واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرایی اقتصادی انقلاب اسلامیپیش از اتقلاب فقدان برنامه مشخص اقتصادی و اجرای سیاست ویرانگر، ریخت و پاش ها و ولخرجی های شاهانه برای امور مبتذلی چون جشن های تاجگذاری و جشن های دو هزار و پانصد ساله و ... اوضاع نابسامان اقتصادی بود كه رژیم شاه را در داخل با چالش اقتصادی مواجه ساخت. از مهمترین ویژگی های انقلاب اسلامی ایران این است که تنها در یک بعد خلاصه نشده و چند بعدی است.
از مهمترین ویژگی های انقلاب اسلامی ایران این است که تنها در یک بعد خلاصه نشده و چند بعدی است. یعنی نمیتوان تحولات سیاسی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را جدا از هم دانست و البته هریک از این ابعاد احتیاج به بررسی جداگانه دارند. در این نوشتار تنها به بررسی علل و عوامل اقتصادی بروز انقلاب پرداخته ایمبررسی شرایط و اوضاع اقتصادی ایران در دهه منتهی به سال 57 و مقایسه آن با سه دهه پس از انقلاب گویای بسیاری از حقایق است . پیش از اتقلاب فقدان برنامه مشخص اقتصادی و اجرای سیاست ویرانگر، ریخت و پاش ها و ولخرجی های شاهانه برای امور مبتذلی چون جشن های تاجگذاری و جشن های دو هزار و پانصد ساله و تقسیم و توزیع ناعادلانه درآمدهای ملی و در یك كلام فساد، اجحاف، اسراف، ظلم اقتصادی، فقر و محرومیت اكثر مردم ازجمله شاخص های اوضاع نابسامان اقتصادی بود كه رژیم شاه را در داخل با چالش اقتصادی مواجه ساخت.اشكالات عمدهای كه در نگاه اول در برنامههای توسعه صنعتی ـ اقتصادی پیش از انقلاب به چشم میخورند عبارتند از:1. سوءاستفادههای كلان مادیدامنه سوءاستفادههای مالی درباره اطرافیان شاه، وصاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوی از كل پروژههای صنعتی،كشاورزی، ساختمانی، راهسازی و نظامی زمان رژیم گذشته تا آن حدگسترده و وسیع بوده است كه نه تنها از دید هیچ یك از پژوهشگران كه علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران را بررسی كردهاند پنهاننمانده است، بلكه حتی خواص اطرافیان و نزدیكان شاه سابق نیز اجباراًبه آن اعتراف كردهاند، چنانچه اشرف پهلوی دركتاب "چهرهها درآیینه" و پرویز راجی در كتاب "خاطرات آخرین سفیرشاه در لندن" بدان اشاره كردهاند.علاوه بر این، خود شاه نیز در كتاب "پاسخ به تاریخ"چنین مطلبی رااذعان میكند. آنتونی پارسونز سفیر كبیر انگلیس نیز در خاطرات دورانسفارت خود در ایران كه مصادف با سالهای انقلاب بوده است در ذكرعوامل سقوط رژیم پهلوی از استبداد، فساد مالی، سركوب، و خشونترژیم نام میبرد و در جای دیگری در كتاب فوقالذكرمیگوید كه بیشترین موارد فساد مالی مربوط به خانواده پهلوی ودربارشاه بود.یكی از دلایل عمده نارضایتی مردم در زمان حكومت پهلوی شكاف و اختلاف عظیم طبقاتی بین معدودی اقشار بسیار غنی و مرفّه جامعه و اكثریت عظیم توده مردم ذكرمیشود2. اسراف و تبذیراز جمله نارسائیهای اقتصادی كه درمورد نحوه اجرای پروژههای صنعتی دوران رژیم گذشته ذكر كردهاند یكی هم مسأله اسراف و تبذیر در هزینه انجام پروژهها و یا بعضی ازبرنامههای دربار پهلوی نظیر برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی و نظایر آنها می باشد به گونه ای که گاهی هزینه صوری اجرای یك طرح و یا پروژه صنعتی به چندین برابر هزینه واقعی آن بالغ میگردید. بدیهی است وقتیهیچگونه بازرسی و رسیدگی حقیقی نسبت به درآمد و مخارج و درنتیجه ثروت هنگفت دربار پهلوی وجود نداشت و سیستم حكومتی وسیاسی آن روز ایران به كسی اجازه نمی داد تا در این زمینهها اظهار نظر،چه رسد به تحقیق و تفحّص، نماید و سررشته مصرف درآمد كشور وبیتالمال عمومی یكسره در دست شاه و دربار و عدهای از وزراء ووكلای مطیع آنها بود، باید هم انتظار داشت كه از محلّ اینگونه درآمدها، دربار پهلوی و بویژه شخص رضاخان و بعدها پسرشمحمدرضا صاحب ثروتهای بادآورده كلانی شده باشند كه تعجب همه ناظران خارجی اوضاع ایران در زمان پهلویها را برانگیخته است.
3. اختلاف طبقاتیاز موارد دیگری راجع به نارسائیهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از برنامههای نوسازی و صنعتی شدن جامعه ایران دردوران پهلوی ذكر شده مسأله ایجاد فاصله عمیق طبقاتی در جامعه ایران در عهد پهلوی است، بطوری كه یكی از دلایل عمده نارضایتی مردم در زمان حكومت پهلوی شكاف و اختلاف عظیم طبقاتی بین معدودی اقشار بسیار غنی و مرفّه جامعه و اكثریت عظیم توده مردم ذكرمیشود، چرا كه ـ به زعم ایشان ـ نحوه توزیع درآمدهای ملّی در دوران رژیم پهلوی آشكارا غیر عادلانه بوده است.براساس برخی برآوردها , تا سال 1357 , سی درصد جمعیت کشور را خانوارهای ثروتمند تشکیل می دادند که معادل 90درصد کل درآمد کشور را به خود اختصاص داده بودند و 70 درصد بقیه تنها 10 درصد درآمد کشور را در اختیار داشتند. وابستگی صنعتی ـ اقتصادیاز جمله ایرادات عمدهای كه میتوان به برنامههای توسعه صنعتی ـاقتصادی رژیم گذشته گرفت این واقعیت است كه بیشتر پروژههایبزرگ اجراء شده نوعاً طوری نبودند كه بنیه و بنیانهای صنعتی ـاقتصادی ایران را تقویت و در طول زمان، این مملكت را از نظر صنعتی و پروژههای زیربنایی مستقل و خودكفا سازند، كاری كه كشورهایی مثل ژاپن در دهه سالهای 1950 میلادی (پس از پایان جنگ و در حقیقت شكست فاحش ژاپن در جنگ) و كره جنوبی در دهه سالهای 1970میلادی (به تقلید از ژاپن) و مالزی و اندونزی در دهه سالهای 1980میلادی (به تقلید از كره) انجام دادند و از بسیاری جهات خود را در زمره كشورهای صنعتی و نیمه صنعتی قرار دادند (در صنایع سنگین،كشتیسازی، هواپیماسازی، خودروسازی، ساخت ماشین آلات سنگینصنعتی، سواری و غیره) كاری كه بحمدالله پس از پیروزی انقلاباسلامی تا حدود زیادی در جمهوری اسلامی شروع شده وسرمایهگذاری روی تحقیقات صنعتی و اجرای پروژههای بزرگ ملی نظیر ساخت ماشینآلات صنعتی، طراحی ساخت خودرو، كشتی سازی،ساخت تسلیحات سنگین دفاعی، هواپیما سازی و غیره آغاز شده استبرنامه های عمرانی رژیم شاه هم , بر صنایع وابسته بویژه صنایع مربوط به کالاهای مصرفی اتکا داشت و نتیجه آن عدم توازنی فزاینده بین بخش کشاورزی و بخشهای دیگر اقتصادی بود به گونه ای که در بخش کشاورزی , تولید محصولات کشاورزی از 29/1درصد تولید ناخالص ملی در سال 1339به 9/1درصد در سال 1356, یک سال قبل از فروپاشی حکومت پهلوی , تنزل یافت در بخش صنعت نیز باتوجه به بیگانگی صنایع مورد حمایت حکومت پهلوی با اقتصاد ملی و عدم توجه به نیازهای داخلی کشور , وابستگی اقتصاد کشور به غرب روز به روز افزوده شد قطعا در کنار همه ابعاد وقوع انقلاب باید نقش تفکر دینی مردم را در نظر گرفت و اینکه همگی از فساد و دین گریزی حکومت پهلوی به خشم آمده بودند و تحت لوای رهبری روح الله الموسوی الخمینی انقلابی بر پا کردند که دنیا هنوز هم از توصیف آن عاجز است با اجرای استراتژی های نادرست رژیم پهلوی , بخش کشاورزی فراموش شد و بیشترین سرمایه گذاری و امکانات کشور در بخش صنعت و صنایع متکی به واردات صورت گرفت که همین امر باعث فاصله گرفتن امکانات شهری و روستایی بود که پیامد آن مهاجرت روزافزون روستائیان به شهرها بود . به عبارتی بررسی ها نشان می دهد رژیم پهلوی در دهه 40شمسی (دهه 60میلادی ) با استراتژی نادرست خود که تحت عنوان اصلاحات ارضی از آن یاد می شد , باعث بیمار شدن اقتصاد ایران شده بود.نشانه های این بیماری را در عرصه های مختلف اقتصاد می توانستیم به وضوح مشاهده کنیم. بنابراین در سال 1357, سال پیروزی انقلاب اسلامی , کشور با یک اقتصاد بیمار با تورم بیش از 16درصد , استقراض خارجی , کسری بودجه و کاهش تولید ناخالص ملی روبرو بود.همه این مطالب ذکر شده در بالا اقتصا کشور را با چالشهای جدی روبرو کرده بود.
اما نباید از ذکر این نکته غافل شد که اگررهبری دینی و کم نظیر حضرت امام (ره) نبود این نهضت وانقلاب مردمی به موفقیتی دست نمی یافت. قطعا در کنار همه ابعاد وقوع انقلاب باید نقش تفکر دینی مردم را در نظر گرفت و اینکه همگی از فساد و دین گریزی حکومت پهلوی به خشم آمده بودند و تحت لوای رهبری روح الله الموسوی الخمینی انقلابی بر پا کردند که دنیا هنوز هم از توصیف آن عاجز است و مهم تر اینکه با توکل به خدا وتاسی به رهبری امام و مقام معظم رهبری و تکیه بر قدرت مردم این انقلاب دارد دهه تثبیت را طی می کند و برای رسیدن به اهداف معین شده در سند چشم انداز به تلاش همه جانبه ما احتیاج است.ریحانه حمیدی فربخش اقتصاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 598]