تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 19 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1810292377




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستان‌هایی برای شیفت شب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: داستان‌هایی برای شیفت شب
شیفت شب
برای نویسندگانی که نخستین تجربه‎های داستانی خود را منتشر می‎کنند، ساده نوشتن یکی از مطمئن ترین راه‎هاست، شیوه‎ای که به واسطه آن لااقل می‎توان مطمئن بود، از افتادن به بیراهه تجربه‎ها دشوار زبانی و فرمی که اغلب به دلیل کم تجربگی به سامان نمی‎رسند، پشگیری می‎کند؛ دلیل اقبال به ساده‎نویسی در میان نویسندگانی که نخستین آثارشان را در نسل اخیر ارائه کرده‎اند، شاید همین نکته باشد. اما حلقه مفقوده در میان خیل داستانهایی که این چنین نوشته می‎شوند، عدم برخورداری از ویژگی‎هایی‎ست که می‎توانند حاصل کار نویسنده‎ را از دیگران متمایز کنند.در چنین مواردی اغلب مفهوم سادگی با ساده برگزار کردن ماجرا و در واقع ساده گذشتن از کنار ظرفیت‎هایی که هر داستان‎نویس در اختیار دارد، اشتباه گرفته می‎شود. بدیهی‎ست داستان در عین سادگی هم می‎تواند، به شدت مجذوب کننده باشد، کم نداشته‎ایم شاهکارهایی که ساده نوشته شده‎اند و حتی در ادبیات داستانی خودمان نیز نمونه‎های خوب آن کم نیستند.برای نویسندگانی که نخستین تجربه‎های داستانی خود را منتشر می‎کنند، ساده نوشتن یکی از مطمئن ترین راه‎هاستعلت اینکه برخی نویسنده‎ها در چنین مواردی به توفیق رسیده‎اند، تا اندازه زیادی به این خاطر بوده که در آثارشان سادگی داستان به معنای در سطح قرار داشتن  نبوده. در حقیقت اگرچه نویسنده پرداختی ساده از مضمون مورد نظرش داده، اما  در عین حال کوشیده از دریچه ای تازه به آنها نگاه کرده و البته پرداخت نویی از آنها ارائه کند، همچنین برظرفیت‎های کار افزوده، از آنها استفاده کرده و در لایه‎های زیرین اثر نکته‎های در خور تامل را تدارک ببیند.آنچه در بالا اشاره شد، اگر نه به شکلی برجسته اما کم و بیش در نخستین داستانها غلامرضا معصومی دیده‎ می‎شود، شیفت شب،  مجموعه‎ای‎ از  داستانهایی‎ست که ساده‎ نوشته شده‎اند و این سادگی نه فقط به این دلیل است که نویسنده، در روایت داستان‎های خود از پیچیدگی احتراز کرده، بلکه آن را در بعدی دیگر در مضامین اغلب داستانهای شیفت شب هم می‎توان دید.با کمی اغماض در اغلب  داستانهای این مجموعه  می‎توان کشش و گرایش معصومی را به سمت  عمق بخشیدن به این روایت‎های ساده و تدارک دیدن لایه‎هایی زیرین برای اثر، ردیابی کرد؛ هرچند که تلاش او در برخی موارد به نتیجه چندان در خور اعتنایی نینجامیده، اما نفس همین گرایش، حتی اگر غریزی هم فرض شود، امتیازی‎ست امیدوارکننده برای موفقیت این نویسنده در کارهای بعدی‎اش که به هرحال پر تجربه‎تر ظاهر خواهد شد.با کمی اغماض در اغلب  داستانهای این مجموعه  می‎توان کشش و گرایش معصومی را به سمت  عمق بخشیدن به این روایت‎های ساده و تدارک دیدن لایه‎هایی زیرین برای اثر، ردیابی کردنمونه‎های بارز و البته موفق‎تر این تلاش را در داستانهایی نظیر «برای رفتن به گردش روز بدی است» و «شیفت شب» می‎توان دید. در داستان اول  نویسنده به مدد رفت و برگشت‎های زمانی در روایت داستان، فضای ذهنی راوی و درگیری و دغدغه او نسبت به درک مسئله خیانت در گذشته را به زمان حال می‎آورد. شخصیت اصلی دو داستان (دو موقعیت) را به طور موازی روایت می‎کند که یکی در زمان حال جریان دارد و دیگری خاطره‎ای‎ست از دوران کودکی‎اش، اولی از دریچه نگاه کودکی به دنیای بزرگترهاست و دومی از دریچه نگاه بزرگترها به دنیای کودکان‎ و ای‎کاش نویسنده خط و ربط درونی این دو روایت را بیشتر کرده و گذشته را نیز  به شکلی عینی‎تر در زمان حال منعکس می‎کرد.«شیفت شب» که نام کتاب نیز از آن گرفته شده، از جمله بهترین و قوام یافته‎ترین داستان این مجموعه است. در این داستان نویسنده به سراغ مضمونی رفته که نقطه عزیمت طرح کلی آن، موقعیتی‎ست که بارها در قصه‎های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. مردی زنی را که کنار خیابان ایستاده سوار می‎کند و به مقصد نا مشخصی می‎راند. خواننده داستان، همچون شخصیت زن قصه، به سرعت به سراغ پیش فرض‎های ذهنی‎ای می‎رود که چنین موقعیتی می‎تواند بدان بینجامد، اما داستان هرچه به جلو می‎رود، این پیش فرض‎ها نیز به هم ریخته و کنار زده می‎شوند و درنهایت نویسنده توفیق می‎یابد ابعادی تازه از موقعیتی این چنین را برای خواننده شکافته و پرداختی متفاوت از شخصیت‎ها و مناسبات میان آنها- که در چنین موقعیت هایی تقریبا کلشیه شده – ارائه بدهد. در داستان اول  نویسنده به مدد رفت و برگشت‎های زمانی در روایت داستان، فضای ذهنی راوی و درگیری و دغدغه او نسبت به درک مسئله خیانت در گذشته را به زمان حال می‎آوردموفقیت نویسنده در این داستان تا اندازه زیادی مدیون اتمسفر آن است و البته محتوای دیالوگ‎های رد و بدل شده میان شخصیت‎ها، هرچند که جا داشت این دیالوگ‎ها پرورش بیشتری یافته و کنش شخصیت‎ها در پایان قصه، به جای آنکه واکنشی آنی جلوه‎گر شوند، اتکای بشتری به منطق علی و معلولی درونی داستان داشتند.اما معصومی در همه داستانهای کتاب (به خصوص داستانهایی که در ابتدای کتاب آمده) به چنین توفیقی دست نمی‎یابد و حاصل کار او از حد روایت ساده داستانهایی با مضامینی گاه آشنا و نه چندان توجه برانگیز، فراتر نمی‎رود (نمونه بارز آن داستان سرباز فراری). تم داستان‎های شفت شب اجتماعی‎ست و اغلب بر روی پاره‎ای معضلات زندگی شهری و هویت باختگی انسان معاصر در چنین فضایی تاکید دارد. یکی از عمده‎ترین مشکلات کتاب عدم یکدستی آنها در پرداخت است، دیالوگ‎ها حتی زمانی که در جای خود نشسته‎اند به لحاظ کیفیت گفتگونویسی چندان پرورده به نظر نمی‎رسند، گاه کفیت ادبی و گاه شکل محاوره‎ای برخوردارند، نثر کتاب  نیز عاری از لغزش‎هایی ویرایشی نیست. همچنین کم توجهی به نثر گاه باعث به وجود آمده  موانعی شده  که به ریتم جملات ضربه می‎زنند. در یک نگاه کلی نگرانه داستانهایی که انتهای کتاب آمده‎اند، از کیفیت بهتری در قیاس با داستانهای ابتدایی کتاب برخوردارند! بخش کتاب‌خوانی تبیانمنبع: سایت اینترنتی "مد و مه"





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن