واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 4 نكته درباره انفجارهاي چابهار سیدضیاءالدین احتشام عصرايران - تقریبا همه ساله، افراطیون وابسته به جریان سلفی گری، در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی، به عزاداران پاکستانی حمله می کردند و دهها نفر از آنها را به خاک و خون می کشیدند.هر چند امسال نیز حملات محدودی در پاکستان به هیات های عزاداری انجام شد ولی با توجه به تدابیر امنیتی گسترده و بی سابقه در این کشور، حجم حملات و تلفات بسیار اندک بود به طوری که می توان گفت پاکستان، برخلاف سال های گذشته، تاسوعا و عاشورای نسبتا امنی را پشت سر گذاشت. با این حال، تروریست های افراطی که جنون شیعه کشی دارند، عطش خود به خون را در این سوی مرز ، در شهرستان چابهار پاسخ دادند و در یک عملیات انتحاری، حدود 30 نفر از عزاداران نوه رسول اکرم (ص) را به شهادت رساندند و جمع بیشتری را مجروح کردند.
در این باره ذکر نکاتی چند حائز اهمیت است:1- جریان شیعه کشی، یک رویکرد سیاسی و منبعث از آموزه های وهابیت افراطی است و اساسا ربطی به اهل سنت ندارد. بدون شعارگرایی باید گفت که قرن هاست شیعیان و سنی ها در ایران در کنار یکدیگر با دوستی و مسالمت زندگی می کنند، با یکدیگر تجارت می نمایند، وصلت می کنند و در غم و شادی های یکدیگر سهیم اند و در عین حال، هر کدام باورهای مذهبی خود را دارند و به اعتقادات همدیگر نیز احترام می گذارند.البته همواره در هر دو طرف افراد و جریان های افراطی بوده اند که ترجیح شان، عدم احترام متقابل بوده است که باید تصریح داشت این جریان های انحرافی، همواره در اقلیت بوده اند و علمای بزرگ شیعه و سنی آنها را محکوم کرده اند.گذشته از این، عموم مردم، اعم از شیعه و سنی، اساس کار چندانی به مباحث اختلافی ندارند و زندگی خودشان را می کنند و اصلا در این فازها نیستند که فلانی شیعه است یا سنی پس من باید با او مخالف باشم یا موافق، چه رسد به اینکه عزم کشتن یکدیگر را بکنند!بنابراین ریشه اختلافات تروریستی اخیر را باید در جریان سیاسی - انحرافی وهابیت وابسته به سعودی ها جستجو کرد، جریانی که رنگی از دین نیز به خود زده و به دنبال تامین منافع سیاسی و فرقه ای سعودی هاست و به شدت متاثر از اندیشه های جمود برخی رهبران مذهبی آنها که به طرز عجیبی به قتل عزاداران حسینی اصرار دارند به گونه ای که اگر پاکستان برای این کار مناسب نباشد، آن را در ایران پی می گیرند!متاسفانه باید گفت برغم هشدارهای برخی علمای بزرگ جهان اسلام نسبت به این جریان انحرافی، هنوز شاهد حرکت جمعی علما نسبت به آن نیستیم و این فقدان وفاق جمعی باعث شده است جریان انحرافی بتواند با سوءاستفاده از احساسات مذهبی جوانان و نوجوانان آنها را به سمت همنوع کشی و مسلمان کشی سوق دهد. در همین ماجرای تروریستی چابهار، تروریست هایی که اقدام به این کار کردند، دو جوان و نوجوان کم سن و سال بودند که قطعا خودشان شناخت دقیقی نسبت به دین نداشتند ولی توسط رهبران این جریان، به شرایطی رسیدند که حاضر شدند زنان و مردان و کودکان بی گناه را در تاسوعای حسینی بکشند تا به زعم خود به بهشت بروند!
در واقع بايد گفت ،اولين قربانيان جريان تروريستي جنوب شرق كشور ،خود تروريست هاي انتحاري هستند كه ابتدا شست و شوي مغزي مي شوند و سپس جان خود را در راه اهداف موهوم از دست مي دهند.نظام جمهوري اسلامي در قضيه اعضاي سازمان مجاهدين خلق ، راهبرد عاقلانه اي را در پيش گرفت و آنان را "قربانيان فرقه رجوي" دانست كه بايد نجات پيدا كنند . اين نگرش ،در عمل نيز پيگيري شد و تشكلاتي نيز براي نجات اين افراد و بازگشت و بازپروري آنها شكل گرفت كه تا كنون ثمرات ارزشمندي داشته و همين الان كه شما در حال خواندن اين مطلب هستيد ،بسياري از اعضاي سازمان مجاهدين خلق كه دست شان به خون كسي آلوده نشده است به زندگي عادي برگشته اند.به نظر مي رسد چنين رويكردي بايد در قبال قربانيان حركت هاي سلفي گرايان در جنوب شرق كشور نيز پيگيري شود تا جوانان و حتي نوجوانان به آلت دست تروريست هاي اصلي بدل نشوند.2- فارغ از اینکه تروريست ها از چه فرقه و مسلک و مرامی هستند، باید گفت که منفجر کردن بمب در میان عده ای زن و مرد و کودک که برای عزاداری در مقابل مسجد گرد هم آمده اند، افتخاری نیست که اینان بدان می بالند و بیانیه می دهند که ما این کار را کردیم. واقعا باید به حال گروهی تاسف خورد که افتخارش کودک کشی در روز تاسوعاست!3- طبق آنچه مسوولان درباره حادثه تروریستی اخیر و نیز وقایع مشابه اعلام کرده اند، پایگاه های اصلی تروریست ها در کشور پاکستان است و آنها در پاکستان، تجهیز و مسلح می شوند، آموزش می بینند، از مرزها عبور می کنند و پس از کشتار مردم، به خاک پاکستان می گریزند.بحث تعامل امنیتی با پاکستان و انسداد و کنترل مرزها، اگر تا قبل از این، صرفا ناظر به قاچاق مواد مخدر بوده، اینک بحث های سنگین امنیتی دارد ولذا این موضوع باید به عنوان یک راهبرد امنیتی- سیاسی در دستور کار قرار گیرد.4- هر چند عواملی مانند سیاستگذاری و هدایت عوامل خارجی در شکل گیری حوادث تروریستی در سیستان و بلوچستان مهم اند ولی نباید فراموش کرد که نیروی انسانی این اقدامات از میان مردم منطقه تامین می شود.از این رو، در کنار کارهای امنیتی و نظامی که لازمه مقابله با اقدامات تروریستی است، باید زیرساخت های اقتصادی و فرهنگی منطقه را نیز اصلاح کرد.در حوادث تروریستی قبلی مانند حادثه تاسوکی و نظایر آن، افرادی میان تروریست ها بودند که با گرفتن مبالغ ناچیزی حتی در حد 50 هزار تومان، وارد گروهک ریگی شده و اقدام به قتل مردم کرده بودند! هر چند که اصل آدم کشی در برابر پول - ولو در ارقام کلان - اصولاً مطرود و محکوم است اما واقعیت این است که عده ای وجود دارند که ناتوانی اقتصادی شان، مزیر بر فقر فرهنگی شان می شود و نهایتا به طمع مبالغی اندک، تروریست و آدم کش می شوند.توسعه اقتصادی سیستان و بلوچستان، اینک یک امر صرفا اقتصادی نیست ، بلکه یک الزام گریزناپذیر امنیتی هم محسوب می شود.
بی تعارف باید گفت که برغم تمام کارهای مثبتی که در جنوب شرقی ایران انجام شده ، هنوز سیستان و بلوچستان از قافله توسعه عمومی کشور عقب تر است کمااینکه به عنوان مثال، در پروسه گازرسانی آخرین استانی بود که پذیرای لوله های گاز طبیعی شد و البته هنوز هم همه شهرهاي استان ، گاز لوله كشي ندارند ؛ این در حالی است که این استان به لحاظ جغرافیایی، از اغلب نقاط کشور به منابع گازی کشور نزدیک تر است!چندی پیش اعلام شد که شرکت سایپا، یکی از سایت های تولیدی خود را در شمال ایران مستقر می کند. اصل اینکه شرکت های بزرگ بخشی از امور خود را در نقاطی خارج از تهران انجام دهند اقدام خجسته ای است اما ای کاش در این باب نیز الاهم فالمهم صورت گرفت بگیرد و در برون سپاری کارها، استان های محروم تر در اولویت قرار بگیرند. مثلا در همین مورد سایپا، چه می شد اگر به جای شمال، استان محروم سیستان و بلوچستان هدف این سرمایه گذاری ملی بود.؟(البته موضوع سایپا تنها یک مثال بود والا قاعدتا مسوولان سایپا در این باره کارشناسی لازم را انجام داده اند).مسوولان بدانند هر اندازه که امروز در اقتصاد سیستان و بلوچستان هزینه کنند، فردا چندین برابر آن را در هزینه های امنیتی صرفه جویی خواهند کرد.از منظر فرهنگی نیز باید گفت که یکی از راه های کاهش مشکلات امنیتی منطقه، بسط و توسعه فعالیت های فرهنگی در قالب مراکز فرهنگی، سازمان های مردم نهاد، مؤسسات هنری، شبکه های اجتماعی، اینترنت ، رسانه ها، توسعه مدارس و دانشگاه ها و ... است. در واقع درگیر کردن جوانان با مسایل فرهنگی می تواند خلاءهای اطلاعاتی و فرهنگی را در میان مدت پر کند و به سران تروریست ها اجازه ندهد آنها این جاهای خالی را پر کنند.مخلص كلام آن كه تا زماني كه توسعه اقتصادي و فرهنگي جنوب شرق ايران ،به يك راهبرد عملياتي تبديل نشود ، كساني كه اهداف سياسي و فرقه اي خود را بر پايه هاي فقر فرهنگي و اقتصادي استوار مي كنند ، همواره براي ادامه فعاليت هايشان ، زمينه بومي خواهند داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]