واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار شنبه 6 آذر 1389 تعداد مشاهده : 1066 بحراني: بايد بر اساس اعتقاداتمان حركت كنيم خبرگزاري فارس:شهريار بحراني گفت: بايد به يكسري از مسائل اعتقاد داشته باشيم و براساس اين اعتقادات حركت كنيم نه براساس خواسته دشمنان. ه گزارش خبرنگار سينمايي باشگاه خبري فارس «توانا»، برنامه «هفت» جمعه شب با بررسي وضعيت كلي سينماي ايران با حضور شهريار بحراني (كارگردان)، عليرضا رئيسيان (تهيه كننده)، مسعود فراستي (منتقد) و فريدون جيراني (مجري) از شبكه 3 سيما پخش شد. به گزارش فارس، در حاشيههاي مطرح شده در اين برنامه به مباحثي چون تعداد اعضاي صنف تهيهكنندگان و فيلمسازان، بحث متحد شدن صنف تهيه كنندگان و و ورود فيلم «از ما بهترون» به شبكه خانگي پس از مدت كوتاهي پس از پايان اكران عمومي پرداخت. به گزارش فارس، شهريار بحراني در اين برنامه با تاكيد بر معضل عدم توليد فكر و علم اظهار داشت: بعد از انقلاب نياز به توليد علم و فكر به شدت در جامعه احساس شد و اگر اين نياز تامين شود هنر و هنرمند احياء ميشوند. وي در ادامه با اشاره به سخن مقام معظم رهبري مبني بر نياز جامعه در خصوص توليد فكر، گفت: مقام معظم رهبري بارها و بارها فرمودهاند كه ما نياز به توليد فكر، تبيين دين، و كرسيهاي آزادانديشي داريم و اگر به اين نياز پاسخ ندهيم بايد يقين داشته باشيم كه فتنه بعدي از همين راه سر بيرون ميآورد. بحراني در خصوص مخاطبشناسي در سينما گفت: بحث مخاطب بحث مهمي است و اين مطلب كه يك فيلم براي چه كسي توليد و ساخته ميشود. از مباحث مهم سينما است و كشور ما هميشه كشور اديبان و هنرمندان بزرگ بوده است ولي آيا آثار اين هنرمندان كه جاودان هستند براي خوشآمد پادشاهان بوده است يا براي نفس خويش؟ وي در ادامه گفت: به اعتقاد من و به دليل اينكه آدمهاي بزرگي بودهاند و شخصيتهاي والايي داشتهاند سطح كار خودشان را نزول نميداده و براي نفس خويش يا مخاطبهايشان كار نكردهاند پس مطمئنا براي نفس و سرشت پاكشان بوده است. بحراني در خصوص هنر ارائه شده توسط هنرمند گفت: هنرمند بايد شان و شخصيت خود و هنر خود را بشناسد و هرگز هنر مبتذل ارائه ندهد. كارگردان ملك سليمان نبي در خصوص پايبندي به اعتقادات گفت: بايد به يكسري از مسائل اعتقاد داشته باشيم و براساس اين اعتقادات حركت كنيم نه براساس خواسته دشمنان. بحراني در ادامه گفت: درست است كه جامعه به موسيقي نياز دارد ولي نميتوانيم به خاطر يك سري از افراد كه احتياج به موسقي سخيف دارند كل جامعه را خراب كنيم و حتي اگر اين كمبود در همه دنيا باشد اعتقاد داريم كه اين كمبودها باقي دنيا را به سمت سراشيبي كشانده و آيا لازم است ما هم صرف نياز مردم كشورمان را به اين سراشيبي سوق دهيم. بحراني گفت: ما جوانانمان را تعليم و تربيت نكردهايم ما به جوانان تعليم و تعلم و اخلاق را به درستي ياد نداده بلكه آنها را با جايزه بانك و ستاره سينما و فوتباليست بزرگ كرده و اينها با خوراك ناسالم بزرگ شدهاند. بحراني در خصوص غفلت مردم با خيال و قصه گفت: در صدر اسلام نيز يك نهضتي به اسم قصهگويان كه مردم را وارد قصهها ميكردند تشكيل شد و پيامبر به دليل غفلت مردم از زندگي با اين نهضت به مخالفت پرداخت و بديهي است بحث قصهپردازي و صرفا سرگرمي به شدت مورد نهي است زيرا غفلت از كارهاي شيطان است. بحراني در ادامه گفت: درست است كه قصه اصل و اساس انتقال مفاهيم است ولي بايد بتوانيم كه اين انتقال را به درستي انجام دهيم. بحراني در خصوص سينماي بعد از انقلاب گفت: قرار نبوده است در اوايل انقلاب سينمايي به اين شكل داشته باشيم بلكه قرار بود سينماي اخلاقي و فرهنگي خوبي را ايجاد كرده و براي مردم محيط مناسبي توليد كنيم ولي حال اين سوال مطرح است كه چرا بعد از 30 سال از انقلاب بايد به سراغ اقتباس از فيلمهاي قبل از انقلاب برويم. بحراني در انتهاي صحبتهايش گفت: كشور ما بايد با يك كوچ فرهنگي و يك نهضت فرهنگي به كار زيربنايي در حوزه سينما بپردازد. به گزارش فارس، در بخش ديگري از اين برنامه عليرضا رئيسيان، گفت: دهههاي مختلف پرسشهاي متفاوتي از فرهنگ داشته است و به اعتقاد من انسان يا داراي فرهنگ است و يا بدون فرهنگ. و نمودارهاي هنري نشان داده است يكي از شاخصههاي رشد فرهنگ در جامعه سينما است. رئيسيان در ادامه در خصوص بررسي سينماي ايران گفت: اگر ميخواهيم سينماي ايران را بررسي كنيم بايد تاريخچه آن را بررسي كرده و از اول به آن بپردازيم و به اعتقاد من زماني كه فقط روي وقتگذراني در سينما سرمايهگذاري كردهايم به همين شكل مخاطب از سينما زده ميشود. به دليل اين كه اين سينما از زندگي اجتماعي مردم و واقعيتهاي اجتماعي به دور است، پس مخاطب سينما را عوض كرده و به سراغ سينماي ديگري ميرود كه آن تقليد از سينماهاي خارج از كشور است. رئيسيان در ادامه گفت: اگر فيلم به مردم نزديك شود و فيلمهايي ساخته شود كه در ميان مردم باشد اتفاق خوبي براي سينماي ايران افتاده است و به اعتقاد من نبايد فيلمي ساخته شود كه در سطح سليقه پايين مخاطبان است بلكه با ساخت فيلم در سطح سليقه بالاي جامعه اين سطح سليقه را از سطحي به بالا آوردهايم. رئيسيان در خصوص مميزي و سانسور در سينماي ايران، گفت: لذت بردن به هر نحو را اشتباه و غلط دانسته ولي سانسور در سينماي اجتماعي پيشرو و تاثيرگذار بوده و باعث خيلي از افتهاي موجود در سينماي اجتماعي بوده است و من دليل اين امر را كمكاري خيلي از مديران در بخشهاي مختلف سينما ميدانم. رئيسيان در ادامه گفت: كارهاي مهمي در زمينه قصهپردازي انجام شده است ولي كمبود دانش و تخصص در اهالي سينما و كمبود دانش در بحث مديران و نبود يك كار درست در جهت توسعه همه و همه دست به دست هم داده تا وضعيت سينماي ايران را به اين شكل درآورد. رئيسيان در انتها گفت: وقتي مميزيها انجام ميشود و رفتار درستي با آن صورت نميگيرد مشكلات بزرگي براي سينماي ايران درست ميشود و دولت بايد تصديگري را كامل رها كنند و به جايش طراحي و نظارت داشته باشند و اين يعني برنامهريزي، فكر و حمايت. مسعود فراستي در ادامه اين صحبتها، گفت: بحران فرهنگي در سينماي ما به اعتقاد من اسم ديگري پيدا كرده و آن اضمحلال مسائل اخلاقي و توهين به دين است. فراستي در خصوص فيلمفارسي گفت: فيلم فارسي يك فرهنگ است همانطور كه هر چيزي كه از تفكر تهي كردن يك فرهنگ است، و به اعتقاد من پس از انقلاب نيز فيلمفارسيها به شدت رشد كرده و حتي مذهبگريز شدهاند و قرار ما براي فيلمهاي پس از انقلاب اين نبوده است. فراستي در خصوص قصه در سينما، گفت: انسان موجود قصهگو و قصهخواه است و اتفاقا سينماي ايران قصهگو نيست و فقط به دنبال قصهها است. فراستي در ادامه گفت: در حال حاضر در سينماي ما بازيگر وجود دارد ولي قصهگو و كارگردان وجود ندارد و اين بازيگران با لودهبازي تمام كار انجام داده و به اعتقاد من فيلمهاي الان نسبت به قبل از انقلاب بيشتر به سمت فيلمفارسي رفتهاند. فراستي، گفت: من مخالف بگير و ببند در سينما هستم و اعتقاد دارم كه مميزي باعث شد كه فيلمها به درستي رقابت نكنند و ما با جلوگيري از سينماي اجتماعي باعث رشد فيلمهاي مبتذل در سينما شديم. فراستي در انتها گفت: اگر سينماي ايران به سمت حذف مميزي و حذف دولتي بودن سينما بروند كار بهتر انجام ميشود و دولت بايد نظارت درست بر روي اين ارگانها انجام دهد و اين نظارت از لحاظ اخلاقي و ديني است. در ادامه اين برنامه، گفتوگوي فريدون جيراني با محمدرضا شريفينيا پخش شد. محمدرضا شريفينيا در خصوص بازيهاي تكرارياش در نقش حاجيهاي رياكار گفت: در همه جا بدل از جنس اصلي را شاهد هستيم به همين دليل وقتي اين بازيها در جامعه براي مردم به نمايش در ميآيد، براي مخاطبان جذاب است. شريفينيا در جواب كليشه شدن در اين نقشها گفت: كليشه شدن در اين نقشها را قبول ندارم. در اصل عنوان كليشه را قبول نداشته و بر سر اين مطلب بحث دارم، زيرا افرادي هستند كه نقشهايشان يكي است ولي تفاوت زيادي دارند. شريفينيا در خصوص مثال بالا گفت: چارلي چاپلين هميشه يكي بوده است ولي در موقعيتهاي متفاوت بازيهاي متفاوتي را داشته است. او در خصوص مشكل سينماي ايران گفت: سينماي ايران بايد مخاطبشناسي شود تا بدانيم چه فيلمي براي چه مخاطبي است و در آن زمان است كه ميتوانيم تاثيرات دلخواه را از قشر مورد نظرمان طلب كنيم. شريفينيا گفت: مخاطب شناسي احتياج به يك كار تخصصي و پژوهشي دارد ولي مشكل سينماي ما اين است كه افراد متخصص را در اين زمينه نداريم. شريفينيا در پايان در خصوص نبود يك نقد منصفانه در سينما گفت: سينماي ما منتقد خوب ندارد زيرا بسياري از منتقدان ما بدون سواد نقد ميكنند و اين نقد منصفانهاي نيست بلكه نقدي از روي نفي كردن است. اين برنامه ساعت 2 بامداد به پايان رسيد. انتهاي پيام/ا-31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]