تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837364946
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پيدا کنيد نام معنی لاتین سائب جاري، روان،شتابان saeb سابور معرب شاپور sabur سابين رود ارس، سرو كوهي sabin ساتراپ نگهبان و محافظ شهر satrab ساتگين پياله و جام بزرگ شراب sategin ساتي زن باوفا، الهه هندي، فرشته موكل بر ارواح در مصر قديم sati ساتينيك از اعلام زنان satinik ساجد سجود كننده، سربخاك ساييده sajed ساجده مونث ساجد sajede ساچلي زني داراي گيسوي پرپشت sacli ساحره زن جادوگر و افسونگر، كنايه از زني كه چشماني افسونگر و جذاب دارد sahere ساحل كرانه، كناره دريا sahel سادات سروران، به فرزندان پيامبر و ائمه اطلاق مي شود sadat سادرا رنج و اندوه و غم sadra سارا زبده، خالص، بي غشش sara سارا نام همسر ابراهيم، اميره من، بانوي من sara سارابانو بانوي برگزيده و بي عيب sarabanu سارادخت دختر صاف و بي آلايش saradoxt ساران سرها saran سارگن شاه عادل و مهربان sargon سائب جاري، روان،شتابان saeb سابور معرب شاپور sabur سابين رود ارس، سرو كوهي sabin ساتراپ نگهبان و محافظ شهر satrab ساتگين پياله و جام بزرگ شراب sategin ساتي زن باوفا، الهه هندي، فرشته موكل بر ارواح در مصر قديم sati ساتينيك از اعلام زنان satinik ساجد سجود كننده، سربخاك ساييده sajed ساجده مونث ساجد sajede ساچلي زني داراي گيسوي پرپشت sacli ساحره زن جادوگر و افسونگر، كنايه از زني كه چشماني افسونگر و جذاب دارد sahere ساحل كرانه، كناره دريا sahel سادات سروران، به فرزندان پيامبر و ائمه اطلاق مي شود sadat سادرا رنج و اندوه و غم sadra سارا زبده، خالص، بي غشش sara سارا نام همسر ابراهيم، اميره من، بانوي من sara سارابانو بانوي برگزيده و بي عيب sarabanu سارادخت دختر صاف و بي آلايش saradoxt ساران سرها saran سارگن شاه عادل و مهربان sargon سارنگ سار، نام سازي است شبيه كمانچه، گوشه اي در آواز ابوعطا sarang ساره سارا، نام همسر ابراهيم، نوعي پارچه كه به ساري معروف است sare سارو سار، پرنده اي سياه داراي نقطه هاي سفيد و خوش اواز saru ساروتقي نام يكي از رجال زمان صفويه sarutaqi سارونه تاك انگور، شاخه رز sarune ساري سار، پارچه لطيف مخصوص زنان هندي، سرايت كننده، رونده sari ساريه جاري، رونده، ابر شبانگاهي، ستون sariye ساسان فقير، درويش، كسي كه از مال و منال دنيا مي گذرد sasan ساساندخت دختر ساسان، روشن sasandoxt ساعد ساق دست، بال مرغ، مددكار، قدرت saed ساعده شيربيشه، مجراي آب به سوي دريا saede ساعي كوشا، كوشنده، جدي sai ساغر قدح، پياله، جام شراب saqar ساقي آنكه به ديگران آب ياشراب مي نوشاند، فيض رساننده saqi سالار سردار، مهتر، رئيس، پير، سالخورده، خداوند salar سالك رونده، مسافر، طالب راه حق salek سالومه ملكه يهود، دختر هرود فيليپ كه با حيله سر يحيي پيامبر را از تن جدا كرد salume سالويا سيلويا، گل مريم گلي salviya سام سياه، سياه چرده، آتش، قوس و قزح، نام پدر زال sam سام سبيكه زر، زهر، سم، نام پسر نوح sam سامان اسباب معشيت، سرانجام، نظم، آرام و قرار، دولت، ثروت، نام جد خاندان ساماني saman ساماندخت دختر پرجنب و جوش و شجاع samandoxt سامانه منسوب به سامان، از اعلام زنان samane سامديس آتشگون، مانند سام samdis سامر افسانه سرا، قصه گو samer سامره مونث سامر samere سامن آواز، ترانه saman سامندر سمندر جانوري كه در آتش زندگي مي كند samandar سامه عهد و پيمان، سوگند، وام، مامن same ساميار مددكار سام، آنكه مانند آتش است samyar ساميز سنگي كه با ان كارد و شمشير تيز كنند samiz ساناز نام گلي است، مانند ناز، كمياب، نادر sanaz ساندخت دختر منظم و با قاعده و مرتب sandoxt سانلي نامدار، مشهور sanli سانوا كسيكه سخنان شيوا بگويد، ساونهاوا، نام خواهر جمشيد sanva ساهره زن عابد و شب زنده دار sahere ساهويه نام زني كه در علم تعبير خواب مشهور بوده sahuye ساهي غافل، فراموشكار sahi ساوه براده طلا، زر خالص شكسته save ساويس گرانمايه، گرانبها، لباس پنبه اي كه در هنگام جنگ مي پوشند savis ساينا سيمرغ، عنقا، يكي از خاندان موبدان زردشتي sayna سايه منطقه تاريك، حمايت saye سبا عب، انسان، نام سرزميني باستاني در يمن saba سبحان پاكيزه، منزه sobhan سبزبهار بهارسبز، كنايه از جوان و دلشاد sabzebahar سبكتكين خوش قدم، مبارك seboktakin سبلان نام كوهي آتشفشاني در آذربايجان داراي چشمه آب گرم فراوان sabalan سبيكه قطعه طلا و نقره گداخته شده، نام مادر گرامي امام محمد تقي sabike سپاس حمد و ستايش و شكر spas سپاسه شكر، رحم و مروت، شفقت كردن، منت نهادن spase سپنتاداد داده و بخشيده مقدس. لقب اسفنديار sepantadad سپند اسفند، اسپند، بوته اي خودرو و بياباني كه دانه هاي آن را بر آتش مي ريزند و بوي خوش دارد sapand سپندان بوته و گياه اسفند sapandan سپنديار اسفنديار، شمع sapandyar سپهر آسمان، فلك، طبيعت، بخت و طالع sapehr سپهرار اوج آسمان، جو، كره آتش با فلك نهم sepehrar سپهران آسمان، فلك sepehran سپهرداد داده و بخشيده آسمان، نام داماد داريوش هخامنشي sepehrdad سپيتام نام جد زردشت sepitam سپيدان جمع سپيده، نام قلعه اي در فارس از بناهاي تخت جمشيد sepidan سپيده صبح صادق، سحرگاه، سفيدي چشم sepide سپينود نام دختر پادشاه هند و زن بهرام گور sepinud ست بانو، خادمه sett ستار بسيار پوشاننده و مخفي كننده، از صفات باريتعالي sattar ستاره اختر، كوكب، نوعي خيمه، پرده، سه تار، طنبور setare ستوده ستايش شده، تمجيد شده setude ستي مخفف سيدتي، بانوي من، كلمه اي براي احترام به زنان setti ستي دختر، سپتا، ساتي، زني كه خود را با شوهر مرده اش در آتش مي اندازد setti سجاد بسيار سجده كننده، لقب امام چهارم شيعيان sajjad سجيه اخلاق خوب، خوي پسنديده sajiye سحاب ابر sahab سحابه يك تكه ابر sahabe سحر هنگام سپيده، پيش از طلوع صبح sahar سحرآفرين جادوگر، افسونگر، كنايه از زن زيبايي كه با زيبايي اش انسان را جادو مي كند sehrafarin سحرناز عشوه و ناز، سپيده دم saharnaz سحور سحري، آنچه هنگام سحر مي خورند sahur سخا جوانمردي، كرم، بخشش saqa سديد محكم، استوار، درست sadid سديد الدين استوار در دين و آيين sadidaddin سراب زمين شوره كه از دور مانند آب نموده شود sarab سراج چراغ seraj سراج الدين چراغ دين و آيين serajaddin سرافراز سربلند، نامور، ممتاز sarafraz سرافيم درخشندگان، فرشتگاني كه هميشه ملازم عرش پروردگار هستند sarafim سرخوش شاد، خرسند، مسرور sarxos سرشك اشك، قطره اشك seresk سرگيس رنگين كمان sergis سرمد هميشه، دائم، جاويد sarmad سرمست خوشحال، سرخوش sarmast سرمه توتيا، گرد نرم شده سولفور آهن جهت سياه كردن مژه هاي چشم sorme سروانه چون سرو، بلندو خوش قدو قامت، سرو قامت sarvane سروبانو بانوي بلند قامت مانند سرو sarvbanu سرودخت دختر بلند قامت مانند سرو sarvdoxt سرور سالار مهتر، رئيس sarvar سرور شادماني، نشاط sorur سروژ از اعلام مردان seruz سروش فرشته پيام آور وحي، شنيدن، روز هفدم از هر ماه شمسي sorus سروشيار يار و ياور سروش sorusyar سروناز سرو سهي، نوعي درخت سرو به شكل مخروطي كه در باغها كاشته مي شود sarvnaz سروينه مانند سرو، معشوق خوش خرام sarvine سرير تخت پادشاهي، اورنگ sarir سريره زيبا sarire سعاد خوشبخت، نام يكي از عرائس شعر عرب soad سعادت خوشبختي، نيكبختي، اقبال saadat سعد مبارك، خجسته sad سعدالدين موجب سعادت دين sadaddin سعدالله اقبال و نيكبختي خداوند sadollah سعدان گياهي از تيره گل سرخ داراي برگهاي متناوب و گلهاي محوري داراي اندامهاي پرزآلود sadan سعيد سعادتمند، خجسته، نيكبخت said سعيدا سعيد، مبارك، داراي الف تعظيم و بزرگداشت saida سعيدرضا خوشبخت، راضي و خشنود s-reza سعيده زن مبارك و خوشبخت saide سقراط نام حكيم و فيلسوف يوناني soqrat سكينه آرامش، وقار، سنگيني، آنچه دل را قوي كند sakine سكينه آرامش، وقار، سنگيني، آنچه دل را قوي كند sakine سلامان نام درختي است، نام قهرمان مرد داستان سلامان و السال salaman سلامه تندرستي، نام رودي در روستاي سلامه شهرستان بهبهان salame سلجوق جد خاندان سلجوقيان در قرن چهارم saljuq سلطان پادشاه، امير، حجت، فرمانده، از اعلام زنان soltan سلطانه ملكه، شهبانو soltane سلطنت فرمانروايي، حكومت، از اعلام زنان saltanat سلم نام يكي از پسران فريدون، صلح و آشتي salm سلما بزرگداشت، تعظيم salma سلمان سنگ بزرگ، نام يكي از صحابه پيامبر salman سلمك گوشه اي در دستگاه شور، يكي از آهنگهاي قديمي salmak سلمه سرمه، گياهي است از تيره اسفنجيان salame سلمه زن نازك اندام salame سلمي باد جنوب، نام قبيله اي عرب، از اعلام زنان salma سلمي زن سالمتر و نيرومندتر solma سلوان داروي بيغمي، مهره افسون، نام چشمه اي solvan سلوي مايه تسلي، عسل، بلدرچين، گل مريم salva سليل فرزند، بركشيده، شمشير بركشيده، شراب ناب salil سليله مونث سليل، نام مادر حضرت امام حسن عسكري salile سليم سالم، بي عيب، درست salim سليمان پادشاه مقتدر يهود، پسرداود، پر از سلامتي soleyman سليمه زن سالم و تندرست salime سماء آسمان، سقف خانه يا چادر sama سمانه بلدرچين، زن چاق و فربه، نام مادر امام دهم samane سمر افسانه، روزگار samar سمن ياس، ياسمن، مجازا به معني سفيد، رخساره saman سمن چهر داراي چهره زيبايي مانند ياس samancehr سمنبر خوشبو، معطر، داراي بدني لطيف و خوشبو samanbar سمندخت دختر سمن، دختري كه مانند سمن خوشبو و معطر است samandoxt سمندر جانوري افسانه اي كهدر آتش زندگي مي كند samandar سمنديس مانند گل ياسمن samandis سميح باگذشت، بزرگوار samih سميحه زن باگذشت و فداكار samihe سمير افسانه گونه، داستانگوي شب، دهر، روزگار samir سميرا سمير، سميره، زن داستانگو، زن گندمگون samira سميره زن گندمگون، داستانسرا، هر خطي كه نوشته شده باشد samire سميع شنوا، شنونده، از صفات الهي sami سميعه زن شنوا samie سمينه پارچه نازك، زن فربه و چاق و خوش اندام samine سميه همنام، همتا، بلند، رفيع somayye سنا پرنده درنا sona سناء روشنايي، فروغ، بلندي sana سنباد سندباد، دريانورد مشهور افسانه اي sanbad سنبل گل است از تيره سوسنها با گلهاي زيبا و خوشرنگ، خوشه گندم sonbol سنجر پرنده اي شكاري، مردمان صاحب حال و سماع sanjar سها ستاره اي كم نور و مخفي كه براي امتحان ديد چشم مورد نظر بود soha سهام تيرها، بهره، نصيب seham سهام الدين بهره ها و نصيبهاي دين sehamaddin سهراب دارنده رنگ و روي سرخ، سرخاب، نام پسر رستم كه بدست او كشته شد sohrab سهره پرنده اي از تيره گنجشكان شبيه بلبل و خوش آواز sehre سهل آسان، نرم، از اعلام مردان، زمين هموار sahl سهند محكم، پابرجا، نام كوهي آتشفشاني در اروميه sahand سهنديس مانند سهند محكم و پابرجا sahandis سهي راست و درست، تازه، نوجوان، صفت سرو sahi سهي دخت دختر راست قامت و بلند قد sahidoxt سهيل نام ستاره اي است درخشان كه در اواخر فصل گرما طلوع مي كند و ميوه ها در آن وقت مي رسند، چون در يمن كاملا مشهود است به سهيل يماني مشهور شده است soheyl سهيلا نرم و ملايم soheyla سودابه دخترزا، بخشنده سود خوب، نام همسر كيكاووس كه عاشق ساوش شد sudabe سوده سرور، مهتر، سياه، نام همسر پيامبر، در فارسي ساييده شده، فرسوده sude سورا معادل ثريا، ستاره پروين sura سورن نيرومند، توانا، سورنا suran سورنا بسياري و انبوه مردمان همبزم و همجماعت surana سوري گل محمدي، هر گل سرخ، شادي، خوشحالي suri سوزان مطمئن بودن، در فارسي سوزنده، ملتهب suzan سوسن گياهي است از طايفه زنبق، با رنگهاي مختلف susan سوشيانت نجات دهنده، هر يك از موعودهاي زردشتي كه در آخرالزمان ظهور خواهند كرد suseyant سوفيا خردمند، عاقل، از اعلام زنان sufiya سوگند قسم، عهد و پيمان sogsnd سويد مصغر سيد، آقاي كوچك soveyd سي گل داراي زيبايي گلها sigol سيامك دارنده موي سياه، نام پسر كيومرث كه در زمان پدر كشته شد siyamak سياوش دارنده اسب نر سياه، سياوخش، نام پسر كيكاوس كه مظلومانه كشته شد siyavash سيده بانو بانوي بزرگ sayyedebanu سيده بيگم بانوي بزرگ s-beygom سيرانوش گردش، تماشا، سيران، نوش كردن siranus سيرنگ سميرغ، عنقا sirang سيروان قشنگ، زيبا siravan سيروس تلفظ فرانسوي كورش sirus سيف شمشير، ساحل، شمشير ماهي sayf سيف الله شمشير خدا sayfollah سيلويا مصغر سيلوانا، سيلوي، دخترك جنگل silviya سيماء چهره، قيافه، رخسار، علامت sima سيمبر دارنده بدن سفيد و نقره اي، سيمين بدن simbar سيمدخت دختر سفيد و نقره اي simdoxt سيموش مانند نقره سفيد و زيبا simvas سيمون مطيع، فرمانبردار simon سيمين نقره فام، به رنگ نقره، نقره اي، خوب و ظريف simin سيمين بانو بانوي سفيد و ظريف siminbanu سيمينه نقره گون، مانند نقره simine سينا نام كوه و شبه جزيره اي در شمال شرقي مصر، سنگريزه sina سينداد داده و بخشيده سيمرغ، از اعلام مردان sindad سيندخت دختر سيمرغ، نام فرشته اي در دين زردشت sindoxt
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30143]
صفحات پیشنهادی
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ث شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ث شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ث شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ص شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ص شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها ...
نام های فارسی که با حرف ص شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها ...
نام های فارسی که با حرف ژ شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ژ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، ...
نام های فارسی که با حرف ژ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، ...
نام های فارسی که با حرف ز شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ز شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ز شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف چ شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف چ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا ...
نام های فارسی که با حرف چ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا ...
نام های فارسی که با حرف خ شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف خ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا ...
نام های فارسی که با حرف خ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا ...
نام های فارسی که با حرف ح شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ح شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ح شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ض شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ض شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها ...
نام های فارسی که با حرف ض شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها ...
-
سرگرمی
پربازدیدترینها