واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: موانع و عوامل رشد تحقيقات در ايران (قسمت دوم) PhonieX 27 دي 1385, 14:54* نقش آموزش دكتر علياكبر جلالي عضو هيات علمي دانشگاه علم و صنعت ايران تغيير روش آموزشي از شنيداري به ديداري و شنيداري را هدف مدارس هزاره سوم بيان ميكند. براين اساس آموزشها در هزاره سوم بايد گرايش پژوهش محوري داشته باشد تا نتايج مطلوب و نوين به دست آيد. در مدارس هزاره سوم نوآوري و خلاقيت محوراصلي آموزشها خواهد بود. در كشورهاي پيشرفته با استفاده از امر تحقيق كه از سنين پايين آغاز ميشود راه و روش درست فكر كردن و چگونه عمل كردن را فرا ميگيرند. اما در ايران نظام آموزشي مبتني بر محفوظات است و دانش آموزان پژوهشگر و كنجكاو تربيت نميشوند. دانشآموزان عادت كردهاند كتاب بخوانند، حفظ كنند و امتحان بدهند ولي هيچ گاه در به كارگيري افكار خود، سعي نميكنند. در مدارس ايران علوم به صورت كاربردي در نيامده است در حالي كه تجربه و آزمودن علوم در آزمايشگاهها و مراكز تحقيقاتي نقش مهمي در توليد علم و توسعه ايفا ميكند. اگر اين فرهنگ از همان آغاز به جوانان آموزش داده شود در آينده شاهد افرادي با روحيه پژوهشگري خواهيم بود. دكتر عباس اخوان سپهي استاديار گروه ميكروبيولوژي دانشگاه آزاد در مورد اهميت پژوهش در دانشگاهها ميگويد در كشور ما به آموزش بهاي زيادي داده ميشود، اما به پژوهش همچون يك كالاي لوكس نگريسته ميشود. دانشگاهها در كشورهاي مهم اروپايي و آمريكا فقط آموزشگاه نيستند كار اصلي دانشگاه توليد علم، تحقيق و پژوهش است، فرق دانشگاه با آموزشگاه در نوآوري است. دانشگاهها اگر بخواهند در علم حرفي براي گفتن داشته باشند بايد نوآوري علمي داشته باشند. چين به عنوان پرجمعيتترين كشور دنيا از نظر علمي نيز پيشرفت خوبي كرده است و در بسياري از زمينهها حرف اول را ميزند. نخبگان چيني روش تحقيق و توليد را دركشورهاي پيشرفته آموختند، به كشورشان بازگشتند و در آنجا توليد علم كردند و اكنون دنيا را به خودشان وابسته كردهاند. دانشگاهها بايد در انتقال فناوري نقش محوري داشته باشند. دانشگاهها شرايط مناسبي براي تحصيل و تربيت دانشمندان، متخصصان توسعه اقتصادي و كارشناسان سياسي فراهم ميكنند و اطلاعات بيطرفانهاي توليد ميكنند. اما دانشگاهها براي ايفاي اين نقش نيازمند اصلاح هستند. بطور سنتي فناوري از كشورهاي پيشرفته به سوي كشورهاي در حال توسعه جريان داشته است. در كشورهاي در حال توسعه همواره تفكر غالب اين بوده است كه منابع اندك و تخصص براي مشكلات فوريتر مانند افزايش توليدات كشاورزي و دسترسي به آب آشاميدني سالم اختصاص يابد. اين درحالي است كه بسياري از اين چالشها بدون ايجاد ظرفيتهاي بومي در علوم و فناوري برطرف نخواهد شد. اكنون كشورهاي در حال توسعه به فكر دست يافتن به قابليتهاي علمي و فناوري خود افتادهاند. با اين روند، شيوه متعارف انتقال فناوري تغيير يافته است. اين كشورها اقدام به ايجاد پيوندهاي علمي با كشورهاي توسعه يافته كردهاند كه نمايانگر همكاريهايي واقعي و برابر است. كشورهاي در حال توسعه دست كم به يك دانشگاه در سطح جهاني كه قادر به آموزش و تحقيق در رشتههاي علمي و مديريت علم و فناوري باشند نياز دارند. اين كشورها بايد با فراهم كردن فرصتهاي شغلي مناسب و امكان پيشرفت براي پژوهشگران، از فرار مغزها جلوگيري كنند. همچنين با ايجاد انگيزه براي محققان براي بكارگيري دانش خود در زمينه ابداعات و فناوري، انتقال دانش و فناوري از دانشگاهها به بخش خصوصي كشور ترغيب شود. دانشگاهها بايد از موسسههايي جدا از جامعه خود، به موسسههايي مكمل جامعه تبديل شوند. ايجاد دفاتر انتقال فناوري در داخل دانشگاهها به اين كار كمك ميكند. انتقال فناوري به رفع فقر، ايجاد ثروت، بهبود سلامت عمومي و حفظ محيط زيست كمك ميكند. انتقال فناوري فقط زماني به رفع فقر كمك ميكند كه فناوريها براساس اولويتهاي فقرا انتخاب شود. كارشناسان ميگويند هرچند در ايران "عرضه دانش" هميشه از شاخصهاي پيشبيني شده جلوتر بوده، اما "تقاضاي بازار" براثر عوامل مختلف و كم توجهي به مقوله تحقيقات همواره عقبتر از پيشبينيها حركت كرده است. سرمايهگذاري روي رشتههاي علوم انساني در دانشگاهها كه مبناي رشد و توسعه علوم ديگر محسوب ميشوند نبايد مورد غفلت قرار گيرد. براي آنكه دانشگاهها بتوانند همه استعدادها و نخبگان را جذب كنند بايد اختيارات لازم به آنها واگذار شود. براين اساس تهيه "نقشه جامع علمي" كشور مبتني بر نگاه متوازن به رشتههاي علمي ميتواند دستيابي به سند چشمانداز ۲۰ساله توسعه كشور را سرعت بخشد. (ادامه دارد) منبع:irna.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 781]