تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866185147


گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: اين صدا خاموش نمي شود«اين صدا خاموش نمي شود» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛ اين نوشته در پي آن نيست كه با ارائه دلايل و شواهد ثابت كند آمريكا بزرگ ترين ناقض حقوق بشر در دنياست؛ چرا كه پرونده حقوق بشر ايالات متحده آشكارا بر نقض گسترده حقوق بشر و ناديده گرفتن اصول و ميثاق نامه هاي بين المللي دلالت دارد.از همين روي، نيم نگاهي به نشست اخير شوراي حقوق بشر سازمان ملل كه در چارچوب بررسي دوره اي وضعيت حقوق بشر كشورها-UPR- پرونده حقوق بشري آمريكا را مورد بررسي قرار داد خود گوياي وضعيت وخامت بار اين كشور داعيه دار حقوق بشر است كه تبعيض نژادي، شكنجه زندانيان، رفتار وحشيانه و خشونت بار سربازانش با مردمان مناطق تحت اشغال، ناديده گرفتن حقوق اقليت ها، اعدام بيماران مجرم رواني، شرايط نامطلوب پناهندگان و مهاجران و... در آن كشور موج مي زند.البته در همين راستا؛ بايد گزارش اخير 310 سازمان غيردولتي حقوق بشري از كشورهايي چون آمريكا، عراق، كوبا، سوئيس، انگلستان، بلژيك و جمهوري اسلامي ايران كه شاخص هاي اصلي نقض حقوق بشر در ايالات متحده را برملا و بازگو نمود به پرونده سياه كاخ سفيد در زمينه حقوق بشر پيوست كرد.تازه نشست اخير شوراي حقوق بشر سازمان ملل درباره پرونده قطور آمريكا در نقض حقوق بشر و گزارش اين 310 سازمان غيردولتي حقوق بشري و همچنين صدها كميته و نهاد حقوق بشري جدا از گزارش هاي قبلي شوراي حقوق بشر سازمان ملل (the Human Rights council)، سازمان ديده بان حقوق بشر (Human Rights watch)، سازمان عفو بين الملل (Amnesty International) و يا حتي گزارش ساليانه برخي كشورها مثل وزارت امور خارجه چين درخصوص نقض حقوق بشر در آمريكا است.تمامي اين گزارش ها به روشني و بي آنكه جاي شك و شبهه اي را باقي بگذارد نشان مي دهد ايالات متحده رتبه نخست را در نقض حقوق بشر و شهروندان از آن خود كرده است.كشوري كه هر ساله بصورت يكجانبه در كميسيون حقوق بشر خود با ژست حامي حقوق بشر بودن! وضعيت 019 كشور دنيا را واكاوي نموده و حتي براي اتخاذ تصميم به كنگره مي فرستد وضعيتش در رعايت شاخص هاي حداقلي حقوق بشر به گونه اي است كه: ركورددار بيشترين زنداني در دنياست، از بزرگ ترين توليدكنندگان و توزيع كنندگان تصاوير فحشاي كودكان است، يكي از دو كشوري در جهان است كه كنوانسيون حقوق كودك را نپذيرفته است، بيشترين كودتاها را در كشورهاي مختلف طراحي و اجرا كرده است، جنگ هاي متعددي كه ميليون ها كشته و زخمي در پي داشته را در اقصي نقاط عالم به راه انداخته است و...جالب است كه حتي مقامات ارشد اين كشور هر از گاهي به اقدامات خودشان كه مصداق بارز نقض حقوق بشر است اعتراف مي كنند. همين اواخر جرج بوش در كتاب خاطراتش با عنوان «لحظات تصميم گيري» به دستور شكنجه زندانيان اعتراف كرده و گستاخانه اقرار مي كند براي شكنجه زندانيان از روش غرق مصنوعي استفاده مي كرده است.از اين مقدمه كه بگذريم آنچه علت قلمي شدن اين سطور است، پيام ها و پيامدهاي كشتي حقوق بشري آمريكايي هاست كه به گل نشسته است.نشست اخير شوراي حقوق بشر -4 نوامبر 0201- كه براي اولين بار پرونده حقوق بشر آمريكا را مورد رسيدگي قرار داد قطع نظر از اينكه پس از بررسي نهايي در پروسه زماني دو، سه ماهه چه تصميمي اتخاذ مي كند يك پيام استراتژيك به دنيا مخابره كرد و آن اينكه دوره معيار بودن آمريكا درخصوص حقوق بشر به سر رسيده و اكنون عيار حقوق بشر اين كشور به خواست ملت ها و دولت ها و افكار عمومي دنيا در دست بررسي و بازبيني قرار گرفته است.اين پيام بدان معناست كه شمشير برنده و براق حقوق بشر آمريكا ديگر چشم ها را به خود جلب نمي كند بلكه همگان فهميده اند كه اين شمشير علي رغم ظاهر به اصطلاح براق و شيك، نتايجي دردآور و خونين به همراه داشته است.در واقع حقوق بشر آمريكايي ها كه هميشه طي دهه هاي گذشته و به خصوص يك دهه اخير و پس از سناريوي ساختگي 11سپتامبر اسم رمزي براي چپاولگري ها و غارتگري ها و كشتار و جنگ و خونريزي بوده و اكنون لو رفته و نقاب داعيه داران و مدعيان به زير كشيده شده است.در اينجا نكته اي را داخل پرانتز بايد اشاره كرد و آن اتفاقي بود كه خردادماه گذشته به وقوع پيوست و سرانجام پس از يك ماه گفت وگو و بحث در نشست بازنگري ان.پي.تي در نيويورك، تمام 918 كشور شركت كننده با امضاي سندي 82 صفحه اي خواستار پيوستن اسرائيل به معاهده ان.پي.تي و پاسخگويي اين رژيم درباره اشاعه تسليحات هسته اي شدند.بنابراين آنچه اكنون در جامعه بين المللي در خصوص پرونده حقوق بشري آمريكا و پرونده هسته اي رژيم صهيونيستي شكل گرفته و قوام يافته است مطالبه جهاني افكار عمومي پيرامون افزون طلبي ها، زياده خواهي ها و چپاولگري هاي آمريكا و فرزند خوانده اش- رژيم صهيونيستي- است.پيامد اين خيزش و خروش ملت ها و دولت ها كه برآيندي از آن در كنفرانس بازنگري ان.پي.تي يا شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد متجلي شده است تغيير در ساختار كهنه و ظالمانه سازمان ملل را در پي خواهد داشت، چرا كه اكنون صداي جامعه جهاني به گوش مي رسد و اگر چه واشينگتن- به قول نوام چامسكي- سعي مي كند جامعه جهاني را مساوي با آمريكا و اقمار خود معرفي نمايد ولي اكنون افكار عمومي مردم جهان نسبت به سياست هاي غارتگرانه و چپاولگرانه كابوها اعتراض شديد دارند.