واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جوانان، بحران هویت و حوزه(قسمت دوم)زندگی حسن غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
قسمت اول این مطلب را در اینجا ببینید.جوانی بهار عمر ماست و هر محصولی را باید در بهار کاشت لذا محصول شخصیت و حقیقت خود را در دوران جوانی باید در قلب شخم زده و مستعد کاشت تا بتوان در تابستان میان سالی برداشت کرد .یک کشاورز زمانی که به فکر کاشت و برداشت محصول کشاورزی خود می افتد ابتدا بر روی محصول، زمین کشاورزی، آینده محصول اندیشه و مطالعه می کند پس از آن مقدمات کشاورزی را فراهم می آورد. ما انسانها نیز در حال کشاورزی جان و حقیقت خود هستیم چه مقدار بر شناخت خود، زندگی، آینده و ... مطاله کردیم چه اندازه خود را می شناسیم، و واقعآ هدف از این زندگی چیست؟ آیا تا به حال با خود فکر کرده ایم که زنده هستیم یا زندگی می کنیم. بیایید سر خود را کلاه نگذاریم و با تفکر و تعقل به فکر ساختن دوباره شخصیت خود و زندگی آینده مان باشیم. تمام مبلغان عزیز و طلابی که با جوان سر و کار دارند باید بدانند: هدف برای جوان ، همچون فانوس دریایی برای کشتی است که مانع غرق شدنش در دریای زندگی می شود. اگر این واقعیت را بپذیریم که ذهن جوان ، ذهنی پر تکاپو ، متفحص و جوینده است ، آن وقت پذیرش این مطلب که آنها علاقمندند از زندگی و هدف آن، بیشتر بپرسند آسانتر خواهد بود. هدف برای زندگی نسل معاصر ، همچون آهن ربای نیرومندی است که تمامی ذرات وجود جوانان را به خود جذب می کند و علاوه بر اینکه مانع از پراکندگی و تجزیه نیروهایشان می شود، قادر است توان آنان را به طور متمرکز ، در جهت ارزنده ای شکل داده و به کار گیرد.هر حرکتی نیازمند به هدف است واگر حرکتی بدون هدف باشد یا هیچ گاه آغاز نمی شود یا ادامه پیدا نمی کند یا به انحراف کشیده می شود .لازمه حرکت و پیشرفت هدف داشتن است. ضرورت هدف در زندگیزندگی نیز حرکت و پیشرفت و صعود است. بنابراین نیازمند هدف است. انسان باید هدف داشته باشد چون:1- هدف باعث امید به زندگی می شود. اگر زندگی هدفمند نبود هیچ بشریت به حیات خود ادامه نمی داد و همچنان روز اول خود کشی می کرد و ادامه حیاتی در کار نبود. ادامه حیات چند هزار ساله بشر دلیل است بر هدفمند بودن حیات.2- اگر هدف نباشد حرکتی انجام نخواهد شد. واگر حرکت نباشد هیچ سعادت و کمالی نیست.3- اگر هدف نباشد شقاوت و سعادت، عذاب و رفاه معنی ندارد.4-کسی که بدون هدف باشد به سرعت توانایی و انرژی خود را از دست می دهد .و عقب می ماند.5- انسان دغدغه سرنوشت خود رادارد. و هرچه انسان بتواند نسبت به خویش و کنش ها و واکنش های خود بداند. بر وضع زندگی او تاثیر می گذارد.6- اعتماد به نفس و خود باوری ارتباط زیادی به معنیداری زندگی و خوش بینی و رضایت و لذت از زندگی دارد و این فقط با داشتن هدف میسر است.خلاصه هدف در زندگی نقش اساس و راهنمای انسان را بر عهده دارد ، هدفِ زندگی نقشه سعادت انسان است و در این کوهنوردی طولانی بسیار سخت که پر است از درهها و صخرهها و هر لحظه امکان سقوط وجود دارد ما انسانها نیازمند به یک نقشهای هستیم که مسیر دقیق رسیدن به قله را به ما بیاموزد. لذا هدف به ما قله را نشان می دهد و با توجه به آن قله میتوان مسیر حرکت صعودی را کروکی کشید.تمام پیامبران الهی(علیهم السلام) به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی فکر آدمی بوده و هستند که واقعآ هدف از زندگی آدمی چیست؟ این پرسشیک پرسش اصیل است که باید بدان پاسخ داد. از این رو سخنگویان دینی و طلاب عزیزی که با جوان سروکار دارند می بایست به این دغدغه جوان پاسخ داد. پاسخی درخور عرضه و مستند به معارف ناب دینی و براهین عقلی. سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]