واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گمشده اي به نام نشاط اجتماعي نويسنده:محبوبه ناطقمنبع:روزنامه قدس كارشناسان به طور جدي نسبت به كاهش ميزان شادي و نشاط بخصوص در جوانان هشدار مي دهند. آمار نشان مي دهد 11 ميليون بيمار رواني در سطح كشور وجود دارد كه بيشتر آنان جوان هستند.ديدن چهره هاي غمگين، افسرده، عصباني و اخمو چيز جديدي نيست. اگر چه هيچ گاه شادي بدون غم معنا ندارد و مانند شب و روز غم و شادي به هم پيوسته است، اما استمرار روحيه افسرده و غمگين افراد، نشاط اجتماعي و انگيزه هاي كاري را از بين مي برد.متأسفانه در كشور ما هيچ آماري از ضرر و زيانهاي مالي اين گونه پديده هاي اجتماعي وجود ندارد و خيلي مرسوم نيست؛ چه اينكه شايد اگر اين آمار به دست مي آمد به طور جدي تري مسأله را درك مي كرديم و به فكر چاره جويي مي افتاديم.آخرين باري كه از ته دل خنديديد كي بود؟ يادتان مي آيد؟ البته اين فراموشي ربطي به آلزايمر ندارد. بسياري از افراد هستند كه نمي توانند به اين سؤال پاسخ صحيحي بدهند. افسردگي دشمن درجه يك نشاطافسردگي چيست؟ افسردگي مشكلي است كه امكان دارد در هر زمان به وجود آيد. اين بيماري موجب رنج انسانها، زيانهاي اقتصادي و حتي مرگ مي شود. ميزان شيوه افسردگي امروزه به اندازه اي است كه آن را در بيماري هاي طب عمومي، با سرماخوردگي مقايسه مي كنند. افسردگي؛ زندگي خانوادگي، شغلي و اجتماعي فرد مبتلا را تحت تأثير قرار مي دهد. با وجود شيوع گسترده اختلال افسردگي بسياري به دليل ناآشنايي با علايم اين بيماري، درصدد درمان آن برنمي آيند، اين در حالي است كه عوارض افسردگي از جمله كاهش كارايي افراد، افزايش وقت هدر رفته، نقصان كارايي شغلي، غيبتهاي مكرر، به خطر افتادن امنيت شغلي، ايجاد آشفتگي در خانواده، در موارد بسياري باعث ايجاد مشكل براي اعضاي خانواده و همكاران در محيط كار مي شود. علايم افسردگي هم احساس عميق غم و خستگي و نااميدي شديد است و در پنج گروه عاطفي، جسمي، شناختي و اجتماعي و ارتباطي طبقه بندي مي شود.البته دليل كاهش نشاط اجتماعي، افسردگي هاي گسترده نيست، بلكه مي توان گفت افسردگي يكي از مهمترين دلايل افت شادي جمعي و نشاط اجتماعي است. در بسياري از موارد افراد نمي خواهند تظاهر به شادي كنند. اشتغال، ازدواج و اضطرابفيروزه اسحاقيان، دانشجو، معتقد است: بيكاري مهمترين دغدغه جوانان است كه نشاط را از آنان دور كرده است.وي مي افزايد: جوانان نگراني هاي زيادي در خصوص آينده شغلي خود دارند و طبيعي است اين نگراني و افسردگي ناشي از آن را به ساير اعضاي خانواده خود منتقل كنند و به دنبال آن، نشاط در خانواده ها و اجتماع كمرنگ مي شود.حامد بختياري، داراي شغل آزاد نيز بر اين نكته تأكيد مي كند و مي گويد: گاهي اوقات هيچ دليلي براي ناراحتي ندارم، ولي نمي توانم بخندم و شادي كنم. به نظر مي رسد اين رفتارم مورد سرزنش ديگران قرار مي گيرد.وي مي افزايد: البته اگر همين ظاهر آرام و بدون ناراحتي را واشكافي كنيم، مي بينيم ممكن است ديدن يك منظره در يك هفته قبل، ديدن يك فيلم يا حتي شنيدن اخبار موجب اين ناراحتي شده باشد. ولي بايد پرسيد چرا اين ناراحتي ها در وجود انسانها اين قدر رسوب مي كند و هفته ها او را درگير مي سازد؟وي اضافه مي كند: به نظر من جوانان بستر مناسبي براي بزرگ كردن غمها و ناراحتي ها دارند و در مورد اين بايد چاره جويي كرد.يلدا شجاعي، حسابدار يك شركت نيز معتقد است: وقتي ازدواج و كار دو معضل بزرگ جوانان به صورت اميدي واهي برايشان تبديل شده و تازه پس از رسيدن به اين دو هدفشان، نگران حفظ آن هم هستند، نمي توان از قشر جوان كشور انتظار شادي داشت.وي مي افزايد: كودكان، امروزه خيلي زود بزرگ مي شوند و بزرگترها خيلي سريع آنها را وارد بازي خود مي كنند و آنها را با مشكلات مالي، ارتباطي و خانوادگي خود درگير مي نمايند. يك كودك آماده است كه شادي نكند و نشاط نداشته باشد. اين نسخه در حقيقت از خيلي پيشتر براي او پيچيده شده است. وي اضافه مي كند: به نظر مي رسد تا دير نشده كارشناسان بايد براي اين معضل فكري بكنند و مسأله را ريشه يابي كرده و به فكر راه حل آن باشند. شادي كاذب، شادي حقيقيرضا عامري، دانشجوي هنر مي گويد: متأسفانه فرهنگ شادي در جامعه ما درست تبيين نشده است و حتي رسانه ها نيز به اين فرهنگ توجه چنداني نشان نمي دهند.وي مي افزايد: با اينكه در چند سال اخير رسانه ها بخصوص صدا و سيما سعي نموده اند فرهنگ شادي را در برنامه هايشان بيش از پيش افزايش دهند، اما هنوز خود به معناي واحدي از شادي و چگونگي آن دست نيافته اند، حتي خود جوانان در هاله اي از ابهام مانده اند كه شادي حقيقي چيست؟ كدام شادي گناه محسوب نمي شود؟ كدام شادي مورد توجه خانواده ها با عقايد مختلف قرار مي گيرد؟وي اضافه مي كند: متأسفانه مسؤولان فرهنگي ما هنوز نتوانسته اند يك شادي حقيقي را از شادي كاذب بازشناسند تا جوان در بحبوحه سن خود و تخليه هيجانات دروني خود، راه را بيراهه نپيمايد و به خطا به شادي كاذب روي نياورد.صديقه نوريان، خانه دار نيز مي گويد: اگر شادي حقيقي از شادي كاذب بازشناخته مي شد، اين قدر جوانان به قرصهاي به اصطلاح انرژي زا و شادي آور روي نمي آوردند. اسلام مانع شادي نيستعباس نصيري فرد، استاد دانشگاه و روحاني با اشاره به آيات و روايات و آموزه هاي اسلامي و دستورات در خصوص پرداختن به شادي مي گويد:ما مطابق با ارزشهاي اسلامي، هم به شادي و هم به اندوه در جاي خود به حد معقول و نياز بشر نياز داريم.وي در پاسخ به سؤال خبرنگار ما مي افزايد: اين شادي ها همان اعياد اسلامي موردنظر است و در روايات و دستورات بزرگان اسلام هم شادي در جاي بسيار ارزشمندي قرار دارد. امام صادق(ع) در اين مورد به مسلمانان مي فرمايد: در شادي ما شاد و در غم و اندوه ما اندوهناك باشيد. وي اضافه مي كند: حتي ائمه معصوم(ع) ما در ايام سرور، شادي خود را بروز مي دادند، در خانه هايشان را به روي مردم مي گشودند، لباسهاي نو مي پوشيدند، به يكديگر تبريك و تهنيت مي گفتند.وي مي افزايد: در جامعه مسايلي كه مي تواند به شادي هاي اسلامي و صحيح منجر شود؛ بسيار فراوانند، اما متأسفانه ما اين روشها را مشاهده نمي كنيم ما بايد جوانان را با شادي هاي حقيقي اسلام در مناسبتها آشنا و همراه كنيم. فرهنگ سازي نشدهچگونه مي توانيم با شادي زندگي كنيم. گاه چنان فضا سياه و غم آلوده تصوير مي شود كه هيچ گاه جوانان به دنبال شادي نمي گردند، در حالي كه مي توان با فرهنگ سازي به جوانان ياد داد؛ چگونه ابتدا شادي هاي دروني شان را كشف كنند و پرورش دهند.بايد به جوانان نشان داد كه شادي نه در پول است و نه در آزادي هاي انحراف گونه؛ آنان بايد اين را با تمام وجود لمس كنند؛ آن گاه دنبال شادي هاي كاذب نمي گردند. يكي از راه هاي بوجود آوردن چنين فضايي، فرهنگ سازي است. شادي جمعي يا هنجارشكنيدكتر امان قرائي مقدم، جامعه شناس در گفتگو با يكي از روزنامه هاي عصر ايران با اشاره به اينكه مسؤوليت ايجاد شادي جمعي بر عهده مديران ارشد جامعه است، مي گويد: تحقيقات نشان داده است كه در تمام جوامع، شاد بودن باعث افزايش كارايي مي شود. اين مسأله تقريباً از دهه 1930 ثابت شده و اصلاً تئوري روابط انساني در تشريح اين مسأله شكل گرفته است.وي مي افزايد: از نظر جامعه شناسي، شادي نه تنها در بعد اقتصادي بلكه در ابعاد سياسي، فرهنگي و تربيتي تأثير همه جانبه دارد. به همين دليل همه كشورها سعي مي كنند كه اگر نمي توانند همه عناصر لازم را براي بروز شادي فراهم كنند، حداقل ابتكارهايي براي سوق دادن جامعه به سمت شاد زيستن انجام دهند.وي اضافه مي كند: من شادي جوانان ايراني را شادي واقعي نمي دانم، يعني اين رفتارها ظاهري است. به نظر من جوان ايراني به شادي پناه آورده، در حالي كه قلب و روحش واقعاً شاد نيست. دليل اين مدعا روي آوردن به شادي هاي جمعي است كه در درون خود سطحي از هنجارشكني را به همراه دارد.وي معتقد است: نگراني هاي برانگيخته شده از بروز شادي هاي اجتماعي، حاصل شناخت نداشتن از ويژگي هاي نسل جوان و كاركردهاي مثبت شادي در جامعه است. بايد پذيرفت شادي قابل تزريق و نفي نيست و بايد با مهيا كردن بسترهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي - فرهنگي شادي جمعي به يك فرهنگ عمومي تبديل شود. اين تنها گزينه اي است كه از بار آسيبهاي فردي و اجتماعي شادي مي كاهد.
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]