و اما، شكافي كه در اين ميان مشاهده مي شود نبود ضمانت اجرا براي خواست جامعه جهاني است. يعني هر چند اين فضا بوجود آمده است كه عموم كشورهاي دنيا با بهره گيري از نشست ها و يا اجلاس هايي بين المللي «نه بزرگ» خود را در قبال مشي ظالمانه مستكبراني چون آمريكا و رژيم صهيونيستي فرياد به اعتراض بلند كنند اما در نهايت به خاطر ساختار بسته سازمان ملل و قانون ناعادلانه «حق وتو»، صداي جامعه جهاني به تصميماتي الزام آور و لازم الاتباع منجر نمي شود. اما علي رغم اين واقعيت تلخ، شواهد و قراين حكايت از آن دارد كه جامعه جهاني با ادامه دادن مسير خود و فريادهاي پي درپي در نشست هاي سازمان ملل يا اجلاس هاي بين المللي خواهد توانست بالاخره نظم به اصطلاح حقوقي سازمان ملل و شوراي امنيت را به چالش كشيده و به خواسته حقيقي تمام كشورها و ملت ها مبدل سازد.آمريكايي ها بايد بدانند و به باور برسند شرايط و اتفاقات دوران حاضر به گونه اي علي رغم ميل آنها در حال سپري شدن است. اگر آمريكايي ها با هياهو و كمك دو، سه كشور غربي، ايران اسلامي را به فعاليت غيرصلح آميز در زمينه انرژي هسته اي متهم مي كنند نمي توانند مجمع عمومي آژانس بين المللي انرژي اتمي را كه از جمله 811كشور عدم تعهد در آن بر پايبندي ايران به رعايت قوانين آژانس و مفاد ان.پي.تي گواهي مي دهند ناديده بگيرند.همچنان كه خواسته به حق 918كشور در خصوص پيوستن رژيم صهيونيستي به معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي و عدم اشاعه را نمي توان در تصميم گيري ها به حساب نياورد.و بالاخره بايد گفت، بررسي پرونده حقوق بشري آمريكا در شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد در قالب ساختار يو.پي.آر (بررسي دوره اي و جهاني حقوق بشر) از اين جهت قابل اهميت است كه پروژه حقوق بشر آمريكا براي تامين منافع و اهداف شوم سياسي و اقتصادي اش با شكست مواجه شده است و همه ملت ها و دولت هاي آزاده و مستقل دنيا بايد مسئوليت تاريخي خود را براي تغيير در ساختار مندرس و ظالمانه سازمان ملل متحد انجام داده تا همچنان كه صداي جامعه جهاني را بر صدر نشانده اند اين فرصت را قدر بدانند تا ضمانت اجراي لازم براي تصميمات مهم و برچيدن ظلم و تجاوز و تعدي و غارت و چپاولگري را عينيت بخشند.ابتكار: همه تقصيرها گردن مردم است نه مسئولان! «همه تقصيرها گردن مردم است نه مسئولان!» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم عباس رضايي ثمرين است كه در آن ميخوانيد؛ چندي پيش يادداشتي در باب يكي از مسائل اجتماعي نوشته بودم و در آن نگاهي انتقادي داشتم به گوشهاي از خلقياتمان. پس از انتشار وقتي براي بررسي بازخوردهاي مطلب مراجعه كردم، يكي از نظرات درج شده بيش از بقيه توجهم را به خود جلب كرد.يكي از خوانندگان نوشته بود: "مي بينم كه فضا آنقدر گل و بلبل است كه مصادر اصلي انتقادات را رها كرده ايد و چسبيده ايد به ملت بدبخت.»البته به شخصه در نقادي فرهنگي و طرح آسيبهاي اجتماعي، قائل به تفكيك دولت و ملت نيستم و اتفاقا اين تفكيك را ريشه بسياري از معضلات كنوني ميدانم. لذا اين جمله را در آن مقطع منصفانه نيافتم.اما در طي چند روز گذشته و همزمان با اينكه اخبار متعدد و تحليلهاي متفاوت و بازتابهاي متناقضي از حادثه تكان دهنده سعادت آباد را در رسانهها دنبال ميكردم، اين جمله مدام از مقابل چشمانم ميگذشت و ذهنم را مشغول ميساخت.بگذاريد قبل از اينكه سوء تفاهم ايجاد شود، تكليفمان را روشن كنيم. در اينكه ما به نقدهاي فرهنگي و اجتماعي نياز داريم هيچ شكي نيست. هيچ كس از جمله نگارنده، با اين مسئله كه ما با تدبر در خلقياتمان آسيبهاي فرهنگي خود را بيابيم و آنها را برطرف كنيم، مشكلي ندارد. اساسا ما اگر ميخواهيم به عقلانيت برسيم، چارهاي نداريم جز اينكه كه خود شيفتگي را كنار بگذاريم و با تازيانه نقد فرهنگمان را آبديده كنيم. لذا مشكل در اينجاها نيست. حتي در اينكه بسياري از خلقيات ما ايرانيان مستوجب نقد و نكوهش است هم حرفي نيست. نه تنها حرفي نيست كه اتفاقا طرح معضلات و مسائل اينچنيني كاري قابل تقدير و درخور تحسين نيز هست. پس مشكل چيست؟ببينيد مشكل دقيقا از جايي شروع ميشود كه ما به عنوان كساني كه ادعاي نقادي اجتماعي داريم، خودمان در دام آفتهايي ميافتيم كه قرار بود آنها را چاره كنيم.مشكل اين است كه ما در مسير بررسي و نقد آفتهاي اجتماعي از جمله خلقيات نامطلوب مردم، از آن طرف بام بيفتيم و "به مردم گير دادن خود تبديل به يكي از بزرگترين آسيبها و معايبمان شود. اين يعني اينكه ما طوري عمل كنيم كه به جاي درمان درد، دچار درد بزرگتري شويم.متاسفانه امروز نه تنها اين اتفاق افتاده كه اين روند ناميمون تبديل به رويه شده است. انگار اين رسم شده كه ما وقتي ميخواهيم از هر كس و هر جايي انتقاد كنيم، در ابتدا براي دستگرمي هم كه شده تعريضي ولو مختصر به مردم داشته باشيم. يعني در سطحي ترين نا به سامانيهاي امور جاري هم كه تشخيص مقصر اظهر من الشمس است، سهم مردم را ناديده نميگيريم.با پليس مشكل داريم، به مردم گير ميدهيم.منتقد اقدامات دولتيم، مردم را مينوازيم. عملكرد مجلس را قبول نداريم، به مردم فحش ميدهيم. شايد يكي از دلايل همان جملهاي باشد كه در ابتدا اشاره شد، يعني بالاخره با توجه به اينكه زورمان به اصل كاريها نميرسد، بچسبيم به كساني كه زورمان به آنها ميرسد. اگر هم بخشي از دليل اين باشد كه هست، قطعا همه آن اين نيست. اگر در همين حد بود، لابد با توجه به فضاي موجود قابل توجيه بود، اما به نظر ميرسد مشكل عميق تر از حد تصور باشد.همين حادثه سعادت آباد يكي از مواردي است كه به راحتي ميتوان شتابزدگي و به خطارفتن تحليلها را به وضوح در آن مشاهده كرد. حادثه قتلي اتفاق افتاده، به جاي آنكه مراجع مسئول اين حادثه مورد مواخذه قرار گيرند و البته در كنار آن اشارهاي هم به رفتار نادرست مردم حاضر در صحنه بشود، مراجع ذيصلاح و حتي شخص قاتل در تحليلهاي ما كاملا فراموش شده اند و عابران نگون بخت تبديل به متهمين اصلي شده اند.«پنجشنبه گذشته،براي تهران يك روزسياه بود و ميدان كاج سعادت آباد هم مركز اين سياهي؛جايي كه جوان چاقوخورده، 45 دقيقه نقش برزمين بود و از مردمي كه اطرافش جمع شده بودند،التماس ميكرد كه به دادش برسنداما "مردم فهيم وبافرهنگ ما،تنهاتماشاچي مرگ يك همنوع خود بودند تا شعر "بني آدم اعضاي يكديگرند درميان وارثان سعدي،عينيت يابد!»اين جملات را ببينيم و قبول كنيم كه دچار مشكل شده ايم. بپذيريم كه به خطا رفته ايم. گاهي اوقات لازم است كه به خودمان نهيبي بزنيم كه آقا دست از سر مردم برداريم. منطقي باشيم، اصلا مگر ما به مردم چه داده ايم كه دائما از آنها طلبكاريم. مگر ما در طي سالها چه در عرصه فرهنگ كاشته ايم كه امروز ميخواهيم همه چيز برداشت كنيم؟باز هم تاكيد كنم به هيچ روي مخالف نقد رفتارشناسانه مردم نيستم، اما ورود به اين بحث ملزوماتي دارد كه اين روزها متاسفانه رعايت نميكنيم.اول اينكه اگر غرض نقد فرهنگ است كه نقد فرهنگ ادبياتي چنين پدرسالارانه را بر نميتابد. اگر هدف طرح دغدغههاي اجتماعي است كه اين عصبيت در آن جايي نبايد داشته باشد. اگر منتقد رفتار مردم حاضر در آن حادثه هستيم، باور كنيد راه حلش اين نيست كه با ادبيات قيصري دهه چهل، ديالوگهاي فيلمهاي كيميايي را بازتوليد كنيم و از مرگ مردانگي و فتوت سخن سر دهيم و قاتل را رها كنيم و مردم را مقصر جلوه دهيم.دوم اينكه انگار اساسا دچار سوء تفاهم بزرگي شده ايم. مگر فرهنگ و خلقيات يك جامعه چيزيست كه در لحظه متولد ميشود و در لحظه اصلاح پذير است كه اينچنين «گازانبري» حمله ميكنيم و از زمينهها و ريشهها غافليم؟سوم اينكه اساسا نقد فرهنگ مقولهاي نيست كه به اين شكل بشود تك عاملي وارد ساحت آن شد. اگر چه به اعتبار اينكه مردم انسان هستند و از قدرت اختيار برخوردارند، ميشود به برخي رفتارهاي آنان خرده گرفت و از آنان خواست كه ديگر مرتكب آن رفتار نشوند، اما اين را هم بايد در نظر گرفت كه بخشي از فرهنگ، خلقيات و روحيات ما باز هم به اعتبار اينكه انسان هستيم و در اجتماع زندگي ميكنيم، تابع شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي است. لذا بدون در نظر گرفتن جبر جغرافيايي، شرايط اقتصادي و زمينههاي شكل گيري خلقيات مردم، به مصاف نقد آنها رفتن، خطايي به غايت بزرگ در تحليل خواهد بود.چهارم اينكه اصلا چرا ما خودمان را مبري ميدانيم؟ اگر به روحيات و اخلاق مردم اعتراض داريم، چرا در كنار هزار عامل ديگري كه در رسيدن آنها به جايگاه فعلي نقش داشته اند، نقشي براي خودمان قائل نميشويم. يعني خود ماها در شكل گيري تدريجي و نهادينه شدن اين خلقيات در مردم، هيچ نقشي نداشته ايم؟ حاشا كه اينگونه باشد.قطعا تا شمارههاي بيشتري هم ميتوان ادامه داد و موارد ديگري را نيز مطرح كرد كه بيم به درازا كشيدن سخن مانع از آن است.بپذيريم كه اساسا طرح دغدغههاي اجتماعي مناسبتي با نشستن بر برج عاج و نسخه پيچيدن از بالا ندارد. پرداختن به دغدغههاي اجتماعي نه از سر پرخاشگري كه بايد از سر دردمندي باشد. تا زماني كه مدام بگوييم مردم در فلان رفتار خود اشتباه ميكنند، مطمئن باشيم كه به خطا رفته ايم. اگر هم رفتار اشتباهي وجود دارد- كه قطعا وجود دارد- بايد بپذيريم كه همه ما در آن دخيل هستيم و ما اشتباه ميكنيم، نه اينكه مردم اشتباه ميكنند.سياست روز:استقبالي متفاوتتر از متفاوت «استقبالي متفاوتتر از متفاوت»عنوان سرمقاله ي روزنامهي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيد؛همواره محبوب بودن روساي جمهوري آمريكا در اذهان مردم يكي از شاخصهاي رياستجمهوري در اين كشور بوده است. آن ها همواره سعي داشتند تا خود را در دل ملتهاي جهان محبوب قلمداد كنند و از اين محبوبيت تخيلي خود لذت ببرند.اما هنگامي كه به كشورهاي ديگر سفر ميكنند آنگاه متوجه ميشوند كه چقدر در نزد افكار عمومي مردم دنيا منفور و غير قابل پذيرش هستند.از آن ها استقبال ميشود، اما استقبالي متفاوت و دگرگون.پيش از اين نيز روساي جمهور آمريكا سفرهاي خارجي داشتهاند و هر بار مردم آن كشورها به گونهاي متفاوت از آنها استقبال گرمي كردهاند.سفر بوش به عراق را به ياد آوريد، آن لنگه كفشي كه به سوي او پرتاپ شد و موج حمايت از آن خبرنگاري كه دست به اين كار زده بود، نشان دهندههمان استقبال متفاوت است.باراك اوباما، چند روزي است ، سفر خاورميانهاي خود را به كشورهاي هندوستان ، اندونزي، ژاپن و كره جنوبي آغاز كرده است.بسياري از مردم هندوستان با برپايي راهپيمايي مخالفت خود را از حضور رئيسجمهور آمريكا در كشورشان ابراز كردند. مردم اندونزي نيز همينطور و در كره جنوبي هم مردم اين كشور با اين سفر مخالفند. ژاپن هم كه جاي خود دارد. نفرت مردم اين كشور دو چندان است. اين مردم تجاوز سربازان آمريكايي مستقر در خاك اين كشور به دختران جوانشان را از ياد نخواهند برد.دلايل اين نفرت و عدم محبوبيت بسيار روشن است. خوي استكباري ، دخالت در امور ديگران، جنگ افروزي و جنايت در دنيا، شكنجه و ... اما هنگامي كه رئيس جمهور كشوري همچون ايران يك سفر خارجي انجام ميدهد ، تفاوت هاي فاحش آن با سفر رئيسجمهور كشوري همچون آمريكا نمايان ميشود.همين سفر اخير آقاي احمدي نژاد به لبنان را به ياد آوريد كه مردم اين كشور از رئيسجمهوري اسلامي ايران چگونه استقبال كردند.رهبر فرزانه انقلاب درباره سفر رئيس جمهور كشورمان به لبنان فرمودهاند: استقبال پر شور ملت لبنان از رئيس جمهور ملت ايران شايسته مطالعه و تحليل است. اينگونه حقايق نشان دهنده جذابيت و عظمت ملت ايران در چشم ديگر ملتها است.اين استقبال پر شكوه براي رئيس جمهور هيچكشوري در هيچ جاي دنيا اتفاق نخواهد افتاد و موضوع سفر رئيس جمهوري اسلامي ايران به لبنان و استقبالي كه انجام شد نبايد دست كم گرفته شود. اين جمله حضرت آيتالله خامنه اي در مقايسه سفر اوباما به چند كشور آسيايي و سفر احمدي نژاد به لبنان كاملا نشان دهنده اين موضوع است كه نبايد استقبال لبنان را دست كم گرفت. مردم سالاري:عاقبت برنامه توسعه«عاقبت برنامه توسعه»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردمس الاري به قلم کورش شرفشاهي است كه د آن ميخوانيد؛پس از آنکه دولت با تاخير چندين ماهه، لا يحه برنامه پنجم توسعه را تحويل مجلس داد حاضر به تحمل تغييرات اعمال شده از سوي نمايندگان مردم در خانه ملت نشد و تقاضاي بازپس گيري آن را مطرح کرد اما در نهايت با وساطت هاي فراوان، مجلس دوباره لا يحه برنامه پنجم را مورد بازنگري قرار داد و کتابچه اي به صحن علني مجلس ارايه شد که رضايت مجلس و دولت در آن لحاظ شده بود.از آن پس نيز مجلس تمام توان خود را براي بررسي و تصويب نهايي آن گذاشت و روزهاي کاري مجلس از 3 روز به 5 روز و ساعات کاري مجلس از يک شيفت 3/5 ساعته به 2و3شيفت تغيير يافت و اکنون نيز اين روال ادامه دارد; به نوعي که در آخرين جلسه مجلس يکي از نمايندگان اعلا م کرد که مجلس توان اين همه کار را ندارد و خواهان پايان دادن به جلسه شده بود.اما سوال اينجاست که شاهنامه آخرش خوش است يا خوش نيست؟ اکنون که زمان برنامه چهارم توسعه به پايان رسيده طي بررسي هاي گوناگون مشخص شده که تنها 30 درصد اين لا يحه اجرايي شده و 70درصدآن اجرا نشده است و جالب تر اين که دولت نهم براي 50 درصد مواد برنامه چهارم تهيه شده در دولت هشتم حتي آيين نامه اجرايي نيز ننوشته است.البته در واکنش به اين اقدام، اظهار شده که چون لا يحه برنامه چهارم درآن دولت تهيه شده و مغاير با سياست هاي دولت احمدي نژاد است آن را اجرا نکرده اند.با توجه به اين مقدمه چندين نکته مطرح است که توجه و تفکر در مورد آن براي آينده کشور لا زم است. نکته اول اينکه مگر برنامه هاي توسعه، قانون نيست؟ البته با توجه به سابقه قانون گريزي دولت که بارها از سوي نمايندگان مجلس مطرح شده زياد جاي تعجب ندارد که 70 درصد قانون برنامه چهارم توسعه اجرايي نشود.نکته ديگر آنکه برنامه چهارم توسعه را دولت اصلا ح طلب ارائه کرده بود اما فراموش نکنيم که مجلس اصولگراي هفتم آن را تصويب کرد.اما با اين وجود 70 درصد آن اجرايي نشده است و امروز در نقطه اي ايستاده ايم که دولت اصولگرا تحمل اصلا حات مجلس اصولگرا را نداشت وخواستار بازپس گيري اين لا يحه شده بود.البته مساله مهم تر آن است که از عمر مجلس اصولگرا تنها يک سال و نيم باقي مانده و معلوم نيست مجلس بعدي با چه رويکردي فعاليت خود را آغاز کند و نکته مهم تر آن که از عمردولت دهم نيز دو سال و نيم باقي مانده که باز هم معلوم نيست دولت يازدهم با چه تفکري اداره امور را به دست گيرد.به هر حال اکنون نگران اين هستيم که برنامه پنجم توسعه به سرنوشت برنامه چهارم دچار شود و دولت يازدهم حاضر نشود بيش از 30 درصد برنامه دولت فعلي را اجرا کند. البته دو سال و نيم زمان خوبي است که احمدي نژاد مصوبات برنامه پنجم توسعه را اجرايي کند اما سوال اينجاست که اين دولت بسياري از مصوبات سفرهاي استاني دور اول خودش را که 100 درصد مورد تاييد هيات دولت بوده اجرايي نکرده است، چطور انتظار داشته باشيم مصوبات برنامه پنجم توسعه را به طور کامل اجرا کند؟ با اين اوصاف، زماني که به تلا ش نمايندگان در بررسي لا يحه برنامه پنجم توسعه نگاه مي کنيم و فريادهاي موافق و مخالف را براي تصويب بهتر آن مي شنويم به ما حق بدهيد که از اجرا نشدن آن نگران باشيم. رسالت:توافق نخبگي و مشارکت مردمي در هدفمند کردن يارانه ها «توافق نخبگي و مشارکت مردمي در هدفمند کردن يارانه ها»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد؛بدون تعارف بايد گفت امروز اصلي ترين مسئله کشور طرح تحول اقتصادي و موضوع هدفمند کردن يارانه هاست. اين مسئله آنقدر اهميت دارد که معادلات داخلي و خارجي در حوزه هاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و حتي فرهنگي را تحت الشعاع قرار داده است. دولت و مجلس با درک صحيح از فوري ترين مسائل کشور طرح تحول اقتصادي را در چند سال گذشته به عنوان يکي از مهمترين اولويت هاي سياست گذاري روي ميز کار خود قرار داده اند و فارغ از همه فضاسازي ها و سنگ اندازي هاي دشمن و اذناب داخلي آن که دانسته يا نادانسته با خارج از مرزها هم آوا و هماهنگ هستند مقدمات اجرايي اين طرح ملي را فراهم کردند و با جلب اعتماد و مشارکت بيسابقه مردم استارت اجرايي اين طرح را زده اند.امروز فضاي عمومي کشور نيازمند توافق نخبگي و انسجام نظري، مشارکت ملي و توسعه اعتماد عمومي، آگاهي از گارد جديد دشمن براي سوء استفاده از تهديدات احتمالي اجراي طرح، اميد بخشي به مردم و پرهيز از سياه نمايي، تدبير همراه با قاطعيت در برخورد با اخلالگران و ... است.هر ساز مخالفي مي تواند هارموني اين ارکستر بزرگ را به هم بريزد و هزينه هاي زيادي به مردم و کشور متحمل نمايد. اغلب کشورهايي که در معرض تحولات اقتصادي بزرگ قرار گرفتند عمده تلاش خود را معطوف اين مهم نمودند تا با ايجاد يک انسجام نظري و عملي در سياست گذاري و مديريت تحول مانع از تسري آلام اين جراحي هاي بزرگ به مردم و به خصوص قشرهاي ضعيف تر شوند.در تجربه خصوصي سازي مجارستان اين کشور با ايجاد يک توافق نخبگي توانست تنها در يک دهه دوران انتقال خود را از سيستم سوسياليستي طي کند اين کشور از سال 1989 پس از فروپاشي نظام کمونيستي به عنوان يکي از کشورهاي پيشگام در زمينه انتقال از نظام اقتصادي متمرکز به اقتصاد بازار آزاد بوده و در زمينه خصوصي سازي نسبت به ديگر کشورهاي اروپاي شرقي پيشتاز و طي سال هاي اخير بخش خصوصي در مجارستان حتي از برخي کشورهاي قديمي اتحاديه اروپا سهم بيشتري در اقتصاد اين کشور دارند. به طوري که بر اساس آخرين آمار موجود در پايان سال 2005 ميلادي نزديک به 90 درصد اقتصاد مجارستان در کنترل بخش خصوصي (80درصد خارجي و 10 درصد داخلي) قرار دارد. بررسي سياستهاي اقتصادي 30ساله مالزي نيز که در لواي آن تا سال 2020 تبديل به يک کشور کاملا" صنعتي و پيشرفته تبديل ميشود و تلاشهاي متمرکز و منسجم ماهاتير محمد و تيم اقتصادي اش بر اين توافق نخبگي و مشارکت مردمي در راستاي مديريت تحولات اقتصادي تاکيد مي کند. در دهه 1970، مالزي به تقليد از رويه چهار ببر(قدرت اقتصادي) اصلي آسيا پرداخت و خود را واداشت تا از وابستگي به استخراج معادن و کشاورزي به اقتصادي عادت دهد که بيشتر به سازندگي (صنعت) وابسته ميباشد. با سرمايه گذاري ژاپن ، در طول چند سال صنايع سنگين آن شکوفا شد ، و صادرات مالزي به موتور اوليه رشد کشور تبديل شدند. مالزي پيوسته به رشد بيش از7% در توليد ناخالص ملي درکنار تورمي پايين در دهههاي 1980 و 1990 دست يافت.امروزه بسياري ماهاتير محمد را به علت نقشش در مدرنسازي سريع مالزي و رشد رفاه در اين کشور تحسين ميکنندچرا که وي به واسطه شناخت صحيح از اولويت هاي سياست گذاري در مالزي و تمرکز در نظام تصميم گيري و مديريت تحول توانست فقر را در اين کشور از 50 درصد به6 درصد کاهش دهد.البته کشورها هر يک به واسطه مقتضيات بومي، فرهنگي، اقتصادي و ... خود مسير يگانه اي براي توسعه در پيش مي گيرند و مطمئنا تحول اقتصادي در کشورهاي مختلف مانند نسخه هاي بهداشت جهاني تجويزي و فراگير نيست. اما از تجارب ساير کشورها در مديريت تحول مي توان بهره برد و مانع از ناسازه هاي نظري و عملي در اجراي تغييرات شد.البته تاکيد بر توافق نخبگي و انسجام نظري به معناي پيروي از الگو هاي اقتصادي نخبه محور نيست چرا که توافق نخبگي تنها با مشارکت مردمي منجر به تغييرات خيرخواهانه و مستمر در اقتصاد کشور خواهد شد. نسخه هاي تجويزي و نخبه محور در تحول طي يک دوره 8 ساله روى ميز کار اغلب دولتمردان ايرانى قرار گرفت، اما به سرعت با واکنشهاى شديد اجتماعى روبرو شد. جامعهشناسان پاسخهاى متفاوتى را در توجيه علل اين دست عکسالعملهاى اجتماعى در دولتهاى پنجم و ششم مطرح کردهاند که هريک به نوبه خود تا حدودى مىتواند علتهاى واکنش منفى جامعه ايران به اين نسخه توسعه را تبيين نمايد. اما مسلما بىعدالتىها، نسخههاى برنامهاى و نخبه محور که توسط نظريه پردازان غربى تدوين شدهاند يکى از عوامل تاثير گذار در اعتراضات اجتماعى دهه70 بود.مضاف بر اينکه لايههاى اجتماعى در ايران شايد در نرمها و ايستارهاى مدرن نگنجد اما به پيچيدگى يک تمدن چند هزار ساله است. تغييرات کلان اقتصادي از گلوگاه، تحولات روانشناسى اجتماعى مىگذرد و در پيوند مستقيم با تغييرات فرهنگى است. امروز که سه دهه از عمر انقلاب اسلامى مىگذرد و کشور در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب است بايد يک نسخه بومى براى پيشرفت کشور نوشت. به تعبير مقام معظم رهبرى "در اين گونه موارد نبايد نسخههاى غرب بهعنوان تنها راهحل تصور شوند بلکه در چنين مسائلى تاکيد بر نوآورى و استفاده از ايدهها و فکرهاى نو است." آدرس پيشرفت کشور برآيند نوآورى و خلاقيت فرد فرد ايرانى است و لايههاى پيچيده اجتماعى در ايران دوشادوش نخبگان در اين عزم و اراده ملى سهيم هستند. لذا به همان ميزان که ايجاد توافق نخبگي در اجراي طرح تحول اقتصادي اهميت دارد مسئله مشارکت مردمي و جلب اعتماد آحاد شهروندان در اجراي اين طرح ملي و بزرگ از اهميت مضاعفي برخوردار است.گفتمان پيشرفت پس از گذشت سه دهه از عمر انقلاب اسلامي در سال 1357 موجد مطالبات اجتماعي و سياسي جديدي شده است که در صورت ناکارآمدي دولت به معناي state مي تواند چالش زا باشد. اقتصاد انقلابى نسخه قابل اعتمادى براى يک انقلاب اقتصادى در کشور است. اين گزاره ساده ماحصل سه دهه تجربه کار اقتصادى در ايران پس از انقلاب اسلامى است. همه مردم و مسئولان بايد دست در دست يکديگر، و با همت، پشتکار جدى و در چارچوب يک برنامه زمانبندى مشخص و به عنوان يک وظيفه ملى کشور را در عرصه اقتصادى به مرحلهاى برسانند که تهديد به تحريم و محاصره اقتصادى به هيچ وجه تاثيرگذار نباشد و اين مقطع مهم در اقتصاد کشور را نيز از سر بگذرانند. انقلاب اسلامى در سال 1357 ايران را از وابستگى سياسى نجات داد و امروز وقت استقلال اقتصادى کشور است. خوشبختانه بايد گفت امروز تحول اقتصادي در جامعه ايران به يک تصميم ملى تبديل شده است و آحاد مردم اعم از مسئولان، نخبگان و سواد مردم در آن سهيم هستند.تهران امروز:وحدت اصولگرايان و اصول وحدت«وحدت اصولگرايان و اصول وحدت»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهارن امروز به قلم محمدحسين عباسي است كه در آن ميخوانيد؛در اينكه اصولگرايان در شرايط كنوني و پيشرو بيشتر از هر زمان ديگري به وحدت رويه احتياج دارند، ترديدي نيست. جريان سياسي و تفكر اصولگرايي بنابر الزامات تحولات سياسي – اجتماعي نيازمند بازنگري است. هر فكري كه بخواهد در عرصه سياسي چراغ راهنماي سياست در كلان كشور باشد، نيازمند نقادي و جرح و تعديل است و اصولگرايي نيز از اين قاعده مستثنا نيست. تحولات يكسال گذشته اين نياز را دوچندان كرده است.اقتضاي يك جريان سياسي مثل اصولگرايي اين است كه در مسير حركت و در فرآيند شدن هويت سياسي خود را تعريف كند. از اين رو با وجود مشخص بودن چارچوبهاي اصلي تفكر اصولگرايي، مرزهاي سياسي آن بايد متناسب با شرايط تعريف و بازتعريف شود. خود را به جريان اصولگرايي منتسب كردن الزاما به معناي باور به تفكر اصولگرايي نيست.جريان سياسي اصولگرايان زماني به فرمايشات مقام معظم رهبري عمل خواهد كرد كه در ارتباط مداوم و تنگاتنگ با تفكر اصولگرايي باشد. فراموش نكنيم از نظر تسلسل زماني تفكر اصولگرايي مقدم بر جريان سياسي اصولگرا بوده است. حتي در بعد فلسفي و علمي هم اين رابطه صحيح است.ممكن است جريان اصولگرايي مثل هر جريان ديگري شاهد ريزشها و رويشها باشد اما اين اتفاقات نبايد تفكر اصولگرايي را تضعيف كند. در جنگ نرم دشمن آنچه هدف قرار گرفته، تفكر اصولگرايي است و بنا به همين دليل بايد هوشياري لازم را داشت و سره را از ناسره تشخيص داد. در كنار تلاش براي ايجاد وحدت رويه ميان اصولگرايان نبايد از ضرورت انسجام تفكر اصولگرايي غافل شد.امروزه برخيها ذيل چتر اصولگرايان كارهايي را انجام ميدهند كه آگاهانه يا ناآگاهانه، خواسته يا ناخواسته منجر به ايجاد ابهام در ذهن نيروهاي حزباللهي و وفادار نظام ميشود و اين تصور را ايجاد ميكند كه نكند طرح وحدت اصولگرايان اقدامي تاكتيكي جهت عبور از انتقادات يا خداي نكرده منحرف كردن مسير انتقادات دلسوزانه از برخي رفتارها باشد. اگر معيار اصولگرا بودن اطاعت از ولي امر ميباشد، همه موظفاند خود را با اين معيار تطبيق دهند بيآنكه درصدد تفسير و كشف نيت و اجتهاد شخصي در اين مورد باشند.اصولگرايي نبايد از بابت مصلحتگرايي آسيب ببيند. يك طيف قائل به اين است كه پيروزي جريان سياسي اصولگرا نتيجه پيروزي آقاي احمدينژاد است. برخي نزديكان رئيسجمهور هم صراحتا از اين فرضيه دفاع ميكنند كه جريان سياسي اصولگرا در پي انتخابات 1384 مطرح شد و اكنون در پي سهمخواهي از دولت و حاميان آن و جناب آقاي احمدينژاد است.در اينجا مجال بحث در مورد درستي يا نادرستي اين مفروض وجود ندارد اما همگان قبول دارند كه پيروزي آقاي احمدينژاد بدون حمايت عقبه اجتماعي تفكر اصولگرايي در ميان امت حزباللهي و وفادار به نظام ممكن نبود. نيروهاي حزباللهي در بدنه جامعه چه در ابتداي امر و چه در حال حاضر طرفدار و حامي تفكر اصولگرايي بوده و هستند و وظيفه ما اصولگرايان اين است كه اين تفكر و بدنه اجتماعي حامي آن را ملاك هر نوع اقدام تاكتيكي يا استراتژيك در عرصه سياست قرار دهيم.بيدليل نيست مقام معظم رهبري در فرمايشات خود در چند سال گذشته همواره بر رسيدگي به مشكلات مردم تاكيد ويژهاي داشته و از هر حركتي در اين راستا استقبال كردهاند. اين تفكر برگرفته از انديشههاي والاي امام خميني(ره) است كه در هر سياستي مردم را در كانون توجه قرار ميداد و با تكيه بر همين مردم، بحرانهاي متعدد دهه 1360و در راس آنها جنگ تحميلي را پشت سرگذاشت. رقابت سياسي، برنامهريزي استفاده از فرصتها، همه و همه خوب است منوط به آنكه مردم به عنوان عقبه اصلي تفكر اصولگرايي متغير اصلي در تصميمگيريها و نه سخنرانيها باشند. وحدت اصولگرايان جز در پرتو توجه به چارچوبهاي تفكر اصولگرايي محقق نخواهد شد و اين نيز در سايه پاسخگويي به دغدغههاي جدي عقبه اجتماعي اصولگرايي محقق ميشود. اين عقبه اجتماعي از برخي بازيهاي سياسي ولو با عناوين و تابلوهاي مختلف ناراضي است و حتي در برخي موارد نگران است.در شرايطي كه برخي ولخرجيهاي اقتصادي و سياسي به منظور شناخته شدن در جامعه و كسب آراي قشر معروف به خاكستري اسباب نگراني امت حزبالله و علما و سران اصولگرا را فراهم كرده، آنها حق دارند نگران باشند كه مبادا طرح وحدت اصولگرايان در مقطع فعلي هم اقدامي تاكتيكي در اين راستا باشد. خاصه اينكه وحدت اصولگرايان، بدون حضور بايد توجه كرد كه طرح زودهنگام اهداف انتخاباتي ولو با پوشش وحدت اصولگرايان ميتواند در شرايط فعلي باعث سرخوردگي برخي اقشار حزباللهي شود.جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛ماه شريف و پربركت ذيحجه در اين هفته آغاز شد. اين ماه كه از نفحات قدسي و نسيمهاي روحبخش معنوي آكنده است به دليل تقارن با دو عيد بزرگ اسلامي از شرافت و عظمت ويژهاي نيز بهرهمند گرديده است. عيدين سعيدين "قربان" و "غدير" در اين ماه جلوه گري ميكنند ضمن اينكه روز شريف "عرفه" هم در آن واقع است. زائران خانه خدا نيز با آمدن اين ماه در جوار قرب بيت الله و در ميقات الهي در پوششي از يكرنگي و صفا گردهم ميآيند تا هفته آينده اوج فرصت معنوي حج را تجربه كرده و روح خويش را صيقل دهند. شايسته است ما نيز از راه دور، دل خود را به اين كاروان معنوي گره زده و گشايش درهاي رحمت الهي و سعادت دنيا و آخرت را براي خود و ديگر مسلمانان مسئلت كنيم.هفته جاري همچنين با سالروز شهادت نهمين اختر ولايت و شمس هدايت، حضرت امام جواد عليه السلام تقارن داشت؛ امامي كه با نور علم و معرفت الهي خويش، راه سعادت را در سختترين ايام به مردم نماياند و همچون ستاره تابناكي بود كه راههاي كمال در زمين و آسمان را به مردم نشان داد.در هفته جاري موضوع بررسي لايحه برنامه پنجم كه چشم انداز و اهداف اجرايي نظام براي يك دوره چهار ساله است، همچنان در دستور كار جلسات علني مجلس قرار داشت و فصلها و مواد متعدد آن مورد تصويب قرار گرفت. آنچه در اين باره حائز اهميت است، دقت نظر و توجه ويژه نمايندگان به برنامه پنجم است كه به لحاظ بالادستي بودن برنامههاي آن بايد با دقت بيشتري از لوايح بودجه مورد كنكاش مجلس قرار گرفته و معايب آن برطرف شود. دومين مورد آنكه مصوبات اين لايحه هرگز نميتواند خلاف قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران باشد به عنوان مثال اگر قانون اساسي تصريح بر رايگان بودن آموزش و پرورش دارد، نبايد موادي در لايحه تصويب شود كه مدارس دولتي به خصوصي تبديل شده و مردم مجبور شوند بار مسئوليت دولت را نيز بردوش بگيرند. در مورد آموزش عالي نيز تلاش قانونگذاران بايد بر تسهيل باشد و قانوني تدوين شود كه زمينه را براي تحصيل محرومترين افراد جامعه و امكان ارتقاء آنها تا عاليترين سطوح آموزش فراهم سازد.اين هفته در مرور رخدادهاي مهم خارجي، حوادث و تحولات عراق و بازتاب انتخابات آمريكا و شكست سنگين دمكراتها، اهم رويدادهاي خبري بودند. در عراق تشكيل نشست اربيل و گرد آمدن سران گروههاي سياسي مطرح عراق، به عنوان نقطه عطفي در تحولات سياسي 8 ماهه اخير اين كشور يعني از زمان برگزاري انتخابات مجلس، محسوب ميشود. نشست اربيل درحالي برگزار شد كه 8 ماه از انتخابات اسفند ماه عراق ميگذرد و اين كشور از داشتن دولت محروم مانده است چرا كه گروههاي سياسي از دستيابي به تفاهم براي تشكيل دولت، به دليل مداخلات خارجي و زيادهخواهي برخي گروهها، باز ماندهاند.در تازهترين تحول، روز گذشته نوري مالكي اعلام كرد روز پنجشنبه (امروز) دولت جديد تشكيل خواهد شد. امروز طبق توافق گروهها و اعلام "فواد معصوم" رئيس موقت مجلس عراق، جلسه مجلس جديد اين كشور تشكيل خواهد شد. بدون ترديد جلسه امروز بسيار حساس و با اهميت خواهد بود و قطعاً هر تصميمي كه از اين جلسه بيرون آيد ميتواند در ترسيم آينده سياسي عراق نقش اساسي داشته باشد.با اينحال هنوز مسائلي وجود دارد كه باعث ميشود نتوان خوش بيني قاطعي نسبت به پايان بحران و بلاتكليفي 8 ماهه در صحنه سياسي عراق داشت. روز گذشته در دومين جلسه نشست گروههاي سياسي عراق، اياد علاوي رئيس گروه العراقيه و رقيب اصلي جناح شيعه حضور نداشت. اگرچه مقامات ذيربط اجلاس، غيبت علاوي را به كسالت جسمي و بيماري ربط دادند ولي برخي منابع عراقي، عدم حضور علاوي را به اعتراض وي نسبت به روند نشست مرتبط دانستند. به گفته اين منابع، علاوي گفته است در نشست جديد، موضوع تازهاي وجود ندارد و مواضع طرفين تكرار مطالب گذشته است. اين وقايع، خوش بينيها را كمرنگ ميكند و احتمال ادامه بن بست سياسي را گوشزد مينمايد.كشمكش گروههاي سياسي بر سر تقسيم قدرت درحالي است كه مردم عراق در وضعيت رقت بار امنيتي، اقتصادي و اجتماعي به سر ميبرند و وقوع چند انفجار مرگبار طي هفته گذشته نزديك به 100 عراقي را به كام مرگ كشاند و شمار كثيري را نيز مجروح و مصدوم كرد. ملت عراق از بازي گروههاي سياسي خسته شدهاند و از بي توجهي سران اين گروهها به وضعيت وخيم و شرايط طاقت فرسايي كه مردم در آن به سر ميبرند، خشمگين هستند. عراقيها اينك به دنبال آن هستند كه امنيت به جامعه باز گردد و سايه اشغالگران از سرشان كوتاه شود.آنچه مسلم است اين است كه اشغالگران غربي و برخي دولتهاي منطقه نميخواهند عراق روي ثبات و آرامش را ببيند چرا كه در سايه ثبات و آرامش، قدرت تحرك و مانور آنها به شدت محدود ميشود. هرج و مرج و ناامني، دستاويزي است تا اشغالگران آمريكايي با تمسك به آن، حضور غيرقانوني و شرارت بار خود را در عراق توجيه كنند.در اين ميان نقش رياض را نيز در تداوم و تشديد بحران عراق نبايد ناديده گرفت. عربستانيها در طول پنج سال عمر دولت شيعه در عراق، نشان دادهاند رضايت و دل خوشي از اين موضوع ندارند و براي برهم زدن اين قاعده، به تلاشهاي گوناگوني متوسل شدهاند. از مدتها پيش، مقامات عراقي جسته و گريخته، اعلام كردهاند سرنخ حملات تروريستي عراق دردست برخي جناحهاي افراطي وهابي در عربستان قرار دارد. در حوادث اخير نيز، برخي مقامات دولتي عراق، صراحتاً عربستان را دخيل در اين حوادث اعلام كردند و علت آن را عدم قبول طرح عربستان براي تشكيل دولت عراق دانستند.مجموعه اين مسائل اين ظن را تقويت ميكند كه حل كامل بحران سياسي عراق، حداقل در آينده نزديك بعيد ميباشد. اين واقعيتي غيرقابل انكار است كه حضور و مداخله دولتهاي خارجي در عراق مانع اساسي در استقرار صلح و ثبات در اين كشور ميباشد و توافق و اتحاد گروههاي سياسي عراق، گام نخست براي مهيا كردن زمينه خروج بيگانگان و قطع مداخلات خارجي ميتواند باشد. تصادفي نيست كه درست در لحظات حساس، عناصري از حاكميت آمريكا يكباره وارد عراق ميشوند و اوضاع را تغيير ميدهند و اين روزها نيز بغداد مهمانان ناخوانده آمريكائي دارد!دومين تحول مهم هفته، بازتاب شكست اوباما و حزبش در انتخابات اخير ميباشد. اگرچه اوباما و دمكراتها از قبل نيز پيش بيني ميكردند شرايط خوبي در انتخابات ندارند ولي تبعات اين شكست، آنچنان گسترده بود كه دمكراتها را شوكه كرد و موقعيت و ادامه حكومت باراك اوباما را به شدت تحت تاثير قرار داد. اوباما درحالي با اين شكست سنگين مواجه شد كه تنها 18 ماه از عمر رياست جمهورياش ميگذرد و قطعاً وي براي ادامه دوره رياست جمهوري با دشواريهاي زيادي مواجه خواهد شد.اينك مجلس نمايندگان آمريكا در سلطه جمهوريخواهان قرار گرفته است و اوباما براي كار با اين مجلس و تصويب طرحهايش، قطعاً با كارشكنيها و موانع روبرو خواهد شد. جمهوريخواهان در تصويب لايحه اصلاح خدمات درماني دولت اوباما متفقاً به آن راي منفي دادند و با آن اقدام، اين پيام را به اوباما رساندند كه درصورت كسب اكثريت، اوباما بايد از خواستهها و مواضع آنها تبعيت كند.اوباما در مصاحبهاي كه در سفر اخيرش به هند داشت اعلام كرد مجبور است در سياستهايش اصلاحاتي صورت دهد تا نظر راي دهندگان آمريكايي را كه از وي رويگردان شدهاند جلب كند. با اينحال ناظران براين عقيده هستند كه اوضاع هم در داخل و هم در خارج آمريكا به نفع اوباما پيش نميرود و اين امر ميتواند مويد اين مسئله باشد كه اوباما تنها يك دوره رئيسجمهور خواهد بود و كسب آراي راي دهندگان در انتخابات آتي براي وي بسيار دشوار خواهد بود.نكتهاي كه در اين زمينه قابل تأمل است اين است كه اوباما نيز قرباني تنفر مردم از سياستهاي كلي حاكم بر آمريكا شده است. به تعبير ديگر، اقبال مردم آمريكا به جمهوريخواهان در اين دوره از انتخابات، نه به دليل رغبت و رضايت آنها از عملكرد جمهوريخواهان، بلكه نشان دادن اعتراض به وضعيت و شرايط حاكم ميباشد.آرمان:تلاش صهيونيستها براي شکست مذاکرات آتي هستهاي«تلاش صهيونيستها براي شکست مذاکرات آتي هستهاي»عنوان سرمقالهي روزنامهي آرمان به قلم سيد صادق خرازي است كه در آن ميخوانيد؛ به دنبال پيروزي جمهوري خواهان در انتخابات ميان دورهاي کنگره آمريکا، مقامات رژيم صهيونيستي که پس از قطع گفت وگوهاي صلح با فلسطينيها در لاک خود فرو رفته بودند از اين پيروزي به وجد آمده و دوباره تحرکات سياسي و تبليغاتي خود را شدت بخشيدهاند.از ديد کارشناسان امور آمريکا، با بدست گرفتن مجلس نمايندگان توسط جمهوري خواهان و کاهش نفوذ دموکراتها در مجلس سناي آمريکا، قدرت اوباما در صحنه داخلي آمريکا کاهش يافته و در صحنه بينالملل نيز اوباما قادر نخواهد بود در همه زمينههايي که در دو سال اول ابتکار داشت به کار خود با همان قوت ادامه دهد. يکي از اين موضوعات نوع تعامل آمريکا و اسرائيل است که گفته ميشود در دوسال آينده شديداً تحت تأثير قدرت يافتن دوباره جمهوري خواهان در صحنه سياسي آمريکا قرار خواهد گرفت.به عبارت ديگر فشار جمهوري خواهان به اوباما براي ملايم برخورد کردن با اسرائيل از يک سو و نگراني اوباما از فعاليت منفي لابي اسرائيل عليه وي در انتخابات سال 2012 از سوي ديگر باعث خواهد شد که باراک اوباما در برخورد با رژيم اسرائيل در طول دو سال آينده کاملاً با احتياط برخورد کند.براي رهبران صهيونيستها هيچ خبري خوشحالکنندهتر از پيروزي جمهوري خواهان و به تبع آن کاهش فشار اوباما برآنان نبود. آنها با علم به اين موضوع بلافاصله فعاليتهاي ديپلماتيک و تبليغاتي خود را آغاز کرده در اين مسير تحرک خود را بر تبليغات سوء عليه جمهوري اسلامي ايران متمرکز کردهاند.نتانياهو در سفر به شهر نيواورلئان آمريکا با جوبايدن ملاقات کرد و به وي گفت که تنها راه ترغيب ايران به دست برداشتن از برنامه هستهاياش تهديد نظامي صريح عليه ايران است. وي سخنان مشابهي را در جمع يهوديان آمريکا مطرح کرد. چند روز قبل از آنان نيز وزير دفاع اسرائيل طي سخناني در کانادا از پيشرفت در مذاکرات آتي ايران و 1+5 اظهار نااميدي کرد و گفت هدف ايران مقابله با کل جهان است.تحرکات جديد صهيونيستها با چند هدف صورت ميگيرد: ايجاد جو منفي بينالمللي در خصوص موفقيتآميز بودن مذاکرات آتي ايران و 1+5 قبل از آغاز مذاکرات انحراف اذهان عمومي جهان از موضوع سلاحهاي هستهاي رژيم صهيونيستي و لزوم برخورد با آن. از اولويت خارج کردن موضوع مذاکرات با فلسطينيها و فشار برآنها براي شروع مذاکرات بدون توقف شهرکسازي.جالب توجه است که يک روز بعد از ملاقات نتانياهو با بايدن،وزارت کشور اسرائيل اعلام کرد که برنامه ريزي براي ساخت 1300 آپارتمان در شرق بيتالمقدس را آغاز کردهاند. اعلام موضع مشابه توسط وزارت کشور آن رژيم در ماه مارس گذشته در خصوص شهرک سازي در سرزمين اشغالي همزمان با سفر بايدن به اسرائيل روابط آمريکا و رژيم صهيونيستي را تا حدودي تيره ساخت و مقامات آن رژيم در زمينه دخالت آمريکا در فرآيند صلح در خاورميانه با احتياط بيشتري برخورد ميکردند.از ديد صهيونيستها نتايج انتخابات اخير ميان دورهاي آمريکا اين فرصت را براي آنها بوجود آورده که يک بار ديگ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: نطق قاهره دويدن ...
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: نطق قاهره دويدن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:حركت از پله دوم !
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:حركت از پله دوم !
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. سياست روز: همه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. سياست روز: همه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:جهاد كار و قناعت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:جهاد كار و قناعت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: مهندسي معكوس ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: مهندسي معكوس ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز هشدار رهبر انقلاب
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز هشدار رهبر انقلاب جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «هشدار رهبر ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز هشدار رهبر انقلاب جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «هشدار رهبر ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. تهران امروز: ايران ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. تهران امروز: ايران ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهي هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: در اين شليك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهي هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: در اين شليك ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها