واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ر کسی به گناه می افتد ولو به کوچکترین گناه ازدواج برای او واجب لازم و ضروری است حتی اگر لازم باشد ترک تحصیل نماید باید خود را حفظ کند چون هیچ چیزی مهمتر از گناه نکردن و حفظ و صیانت از قلب پاک و سلیم نیست. یک سئوال دانشجویی که دائماً در لفافه مطرح میشود این است که برنامه کلی دانشجو درباره مسأله ازدواج چه باید باشد؟ برای دانشجو چه سنی مناسب ازدواج است؟ آیا اصلاً دانشجو حق دارد راجع به این موضوع حرف بزند؟ یا حتی فکر کردن در این باره نیز خطا و گناه است؟ اساتیدی که این زمینه صاحبنظر می باشند و سخنی برای گفتن دارند در مورد زمان ازدواج دانشجو دو نظر اساسی می دهند : 1- توصیه به ازدواج دیر هنگام : معتقدین به این نظر یک دلیل اساسی و مهم دارند و بر آن پافشاری مینمایند و آن اینکه فایده ازدواج دیر هنگام پیشرفت علمی است . می گویند اگر دانشجو از ابتدا به فکر ازدواج و عقد و برو و بیا باشد فکر او دنبال این مسائل کشیده می شود و دیگر نمی تواند پیشرفت علمی داشته باشد. دانشجو باید همه زندگی اش منحصر به درس باشد و هیچ چیز دیگری نباید دانشجو را از درس باز دارد چون او آمده دانشگاه فعلاً باید همه چیز را تعطیل نماید و فکر ازدواج را هم طلاق دهد تا بعد از اینکه به جایی رسید سر فرصت دنبال این مسائل بیفتد و از همه مهمتر اینکه مسائل اقتصادی در ازدواج مساله ساده ای نیست و یک دانشجو اگر بخواهد ازدواج کند باید دنبال شغل برد و در اینصورت درس در حاشیه قرار می گیرد و برای تأیید نظر خود مثالهایی هم از بزرگان ذکر می کنند. خلاصه اینکه دانشگاه جای درس خواندن است نه بنگاه کاریابی نه باشگاه ورزشی نه کارهای جانبی و نه هیچ چیز دیگری . اصل درس است و تحصیل و علم آموزی و همه چیز باید در این راستا قرار گیرد. 2- توصیه به ازدواج در اولین فرصت ممکن : معتقدین به این نظریه هم دلائلی دارند که عبارتست از : الف) دستور اکید ائمه معصومین ازدواج است و در هیچیک از این روایات هم نیامده که اگر کار مهمتری دارید، اگر درس دارید، اگر پول ندارید، فعلاً ازدواج نکنید. بلکه بر عکس تأکید روایات این است که اگر شما قدم بردارید خداوند وسیله اش را هم جور می کند و خودش روزیرسان است. لذا با وجود چنین روایات موکدی از معصومین علیهم السلام نمی توانیم مصلحت سازی نموده که نتیجه آن این می شود که نعوذ بالله به عقل و نظر معصومین علیهم السلام نرسیده که چنین قیدهای بزنند و ما آنها را فهمیده ایم ،حتی قرآن کریم برای کسانی که استطاعت ازدواج ندارند نمی فرماید جایگزین ازدواج تقوا یا عفاف داشته باشید بلکه می فرماید : "و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی یغنیهم الله من فضله"(1). می فرماید: «کسانی که نمی توانند نکاح نمایند، عفاف به خرج بدهند تا وقتی که خداوند از فضلش آنها را بهرهمند نماید». یعنی عفاف نمایند برای این که بر نکاح استطاعت پیدا کنند؛ یعنی عفاف جایگزین نکاح نیست. بلکه این وقفه ای که هنوز لایجدون است هنوز نکاحی پیدا نکرده با عفاف به یجدون نکاحا مبدل نماید. اسلام اصل و اساس را نکاح میداند، عفاف را توصیه مینماید که حتی یغنیهم الله من فضله بشود. متأسفانه بعضی از به اصطلاح روانشناسان بی دین نعوذ بالله به جوانان توصیه های زشت خود ارضایی جنسی مینمایند تا زمان ازدواج دیر هنگام فعلاً خود را اسیر ننمایند و یا توصیه می کنند . . . . ب) ازدواج به زندگی جهت می دهد و جوانان را از خودیت و فردیت به جمعیت و مسئولیت سوق می دهد و او را بزرگ و پخته می نمایند. ج) جوان مسلمان و تحصیل کرده متدین هم باید خود بهترین راه اسلامی را برگزیند و هم اینکه برای جامعه باید فرهنگ سازی نمایند، ما باید در پی ارائه الگوهای پاک اسلامی برای همه جوانهای کشور و جهان باشیم. ما باید پشت این موج ویرانگر فساد و فحشاء، موجی فطری و زلال ایجاد کنیم، باید الگوی سازی برای پسران و دختران جامعه اسلامی نماییم. د) در جامعهای که انواع و اقسام فسادها و گناهان و جاذبههای شیطانی وجود دارد، ازدواج بالاترین مصونیت جوان از تباهی است، چه بسیارند پاکان و خوبان ما که در دامهای شیطانی گرفتار شدهاند و دیگر نه تنها از درس و تحصیل آنها چیزی مانده بلکه گوهره پاک و معصومانه آنان که بزرگترین سرمایه یک جوان بلکه یک جامعه است بر باد می رفته است. ه) فتوای همه مراجع عظام است که اگر کسی به واسطه نداشتن همسر به گناه میافتد واجب است بر او که ازدواج کند. هر چند آن گناه، گناه چشم باشد یعنی برای بسیاری از جوانان، ازدواج واجب شرعی است. هیچ گاه نمیتوان فتوا داد چون شخصی درس میخواند دانشجو است، پس فعلاً اشکالی ندارد تا گناه کند. این یک واجب شرعی است. و) امروز از بزرگترین خطراتی که این جامعه و جوانان را تهدید مینماید، مسأله غریزه جنسی است. وقتی جوانی گناه کرد از خدا و دین دور می شود. از نظام الهی و اسلامی جدا می شود جوان آلوده هیچگاه نمی تواند مدافع ارزشها باشد. با بحث ازدواج میتوان جلو هزاران هزار گناه را گرفت. در این صورت دریچههای رحمت الهی به جامعه باز می شود. و به جای اینکه غریزه جنسی باعث دین گریزی جوانان در جامعه اسلامی شود بعنوان یک نعمت الهی می تواند باب جذب جوانان به دین و خدا و پیامبر گردد! اگر جوان پاکی که به حکم و رضایت الهی و با خطبه یک فرد روحانی دینی، لذت زندگی پاک را درک کند دین را مایه آزادی به سوی سعادت میبیند نه مانند جامعه امروز که بسیاری دین را سد راه آزادی می دانند و ازدواج را اسارت و بی بندوباری را رهایی و آزادگی میپندارند. ز) بالا رفتن معنویت و رشد اخلاقی می تواند در سایه ازدواج بیشتر شود همانطور که در روایات بر ثواب مضاعف اعمال متاهلین تصریح شده است. - اینها هم دلایل موافقین ولی، با همه این دلایل مشکل برای یک دانشجو همچنان باقی است. چگونه جوانی که میخواهد تحصیل کند. ممر درآمد ندارد و ... می تواند ازدواج کند؟ برای پاسخ به این سوال چند نکته ذکر می نماییم و یک راه حلی هم که پیشنهاد شده است ارائه می دهیم: نکته ها 1- در مورد ازدواج نمی توان یک نسخه واحدی برای همه داد هر کس شرایط مخصوص خود را دارد نمی توان گفت همه در فلان سن ازدواج کنند هر کس یک سن رشدی دارد، فقط می توان سیاستهای کلی ارائه داد تا بر مصادیق تطبیق داده شود. 2- اگر واقعا دانشجویی غرق در علم آموزی است و هیچگاه به گاه نمی افتد و تمام وقت و فرصت او مشغول تحصیل است لزومی ندارد او را از این حرکت بی وقفه بازداشت باید گذاشت تا انجا که می تواند جلو برود و درس بخواند مانند بسیاری از بزرگان که واقعا عاشق و غرق در درس و تحصیل می شدند ولی البته اینها در اقلیت هستند. 3- اگر کسی به گناه می افتد ولو به کوچکترین گناه ازدواج برای او واجب لازم و ضروری است حتی اگر لازم باشد ترک تحصیل نماید باید خود را حفظ کند چون هیچ چیزی مهمتر از گناه نکردن و حفظ و صیانت از قلب پاک و سلیم نیست. · راه حل پیشنهادی: اما نکته اساسی اینکه آیا به هیچ وجه نمی شود راه حلی ارائه داد که بین تحصیل علم و دانش و ازدواج جمع شود؟ حقیقتاً اینگونه نیست. چه بسیار نمونه هایی وجود داشته است که بعد از ازدواج شخص بهتر و بیشتر از گذشته در مسیر دانش و علم و تحقیق قرار گرفته و با نشاط و تلاش بیشتر موفقیت بهتری کسب نموده است. ازدواج زود هنگام و فاصله انداختن بین عقد و عروسی: شما، پسر دانشجویی که فرضاً 7 سال می خواهد در دانشگاه درس بخواند و همچنین دختر خانم دانشجویی که چهار سال تحصیل او برای اخذ لیسانسی طول می کشد را در نظر بگیرید . اگر اینها فرضا بعد از تحصیل ازدواج نمایند خوب چه اشکالی دارد که این آقا با آن خانم به جای اینکه چند سال دیگر ازدواج نمایند از هم اکنون عقد نموده و در زمان مناسب عروسی کنند یعنی همان خرج و مخارج ساده و بسیطی که هر یک پسر یا دختر مجرد هزینه می کنند و غالباً توسط والدین و یا با وام دانشجویی تامین می شود همان وضعیت سابق در زمان عقد ادامه پیدا کنند تا زمان مناسب عروسی یعنی دختر و پسر کما فی السابق در سایه حمایت پدر و مادر فهیم و مسئولیت پذیر رشد می کنند و در تحت هدایتها و حمایتهای انان آماده تشکیل زندگی مشترک شوند در این صورت می توان بین رشد علمی و مزایای ازدواج جمع کرد و الگوی مناسبی را به جامعه ارائه داد . اصلًا چه اشکالی دارد دانشگاه خوابگاهی برای متأهلین در نظر بگیرد؟ و یا پول صندوق دانشجویی را به متأهلین عقد کرده بدهند؟ البته درباره این طرح می توان اشکالات و سئوالات زیادی مطرح کرد که فرهنگ خانواده ها شاید نپذیرند. اگر پسر و دختر با هم تفاهم نداشتند چه می شود؟ و... که برای هر یک از اینها پاسخی می تواند وجود داشته باشد، که در جای خود قابل بحث می باشد. منبع: وبلاگ بصیرت(+) سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 533]