محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855068360
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: عمّار كيست؟«عمّار كيست؟» عنوان سرمقالهي روزنامهي جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد؛با تداوم و پيچيدهتر شدن فتنه پس از انتخابات و مردود شدن برخي خواص، شرايطي بوجود آمد تا رهبر فرزانه انقلاب اسلامي دردمندانه نداي «اَينَ عمّار» سر دهند. راستي عمّار كيست و چرا در بين صحابه بزرگوار پيامبر، عمّار مطرح ميشود؟عمّار بن ياسر، از پيشتازان ايمان به پيامبر عظيمالشأن اسلام و فرزند ياسر و سميه، نخستين مرد و زن مسلماني است كه در راه خدا به شهادت رسيدند. عمّار شخصيت كمنظير صدر اسلام است كه در فتنههاي پيدرپي پس از رحلت پيامبر خاتم (ص) هيچگاه نلغزيد و همواره در كنار اميرالمومنين علي(ع) ثابت قدم و راستقامت ايستاد. عمّار در كنار مقداد، ابوذر و سلمان از جمله صحابه معدود و سرشناس پيامبر اسلام است كه جز با اميرالمومنين(ع) با كس ديگري بيعت نكرد و در تشييع پيكر پاك حضرت صديقه كبري(ع) حضور داشت و پشت سر علي ابنابيطالب بر پيكر ايشان نماز گزارد.عمّار مدتي در زمان عمر والي كوفه بود و در فتح برخي از سرزمينها، فرماندهي لشكر را برعهده داشت. وي از مخالفان سرسخت عثمان بود و بدليل صراحت بيان در نقد خليفه سوم بارها توسط او يا عواملش مضروب و مجروح شده بود. در جنگ جمل و صفين حضور فعال داشت و با توجه به احاطه او به تفسير قرآن، فرماندهي بخشي از سپاه از جمله فرماندهي قاريان قرآن و پيادهنظام كوفه در جنگ صفين بر عهده او بود.عمّار فقط يك فرمانده نظامي و جنگجوي شجاع نبود. او در نبرد با مخالفان امام علي(ع) به مناظره ميپرداخت و نقش روشنگري و تبيين حقيقت را نيز ايفا ميكرد. حضرت عمّار، سرانجام در سن نودسالگي و در گرماگرم نبرد صفين به شهادت رسيد و باتوجه به فرمايش پيامبر كه خطاب به وي فرمودند «تقتلك الفئه` الباغيه( »گروه سركش تو را ميكشند) شهادتش نيز ولولهاي در سپاه دشمن انداخت و معاويه و عمروعاص را برآن داشت تا براي خنثي كردن اثر شهادت اين صحابي بزرگ كه براي عدهاي شاخص حق و باطل بود، اين عمليات رواني را تدارك ببينند كه قاتل عمّار كسي است كه او را به صحنه جنگ كشانيد!حضرت عمّار از جمله شخصيتهاي منحصر به فردي است كه علاوه بر پيامبر اسلام و اميرالمومنين، ائمه ديگر حضرت سجاد (ع)، حضرت امام محمدباقر (ع) ، حضرت امام صادق (ع)، حضرت امام رضا (ع)، حضرت هادي (ع) و حضرت امام حسن عسگري (ع) نيز در فضايل و بزرگداشت شخصيت او بياناتي ايراد فرمودند و در زيارتنامه معروف امام هادي (ع) خطاب به اميرالمومنين (ع) از ايشان نيز ياد شده است.جناب عمّار با همه فضايل و ويژگيهايي كه داشت و به واسطه همين ويژگيها در كنار صحابه برجسته پيامبر و اميرالمومنين نام او ميدرخشد اما همه جايگاه و ارزش او در يك جمله خلاصه ميشود و آن اينكه او ولي زمان خويش را بدرستي ميشناخت و با بصيرتي كه داشت، نه در دفاع از امام زمان خود لحظهاي درنگ كرد و نه در تبيين حقيقت و روشنگري در زمان فتنه.انسانهاي بيبصيرت و كوتهبين صدر اسلام، پس از ارتحال نبي اكرم (ص) بيشتر به اين توجه داشتند كه صحابه سرشناس پيامبر نظرشان چيست و در كنار كدام يك از خلفا قرار ميگيرند و با چه كسي مخالفت ميكنند. آنها به جاي توجه به خورشيد، دنبال ماه ميگشتند و از اين مهم غافل بودند كه همه نورافشاني ماه به واسطه انعكاس نور خورشيد است و امروز نيز اينچنين است.مردم سالاري:همگرايي دولت و مردم با اقتدار احزاب«همگرايي دولت و مردم با اقتدار احزاب»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن ميخوانيد؛مهمترين پديده خلقت، انسان است و مهم ترين پديده انسان بعد از خلقت، اجتماعي شدن اوست ومهم ترين پديده انسان اجتما عي، حکومت است و اتفاق ديگري در تاريخ انسان به وجود نيامده و نخواهد آمد. انسان با تحول و تطور، حکومت خود را به کمال مي رساند و به غايت هدف انساني خود دست مي يابد.در بحث حکومت مهم ترين مساله اي که از ابتدا مورد توجه و عنايت بوده و هر روز اهميت بيشتري مي يابد بحث روابط و مناسبات دولت و مردم است که در قالب مباحث و نظرياتي همچون جامعه مدني، حدود حکومت، حقوق ملت، حوزه هاي عمومي و خصوصي از چندين قرن پيش تا دهه هاي اخير در سطح جهان و کم وبيش در ايران معاصر مطرح بوده است.در حال حاضر با توجه به شرايط ويژه اي که کشور عزيز ما با آن مواجه است مهم ترين بحث همگرايي دولت و مردم ونقش نخبگان است که اين روزها از صورت يک مقوله دانشگاهي به گستره افکار عمومي دامن کشيده است و به قول «ژان ژاک روسو» افکار عمومي قانون اکثريت، با خاستگاه قوانين و اراده عموم است. همانطور که همگان واقفيد افکار عمومي مجموعه افکار افراد نيست، بلکه يک احساس «مابودن» است.وقتي به سوال يا ابهامي که در ذهن اکثريت مطرح است پاسخ اقناعي داده نشود، هر کس پاسخي براي آن مي يابد اين پاسخ ها با کانال هاي ارتباطي جمعي و ميان فردي و امروزه شبکه هاي اجتماعي مجازي در معرض قضاوت ديگران قرار مي گيرد.آرام آرام اکثر افراد به پاسخ هاي معيني گرايش پيدا مي کنند و پاسخ خود را رها مي کنند، آنگاه که اين گرايش به مرحله کلام، عمل، يا رفتار در آمد در قالب يک عقيده و فکر خودنمائي مي کند که آن را افکار عمومي مي نامند و «احساس ما» بودن آنچنان قدرتي به وجود ميآورد که هيچ کس و هيچ چيز را ياراي مقابله با آن نيست. در چنين شرايطي تنها حکومت هايي به جلو مي روند که با افکار عمومي همگرايي داشته باشند و قادر به هدايت آن باشند.