص نر از ماده است. در روايت على بن رئاب از ابى حمزه از امام سجاد(ع) ذكرشده است:

معرفتها بالانثى من الذكر،((231)) حيوان، ماده را از نر تشخيص مى دهد.

4. درك معيشت حيوانات برخوردار از قوه اى هستند كه آنها را در يافتن غذايى كه نيازمند به آن مى باشند، كمك مى كند و آنها بر اساس اين درك كه در نهاد آنها به وديعت نهاده شده،به دنبال غذاى مناسب با خلقت خود مى روند. در روايت يعقوب بن سالم تصريح شده كه از جمله خصلت هايى كه خداوند به حيوان عطا نموده همين امر است:معرفتها في طلب الرزق،((232)) حيوان مى داند كه چگونه روزى خود را بيابد.
در حديث على بن رئاب از امام سجاد(ع) آمده است: معرفتها بالمرعى عن الخصب،((233)) حيوان چراگاه را در ميان سبزه زار تشخيص داده و مى داند كجا بايد به چرا رفته وخود را سير نمايد.
علاوه بر آن چه ذكر شد، روايات و مطالب بسيارى وجود دارد كه از آگاهى حيوان ازمحيط اطراف و شعور و درك او حكايت مى كند و برخوردارى حيوانات از اين مجموعه ادراكات، اثبات مى كند كه حيوان موجود محترمى است و اين اصل به عنوان يك قاعده كلى در همه مسائل، جارى و سارى مى باشد و ديگر نمى توان به حيوان نگاه مالى داشت و تنها در صورت ضرر و خسران مالى براى او حرمتى قائل شد.
مطالبى كه در كتب منطقى و فلسفى و تفسيرى در باره مراتب علم و اراده و رستاخيزحيوانات ذكر شده است مى تواند مؤيد اين معنا باشد((234)) و وضعيت آنها را ازاشياء بى جان متمايز كرده و زير بناى حقوق حيوان به حساب آيد.

بخش دوم: حقوق حيوان در حفظ و نگهدارى در اسلام پيرامون حفظ و حراست از حيوانات احكام جامعى در رسيدگى غذايى به آنها و تهيه محل مناسب براى نگهدارى و رعايت اصول بهداشتى ذكر شده كه در ذيل به آنها مى پردازيم:
برخى از احكام و قوانين، از وظايف مالك حيوان و صاحب آن بوده و برخى ديگر، ازوظايف عموم مردم مى باشد و حتى به صراحت متون متعدد فقهى، مدعى العموم وحاكم شرع وظيفه رسيدگى و اقامه دعوى در جهت بهبود وضع حيوان را دارد. در ذيل به حقوق حيوان در امر تغذيه، محل زندگى، و بهداشت حيوان مى پردازيم:

اول: حقوق حيوان در تغذيه:

در متون فقهى شيعه پيرامون رسيدگى غذايى به حيوان نكات جالب و بديعى به چشم مى خورد:

الف: حقوق حيوان بر مالك:

1. وجوب رسيدگى به حيوان در آب و غذا در حقوق اسلامى رسيدگى به حيوان، بر مالك آن واجب بوده و مالك بايد به قدر نيازحيوان، آب و غذا در اختيار او قراردهد.((235)) همين امر موجب اثبات يك قانون كلى و جامع شده كه در همه موارد صادق است و ديگر نيازى به تعيين تك تك مواردپيرامون هر حيوان نمى باشد، بلكه بسته به نوع حيوان و سن آن و بر اساس فصل هاى سال تغيير مى يابد.

شيخ طوسى در اين باره مى گويد: اذا ملك بهيمة فعليه نفقتها، سواء كانت مما يؤكل لحمها او لا يؤكل لحمها، و الطير وغير الطير سواء، لان لها حرمة،((236)) «زمانى كه انسان مالك حيوانى باشد نفقه حيوان بر او واجب است، خواه حيوان حلال گوشت باشد يا غير آن و خواه پرنده باشد و يا غير آن، زيرا حيوان براى خود داراى حرمت و احترام است ».
علامه حلى نيز((237)) بر همين مطلب تصريح دارد.

شهيد ثانى(ره) در اين باره اضافه مى كند: رسيدگى غذايى به حيوانى كه مشرف به مرگ است نيز واجب مى باشد و اگر در اين وظيفه كوتاهى كند گناهكار است.((238)) قريب همين مطالب را فقهاى ديگرى همچون محقق حلى در شرايع((239)) و ابن سعيد حلى و فخرالمحققين و ديگران، چون صاحب جواهر ذكر مى كند و فاضل هندى در اين مساله ادعاى عدم وجدان خلاف كرده است((240)).
مستند فتاواى فوق مى تواند رواياتى باشد كه در آنها به رسيدگى غذايى به حيوان توصيه شده است همانند رواياتى كه حقوق حيوان را بر صاحب آن مى شماردو((241)) در بيان علت آن مى گويد: حبست ما ليس له لسان و لا يقدر على الكلام اذا جاع او عطش فاطعميه و اسقيه والاخل ي سبيله ياكل من حشايش الارض،((242)) حيوانى كه در دست خود محبوس نمودى اگر تشنه و گرسنه شود، زبان نداشته و قادربر سخن گفتن نيست، لذا او را آب و غذا بده و در غير اين صورت او را رها كن تا ازگياهان صحرا بچرد.

2. تهيه غذا و علوفه براى حيوان وجوب رسيدگى به حيوان، تنها محدود به وجود غذا و علوفه نيست. بلكه بر مالك آن واجب است آنها را براى حيوان تهيه نمايد و در صورتى كه نزد او موجود نباشد، اقدام به خريدارى علوفه كند.

علامه حلى در اين باره تصريح مى كند: تهيه غذاى زنبور عسل و كرم ابريشم بر صاحب حيوان واجب است و اگر در نزد اوغذاى مملوك يا حيوانش يافت نشود و ديگرى داشته باشد واجب است از اوبخرد.((243)) شهيد ثانى(ره) نيز مى گويد:
كرم ابريشم با برگ توت زندگى مى كند. لذا بر مالك آن واجب است كه به قدر نياز،برگ تهيه كرده و آن را از تلف حفظ نمايد و اگر برگ توت ناياب شد، حاكم، مال او رافروخته و براى كرم ابريشم به قدر نياز برگ تهيه مى كند.((244)) فاضل هندى نيز بر همين مطلب تصريح كرده و در بيان علت آن به احترام موجودداراى روح اشاره مى كند.((245)) لازم به ذكر است در صورت امتناع مالك، همان تخييرى كه در مسئله پيشين گفتيم اينجا مى آيد،((246)) يعنى حاكم شرع موظف است مالك را مجبور به انفاق و يافروش حيوان كند.

3. نجات جان حيوان با غصب علوفه در حقوق اسلامى حق مالكيت و سلطنت هر فرد بر اموالش محترم است و كسى حق ندارد بدون اجازه مالك، در اموال او تصرف كند و اگر چنين كارى نمايد تحت عنوان غصب رفته و حرام مى باشد وشخص غاصب مستوجب عذاب الهى است وضامن مال مغصوب مى باشد.
اما رسيدگى به حيوان و نجات جان او تا بدان جا در اسلام مورد اهتمام است كه غصب وتصرف در اموال ديگران براى نجات جان حيوان تجويز شده است و نكته جالب درآن، مقايسه نجات جان حيوان با نجات جان انسان است، يعنى همان طور كه تصرف در اموال ديگران بدون اجازه مالك، براى نجات جان انسان جايز است، درباره حيوان نيز همين امر صادق است. البته اين حكم منحصر به مواردى است كه راه ديگرى براى تهيه علوفه براى حيوان وجود نداشته باشد.

در اين باره علامه حلى(ره) آورده است: ان امتنع الغير من البيع كان له قهرة و اخذ منه غصبا اذا لم يجد غيره كما يجبر على الطعام لنفسه.((247)) اگر مالك حيوان، آذوقه نداشته باشد و تنها نزد شخصى يافت شود كه از فروش آن امتناع مى ورزد، مالك مى تواند او را اجبار نموده و با غصب، آذوقه حيوان را همانندتهيه غذا براى حفظ جان خود تهيه كند».

شهيد ثانى(ره) ((248)) نيز به همين مسئله اشاره كرده و به حكم ضمان مقدارعلوفه اى كه مى گيرد تصريح مى نمايد.

فاضل هندى(ره) در بيان علت اين حكم مى گويد: براى اينكه انسان و حيوان در احترام روح ولزوم نفى ضرر مشتركند.
و در ادامه مى افزايد: در صورت امكان، احتياط در آن است كه به حاكم رجوع كرده و خودش اقدام ننمايد.

4. تقدم جان حيوان بر وضو ((249))اهميت نماز در اسلام بر كسى پوشيده نيست و لازم است انسان، خود را براى نماز ازهر جهت آماده كند و آن را با شرايط واجبش كه از جمله آن، طهارت و وضو داشتن است به جاى آورد. لذا حتى اگر هنوز وقت نماز نرسيده است، اما مى داند كه هنگام دخول وقت، ديگر آبى براى وضو گرفتن پيدا نمى شود واجب است آبى را كه دراختيار دارد براى وضو نگه دارد وآن را به مصرف ديگرى نرساند.
اما حفظ و نگهدارى حيوان تا بدان جا تاكيد شده كه اگر شخصى مقدارى آب دراختيار دارد و حيوان يا حيوانات او تشنه هستند، بايد آب را به آنها بدهد، چند براى وضو آبى باقى نماند و مجبور به تيمم شود.

شهيد ثانى در اين باره مى گويد: شرط التيمم خوف العطش حاصل او متوقع في زمان لا يحصل فيه الماء عادة او بقرائن الاحوال لنفس محترمة ولو حيوانا،((250)) از شرايط جواز تيمم، ترس از عطشى است كه براى نفس محترمه اى - گرچه حيوان باشد - به وجود آمده و يا انتظار مى رود به طور معمول و يا بر اساس قراين وشواهدى، به وجود آيد و در آنجا آبى يافت نشود.
علامه حلى((251)) و فقهاى ديگر نيز به اين مسئله تصريح نموده اند و براى حفظ جان حيوان، حكم به جواز داده اند. البته برخى از فقها مانند مح((252))قق حلى وصاحب((253)) مدارك و محدث بحرانى((254)) در وجه جواز تيمم اشكال نموده و آن را از باب «حفظ نفس محترمه » ندانسته، بلكه از باب حفظ مال به حساب آورده اند و جواز تيمم را مبتنى بر نياز به حيوان و دفع ضرر مالى كرده اند. اما صاحب جواهر به آن اشكال كرده و آن را مخالف اطلاق عبارات فقها مى داند و در تعريض به اين نظر مى گويد:
عده اى از علماء در بيان جواز تيمم، تنها به خوف عطش حيوانى كه داراى حرمت است، اشاره كرده و آن را مطلق ذكر كرده اند و جواز را به فرض لزوم ضرر از تلف حيوان مقيد ننمودند.((255)) لذا ايشان در وجه اين حكم، احترام حيوان را از باب مال محترم نمى داند، بلكه آن رااز باب حرمت حيوان ذى الروح مى داند و در بيان علت آن آورده است:
قد يقال انها نفوس محترمة و ذوات اكباد حارة مع حرمة ايذائها بمثل ذلك، بل هى واجبة النفقة عليه التي منها السقي، بل فى غير واحد من الاخبار المعتبرة: «ان للدابة على صاحبها حقوقا منها ان يبدء بعلفها اذا نزل » فتحترم لذلك لا من جهة المالية،((256)) چه بسا گفته مى شود حيوانات داراى نفس محترمه اى مى باشند و صاحب جگرهاى تشنه هستند كه بايد سيرابشان كرد. همچنين اذيت كردنشان به وسيله تشنه نگه داشتن آنها حرام است. بلكه نفقه حيوان بر مالك واجب است كه يكى از آنها سيراب كردنشان است. در احاديث متعدد و معتبرى نيز آمده است: «حيوان بر صاحبش حقوقى دارد كه از جمله آنها رسيدگى به آب و غذاى حيوان قبل از خودش است ». به سبب دلايل مذكور، حيوان داراى احترام است و اگر امر بين وضو و رفع تشنگى حيوان دائر شود، بايد آب را به حيوان داد و تيمم نمود، نه اينكه حكم به تيمم ازجهت حفظ مال باشد.

صاحب جواهر بعد از ذكر چند حديث ادامه مى دهند: همچنين روايات ديگرى نيز مى گويند به سبب احترامى كه حيوان دارد، بايد با آن باكمال رافت و مهربانى رفتار كرد. البته بله در صورتى كه ذبح آن ضررى نداشته باشد وبتوان از گوشت و پوست آن استفاده كرد. مى توان قائل به وجوب ذبح شد [تا حيوان از تشنگى عذاب نكشد و زجر كش نشود و آب را در وضو مصرف كرد.]((257)) عده اى از فقها، چون شهيد ثانى و فاضل هندى((258)) تصريح مى كنند كه در تقدم حيوان بر وضو فرقى بين تشنگى حيوان خودش و حيوان ديگرى نيست هرچند علامه حلى(ره) در آن اشكال كرده اند.((259)) در همين راستا شهيد ثانى(ره) آورده اند: همانطور كه بذل مال براى زنده ماندن انسان واجب مى باشد، براى بقاى حيوانى كه داراى احترام است نيز واجب است، گرچه ملك ديگران باشد. اما بذل مال براى كافرو سگ هار واجب نيست.

ايشان در ادامه اين مسئله را مطرح مى كنند كه اگر ميان دو حيوان، مثل سگ و گوسفندتعارض پيش بيايد و آب و غذا براى رفع تشنگى هر دو كافى نباشد كدام مقدم است كه شهيد ثانى گوسفند را مقدم داشته است،((260)) ولى صاحب جواهر به موجب امكان ذبح گوسفند وبهره بردارى از گوشت آن در تقدم گوسفند اشكال مى((261))كند. در تاييد اين نظريه كه جواز تيمم از باب حفظ نفس محترمه است، مى توان به مجموعه روايات و فتاواى فقها استدلال كرد كه رسيدگى غذايى به حيوان، واجب و يامستحب است كه بخشى از آنها ذكر گرديده و بخشى ديگر در صفحات آينده ذكرمى شود. مجموعه اين مطالب مقيد به ضرر مالى نيست، بلكه به موجب حرمت حيوان، اين وظايف بر عهده مالك وغير او قرار داده شده است.

ب: حقوق حيوان برعموم مردم برخى وظايف، مربوط به حكومت و مدعى العموم است و برخى ديگر از وظايف براى عموم مردم مى باشد 1. وظيفه حاكم شرع واجبار مالك در رسيدگى به حيوان در نظام سياسى اسلام حكومت از جايگاه ويژه اى برخوردار است و اسلام براى اجراى درست و فراگير احكام، وظايفى را بر عهده دولت اسلامى قرار داده است وحكومت با نظارت مراجع ذى صلاح به اعمال آنها مبادرت مى كند. پاره اى از اين وظايف برعهده حاكم شرع مى باشد كه بايد بر وضعيت زندگى حيوان نظارت كند تا به قدر نياز او آب و علوفه و ساير مواردى كه مورد نياز او است در اختيار حيوان قرارگيرد.
اهميت اين نكته از اين جا روشن مى شود كه امروزه بر اساس قوانين، بخشى از دولت مانند سازمان محيط زيست و در مواردى وزارت بهداشت و اداره دامپرورى بروضعيت حيوانات در مناطق مختلف و شكار آنها در جنگل ها، وضعيت دام در دام دارى ها و مرغ دارى ها و... نظارت مى كنند و بر اساس ضوابط مشخص با تخلفات برخورد كرده و متصديان امر را مجبور مى كنند تا شرايط مساعد را از نظر غذايى ومكانى و بهداشتى براى حيوانات به وجود آورند. با فتاواى فقها كه در اين باره ذكرمى شود مستند اين قوانين ومشروعيت آنها به خوبى روشن مى شود. لذا نمى توان اين قوانين را صرفا حكم حكومتى و بر اساس مصالح روز دانست، بلكه از احكام اوليه اسلامى است.

در اين باره شيخ طوسى((262)) و علامه در قواعد الاحكام ذكر مى كند: لو امتنع من الانفاق فان كانت مما يقع عليه الذكاة اجبر على علفها او بيعها او تذكيتها فان لم يفعل باع الحاكم عليه عقاره فيه. فان لم يكن له ملك او كان بيع الدابة انفع بيعت عليه و لو لم يقع عليه الذكاة اجبر على الانفاق او البيع و هل يجبر على الانفاق في غير الماكولة اللحم مما يقع عليه الذكاة للجلد او عليه الانفاق او على تذكية؟ الاقرب: الثاني((263))، اگر صاحب حيوان از انفاق بر آن امتناع ورزد، حيوان حلال گوشت بوده و قابل تذكيه باشد، حاكم او را بر يكى از اين سه كار اجبار مى كند: 1. انفاق و رسيدگى به حيوان،2. فروش آن به ديگرى، 3. ذبح و تذكيه آن تا از گوشت آن استفاده شود. و اگر از انجام اين موارد سر باز زد، حاكم زمين و يا شى ء ديگر او را فروخته و براى حيوانش هزينه مى كند و اگر ملكى نداشت كه قابل فروش باشد و يا فروش حيوان بهترباشد، آن را به فروش مى رساند. و اگر حيوانى است كه حلال گوشت نبوده و قابل تذكيه هم نيست، مجبور به انفاق يافروش مى شود.
اما در حيوانى كه حلال گوشت نبوده اما قابل ذبح شرعى و تذكيه مى باشد و مثلامى توان از پوست آن استفاده كرد، دو نظر مطرح است كه تنها اجبار بر انفاق مى شودو يا او را مخير بين انفاق و تذكيه مى كنند كه نظر دوم نزديكتر به واقع است.

محقق نجفى(ره) در اين فرض مى گويد: اگر فروش بهتر باشد، آن را به فروش مى گذارد... و يا با فروش بعضى از حيوانات درهر روز پول غذاى بقيه را تهيه مى كند و اگر اجاره حيوان ممكن باشد و براى مالك هم بهتر باشد، آن را اجاره داده و پولش را براى حيوان مصرف مى كند.((264)) در مواردى كه تخيير بين سه مورد وجود داشت، در صورت امكان، هر سه واجب است و گرنه تنها، فرد ممكن واجب مى باشد.

2. وجوب كفايى رسيدگى به حيوان

در متون فقهى تصريح شده است كه رسيدگى به حيوان و نجات او از هلاكت، ازواجبات كفايى است كه بر عموم مردم لازم است در صورت امكان اقدام كنند.((265)) بر اين اساس در بحث وصيت، اگر دو نفر با هم وصى ميت شده باشندبايد تصرفات اين دو در اموال ميت به صورت مشترك انجام پذيرد و هر يك از آن دوحق تصرف به صورت انفرادى را نداشته و اگر تصرف نمايند نافذ نمى باشد. از اين مساله مواردى كه اقدام به آنها ضرورى و واجب كفايى است استثنا شده است كه ازجمله آنها خريد غذا براى حيوانات برجاى مانده از ميت است كه در اين صورت اقدام انفرادى هر يك از دو وصى جايز، بلكه واجب است.((266)) البته برخى از فقهاتصرف هر يك از دو وصى را منوط به اطلاع و اذن حاكم ((267))نمودند.
در مساله ملكيت بئر(چاه) وسلطنت بر آب آن، از شيخ طوسى نقل شده كه ايشان برمالك چاه واجب دانسته اند كه زايد از نياز خويش و مزرعه و حيواناتش را بدون گرفتن مبلغى در اختيار ديگران قرار دهد تا به مصرف خود و حيواناتشان برسانند، اما براى آبيارى مزرعه و درختان چنين نيست، نكته تفاوت در حرمتى است كه حيوان به سبب ذى روح بودن از آن برخوردار است.((268)) از همين جا وجوب رسيدگى به حيوان بى سرپرست كه در صحرا رها شده وتوان حفظ و دفاع از خود را ندارد روشن مى شود، لذا فقها((269))بر لزوم رسيدگى بر آن تاكيد كرده اند.

3. وجوب رسيدگى به حيوان حتى با نهى مالك آن لزوم رسيدگى به حيوان و نجات جان او تا بدان جا در فقه اسلامى مورد تاكيد قرارگرفته است كه حتى نهى مالك حيوان نيز اين لزوم را ساقط نمى كند، لذا اگر مالك،ديگران را از آب وعلوفه دادن به حيوانش نهى كرد، بر سايرين كه به حيوان دسترسى دارند واجب است به حيوان آب و غذا دهند تا تلف نشود.
در اين باره شهيد ثانى در بحث وديعه، پيرامون حيوانى كه نزد شخصى امانت گذاشته مى شود آورده اند: اگر شخص امين(ودعى) به قدر نياز متعارف به حيوان آب و علوفه ندهد، ضامن است و لازم است به قدر متعارف و معمول امثال اين حيوان، به آن آب و علوفه دهد و اگرصاحب مال از رسيدگى به حيوان و حفظ آن نهى كند اقوى اين است كه امين، ضامن قيمت آن نمى باشد، زيرا حفظ مال بر مالك آن واجب است نه بر ديگرى. البته درحيوان، رسيدگى به آب و غذاى آن واجب است، خواه مالك نهى كرده باشد و خواه نكرده باشد، زيرا حيوان داراى روح بوده واز احترام برخوردار است، اما در صورت نهى مالك، ديگر ضامن نيست.((270)) پس در مساله فوق با نهى مالك حكم تكليفى وجوب رسيدگى به حيوان برجاى خودباقى است، ولى حكم وضعى ضمان ساقط مى شود.

4. جواز وقف مال براى غذاى حيوانات از جمله مواردى كه در فقه شيعه به آن اشاره شده و جالب توجه است، جواز وقف براى حيوان است.
در جاى خود روشن است كه متعلق وقف بايد امر راجح و پسنديده باشد واگرشخصى نيت كند كه مالى را براى كارى كه مرضى خداوند نيست وقف نمايد، وقف اوصحيح نمى باشد.
حال با توجه به مستنداتى كه تا كنون درباره وجوب ويا استحباب رسيدگى به حيوان ذكر كرديم و آن چه در ادامه ذكر مى شود، جواز وقف اموال درجهت رسيدگى به حيوانات روشن مى شود. علاوه بر آنكه برخى از فقهاى بزرگ، برصحت اين وقف تصريح كرده اند، همانند علامه حلى كه پس از اشاره به جواز وقف براى خدمت به كعبه ومرقد شريف پيامبر(ص) و ساير ائمه(ع)، حكم به جواز وقف براى علف دابه در راه خدا مى كند.((271)) 5. استحباب آب و غذا دادن به حيوان پيرامون رسيدگى به حيوان، احاديث بسيارى به دست ما رسيده كه مجموع آنها براستحباب اين عمل تاكيد داشته و آن را كار پسنديده اى به حساب مى آورند كه برخوردار از اجر اخروى نيز مى باشد.

شيخ طوسى((272)) و ديگر فقها چون صاحب جواهر((273)) در كتابشان ذكركرده اند كه: پيامبر اكرم(ص) در ضمن بيان مشاهدات خود از بهشت در شب معراج مى فرمايند: زن بدكاره اى را درآنجا ديدم و در باره او سؤال كردم، پاسخ داده شد: او زنى است كه در راه به سگ بسيار تشنه اى برخورد كرد و لباس خود را در چاه فرو برده و در حلق او چكاند و بدين وسيله تشنگى سگ را برطرف ساخت، و براى اين كارش خداونداو را آمرزيد.((274)) در حديثى از امام باقر(ع) آمده است: ان اللّه تبارك و تعالى يحب ابراد الكبد الحري و من سقى كبدا حرى من بهيمة و غيرهااظله اللّه يوم لا ظل الا ظله،((275)) خداوند تبارك و تعالى سيراب كردن جگر هر تشنه اى را دوست دارد و هر كه جگرتشنه اى را سيراب كند - خواه حيوان باشد و خواه غير آن - خداوند او را در روزقيامت در زير سايه(رحمت) خود قرار مى دهد.

فصل دوم: حقوق حيوان در مكان از جمله حقوق حيوان در حفظ و نگهدارى، برخوردارى از مكان مناسب مى باشد. برمالك حيوان واجب است مكانى شايسته و مناسب با حيوان و برابر با عرف زمان ومكان براى حيوان تهيه كند.

شهيد ثانى دراين باره مى گويد: تجب النفقة... والمكان من مراح و اصطبل يليق بحالها و ان كانت(البهية) غير منتفع بهااو مشرفة على التلف، ((276)) بر مالك واجب است مكانى شايسته و مناسب با حيوان از قبيل طويله و اصطبل،برايش فراهم آورد گرچه از حيوان استفاده نكرده و يا مشرف به مرگ باشد.

همچنين در جواهر الكلام ذكر شده است: الواجب، القيام بما تحتاج اليه من مكان مما يختلف باختلاف الازمنة والامكنة،((277)) تهيه نيازمندى هاى حيوان، همچون محل استراحت كه در زمان ها و مكان هاى مختلف تغيير مى كند، واجب است.
جالب توجه است كه در رسيدگى به حيوان، در نظر گرفتن عرف، به حسب زمان ومكان لحاظ شده است.
بسى روشن است فروعى كه در بخش حقوق حيوان در تغذيه، مانند صورت امتناع مالك و اجبار از طرف حاكم و وجوب خريد نيازمندى حيوان و غير آن كه در ذيل اين قانون كلى ذكر كرديم، در بحث «مكان » نيز مى آيد.

فصل سوم: بهداشت حيوان علاوه بروجوب رسيدگى به اصل غذا ومكان زندگى حيوان، رعايت اصول بهداشتى پيرامون غذا ومحل زندگى و بدن حيوان نيز در روايات اهل بيت(ع) مورد تاكيد واقع شده است.
در كتب فقهى، تهيه دارويى را كه سلامت حيوان بر آن متوقف است را ازموارد وجوب نفقه شمرده اند.((278)) 1. عبداللّه بن سنان در حديثى درباره گوسفند از امام صادق(ع) نقل مى كند كه فرمود: نظفوا مرابضها و امسحوا رعامها،((279)) آغل گوسفندان را تميز كنيد و آب بينى صورتشان را پاك نماييد.
علامه مجلسى مى گويد همين روايت در اكثر نسخه هاى كافى با لفظ «رغامها» ذكر شده است. «رغام » به معناى خاك مى باشد كه در اين صورت معناى حديث اينگونه مى شود: گرد و خاك را از آنها پاك كنيد و ظاهرشان را مرتب كنيد.((280)) لذا ايشان در كتاب حلية المتقين مى آورد: خوابگاه گوسفند را پاكيزه و خاك را از بدنشان پاك كنيد.((281)) 2. پيرامون رعايت بهداشت آذوقه حيوان نيز از پيامبر اكرم(ص) روايت شده است: قال سمعت رسول اللّه و يقول: من نقى شعيرا لفرسه ثم فام به حتى يعلفه عليه كتب اللّه بكل شعيرة حسنة،((282)) خداى متعال به كسى كه جوى را- كه مى خواهد به اسبش دهد- پاك كند و سپس به او خورانده و حيوان را سير كند، براى هر دانه جوى كه تميز كرده است، حسنه اى مى دهد.

3. همچنين در كتب متعدد فقهى((283)) بر كراهت دادن خمر ويا ساير مسكرات به حيوان تصريح شده است. محقق اردبيلى در ميان وجوهى كه براى اين حكم ذكرمى كند مضر بودن شراب براى حيوان را احتمال داده است.((284)) بخش سوم: استفاده بهينه و بهره بردارى انسانها در زمان باستان پس از پشت سر گذاشتن دوران اوليه به راز و رمز رام كردن حيوانات و استفاده از آنها دست يافتند و از آن پس حيوانات را در اختيار گرفتند و ازآنها در شكار و كشاورزى و جنگ وغير آن استفاده كردند.
اسلام در بهره بردارى و استفاده از حيوان، احكامى مطابق با عدالت و به دور از افراط و تفريط وضع كرده است و با رعايت حق تقدم حيات بشرى و قوام نظام اجتماعى،استفاده از حيوان را جايز مى داند. خداوند در سوره غافر مى فرمايد: اللّه الذي جعل لكم الانعام لتركبوا منها و منها تاكلون،((285)) خداوند كسى است كه چهار پايان را براى شما آفريد تا بعضى را سوار شويد و ازبعضى تغذيه كنيد.
همچنين در سوره نحل به خلقت آنها براى استفاده انسان ها اشاره نموده،((286))ولى رعايت كامل حقوق حيوان را لازم شمرده و بهره بردارى بى حد و مرز را تجويزنمى كند.
در ذيل، مسائلى پيرامون استفاده بهينه از حيوان ذكر مى شود:

1. لزوم رعايت توان و طاقت حيوان الف: بايد آنچه در معاملات مورد معاوضه قرار مى گيرد معلوم و مشخص باشد تا ضررو زيان متوجه طرفين نشود. اين قانون در عقد اجاره نيز جارى است. لذا از شرايط اجاره، معلوميت منافعى است كه به واسطه عقد اجاره قرار است به ديگرى منتقل گردد، اما در اجاره زمين و ساير اشياء مى توان آنها را براى استفاده از همه منافع اجاره داد و نامى از منفعت به خصوصى به ميان نياورد. همچنين مى توان به هر صورتى كه مستاجر مى خواهد از آنها استفاده نمايد تصريح كرد كه در اين صورت به طور طبيعى،اجاره آن زمين بيشتر از صورت تعيين منفعت خاص مى باشد ومستاجر مى تواند زمين را براى هر كار و يا زراعتى كه بخواهد به كار گيرد، هر چند آن زراعت مضر به زمين باشد و مواد معدنى آن را مستهلك نمايد.
اما اجاره حيوان به اين صورت صحيح نيست و نمى توان حيوان را در منفعت مضر به او اجاره داد و يا نوع منفعت را تعيين نكرد و به اختيار مستاجر واگذار كرد بلكه بايد منفعت تصريح و مشخص گردد ومضربه حيوان نباشد.
علامه حل ى در بيان علت اين حكم آورده است: لا يجوز اجارة الحيوان لما اكثر ضررا و ركابا...،لان للحيوان حرمة في نفسه،((287)) زيرا حيوان براى خود احترامى داشته كه بايد در استفاده از آن رعايت شود.
لذا اجاره حيوان در منافعى كه به نحوى به او ضرر رسانده و بيش از توان حيوان بوده و سبب اذيت آن گردد، صحيح نيست و مالك نيز نمى تواند حيوان را در اين موارد به كار گيرد.

ب: از ديگر موارد پيرامون رعايت توان حيوان، باركشى و سوارى با آن است((288))كه محقق نجفى مى گويد:

لا يكلفها ما لايطيق من تثقيل الحمل و ادامة السفر و لذا نهى عن ارتداف ثلاثة عليها، بل و كذا الشاق عليها المنافي للعادة،((289)) به كارگيرى حيوان در بيش از طاقت او همانند حمل بار سنگين و يا سفر طولانى جايزنيست لذا از اينكه سه نفر بر حيوان سوار شوند نهى شده است، بلكه از كارهاى سخت و دشوارى كه بر خلاف عرف و عادت باشد نيز نهى شده است .همچنين اين مطلب در ضمن روايتى پيرامون حقوق حيوان بر صاحبش ذكر شده است: النوفلي عن السكوني عن جعفر بن محمد عن ابيه عن آبائه عن علي بن ابي طالب -عليهم السلام - قال: قال رسول اللّه - صلى اللّه عليه وآله وسلم - للدابة على صاحبها خصال ست: منها ولا يحملها فوق طاقتها ولا يكلفها من المشي الا ماتطيق،((290)) بيش از طاقت و توانايى حيوان بر او بارى حمل نكند و حيوان را به پيمودن راه ومسيرى كه از طاقت او خارج است وادار نسازد.
در حديثى ديگر آمده كه يكى از سه نفرى كه با هم بر حيوان سوار شدند ملعون مى باشد.((291)) ج: در ضمن حديثى پيرامون حقوق حيوان ذكر شده است: و لا يقف على ظهرها الا في سبيل اللّه عزوجل،((292)) بر پشت حيوان به مدت طولانى نايستد، مگر در راه خدا.
و يا آن را كرسى و محل استراحت و منبر سخنرانى خود قرار ندهيد.((293)) و از امام صادق(ع) در مورد كسى كه با خسته كردن بيش از حد چارپايان بر سرعتشان مى افزود تا زودتر به مقصد برسد نقل شده:
نماز چنين شخصى مورد قبول نيست ((294)). همچنين حج او مورد پذيرش نمى باشد. ((295)) 2. لزوم رعايت سلامت و بهداشت حيوان در بهره بردارى هر چند پروردگار حكيم برخى از حيوانات را براى استفاده انسان خلق كرد و آن رادر خدمت انسان قرار داد، اما به انسان اجازه بهره كشى هاى خود خواهانه و جاه طلبانه كه سلامت حيوان را در معرض خطر قرار مى دهد، نداده است.

ا: تقدم سلامت حيوان بر بهره بردارى: سلامت حيوان بر بهره بردارى انسان مقدم است ومالك حيوان تا جايى حق استفاده از حيوان را دارد كه سلامت حيوان به خطرنيفتد. اين حكم از سوى عده اى از فقهاء مورد تاكيد قرار گرفته است و دركتابهاى قواعد الاحكام و روضة البهية((296)) به آن اشاره شده است. محقق نجفى در اين باره مى گويد: لو كان اخذ اللبن مضرا بالدابة نفسها لقلة العلف لم يجز له اخذ ه و ان لم يضر بولدهابل يسقيها اياه. نعم يكره له و يحرم ترك الحلب مع عدم الاضرار بها بولدها لما فيه من تضييع المال و لكن لا يستقصى في الحلب، بل يبقى في الضرع شيء، لانها تتاذى بذلك،((297)) اگر دوشيدن شير به علت كمبود علوفه و آذوقه براى خود حيوان ضرر داشته باشد،دوشيدن آن جايز نيست. گرچه براى فرزند آن ضرر نداشته باشد و به اندازه نياز اوشير موجود باشد.
بله اگر براى حيوان و بچه آن ضررى نداشته باشد، ندوشيدن آن مكروه يا حرام است، زيرا تضييع مال به حساب مى آيد. البته همه شير را ندوشد ومقدارى در پستان باقى گذارد، زيرا دوشيدن تمام شير سبب اذيت حيوان مى شود.
در همين راستا رعايت حق نوزاد حيوان نيز مورد تاكيد قرار گرفته است و تغذيه او براستفاده صاحب حيوان مقدم مى باشد. در تغذيه نوزاد، تنها قدر سدجوع و زنده ماندن او - آن گونه كه علماى اهل سنت مى گويند - معيار نيست بلكه نوزاد بايد سير شودو اگر چيزى از شير حيوان مادر، زياد آمد صاحبش مى تواند استفاده كند.((298)) ب: در «حج قران » كه حاجى از ابتداى احرام، قربانى را به همراه داشته و به منى مى برد مى تواند از شير آن بدوشد و از آن استفاده نمايد. اما در اين جا نيز استفاده ازشير به مقدارى كه به حيوان يا فرزند آن ضررى نرسد مقيد شده است. همچنين اگرقربانى، شتر باشد مى تواند با رعايت توان و طاقتش بر آن سوار شود.((299)) ج: در آداب دوشيدن شير حيوان ذكر شده است: يستحب له ان يقص اظفاره تحرزا من ايذائها بالقرص،((300)) مستحب است(براى دوشيدن شير) ناخن را كوتاه كند تا سبب آزار و اذيت حيوان نگردد.
ادامه دارد/
 سه شنبه 31 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن