تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى مردى به همسر خود نگاه كند و همسرش به او نگاه كند خداوند بديده رحمت به آنان نگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827778070




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سندرم فارسي وان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سندرم فارسي وان
سندرم فارسي وان نویسنده : دكتر مسعود كوثري درباره اين‎كه چه تيپ‎‎هايي و با چه اهدافي فارسي‎وان نگاه مي‎كنند و « ويكتوريا » برايشان مهم استهرجا كه مي‎روي سخن از فارسي‎وان است؛ « ويكتوريا » به يكي از اعضاي بسياري از خانواده‎‎ها تبديل شده و سرنوشت وي به دقت و با اشتياق دنبال مي‎شود. نگراني بسياري براي اين‎كه به موقع به سريال ويكتوريا نرسند ، تو را به اين فكر وامي‎دارد كه اين ويكتوريا كيست كه اين همه زنان و مردان ايراني مشتاقانه زندگي او را دنبال مي‎كنند كه حتي حاضرند به‎خاطر او دست از ديد و بازديد‎هاي خانوادگي - كه ايرانيان عاشق آن هستند - بكشند و زود خودشان را به خانه برسانند.فارسي‎وان تجربه جديدي در شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي تلويزيوني براي ايران است. پيش از آن، نه تنها شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي متعددي بودند كه از ماوراي بحار، به‎ويژه از آمريكا، براي ايرانيان ساكن ايران برنامه پخش مي‎كردند، بلكه نزديك‎ترين تجربه، ام‎بي‎سي فارسي است كه تا حدودي موفق شده بود كه طي دو سه سال گذشته مخاطبان ايراني را جذب كند. اكنون نوبت فارسي‎وان است كه مخاطب ايراني را بربايد و در اين ربودن، انفعالي تمام در اين سو مشاهده مي‎شود. حتي واكنش‎‎هايي كه اكنون به اين مسئله مشاهده مي‎شود، خود حاكي از نوعي شتاب‎زدگي و هراس است كه «بشتابيد كه بنيان خانواده و اخلاق و فرهنگ، بر باد رفت!» من نمي‎خواهم در اين‎جا به‎درستي و نادرستي، واقعي بودن و يا نبودن اين هراس و اين شتاب بپردازم؛ چراكه مدت‎‎هاست كه ما دچار همين سندروم شده‎ايم. يك روز سخن از بي‎بي‎سي فارسي است، يك روز از ام‎بي‎سي فارسي و امروز از فارسي‎وان. هرچه هست، نشان از آن دارد كه نه‎تنها اين مسئله به‎سادگي تمام‎بشو نيست، بلكه هر دم از اين باغ بري مي‎رسد.براي تحليل شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي اغلب دو منظر تحليلي اتخاذ مي‎شود: تهاجم فرهنگي (يا با نام جديدترش ناتوي فرهنگي) و ديگر ضعف شبكه‎‎هاي داخلي. منظر اول، شتابي براي محدوديت و ممنوعيت دسترسي به اين شبكه‎‎ها را فراهم مي‎سازد. در اقدامي ضربتي از سوي نيروي انتظامي ديش‎‎هاي ماهواره‎اي جمع‎آوري مي‎شود، بر روي فركانس‎‎هاي ماهواره‎اي پارازيت (قانوني و غيرقانوني) انداخته مي‎شود و خلاصه هر اقدامي صورت مي‎گيرد تا دسترسي كوتاه شود: دست ما كوتاه و خرما بر نخيل. با اين حال، بعد از مدتي يا كلك ديگري براي دور زدن اين عدم دسترسي اختراع مي‎شود و يا شبكه‎اي ديگر مثل قارچ مي‎رويد: فارسي تو، فارسي‎تري و يا...براي عده‎اي ديگر، اين به‎خوبي نشان از ناكارآيي شبكه‎‎هاي تلويزيوني داخلي دارد. اين شبكه‎‎ها نمي‎توانند نياز‎هاي مخاطبان‎شان را برآورده سازند و با اندك بهانه‎اي و فراهم آمدن شبكه‎اي تازه، فوج فوج از مخاطبان، به شيفتگان و مشتاقان اين شبكه‎‎ها مي‎پيوندند. در اين ميان، ابتدا كسي به اين موضوع توجهي نمي‎كند؛ به اصطلاح به‎روي مبارك نمي‎آورد و همين كه مشتاقان زياد شدند و توي جامعه حرف و بحث راه افتاد، به يك‎باره به نقد و بررسي آن مي‎پردازند.در اين‎جا فرصت آن نيست كه به هريك از اين دو نگاه به شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي بپردازيم و كفايت و عدم كفايت آن‎‎ها را به بحث بگذاريم، بلكه مي‎خواهيم تنها به يك تيپولوژي اوليه از مخاطبان فارسي‎وان بپردازيم. به ديگر بيان، مي‎خواهم نشان دهم كه چه كساني به فارسي‎وان نگاه مي‎كنند. نمي‎خواهم بگويم چرا، و خواننده خودش از پس آن در چرايش بينديشد. اين تيپ‎‎ها آدم‎‎هايي هستند كه من به چشم خودم ديده‎ام و با آن‎‎ها درباره فارسي‎وان صحبت كرده‎ام. شايد تيپ‎‎هاي بسيار ديگري هم باشد كه خواننده بتواند به اين تيپولوژي اضافه كند.

تيپ 1 : مادربزرگ بيكار اين مادربزرگ، كسي است كه ديگر تنها شده است. دختر و پسر‎ها همگي ازدواج كرده‎اند و برخي از آن‎‎ها حتي نوه هم دارند. اگرچه، بسياري از اوقات به اين مادربزرگ تنها سر مي‎زنند، ولي ديگر نمي‎توانند خانه زندگي خودشان را ر‎ها كنند. مادربزرگ هم حاضر نيست به خانه آن‎‎ها برود و به اصطلاح سربار و مزاحم باشد. اما، از يكي دو سال پيش كه شوهرش فوت كرده، ديگر حسابي تنهاست. حوصله‎اش سر مي‎رود و مدام به بچه‎‎ها غر مي‎زند كه چرا به من سر نمي‎زنيد. به ابتكار بچه‎ها، براي اين مادربزرگ كه اتفاقا آدم مذهبي هم هست و نماز و روزه‎اش را مرتب به‎جا آورده و به يك معنا از جمله آدم‎‎هاي قديمي است و اهل مد و اين حرف‎‎ها هم نيست، ديش ماهواره گذاشته‎اند و كانالش را هم روي فارسي‎وان تنظيم كرده‎اند. تلويزيون از بام تا شام روشن است و مادربزرگ مشتري دائمي فارسي‎وان. نگاه مي‎كند و باز هم نگاه مي‎كند. مادربزرگ بعضي چيز‎ها را خوب مي‎فهمد، روابط خانوادگي، ازدواج و طلاق و مشكلات زنان و دعوا‎هاي خانوادگي را. اما، برخي چيز‎ها را به اصطلاح «نمي‎گيرد». از استعارات و روابط پنهان هم گهگاه سر در نمي‎آورد. اما، دنبال كردن زندگي و سرنوشت آدم‎‎ها برايش جالب است و وقتي دختر‎ها و پسر‎ها و نوه‎‎ها به ديدنش مي‎آيند، شروع مي‎كند به تعريف كردن. سير تا پياز را مي‎گويد. ويكتوريا محور زندگي او شده است و سرنوشتش براي او كتابي تصويري است.تيپ 2 : مادر و پدر بازنشستهاين پدر و مادر دخترشان را به خانه بخت فرستاده‎اند و دو پسرشان هم در خانه نيستند. هر دو هم سربازي‎شان را رفته‎اند. يكي سر كار است و ديگري هم دنبال كار و بيشتر اوقات، خارج از خانه. پدر و مادر، هر دو ميان‎سالي را رد كرده‎اند و ديگر حرفي براي گفتن ندارند. گهگاه هم كه حرفي مي‎زنند همان گله‎گذاري‎‎هاي قديمي و كهنه شده است: درباره خواهر و مادر مرد و اين‎كه چه گفته‎اند و چه كرده‎اند و خلاصه لحظات تلخي كه هيچ‎گاه از حافظه زن پاك نمي‎شوند. ويكتوريا براي آنان هم سرگرمي است. موضوع مشتركي است كه به‎جاي آن‎كه با هم دعوا كنند، مي‎تواند كنار هم بنشانندشان. هر موقع به ميهماني مي‎روند موضوعي جديد براي حرف زدن با ديگر زنان فاميل است و بهانه‎اي براي زود به خانه بازگشتن: ويكتوريا منتظر است! براي زن، ويكتوريا مظهر زني است كه زندگي پر فراز و نشيبي دارد و سختي‎‎هاي اجتماعي بسياري را پشت سر مي‎گذارد. اما، بعضي وقت‎‎ها هم جبران مي‎كند. اگر به او خيانت شود، خيانت مي‎كند. اگر به بازي گرفته شود، به بازي مي‎گيرد و به اصطلاح به شيوه خودش انتقام مي‎گيرد. براي زن نگونبخت كه جفا‎هاي شوهر و خانواده شوهر را بسيار ديده، زندگي ويكتوريا يك تسلاست؛ نوعي همدردي و نوعي انتقام پنهان. او نمي‎تواند كار‎هاي ويكتوريا را بكند، پس ضمن آن‎كه آه مي‎كشد، همين‎كه در درون كمي تسلا مي‎يابد، برايش خوب است. اما، مرد كه شر و شور جواني را پشت سر گذاشته هم به ويكتوريا علاقه‎مند است. براي او ديدن ويكتوريا نوعي حظ بصري است؛ چيزي كه دوباره تخيلات جنسي‎اش را بيدار مي‎كند. به هيچ‎وجه با خيانت موافق نيست و خدا را شكر مي‎كند كه جاي مردان سريال نيست، اما ماجراجويي جنسي برايش جالب است و منشاء تخيلات ديگر.تيپ 3 : زن و شوهر جواناين زن و شوهر كه پنج شش سالي است كه با هم ازدواج كرده‎اند و با هم كم و بيش توافق دارند، تفريحي ندارند جز ماهواره نگاه كردن. مرد شغل خصوصي دارد و بيشتر اوقاتش سر كار است و زن توي خانه است و با بچه‎اش سرگرم. اما اين سرگرمي موقعي كه مادرش آن نزديكي‎‎هاست هم ديگر وقتش را نمي‎گيرد. بي‎كار است مانتو‎هاي جورواجورش را خريده، انگشتر و جواهراتي هم روبه‎راه، خريده و ديگر حوصله بازار رفتن ندارد. شبكه‎‎هاي تلويزيوني داخلي برايش خسته‎كننده است و تنها وقتي به‎سراغ آن‎‎ها مي‎رود كه بخواهد بچه‎اش را با برنامه‎‎هاي كودك سرگرم كند. سريال‎‎هاي خانوادگي ايراني را كه جالب باشد دنبال مي‎كند، اما از وقتي ويكتوريا را شناخته ديگر دست از سريال‎‎هاي ايراني هم برداشته و يكسره مشتري فارسي‎وان شده است. زن خيلي راضي نيست كه مسائل ضداخلاقي (خيانت و اين‎جور چيزها) را بچه‎اش و حتي شوهرش نگاه كنند. بچه‎اش را مي‎تواند يك‎جوري قانع كند، اما به شوهرش بايد دائم يادآوري كند كه اين‎جا ايران است و بايد مراقب خودش باشد كه گول نخورد. به همين دليل، زن سريال‎‎هاي كره‎اي را كه آدم‎هايش پوشيده‎ترند و روابط‎شان ظاهرا اخلاقي‎تر است و با جامعه ايران جور درمي‎آيد، بيشتر مي‎پسندد. ديدن كره‎اي‎‎هاي اخلاقي كه روابط خانوادگي‎شان شبيه جامعه ايران است و قهر و آشتي‎هاي‎شان شبيه خود ما، و حجب و حياي اجتماعي‎شان گهگاه حتي مايه حسرت ما هم مي‎شود، هم فال است هم تماشا؛ هم دنياي تازه را مي‎بيني كه خيلي ديگر توي چادر و چاقچور پيچيده نشده‎اند و دائم با حكومت در اين‎باره درگيري ندارند و هم روابط‎شان پاستوريزه است. به همين علت گردانندگان فارسي‎وان به‎خوبي مي‎دانند كه كنار ويكتوريا حتما بايد كره‎اي‎‎هاي چشم باريك را هم داشته باشند، وگرنه خيلي زود خانواده‎‎هاي ايراني، به ويژه زنان ايراني، پس مي‎زنند و ديگر اميدي به ادامه كار نيست. علاوه‎بر آن، توي شبكه هم كالا‎هاي جديد تبليغ مي‎شود كه شوق خريد را در زن زنده نگه مي‎دارند و هم از آرايش و مدل‎‎هاي جديد پوشش باخبرش مي‎سازند. اين زن سياسي نيست و تازه به دليل وقايع اخير سياسي حتي از سياست، ‎زده هم شده است. پس خيلي به اخبار و مباحث سياسي هم نيازي ندارد. براي او هم سريال‎‎ها وسيله‎اي است كه توي جمع‎هاي خانوادگي و زنانه اظهارنظر كند و چيزي براي تعريف كردن داشته باشد. اما، مرد هم خوشحال است كه اين برنامه‎‎ها زنش را سرگرم مي‎كنند و كمتر مجالي براي اظهار نارضايتي از زندگي «يكنواخت» برايش مي‎گذارند و از طرف ديگر، آب سردي است بر تنش‎‎ها و هيجانات سياسي كه ديگر كم‎كم خسته و كوفته‎اش كرده است. دائم اين جمله را مي‎گويد: «ببين اونا چقدر راحت زندگي مي‎كنند و ما چقدر به خودمان سخت مي‎گيريم» و آه از نهادش بر مي‎آيد. وقتي هم توي جمع‎‎هاي خانوادگي مي‎نشيند به تحليل جامعه و زندگي «اونا» و «ما» مي‎پردازد و نتيجه‎گيري مي‎كند. مرد نيز به سبك خودش با روابط غيراخلاقي زندگي «اونا» خيلي موافق نيست، اما مدام مي‎گويد «ببين چقدر راحت هستند، چقدر راحت زندگي مي‎كنند». براي مرد كه گهگاه از روابط اجتماعي و خانوادگي خود به تنگ مي‎آيد، اين سريال‎‎ها مفري است براي تخليه رواني و آرامش يافتن. سريال‎‎ها براي او هم حظ بصري دارد.تيپ 4 : زن و شوهر واقعا جواناين زن و شوهر، دختر و پسر جواني هستند كه بتازگي ازدواج كرده‎اند و دل‎شان مي‎خواهد كه زندگي متفاوتي با قديمي‎‎ها (پدر و مادرشان، حتي زنان و مردان ميانسال كه يك دهه زودتر از آن‎‎ها ازدواج كرده‎اند) بنا كنند. نگاهي انتقادي به زندگي اجتماعي و قيود و كنترل اجتماعي دارند. بي‎بند و بار نيستند، اما مي‎خواهند از زندگي‎شان لذت ببرند: خوب بپوشند، خوب بخورند، فيلم‎‎هاي خوب ببينند، سفر بروند، كافي شاپ بروند، و قيود سنتي كه دست و پاي پدر و مادرهاي‎شان را بسته بود كنار بگذارند. همان‎طور كه عاشق هم هستند، حاضرند به‎سادگي از هم جدا شوند. با هم قرار گذاشته‎اند كه اگر يك روز احساس كنند هم را دوست ندارند، خيلي ساده بدون اين‎كه ديگران را به زحمت بيندازند و به اصطلاح پاي بزرگ‎تر‎‎ها و ريش‎سفيدان به ميان بيايد و گرفتار كشاكش دادگاه و اين‎جور چيز‎ها بشوند از هم جدا شوند. براي اين دو تجربه سريال‎ها، يعني تأييد عقايد آنان درباره زندگي؛ اين‎كه زندگي همين مدت كوتاهي است كه بايد از آن براي تجربه كردن هرچه بيشتر استفاده كرد. اين دو هم اگرچه در اساس، بي‎اخلاقي را نمي‎پذيرند و خيانت را تأييد نمي‎كنند، اما تأييد مي‎كنند كه هر كس بايد آزاد باشد كه مسير خودش را انتخاب كند. آن‎‎ها به بازيگران سريال‎‎ها حق مي‎دهند كه خيلي ساده تصميم مي‎گيرند و خيلي به كنترل‎‎هاي اجتماعي توجه نمي‎كنند. براي اين دختر و پسر جوان زندگي با فانتزي‎هايش قشنگ است و زندگي بدون فانتزي يعني همان زندگي پرقيود سنتي پدر و مادرهاي‎شان. ديدن سريال‎‎ها براي آنان تثبيت بهشتي است كه بيرون از ايران براي خودشان ترسيم كرده‎اند و هر چه فشار‎ها و كنترل‎‎هاي اجتماعي بيشتر مي‎شود، آنان با ولع بيشتر به اين تصاوير پناه مي‎برند.تيپ 5 : باكلاس هادر اين خانواده‎‎ها كه پدر و مادرهاي‎شان از مشاغل به نسب رده بالاي جامعه هستند و به طبقه متوسط به بالا و يا حتي بالا (ثروتمندان ميانه) تعلق دارند، ديدن همه چيز براي اعضاي خانواده آزاد است. ديدن شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي بخشي از سبك زندگي آنان است. ديدن اين قسم سريال‎‎ها نه از براي وجه جنسي آن‎‎هاست و نه تأييد روابط غيراخلاقي آن‎ها. همه چيز خيلي عادي پيش مي‎رود. آن‎‎ها ظاهرا در ايران زندگي مي‎كنند، اما در اتمسفر خاص خودشان هستند. زندگي‎شان تركيبي است از ايراني بودن با ارزش‎‎هاي غربي. از ديدن خيلي چيز‎ها جا نمي‎خورند؛ اگرچه ممكن است گهگاه اندكي هم جا بخورند. خيلي مشتري شبكه‎‎هاي داخلي نيستند، اگرچه مادر خانواده باز هم تمايل دارد كه سريال‎‎هاي داخلي را دنبال كند.تيپ 6 : بينندگان توراهيخلاصه به مخاطبان و بينندگان توراهي مي‎رسيم. اينان آن دسته از بينندگاني هستند كه ماهواره ندارند، و دلشان هم نمي‎خواهد داشته باشند، به دلايل مختلف: از جمله سن بچه‎ها، عقايد ديني، كنترل اجتماعي، ترس از غيرقانوني بودن ماهواره و... اما، بدشان نمي‎آيد به خانواده اقوام كه مي‎روند يك قسمت يا اپيزود را نگاه كنند. گهگاه با ولع به حرف‎‎هاي درباره سريال‎‎ها گوش مي‎دهند و مي‎پرسند كه «راستي قسمت قبلي‎اش چي شد؟» اين گروه اگرچه بينندگان دائمي نيستند، اما به نحوي درون شبكه مخاطبان هستند. وقتي بحث سرگرمي ماهواره مي‎شود، حسرت مي‎كشند كه چرا ندارند و وقتي از نكات غيراخلاقي آن آگاه مي‎شوند، خدا را شكر مي‎كنند كه ندارند. به هر حال در خوف و رجاء دائم هستند. آن‎چه در مورد اين دسته جالب است اين است كه پيام را به هر حال دريافت مي‎كنند، اگرچه غيرمستقيم و يا تكه تكه؛ اما با تخيل‎شان بقيه را پر مي‎كنند. خانواده‎‎هاي محترمي هستند و سعي مي‎كنند موضعي فراتر از دوستان و آشنايان‎شان كه ماهواره دارند، اتخاد كنند، اما گهگاه هم در اين گرداب غرق مي‎شوند.چند نتيجهآن‎چه آمد، تنها برخي از تيپ‎‎هاي بينندگان فارسي‎وان بود. خواننده خودش حدس بزند كه اين عده چرا و با چه انگيزه‎اي شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي را نگاه مي‎كنند. درباره اين‎كه چرا شبكه‎‎هايي نظير فارسي‎وان ايجاد شده‎اند، هم مي‎توان انديشيد و به نقد آن پرداخت. اما نگارنده تلاش كرده است تا تصويري متفاوت از آدم‎‎ها به دست دهد. اما، در پايان، چند نتيجه كوتاه:- زندگي اجتماعي چنان در ايران، به‎ويژه شهر‎هاي بزرگ، پيچيده و متنوع شده است كه ما با يك مخاطب واحد روبه‎رو نيستيم.- نظام ارزشي اين گروه‎ها، متفاوت است و اگرچه روابط غيراخلاقي را در بيشتر موارد تأييد نمي‎كنند، اما راحت بودن و سخت نگرفتن را تأييد مي‎كنند.- براي بيشتر مخاطبان، جذابيت‎‎هاي اين سريال‎‎هاي دنباله‎دار (به اصطلاح سوپ اُپراها) از نظر داستان و شخصيت‎پردازي به‎قدري است كه همه را جذب مي‎كند.- براي عده‎اي از بينندگان، ديدن اين سريال‎‎ها و برنامه‎‎ها نوعي فرارفتن از محيط اجتماعي و فرونشاندن فشار‎هاي ناشي از محيط اجتماعي و حتي در مواقع خاص، فشار‎هاي سياسي است.- انگيزه‎هاي گروه‎‎هاي مختلف اجتماعي براي ديدن شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي متفاوت است. بنابراين، اثر شبكه‎‎هاي ماهواره‎اي هم روي اين گروه‎‎ها متفاوت خواهد بود.- فقط ديدن فارسي‎وان نيست كه تأثير مي‎گذارد، بلكه بسياري از افراد در شبكه مخاطبان قرار مي‎گيرند، بدون اين‎كه بيننده دائمي باشند (بينندگان توراهي). همه اين‎‎ها چالش‎‎هايي است كه در برابر شبكه‎‎هاي داخلي تلويزيوني و مهم‎تر از آن در برابر نظام اجتماعي ما قرار دارد. فراموش نكنيم كه همه‎چيز از تغيير باور‎ها و ارزش‎‎ها شروع مي‎شود و تلويزيون يكي از كارگزاران تغيير اجتماعي در جوامع معاصر است.منبع:http://panjerehweekly.ir/ن
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن