واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نام های فارسی که با حرف خ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پيدا کنيد نام معنی لاتین خاتم انگشتري، نگين انگشتري، كنايه از دهان معشوق xatam خاتون كدبانو، زن اصيل و بزرگ منش xatun خاچيك صليب كوچك، از اعلام مردان xacik خادم پرستار، خدمتگزار xadem خادم پير كنايه از سياره كيوان، خدمتگزاري پير و مرشد xadem-pir خاش كسي كه داراي مهر و محبت زياد است، نام برادر افشين سپهسالار ايراني xas خاطره انديشه، يادبود، ضمير، يادگار xatere خاقان پادشاه بزرگ، لقب پادشاهان ترك و چين xaqan خاكسار فروتن، بي تكبر، نام فرقه اي از دراويش xaksar خالد جاودان، هميشه، پاينده xaled خالده مونث خالد xalede خالق خلق كننده، صانع xaleq خاموش ساكت، بي صدا، آرام xamus خان تركان شهبانوي بزرگ، ملكه بزرگ xantarkan خان سلطان ملكه بزرگ، پادشاه بزرگ، از اعلام زنان xan-soltan خان ملك پادشاه بزرگ xanmalek خانيش شاهزاده خانم، نام يكي از دختران شاه اسماعيل xanis خاور در قديم به معني باختر و مشرق، از اعلام زنان xavar خاوران منسوب به خاور، ولايتي در مرز شمالي خراسان xavaran خاوند مخفف خداوند، صاحب اختيار، بزرگتر xavand خاتم انگشتري، نگين انگشتري، كنايه از دهان معشوق xatam خاتون كدبانو، زن اصيل و بزرگ منش xatun خاچيك صليب كوچك، از اعلام مردان xacik خادم پرستار، خدمتگزار xadem خادم پير كنايه از سياره كيوان، خدمتگزاري پير و مرشد xadem-pir خاش كسي كه داراي مهر و محبت زياد است، نام برادر افشين سپهسالار ايراني xas خاطره انديشه، يادبود، ضمير، يادگار xatere خاقان پادشاه بزرگ، لقب پادشاهان ترك و چين xaqan خاكسار فروتن، بي تكبر، نام فرقه اي از دراويش xaksar خالد جاودان، هميشه، پاينده xaled خالده مونث خالد xalede خالق خلق كننده، صانع xaleq خاموش ساكت، بي صدا، آرام xamus خان تركان شهبانوي بزرگ، ملكه بزرگ xantarkan خان سلطان ملكه بزرگ، پادشاه بزرگ، از اعلام زنان xan-soltan خان ملك پادشاه بزرگ xanmalek خانيش شاهزاده خانم، نام يكي از دختران شاه اسماعيل xanis خاور در قديم به معني باختر و مشرق، از اعلام زنان xavar خاوران منسوب به خاور، ولايتي در مرز شمالي خراسان xavaran خاوند مخفف خداوند، صاحب اختيار، بزرگتر xavand خبير آگاه، باخبر، از صفات خداوند xabir خجسته فرخنده، مبارك، گل هميشه بهار xojaste خدابخش خداداد، بخشش و هديه خداوند xodabaxs خدابنده بنده خدا xodabande خداداد عطيه و بخشش خداوند xodadad خدامراد مراد و آرزويي كه خداوند داده است xodamorad خدايار آنكه خدا يار و مددكار اوست xodayar خدر ناز پرورده، سست، كرخ، از اعلام مردان xader خديجه مونث خديج، شتري كه پيش از موعد زاييده شده، كودك، نام همسر پيامبر اكرم xadije خديو خداوند، امير، پادشاه، لقب امراي مصر در زمان عثماني xadiv خرام راه رفتن از روي عشوه و ناز، مژدگاني، نويد xeram خرداد كمال، رسايي، روز ششم هر ماه شمسي، ايزد نگهبان آب xordad خرسند قانع، راضي، خوش و شادمان xorsand خرم شاد، شادان، شاداب، در پهلوي خورام xorram خرم بانو بانوي دلشاد و خرم و خوشدل xorram-banu خرم بهار بهار پرطراوت و شادي بخش، كنايه از سرسبزي x-bahar خرم چهر شادان، گشاده رو x-cehr خرمداد بخشنده شادي و نشاط x-dad خرمدخت دختر شاد و بانشاط x-doxt خرمدل خوشدل. شادان x-del خرمشاد مسرور، خوشحال x-sad خرمناز آنكه داراي نازو سرور و خوشحالي است x-naz خروش فرياد، غريو، بانگ xoros خزروان درياي خزر، نام سردار بهرام چوبينه xezervan خزعل كسيكه در راه رفتن مي لنگد، كفتار xazal خسرو نيك شهرت، خوشنام، هر فرمانرواي صاحب شوكت، در پهلوي هوسرو xosro خشنود راضي، قانع، خوشحال xosnud خضر به معني سرسبزي، نام پيامبري افسانه كه مي گويند آب حيات را نوشيده است xezr خطيب سخنران، ناطق xatib خطير ارجمند، شريف، بلندمرتبه، صاحب قدر و منزلت xatir خلج نام قبيله اي ترك در افغانستان، نامي دهي در اروميه و قزوين xalaj خلف جانشين، فرزند شايسته، نيكوكار xalaf خليفه جانشين، قائم مقام xalife خليل دوست مخلص و يكدل و مهربان، از القاب ابراهيم xalil خليل الله دوست مخلص پروردگار، لقب حضرت ابراهيم xalilolah خموش ساكت، خاموش، بي صدا xamos خندان متبسم، شكوفا، در حال خنديدن xandan خندان چهر گشاده رو، خندان رو xandancehr خندانه منسوب به خندان، از اعلام زنان xandane خنشا مبارك، خجسته، فرخنده xonsa خواجو مصغر خواجه، آقا، سرور، كوچك xaju خوبچهر زيبا، خوبرو xubcehr خورچهر چهره درخشان و نوراني xorcehr خورديس مانند خورشيد، تابان xordis خورشيد آفتاب تابان، نام يكي از ثوابت، نوعي اسب، روز يازدهم هر ماه شمسي xorsid خورشيد بانو بانوي همچون خورشيد نوراني xorsid-banu خورشيد چهر تابان رو، گشاده رو، زيبا xorsid-cehr خورشيدفر شكوهمند، داراي شكوه و جلال خورشيد xorsid-far خورمهر داراي مهر و محبت خورشيد xormehr خوروش تابناك، خورشيد رو، تابنده xorvas خوش آفريد شادمان، شادمان آفريده شده xosafarid خوش نواز موسيقيدان، نيكونواز xosnavaz خوشاب ناب، خالص، هر چيزآبدار را گويند، خوش آب و رنگ xusab خوشكام كامروا، به كام رسيده xoskam خوشنوا خوش آواز، خوش صدا xosnava خوشنود شاد، خوشحال، قانع xosnud خيرالله لطف و مرحمت الهي xayrollah خيرالنساء بهترين زنان، لقب حضرت زهرا xayrolnasa خيرانديش خيرخواه، طالب خوبي xarandis خيري گل هميشه بهار، نوعي از گياه خطمي كه سرخ و سفيد است xeyri
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1104]