واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بالا Up کارل فردريکسن پيرمرد 78 ساله اي است که خانه اش را با بستن هزاران بادکنک در هوا معلق کرده است و مي خواهد با سفر به آمريکاي جنوبي به روياي ديرينه اش تحقق بخشد.يک اثر فوق العاده ديگر از پيکساررنه رودريگز/ ميامي هرالدايده اصلي انيميشن جديد پيکسار در خانه معلقي خلاصه مي شود که به واسطه هزاران بادکنک هليومي رنگارنگ در وسط آسمان قرار گرفته است. اين تصوير به طور چشم گيري سوررئال است و در حد و اندازه بونوئل و دالي ، ولي انيميشن« بالا» توامان جذاب و شاد و سرزنده است. از اين رو شما مي خواهيد در آن خانه باشيد يا حداقل بفهميد چه کسي در آن زندگي مي کند و اين خانه به کجا خواهد رفت.درست مانند ايده اصلي فيلم هاي قبلي پيکسار ( اسباب بازي هاي سخن گو، يک روبات تنها، ماشين هاي زنده، هيولاهاي درون کمد) « بالا» هم به گونه اي است که احساس مي شود ايده اوليه اش از ذهن بچه اي با قوه تخيل ويژه نشأت گرفته است و سپس يک استاد داستان گويي ايده را به دست گرفته و ابعادي کلاسيک و فرا زماني به آن بخشيده است. آنچه بيش از همه در اين انيميشن حائز اهميت است چگونگي شناور بودن خانه يا اينکه کجا به زمين مي نشيند، نيست بلکه مردي است که در آن زندگي مي کند؛ پيرمرد 78 ساله اي با نام کارل فردريکسن که همسرش را از دست داده و تنهاست. بساز و بفروش ها کارل را تهديد به گرفتن خانه اش مي کنند و او هم در اقدامي نافرمان گونه دست به چنين ابتکاري مي زند.انگيزه اصلي اين اقدام جسورانه هماني نيست که معمولاً در اين کارتون هاي خانوادگي انتظارش مي رود. کارگردان پيت داکتر ( کمپاني هيولاها) در قالب مونتاژي نفس گير و بدون گفت و گو ، زندگي کارل را در مدت زماني کمتر از پنح دقيقه خلاصه( يا به عبارتي کپسوله) کرده است و نشان مي دهد چطور عشق کودکانه او به جهان گردي با نام چارلز مانتز، سبب آشنايي او با دختر کوچولويي پر شور و انرژي به نام اِلي مي شود. کارل و الي بزرگ مي شوند، به هم دل مي بندند، ازدواج مي کنند، خانه رويايي شان را مي سازند، از اين که نمي توانند بچه دار شوند سرخورده مي شوند و در نهايت مانتز ، قهرمان محبوبشان را سرمشق خود قرار مي دهد و سفري ماجراجويانه به آبشارهاي پارادايز در آمريکاي جنوبي را برنامه ريزي مي کنند. اما آنها هرگز فرصت رفتن به اين سفر را پيدا نمي کنند و الي مي ميرد.اين فصل و نحوه مونتاژ آن منجر به خلق قطعه انيميشني سرگرم کننده ، تأثير گذار ، غم انگيز و واقعي شده است که قبل از شروع داستان اصلي اشک شما را در مي آورد. اين فصل را مي توان پخته ترين و تمام عيارترين قطعه انيميشني دانست که تا امروز در پيکسار توليد شده است. فصل مذکور شالوده و اساس فيلمي شگفت انگيز و فانتزي را بنا مي کند که با قلب و احساس پيش مي رود و اولين فيلم پيکسار است که يک پيرمرد ساده ، قهرمان آن است.« بالا» مانند بيشتر کارتون هاي کلاسيک ، از « بامبي » و « سفيد برفي» گرفته تا « وال اي» پيکسار، از مکاني غم زده و گرفته آغاز مي شود و رفته رفته اوج مي گيرد و بالا مي رود. ماجراي سفر کارل به آبشارهاي پارادايز و رويارويي با موجودات آن منطقه مي توانست غير جذاب و خالي از لطف باشد. اما همين بس که بگويم اين پيرمرد يک مسافر قاچاق دارد؛ پسربچه پرحرف و وراج و واقعاً غير قابل کنترلي که مصمم است نشان «کمک به سالخوردگان» را بگيرد تا ملزوماتش براي گرفتن عنوان « جهانگرد حيات وحش» کامل شود.« بالا» از سگ هاي سخن گو ( البته از نوع خاصي که تا امروز نمونه اش را در هيچ کارتوني نديديد) و پرنده عجيب و پر سرو صدايي که قدش به اندازه يک شترمرغ و شيدايي اش به اندازه دافي داک است( و شايسته يک فيلم کوتاه مجزاست) نيز بهره برده است. « بالا» حتي در مقايسه با استانداردهاي پيکسار هم انيميشن کاملاً جذاب و تمام عياري است که تصاويرش به گونه اي غير ممکن واقعي به نظر مي رسند و حرکت هاي چرخشي دوربين حس پرواز و حضور در ارتفاعات را بيشتر القا مي کنند ( اين انيميشن به دو صورت دو بعدي و سه بعدي به نمايش در آمد ولي هر دو نسخه آن به يک اندازه چشم نواز و مسحور کننده بود).سرانجام کارل در آبشارهاي آمريکاي جنوبي ماجراهايي را تجربه مي کند که او و الي هميشه رويايش را داشتند.« بالا» باز هم به مانند ديگر آثار پيکسار يک سرگرمي پرشور و پر مايه است که پيامي الهام بخش و ظريف را در خود دارد؛ شما هرگز براي شروع يک زندگي جديد پير نيستيد. فقط بايد اولين گام دلهره آور را برداريد تا ببينيد بعدش چه اتفاقي مي افتد.در حواشي فيلم* اولين انيميشن و اولين فيلم سه بعدي که در جشنواره فيلم کن به نمايش در آمد.* اولين فيلم پيکسار که در آن خون انسان نشان داده مي شود.* کاميون پيتزا پلنت که در تمام فيلم هاي پيکسار ديده مي شود در اينجا در اواخر فيلم در پارکينگ بستني فروشي به چشم مي خورد. اين معروف است که عناصر متعددي در فيلم هاي پيکسار دائماً تکرار مي شوند.کارگردان: پيت داکتر ، فيلم نامه: باب پيترسن و پيت داکتر، مدير فيلم برداري: پاتريک لين، موسيقي: مايکل جياچينو، طراح صحنه: رالف ايگلستن، برين ايمجير و ... ، تهيه کنندگان: جوناس ريوِرا. صداپيشگان: ادواردازنر( کارل فردريکسن)، کريستوفر پلامر( چارلز مانتز) ، باب پيترسن( داگ/ آلفا) و دلروي ليندو( بتا) . محصول 2009 آمريکا ، 96 دقيقه، ژانر: انيميشن ماجرايي خانوادگي . درصد مجموع نظر منتقدان سايت متاکريتيک:88 درصد.منبع: نشريه سينماي پويا شماره 19
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]