بشر براي رسيدن به ساز و کار اين همگرايي يعني همگرايي دولت و مردم ناگزير به قبول انديشه هاي دموکراتيک شد که جوهر اصول و مباني آن را بعد از خداوند اصالت حاکميت مردم و تاکيدبر حقوق طبيعي، مدني و سياسي انسانها تشکيل مي دهد و به دو پيش فرض ملتزم است، اول حکومت قانون، دوم پيروي از عقل.تشکيل احزاب و نهادهاي مدني به عنوان يک دستاورد بزرگ بشري آخرين متدولوژي بشر در دستيابي به اين همگرايي است. آري احزاب و نهادهاي مدني يک سرمايه بشر است در تحقق همگرايي دولت و مردم. با چنين نگرشي افتخار مي کنيم که حزب مردم سالاري در پنجم بهمن، هشتمين کنگره سالانه خود را با حضور مهماناني عزيز با شعار «اجراي بي کم و کاست قانون اساسي، لازمه بازسازي اعتماد عمومي» برگزار کرد.اين کنگره با درک موقعيت و ضرورت اقتدار احزاب با استقبال بسيار خوب شخصيت هاي سياسي، مذهبي، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از جناح هاي فکري مختلف، دبيران کل احزاب، خانه احزاب، اساتيد دانشگاه مواجه شد و برنامه افتتاحيه با سخنراني هاي متعدد و بيان بي پرده ديدگاه ها به صورت خودجوش به يک مجمع نخبگان (لويي جرگه ايراني) تبديل شد و نشان داد اگر پايبند به ساز وکار مدني و تحمل کانون هاي آزادانديشي باشيم، راه هاي قانوني همگرايي در قانون اساسي پيش بيني و مسائل جامعه بهتر مي تواند حل و فصل شود. مشاهده اين نمونه کوچک بايد راه حل هايي از اين نوع را چه در سطح جامعه و چه در روش هاي رسانه اي گسترش دهد و تحمل حضور و نظر مخالف درون نظام را نهادينه کند. اقتدار احز اب و نهادهاي مدني را جدي بگيريم و در ماتريس اداره جامعه جايگاه ويژه براي آنها به رسميت بشناسيم تا از قافله عقل روشي جهان باز نمانيم که اگر چنين شود هزينه گزافي را به جامعه و نسل فعلي و نسل هاي آينده تحميل خواهيم کرد.كيهان:مثلث قدرت در قرن 21«مثلث قدرت در قرن 21» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛از بهمن 57 كه جمهوري اسلامي بر خلاف عرف معمول-و البته تحميلي زمانه- مدل هاي حكومتي ليبراليستي يا سوسياليستي را برنتافت و با يك «نه بزرگ» هر دو اردوگاه شرق و غرب را نفي كرد؛ داستان دشمني نظام سلطه به سركردگي «شيطان بزرگ» با نظام جمهوري اسلامي ايران آغاز گشت.از آنجا كه اين دشمني نه ظاهري و مقطعي بلكه ماهوي و پايان نا پذير است -مگر اينكه يكي از طرفين تغيير ماهيت بدهند- از همان ايام سكانس اصلي اين داستان پرماجرا و پرتنش «تغيير رژيم ايران» بوده كه البته هيچ گاه سلطه گران نتوانسته اند- و نخواهند توانست- به آن دست يابند و بارها نيز به محال بودن آن اعتراف كرده اند.طي سه دهه گذشته «نظام سلطه» و در رأس آن آمريكا از راههاي مختلف و بالطايف الحيل و بهره گيري از تاكتيك هاي سياسي، اقتصادي و نظامي تمام همت خود را بكار بسته و از همه توان و ظرفيت خود ياري جسته تا استراتژي دگرگوني ساختار حكومتي ايران را عملياتي و اجرايي كند.شرح اين داستان بلند و گلاويز شدن خوي استكباري نظام سلطه با فطرت عدالت خواهي نظام اسلامي و پاي فشردن به حقيقت و مقاومت و باج ندادن به زورگويان و زياده خواهان نه در اين مقال مي گنجد و نه نيازي به تكرار دارد.از بهمن ماه سال گذشته كه ايران اسلامي به قوت و با اقتدار سي امين سالگرد انقلاب را جشن گرفت و در دهه موسوم به «پيشرفت و عدالت» بر شتاب حركت خود افزود قدرت هاي استكباري اين بار حيله ديگري به صحنه آوردند، نه براي فروپاشي- كه آرزوي ناممكن آنهاست- بلكه براي كاستن از اقتدار نظام و از همين روي؛ براي تحقق خواسته شان انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را نشانه رفتند.آنچه امروز پس از گذشت قريب به 8 ماه از انتخابات مي توان بدون ترديد و ابهام دريافت اين است كه طراحي هاي چند لايه و تودرتوي دشمنان كه جماعتي در داخل- خواسته يا ناخواسته- ماموريت اجرايي كردن آن را داشتند بر حول خدشه در مشروعيت نظام در راستاي تضعيف اقتدار زبانزد ايران اسلامي متمركز بود.شواهد و قرائن غيرقابل انكاري وجود داشت كه نشان مي داد هدف يك جريان سياسي شركت كننده در انتخابات پيروزي در انتخابات نبود و فارغ از نتيجه انتخابات خروجي آنچه از سوي اين جريان دنبال و پي گيري مي شد با هدف طراحي ها و طرح ريزي هاي دشمنان خارجي منطبق بود: «تضعيف ساختار حكومتي نظام جمهوري اسلامي».البته دشمنان خارجي پس از حوادث و وقايع انتخابات با استفاده از پروپا گانداي رسانه اي خود و بنگاه هاي خبري دروغ پراكن به غلو و بر پايه جنگ رواني سخن از «تغيير رژيم ايران» را مطرح مي كنند!«ريچارد هاس» رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا هفته گذشته در مطلبي در هفته نامه نيوزويك در حالي كه خود را يك رئاليست! معرفي كرد خواستار تغيير رژيم ايران از طريق اعمال تحريم هاي شديد شد! جالب اينجاست كه مجله آمريكايي «فارين پاليسي» در مقاله اي تحليلي راهكار اين آقاي واقع گرا و رئاليست! عليه ايران را احمقانه دانست.از سوي ديگر؛ بسياري از تحليلگران و كارشناسان غربي كه «واقع گرايي» را متفاوت از «ريچارد هاس» دريافته اند معتقدند «واقعيت» آن است كه «تغيير رژيم در ايران» با توجه به دلايل متعدد عملي نخواهد شد.در همين زمينه، «ديليپ هيرو» نويسنده روزنامه هاي آمريكايي نيويورك تايمز و واشنگتن پست دو هفته گذشته با انتشار مقاله اي در پايگاه اينترنتي «آسيا تايمز» تغيير رژيم در ايران را بيش از حد خوش بينانه -غيرواقع بينانه- دانست و تاكيد كرد غرب بايد تصور آن را هم از ذهن خود بيرون كند.نظام سلطه و قدرت هاي خارجي در تمام ماه هاي گذشته و از زمان بروز برخي ناآرامي ها و اغتشاشات در پي انتخابات اخير ايران به صورت پيدا و پنهان از بلواها و آشوب ها حمايت كردند تا آنجا كه حتي تشريفات و عرف ديپلماتيك كه خود از آن دم مي زنند را رعايت نكردند و گستاخانه و بي شرمانه در اوضاع داخلي ايران دخالت كردند و سياست بازاني چون باراك اوباما، ساركوزي، گوردن براون، بنيامين نتانياهو، شيمون پرز و... رسماً حمايت خود از آشوبگران و اغتشاشگران را به اسم «مردم دموكراسي خواه»! علني كردند.اكنون پس از سيلي محكم و پرمعناي ملت در 9 دي كه نظام سلطه از سرضعف و ناتواني و شكنندگي اين نمايش عظيم اقتدار را در رسانه هاي خود سانسور كرد! يا در پوششي تحريف شده و تنزيل يافته بازتاب داد آنها علاوه بر استفاده از فضاي سايبري به دو اهرم نخ نما شده «تحريم» و «حقوق بشر» متمسك شده اند كه نشان از سردرگمي آنان در رويارويي با نظام جمهوري اسلامي دارد. چرا كه نظام سلطه و بخصوص آمريكا علي رغم تمام تكاپوها و تلاش هايش در هفت، هشت ماه گذشته كه قصد داشتند از طريق خدشه در مشروعيت نظام در راستاي تضعيف اقتدار ايران اسلامي به اهداف شوم خود برسند بار ديگر ناكام ماندند و ديدند كه القاي شبهه در سلامت انتخابات به منظور زير سأال بردن مشروعيت نظام كارگر نيفتاده و امروز قاطبه ملت علي رغم شكل گيري فضاي فتنه- كه خروجي جنگ نرم است- در پس از انتخابات به سلامت انتخابات اطمينان و باور دارند.رهبر معظم انقلاب در ديدار هفته گذشته مردم مازندران با ايشان، عبرت نگرفتن دشمنان ملت ايران از بي اثر بودن توطئه هاي قبلي و تلاش براي برنامه هاي جديد و در عين حال تكراري را ناتواني دشمن در فهم واقعيت انقلاب اسلامي دانستند و درباره تلاش آمريكايي ها براي استفاده از فضاي اينترنت عليه ايران تأكيد كردند: «آمريكايي ها مي گويند 45 ميليون دلار بودجه تصويب كرده اند تا از طريق اينترنت جمهوري اسلامي را شكست دهند كه اين نشان دهنده اوج درماندگي دشمن است زيرا آنها تاكنون دهها 45 ميليون دلار صرف مقابله با نظام اسلامي از طريق كار ديپلماسي، تحريم، اعزام جاسوس، استخدام مزدور و روش هاي ديگر كرده اند ولي به هيچ نتيجه اي نرسيده اند».«آقا» تأكيد كردند نتيجه طراحي دشمن براي ايجاد آشوب در تهران منجر به بيداري و هوشياري بيشتر مردم در دفاع از جمهوري اسلامي شده است و تصريح كردند: «حوادث اخير باعث شد تا همه مردم براي حضور بيش از پيش در صحنه دفاع از جمهوري اسلامي، احساس وظيفه كنند.»جالب اينجاست كه درباره اعمال تحريم هاي شديد عليه ايران بارها و به كرات مقامات و شخصيت ها و تشكل هاي تجاري و اقتصادي غربي بر ناكارا بودن و بي فايده بودن آن تأكيد و تصريح دارند. تا آنجا كه هفته پيش گروه هاي تجاري برجسته آمريكا (همچون اتاق بازرگاني آمريكا، شوراي تجارت بين المللي آمريكا، انجمن ملي كارخانه داران، كميته اضطراري تجارت آمريكا و...) طي نامه اي رسمي نه تنها تحريم ها عليه ايران را بي فايده و ناكارآمد دانستند بلكه به كاخ سفيد هشدار دادند كه تحريم جمهوري اسلامي منافع اقتصادي و امنيتي آمريكا را متزلزل مي كند.درباره حقوق بشر هم ناگفته پيداست كه غرب از آن به عنوان يك ابزار سياسي استفاده مي كند و در واقع اسم مستعاري براي باج خواهي ها و افزون طلبي ها است كه البته در افكار عمومي ملت ها اين حناي غربي ها ديگر رنگي ندارد. امروز ايران اسلامي در بهمن 88 به اعتراف دوست و دشمن قابل مقايسه با 31 سال پيش (بهمن 57) نيست. در بعد منطقه اي و بين المللي از ايران به عنوان يك نقش آفرين مقتدر و توانمند ياد مي شود.همين ماه گذشته بود كه يوگني پريماكوف نخست وزير سابق روسيه در گفت وگو با خبرگزاري يونايتدپرس تصريح كرد كه تهديد عليه ايران كارگر نيست، بلكه بايد با ايران به مثابه يك قدرت منطقه اي كنار آمد.وزير امور خارجه ژاپن نيز دو هفته پيش در سخناني ايران را يك ابرقدرت منطقه اي دانست.طرفه آنكه سه روز پيش نويسنده برجسته آمريكايي و خبرنگار كهنه كار روزنامه نيويورك تايمز در تازه ترين كتاب خود پيرامون قدرت هاي بزرگ جهان در قرن 21، ايران را يكي از سه ضلع مثلث قدرت قرن 21 معرفي كرد. «استفن كينزر» همچنين در كتاب ديگر خود درباره ايران تحت عنوان «عصر ديپلماسي واقعي» خطاب به سياستمداران و اعضاي كنگره آمريكا مي نويسد: «با كمك هم مي توانيم از رهبران خود بخواهيم كه از گفت وگوهاي واقعي و بدون پيش شرط با ايران حمايت كنند». امروز تنها راه باقي مانده براي نظام سلطه و غرب اين است كه در رويارويي با جمهوري اسلامي بر مسير واقعيت حركت كنند و توانمندي ايران هسته اي را به رسميت بشناسند وگرنه كماكان دچار عارضه سردرگمي خواهند بود.رسالت:کجاي راه را اشتباه آمديم؟«کجاي راه را اشتباه آمديم؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛نمي دانم در محضر خداوند تبارک و تعالي چه معصيتي مرتکب شده ايم که پس از گذشت30 سال از جانفشاني هاي امام(ره)، جانبازان و ايثارگران و آزادگان عده اي جرات کردند بستري فراهم سازند تا دانش آموخته هاي پادگان اشرف و فارغ التحصيلان سرويس هاي سيا در شمال عراق، در خيابان هاي تهران آتش افروزي کنند و چهره ام القراي جهان اسلام را پس از سه دهه مجاهده در راه خدا زشت و آشوب زده نشان دهند. نمي دانم به کدامين عهد از تعهداتمان به شهداي گرانقدر انقلاب اسلامي و خانواده هاي بزرگوارشان عمل نکرديم که دست هاي کفر و نفاق و الحاد در دستان يکديگر و متحد، موفق شدند در روز عاشوراي حسيني امسال نواميس فکري و اعتقادي مار ا به سخره بگيرند و صحنه هايي بيافريند که هنوز صدا و سيماي جمهوري اسلامي قادر به پخش تصاوير و صداهاي خائنانه آنها نيست.نمي دانم در محضر خداوند تبارک و تعالي چه معصيتي مرتکب شده ايم که پس از گذشت30 سال از جانفشاني هاي امام(ره)، جانبازان و ايثارگران و آزادگان عده اي جرات کردند بستري فراهم سازند تا دانش آموخته هاي پادگان اشرف و فارغ التحصيلان سرويس هاي سيا در شمال عراق، در خيابان هاي تهران آتش افروزي کنند و چهره ام القراي جهان اسلام را پس از سه دهه مجاهده در راه خدا زشت و آشوب زده نشان دهند.نمي دانم به کدامين عهد از تعهداتمان به شهداي گرانقدر انقلاب اسلامي و خانواده هاي بزرگوارشان عمل نکرديم که دست هاي کفر و نفاق و الحاد در دستان يکديگر و متحد، موفق شدند در روز عاشوراي حسيني امسال نواميس فکري و اعتقادي مار ا به سخره بگيرند و صحنه هايي بيافريند که هنوز صدا و سيماي جمهوري اسلامي قادر به پخش تصاوير و صداهاي خائنانه آنها نيست.نمي دانم به کدامين گناه از گناهان اهل کوفه در سال هاي غربت امام علي(ع) آلوده شديم که اجازه داديم حراميان، هشت ماه پس از انتخابات دهم رياست جمهوري بر آقا و مولاي مظلوممان ستم روا دارند و اهانت بارترين و زشت ترين کلمات را عليه اصلي ترين نهاد مشروعيت نظام بر زبان بياورند.بايد به عقب برگرديم و اوضاع را از اول مرور کنيم. حتما يک جا راه را اشتباه آمديم که به اينجا رسيديم. آري اگر در رخدادهاي18 تير78 درست عمل مي کرديم و اگر دستگاه قضائي وامنيتي درست عمل مي کرد،10 سال پس از آن شرارت، دشمنان اسلام و منافقان نمي توانستند خود را بازسازي کنند و با چهره اي جديد و تابلوهايي جديدتر به ميدان بيايند.بايد در آستانه ورود آن نور الهي به ميهن اسلامي در روز12 بهمن با شرمساري و سرافکندگي از امام شهيدان و جانشين مظلوم ايشان عذرخواهي کنيم و بگوييم شما در آقايي و در هدايت امت چيزي کم نگذاشتيد، اين ما بوديم که با غفلت و جهل خودمان فرصت عرض اندام به دشمن داديم.ما بايد يقين مي کرديم که انقلاب در برابر همه «دنياي» استکبار ايستاده است. لذا به طور طبيعي آنها هم در برابر همه «دين» ما خواهند ايستاد. لذا ما بايد همواره در يک آماده باش دائمي باشيم والا دشمن حتي در روز عاشورا هم براي ضربه زدن به دين غفلت نخواهد کرد.اين انقلاب الهي است و با ظهور خود تير خلاص را به ماترياليسم - که قرن ما به آن آلوده بود- زد. اين انقلاب در يک نبرد دائمي با شيطان که مظهر آن آمريکاست، مي باشد. بنابراين دشمن هم در يک نبرد دائمي با ماست.وقتي ما رو در روي شيطان ايستاده ايم، طبيعي است آنها نيز رودرروي خدا بايستند. اينکه آنها مدام بر اهانت به مقدسات ما، اصرار دارند و در اين مورد هيچ پرده پوشي ندارند، همين است.ملت ما قطعا به اين جماعت شيطاني غلبه خواهد کرد. مشکل ما اين است که عده اي در ميان ما، آن خدا بي خبران را «مردم خداجو» مي دانند!مشکل ما اين است که جماعتي مي گويند با اينها که همه چيز را به آتش کشيده اند و به هيچ چيز رحم نمي کنند و خدا و امام زمان را منکرند، بنشينيد و مناظره کنيد!آنها نيک مي دانند که اين حرف ها همه بي ربط است و وقتي اعتراض مي کنيم چرا حرف بي ربط مي زنيد، با زبان بي زباني مي گويند ما نمي خواهيم قدرت را واگذار کنيم. مردم عوام هستند، ميزان راي ملت نيست و حق نداريد قدرت را از ما بگيريد. مي گوييم مگر عدد24 بزرگتر از13 نيست؟ مي گويند چرا هست، اما اگر به عدد13 «شبکه» کفر و نفاق و الحاد متصل به شبکه جهاني را اضافه کنيم عدد13 بزرگتر است.مي گوييم اشتباه مي کنيد، به رفراندوم نهم دي ماه88 رجوع کنيد اصلا عدد سيزدهي در کار نيست.70 ميليون ايراني مسلمان يک حرف و يک موضع عليه شما دارند. رها کنيد «شبکه» را، مردم شما را شناسايي کردند. اما خيره سري مي کنند هنوز بر سر موضع خود ايستاده اند!مردم حجت را بر مسئولان امنيتي و قضائي تمام کرده اند. مسئولان هم در پاسخگويي به مردم اولين محاربان روز عاشورا را به دار مجازات سپردند. اين روند بايد ادامه پيدا کند تا اشتباه روز18 تير78 را مرتکب نشويم.ما بايد به حکم خدا درباره محاربان عمل کنيم اگر امروز در اجراي اين حکم کوتاهي کنيم فردا خيلي دير است.ابتكار:دودکش گروههاي سياسي همچنان دود سياه مي دهد؟!«دودکش گروههاي سياسي همچنان دود سياه مي دهد؟!» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن ميخوانيد؛در هفته هاي گذشته،شاهد فروکش کردن تب اختلافات بوديم و دود سفيد از دودکش گروههاي سياسي خارج مي شد. مجموعه فعل و انفعالات حکايت از برگشت آرامش به عرصه عمومي داشت; در اين بين اذعان تلويحي آقايان موسوي و کروبي در به رسميت شناختن دولت دکتر احمدي نژاد، نقش کليدي در فروکش کردن آتش اختلافات داشت.اقدام صداوسيما در برگزاري مناظرات که در ابتدا با استقبال روبرو شد بي تاثير در فضاي جديد نبود اما تغيير جهت برنامه مناظرات و تبديل شدن آن به تريبون بيان يک طرفه ديدگاهها، آثار مثبت اقدام اوليه را خنثي کرد و خوشبيني ابتدايي با روند کنوني به بدبيني هاي مفرط تبديل گرديد.به هر حال در آستانه سي ويکمين سالگرد برگزاري جشن بزرگ انقلاب، همه علاقمندان اميدوار بودند که رفتار مسئولانه گروههاي سياسي،زمينه براي رهايي از منازعات فرسايشي هفت ماهه گذشته را فراهم آورده است.اما هفته گذشته در کمال ناباوري شاهد اتفاقي بوديم که اگر مهار نشود، چونان آتشفشاني،شعله هاي آن دامن همگان راخواهد گرفت.آن اتفاق صحبت هاي چندمين بار آيت ا... يزدي عليه آيت هاشمي رفسنجاني بود؛ سخناني که اگر چه تازگي نداشت اما به دو دليل حساسيت دوچندان يافته است،اول اينکه در شرايطي اين صحبت ها مجددا بيان شد که همگان چشم به فروکش کردن دامن اختلافات دوخته بودند،دوم واکنش بي سابقه آقاي هاشمي بر حساسيت موضع بيش از پيش افزود.مواضع آقاي يزدي در طول اين مدت، همواره با واکنش هاي مختلفي روبرو بود قدر مشترک واکنش افراد مستقل اين بود که از مثل ايشان با جايگاه رياست جامعه مدرسين موضع پدرانه و به دور از احساس انتظار مي رود.البته در اين بين هم عده اي با استقبال، سخنان ايشان را وظيفه انقلابي گري وي قلمداد مي کنند.واکنش هاشمي و تهديد به انتشار بخشي از شجره نامه سياسي آقاي يزدي بر حيرت مسئله افزوده است چرا که اگر آنچنان که گفته شده، انجام پذيرد شعله هاي اين آتشفشان اين بار بسيار ويرانگر است و سطح اختلافات وارد فاز جديدي خواهد شد و با تغيير در مدل اختلافات، پيامدهاي متفاوتي به بار خواهد آورد. مرور اختلافات گذشته و آثار مخرب آن حکايت گر يک مسئله بود و آن اينکه رهبري اختلافات را روحانيت طراز اول برعهده نداشتند.اما رويارويي کنوني آيات محترم هاشمي و يزدي نشانگر اين اتفاق ناميمون خواهد بود هاشمي که تاکنون برغم سيبل حملات بودن اما ترجيح مي داد به صورت عريان وارد نزاع ها و درگيريها نشود اما تهديد ايشان گوياي اين است که اکنون او تصميم گرفته است رسما وارد متن دعواها شود مسئله اي که در صورت تحقق،آثار زيانبار آن غيرقابل جبران است.همواره گفته شده است که تشتت و تفرقه بين علماي دين، زهري مهلک در کام ملت و عامل رکود و عقب گرد و تهديد و خطر بزرگ براي اسلام و استقلال کشور است. اختلاف علماي اسلام به دليل آثار وحشتناک آن که همچون موريانه، باورهاي ديني مردم را ويران مي کند با اختلاف هيچ قشري از جامعه قابل مقايسه نيست.به همين دليل هم امام (ره) بر اين مسئله تاکيد مکرر داشتند و در مقاطع مختلف پرهيز مي دادند. در نگاه امام اختلاف علماي دين به اختلاف ملت مي انجامد.بنابراين در شرايطي که اختلافات گروهها رخ مي نمايد و مردم شق، شق مي شوند اين علماي دين هستند که با پذيرش همه خطرات به مبارزه با اختلافات برخيزند و راه وحدت به مردم نشان دهند و اگر عالمان دين با "تقواي پرهيز" توانستند پيشگام وحدت باشند آنگاه مي توانند به الگوي تاثيرگذار براي ديگر اقشار تبديل شوند. نمي توان انتظار داشت علما خود با هم در نزاع باشند ولي مردم با وحدت خويش پيشگام تحقق اهداف انقلاب باشند.جمهوري اسلامي:دههي همبستگي«دههي همبستگي»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛در آستانه دهه ي فجر انقلاب اسلامي قرار داريم . اگر حسن نيتي وجود داشته باشد مي توان با همدلي و همكاري اين دهه را به فرصتي براي پايان دادن به اختلافاتي كه اولين سال از چهارمين دهه ي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را به كام دوستان انقلاب تلخ كرده و دشمنان را به شادي و تكاپو واداشته تبديل كرد.روزهاي دهه ي فجر كه يادآور پرشكوه ترين روزهاي تاريخ انقلاب اسلامي ايران به اوج رسيدن نهضت اسلامي مردم سقوط رژيم 2500 ساله ستم شاهي و پيروزي ملت ايران بر قدرت هاي استعماري و استكباري در يوم الله 22 بهمن 1357 است پر است از خاطراتي كه همه آنها مظهر همبستگي ملت و برادري و وحدت كلمه هستند و راز پيروزي اين انقلاب را نيز فقط در همين وحدت و همبستگي مي توان يافت .از همان روز 22 بهمن امام خميني در مورد اختلاف و تفرقه به عنوان ابزاري كه دشمن به آن اميد دارد هشدار دادند و راه حفظ انقلاب و تحقق آرمان هاي آنرا وحدت كلمه دانستند. امام بارها بر اين نكته تاكيد كردند كه تا وقتي ما متحد هستيم اين انقلاب و نظام جمهوري اسلامي برآمده از آن را بهيچوجه قدرت هاي خارجي نمي توانند شكست بدهند و اگر شكستي پيش بيايد مربوط به زماني خواهد بود كه ما خودمان در داخل با هم اختلاف داشته باشيم.اين هشدار بسيار مهمي است كه برگرفته از قرآن كريم است و تجربه تاريخي نيز آنرا به اثبات رسانده است . آنچه در دوران قاجار و پهلوي بر سر نهضت مشروطيت و نهضت ملي آمد دقيقا همين واقعيت را نشان مي دهد و اين جمله طلائي امام خميني ريشه و علت العلل همه شكست ها را در همه انقلاب ها به درستي و روشني بيان مي كند.« اگر از اختلاف ماها آنهم اختلافي كه من شك ندارم بر سر دنياست نه براي خدا اگر اين اختلافات موجب اختلاف بين مردم بشود و موجب اين بشود كه شكست بخورد جمهوري اسلامي و تا قرن ها نتواند سرش را بلند كند (آيا) اين جرمي است كه خدا مي بخشد بر ما ! بايد توجه كنيم ما نبايد به خودمان مغرور بشويم و حسن ظن به خودمان داشته باشيم كه اين ماييم كه چه هستيم و ديگران نيستند. بايد به ديگران حسن ظن داشته باشيم و اعمالشان را حمل بر صحت بكنيم و نسبت به خودمان سوظن داشته باشيم » (صحيفه امام جلد 18 صفحه 17 ) .براي درمان بيماري آزاغ دهنده اي كه امروز جامعه ما از آن رنج مي برد بايد از اين توصيه امام خميني به عنوان يك نسخه شفابخش استفاده كنيم . بپذيريم كه غرور و حسن ظن به خود و بدبيني نسبت به طرف مقابل عامل اختلاف ها و دعواهاست . راه علاج نيز دور شدن از اين خصلت هاي زشت و روي آوردن به حسن ظن نسبت به ديگران و بازنگري اعمال و رفتار خود است.اين بيان امام خميني فقط متوجه داخل است و بهيچوجه شامل دشمنان خارجي نمي شود. در مورد قدرت هاي خارجي به ويژه آمريكا و انگليس و صهيونيسم بين الملل كه امروز اضلاع يك مثلث شوم را براي براندازي نظام جمهوري اسلامي تشكيل داده اند روش امام در گفتار و عمل همواره سوظن و برخورد هوشيارانه بود. اين يك نگاه واقع بينانه است كه مي تواند نيروهاي داخلي را در يك دايره حداكثري جذب كند و به همبستگي برساند و توطئه هاي دشمنان خارجي را نيز خنثي نمايد.امروز ما به اعمال اين سياست بيش از هر زمان ديگري نياز داريم . بر طبل جنگ كوبيدن و اين و آن را به نفاق و ضديت با ولايت فقيه و وابستگي به قدرت هاي خارجي نسبت دادن نه تنها هيچ گرهي از مسائل پيچيده كنوني باز نخواهد كرد بلكه هر روز گره هائي بر آنچه موجود است خواهد افزود. اصحاب قلم و سخن و كساني كه امكانات و قدرت و نفوذي در اختيار دارند بايد به اين نكته توجه كنند كه هر كلمه كه از آنها صادر مي شود مي تواند در باز شدن يك گره و يا ايجاد گرهي ديگر تاثير بگذارد.اين هنر نيست كه هر روز يك جماعت را بر مخالفان بيافزائيم هنر اينست كه هر روز و هر لحظه بر علاقمندان به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي اضافه كنيم . اين سخن بيش از همه متوجه علماي دين است كه قبل از ديگران و بيش از ديگران مخاطب آيات و روايات و مخاطب توصيه ها و هشدارهاي امام خميني هستند و در مرحله بعد همه اصحاب فكر و قلم و سخن و فعالان سياسي مخاطبان اين سخن هستند و هيچيك از آنها نبايد خود را خارج از دايره شمول اين مبحث بدانند.بازخواني خاطرات روزهاي دهه فجر انقلاب اسلامي در سال 1357 براي نسل امروز و حتي براي كساني كه خودشان آن روزها در صحنه بودند و از آفرينندگان آن خاطرات محسوب مي شوند بسيار اثرگذار و عبرت آموز خواهد بود. رسانه ها به ويژه رسانه ملي در اين خدمت بسيار مهم مي توانند سهم بزرگي داشته باشند. واقعيت اينست كه مردم از اينهمه طرد كردن و انگ زدن و متهم ساختن توسط رسانه ها و عناصر افراطي خسته شده اند.جامعه ما امروز تشنه محبت خوشبيني و تشويق به همدلي و همبستگي است . اجازه بدهيد جوانان و نوجوانان جامعه ما با شنيدن فداكاري ها و ديدن صحنه هاي همدلي به اين نتيجه برسند كه مي توان به همديگر خوشبين بود و با همبستگي و همكاري مي توان همه مشكلات را حل كرد و آرمان هاي انقلاب و اهداف نظام جمهوري اسلامي را محقق ساخت.اگر رسانه هاي ما فعالان سياسي ما مسئولان ما صاحبنظران و نويسندگان و سخنوران ما از همه اقشار براي زنده كردن خاطرات خوش روزهاي انقلاب تلاش كنند تمام ايام دهه ي فجر تا يوم الله 22 بهمن امسال به روزهاي وحدت و همبستگي تبديل خواهند شد و دشمنان ملت ايران از طمعي كه به اين روزها و روز 22 بهمن دارند نااميد و ناكام خواهند گرديد و چنين باد .دنياي اقتصاد:غايب مذاكرات، پيروز شد«همگرايي دولت و مردم با اقتدار احزاب»،«مثلث قدرت در قرن 21» ،«کجاي راه را اشتباه آمديم؟»،«دودکش گروههاي سياسي همچنان دود سياه مي دهد؟!»،«دههي همبستگي»،«غايب مذاكرات، پيروز شد»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي خوانيد؛پيروز اصلي گردهمايي لندن درباره آينده افغانستان، ايران بود كه نمايندهاي به اجلاس نفرستاد،اما خواستههاي اصلياش در دستور مذاكرات قرار گرفت. در اجلاس لندن كه سران و مقامهاي بلند پايه كشورهاي درگير در جنگ، طرح حامد كرزي را بررسي ميكردند درباره يك موضوع، اتفاقنظر صريح حاصل شد و موضوع ديگر، تلويحا پذيرفته شد.موضوع اول، لزوم خروج نيروهاي ناتو از افغانستان بود و موضوع دوم، ضرورت بازآفريني ترتيبات منطقهاي و حل مساله افغانستان در قالب آن.خروج نيروهاي بينالمللي از افغانستان از مدتها پيش مطرح بود اما هيچكس آن را موضوع اصلي به شمار نميآورد. حتي در دو ماه اخير آمريكا و انگلستان، قواي نظامي خود را در افغانستان بازآرايي كرده و به شمار آنان افزودهاند. دولت افغانستان نيز هنوز خواستار ادامه حضور نظاميان بينالمللي در اين كشور تا زمان استقرار كامل دولت و بازگشت امنيت به افغانستان است. طبق برآورد كرزي، استقرار دولت و ايجاد امنيت در افغانستان دست كم پنجسال ديگر طول ميكشد.درباره نقش كشورهاي همسايه افغانستان در آينده اين كشور هم مباحثي مطرح شد كه مهمترين آنها از منظر منافع ايران، سخنان وزير امور خارجه انگلستان بود. ديويد ميليبند گفت كه ايران به خاطر مشابهتهاي فرهنگي، ديني و زباني با افغانستان، كشوري با نفوذ به شمار ميرود و شراكت آن براي ايجاد صلح در افغانستان لازم است.وقتي سخن از راه حل منطقهاي براي بحران افغانستان به ميان ميآيد، معمولا اشارهاي به نقش ايران، پاكستان، عربستان سعودي و به درجات كمتر هند و تركيه است، اما در ميان اين كشورها، ايران و پاكستان جايگاه ويژهاي دارند. زيرا تحولات افغانستان در چهار دهه گذشته، عميقا با منافع و مواضع تهران و اسلامآباد گره خورده است. دو كشور در زمان اشغال افغانستان توسط شوروي، پايگاه و پناهگاه اصلي جنگجويان و آوارگان افغاني بودند.وجه ديگري از كنفرانس لندن هم براي ايران اهميت ويژه دارد؛ كرزي پيشنهاد مصالحه با گروه طالبان را مطرح كرده و با اين پيشنهاد، عملا سطح بازيگري و درجه حساسيت ايران را بالاتر برده است.ايران سالها پيش از ورود نيروهاي بينالمللي به افغانستان و به قدرت رسيدن حامد كرزي، بار سياسي و مالي مهار طالبان را به دوش كشيده و بابت اين نقش خود خسارتهاي امنيتي و انساني سنگيني متحمل شده كه مشهورترين آنها تهاجم طالبان به كنسولگري ايران در مزار شريف بود.حال اگر قرار بر ورود طالبان به ترتيبات سياسي افغانستان باشد، خسارتهاي پيشين اين گروه به ايران، باري اخلاقي به دوش دولتمردان كنوني افغانستان و كشورهاي عضو ائتلاف جهاني خواهد گذاشت، زيرا ايران نخستين كشوري بود كه تلاش براي مهار طالبان را شروع كرد و بازيگران موثر جهاني، در اين زمينه به ايران كمك نكردند.در واقع مساله مهار طالبان زماني اهميت جهاني يافت كه متحدان دولت طالبان، يعني گروه القاعده به خاك آمريكا يورش بردند و فاجعه 11 سپتامبر 2001 را آفريدند. بنابراين، دولت ايران اكنون در افغانستان سه برگ برنده يعني؛ طرح خروج نيروها، لزوم بازيگري همسايگان و بحث مشاركت دادن طالبان در قدرت را در اختيار دارد.ايران در كنفرانس لندن نمايندهاي نداشت كه مواضع خود را در زمينه اين سه موضوع تشريح كند؛ اما از آنجا كه قرار شده تصميم نهايي در اجلاس آينده و در كابل اتخاذ شود، ايران فرصت كافي در اختيار دارد كه در آن اجلاس، جايگاه شايسته خود را بجويد.آفرينش:چرا توپولف؟!«چرا توپولف؟!»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفرينش است كه در آن ميخوانيد؛وزير راه وترابري براي برطرف کردن ابهامات حوادث اخير از جمله سقوط هواپيما ي توپولف در مشهد از مجلس يک هفته مهلت خواست . بهبهاني قرار است اين هفته در مجلس حاضر شود تا پرده از راز سقوط هاي پي در پي هواپيماهاي توپولف را بردارد.هنوز تراژدي سقوط يک فروند توپولف درقزوين و کشته شدن 150مسافر را فراموش نکرده بوديم که خبر ناگوار سقوط ديگري را اين بار در مشهد شنيديم اگرچه اين حادثه فقط با چند زخمي در نهايت ختم به خير شد اما اين سوال اين گونه مطرح مي شود که سايه شوم توپولف کي از سر مردم ما رخت بر مي بندد.توپولف يک شرکت روسي است که در 1922آغاز به کار کرده و ازهمان سال در صنايع دفاعي و هوافضايي فعاليت داشته است .در حالي ناوگان هوايي ايران، روسيه وچند جمهوري تازه استقلال يافته به توپولوف مجهز شده است که اين هواپيما به عنوان نا امن ترين هواپيماي مسافربري جهان شناخته مي شود.از سوي ديگر اين هواپيما از نظر فني در دنيا تحريم و مجوز پرواز بين المللي به اتحاديه اروپا و آمريکا را ندارد.در شرايطي که وزير راه و ترابري وقت در سال 1382 دليل خريد اين نوع هواپيما را ارزان بودن توپولف نسبت به بوئينگ اعلام کرد اما يک روزنامه روسي زبان علت اصلي خريد هواپيماهاي روسي توسط ايران را ارزان بودن آنها ندانست بلکه مدعي شد اختلافات ايران با غرب باعث شده که تهران غير از هواپيماهاي روسي انتخاب ديگري نداشته باشد.بلافاصله در همان زمان "ماکسيم پيادوشکين" معاون مرکز تحليل راهبردي و فناوري روسيه گفت که ما در مورد فروش هواپيماي توپولف204 به ايران با آمريکاييها هيچگونه مشکلي نخواهيم داشت زيرا درمورد اين هواپيماها مجازاتهاي بين المللي وضع نشده است.بهر حال هرگاه در ايران توپولفي سقوط مي کند بلافاصله سر و کله چند کارشناس روس در ايران پيدا مي شود تا جعبه سياه را با خود به مسکو ببرند سرانجام پس از ماه ها اعلام مي شود که خلبان مقصر بوده است اين در حالي است که اين اواخر به دلايلي که بر ما پوشيده است روس ها ديگر تمايلي ندارند تا دليل سقوط توپولف ها را به ايرانيان اعلام کنند اين موضوع حتي صداي نمايندگان مجلس را در آورده است در نشست يکشنبه گذشته وقتي نمايندگان مجلس گلايه هايي را در رابطه با مشخص نشدن دليل سقوط هواپيماي توپولوف درقزوين به وزير راه و ترابري داشتند بهبهاني آن را مربوط به عدم ارائه گزارش از روسيه دانست و گفت که با وجود ارسال قطعات هواپيما به روسيه هنوز پاسخي دريافت نکرده ايم.خوشبختانه در حادثه سقوط توپولف در مشهد خلبان زنده مانده است تا از عملکرد خود دفاع کند.طبق گزارش مقدماتي بهبهاني خلبان به دليل بيماري يکي از مسافران اجازه فرود اضطراري مي خواهد که برج مراقبت به دليل شرايط جوي نامساعد اجازه فرود نمي دهد و مسئوليت پذيري اين خلبان باعث مي شود اين حادثه پيش بيايد. گويا رييس سازمان هواپيمايي کشوري نظر ديگري دارد وي معتقد است تاکنون وجود مسافر بيمار در اين پرواز احراز نشده و اگر هم چنين چيزي باشد از نظر حرفه يي و مقرراتي خلبان اجازه ندارد به خاطر حفظ جان يک نفر جان بيش از 150 نفر را به خطر بياندازد، لذا در هر دو صورت خلبان اين پرواز محکوم است.سوالي که اينجا پيش مي آيد اين است وقتي رييس سازمان هواپيمايي کشوري اين چنيين قاطعانه مي گويد در هر صورت خلبان مقصر است! پس حضور حميد بهبهاني وزير محترم راه وترابري در مجلس چه معنايي مي تواند داشته باشد؟! تهران امروز:ادامه بده حاجآقا«همگرايي دولت و مردم با اقتدار احزاب»،«مثلث قدرت در قرن 21» ،«کجاي راه را اشتباه آمديم؟»،«دودکش گروههاي سياسي همچنان دود سياه مي دهد؟!»،«دههي همبستگي»،«غايب مذاكرات، پيروز شد»،«ادامه بده حاجآقا»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم سيد جواد ساداترضوي است كه در آن ميخوانيد؛به سوي رهبري، مردم و نظام رجعت كردن صدبار بهتر است از رفتن به سمت و سويي كه در خانه «ابوذرش» كسي بنشيند كه نفس وجود حضرت بقيهالله العظم (عج) را از اساس انكار كند. ترديد در بازگشت جايز نيست چه در بدترين نوع محاسبه باز هم «ياران عزيز اين طرف بيشترند.»از پس بيانيه ها و اظهارات تازه آقايان موسوي و كروبي كه رويكردي نسبتا – نه كاملا- مصالحهجويانه به خود گرفتهاند دو گروه آشكارا خشمگين شدهاند يكي ضدانقلاب خارجي و يكي افراطي داخلي و همين گواهي است بر درستي بازگشت آنها و درستي اين موضوع كه ادامه اين راه توسط اين آقايان ميتواند بسياري از مسائل پيش آمده را برطرف سازد و عملا به جداسازي «معترض» و «معاند» بپردازد.با نخستين بازتاب سخنان كروبي در سايتها و رسانهها، واكنشها نسبت به آن آغاز شد و موج نسبتا گستردهاي از حملهها را به وجود آورد. اكثر سايتها و رسانههاي ضدانقلاب كه از موضع جديد كروبي شوكه شده بودند شروع به موضوعگيري تند كردند و اقدام او را «عقبنشيني»، «انفعال»، «ترس»، «سهمخواهي»، «آدمفروشي»، «سازش»، «عقبگرد»، «ساخت و پاخت با حكومت» و نظاير اينها ارزيابي كردند و نتوانستند عصبانيت خود را پنهان سازند.يكي نوشت «شيوخ اصلاحات وا ميدهند»، ديگري گفت: «يا شيخ خبري هست؟»، آن يكي با عصبانيت اعلام كرد: «چقدر اينها بيشرمند»، بعدي گفت: «مردم معطل اين قبيل رهبران نخواهند ماند»، آن ديگري گفت: «با دادن شعار وحدت و بهانههاي ديگر از اين دست تلاش ميكنند جان خود را از مخمصه برهانند»، اين يكي نوشت: «فاتحهاي كه خاتمي و رفسنجاني براي اصلاحطلبان خواندند با اين موضعگيري شيخ تكميل شد»، يكي ديگر اعلام كرد: «ابتدا موسوي فرمان عقبنشيني صادر كرد و سپس خاتمي نامه محرمانه نوشت»، يكي هم گفت:«كروبي اكنون مثل آقاي بازرگان به عمر سياسي خود پايان داد»، آن طرفتر هم يكي نوشت: «اين نيست كه هرچه شيخ گفت چشم و گوش بسته و در بست بهبه و چهچه كنيم» و... دهها و دهها اظهارنظر تند و تيز ديگر در رسانهها و سايتهايي مثل «بالاترين» و «فيسبوك» منتشر شد كه همگي يك خط را دنبال ميكردند؛ «اپوزيسيون نميتواند با جرياني كه به نظام اميد بسته، روحيه خود را حفظ كند».از حجم تخريب گستردهاي كه توسط تندروهاي ضدانقلاب صورت گرفته، ميشود ميزان اهميت رجعت اين آقايان به سوي نظام و رهبري معظم انقلاب را درك كرد. اين بازگشت اگرچه دير ولي مفيد بوده و كمترين دستاورد آن تا بدين لحظه همين است كه فاصلهگذاري آشكاري بين عقبه نامتجانس حركتهاي اعتراضي صورت پذيرفته است. بدون شك دستهاي از اين افراد كه از پي اين قافله روان بودند به هيچ وجه نه دل در گرو اسلام، نه دل در گرو انقلاب، نه علاقهاي به امام(ره)، نه ارادتي به رهبري و نه خواهان برقراري قانون نظام اسلامي بودند اما در «تاريك – روشن» فضاي غبارآلود فتنه، كنجي خزيده و براي گلآلودتر كردن آب نقشه ميكشيدند و براي به جان هم افتادن فرزندان انقلاب و برادران سابق هلهله ميكردند.اما اين همه ماجرا نيست بلكه آقايان اگرچه اكنون ميگويند «چه كسي» را و «چرا» قبول دارند ولي نميگويند چه كساني را قبول ندارند. آيا زمان آن نرسيده كه از كشورهاي خارجي كه تمايل به دخالت در امور داخلي ايران دارند تبري بجوييد؟ آيا وقت آن نيست كه از دشمنان رنگارنگي كه پرچم و رنگ شما را دزديدهاند اعلام برائت كنيد؟ بهمن و آغاز دهه خجسته فجر و بيعت مجدد با امام(ره) و رهبري معظم انقلاب ميتواند نويدبخش اين اتفاق باشد اگر نگاهي دوباره به فراپشت بيفكنيد و ياران و دوستان سابق خود را به ياد آوريد. باري اين راه را بايد ادامه داد، هم براي فاصلهگذاري با «آن طرفيها» و هم براي شفافسازي مواضع با «اينطرفيها». چرا كه از پي تاريكي فضا و غبارآلودگي محيط برخي هم خود را و هم ديگران را هر طور كه ميخواستند و خواستند تحليل و به منزل رساندند. مثلا در رسانههاشان نوشتند: «مشكل شما دولت نبود، ولايت بود.احمدينژاد اين وسط بهانه بود تا شما از [حضرت آيتالله] خامنهاي انتقام بگيريد. لطفا اين همه به «آقا» نامه ننويسيد كه بله راستش ما از همان اول شما را قبول داشتيم، الان هم قبول داريم ولي نسبت به احمدينژاد موضع منفي داريم.بعد از انتخابات كدام ناسزاي شما عليه احمدينژاد بود؟ مخاطب كدام نامهتان رئيسجمهور بود؟ كدام توهين را به دولت كرديد؟» آيا به راستي اين گفتهها مواضع شماست؟ آيا شما واقعا با ولايت مشكل داريد؟ آيا هيچ ضرورتي براي رفع اين اتهام سنگين در بيان مواضع خود احساس نميكنيد؟ آقاي كروبي آيا شما نبوديد كه در مجلس ششم با خارج كردن بررسي قانون مطبوعات از دستور كار ولايتپذيري خود را نشان داديد؟ پس چه اتفاقي افتاده است و اينان چه ميگويند و شما چه؟ زمانه خطيري است، زمان ضرورت شفافسازي را بيشتر ميكند و اين امري مهم و قطعي است، اين كار را بايد ادامه داد و از تهمتها و دشنامها نهراسيد چرا كه ديرزماني است مرزها و خطها و حريمها در نورديده شده و هركس از اين باغ بري ميچيند. پس بايد ادامه داد، ادامه بده برادر.گسترش:توسعه براي همه ايران«توسعه براي همه ايران»عنوان سرمقالهي روزنامهي گسترش است كه در آن ميخوانيد؛سفرهاي استاني هيات دولت از آن هنگام که آغاز شد، حضور در نقاط مختلف کشور و بيشتر مناطق محروم و ديدار نزديک با اقشار مختلف جامعه را به عنوان سندي درخشان و افتخاري ماندگار در پرونده خويش ثبت کرد.ديدن رئيسجمهوري و ديگر اعضاي کابينه نهم و اين روزها دهم، در شهرها و روستاهاي متعدد کشور، صحنههايي بود که در سالهاي اخير به کرات تکرار شدند تا تج�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كارگزاران «جعبه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كارگزاران «جعبه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كوشر و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: طرحهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كوشر و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: طرحهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها