واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شیخ فضل الله نوری، پرچمدار مشروعیتمشروطه به شیخ فضل الله پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی ومالی به سفارت روس پناهنده شود، اما وی نپذیرفت و شهادت را بر توسل به بیگانه ترجیح داد. جمعی از مغرضان و بیدینان به منزل شیخ رفته او را دستگیر كردند و به میدان توپخانه بردند. وی در محكمه انقلابی كه دادستانش شیخ ابراهیم زنجانی بود به اعدام محكوم شد و یپرم خان ارمنی كه ریاست نظمیه را به عهده داشت حكم را به اجرا درآورد و شیخ به دار آویخته شد. حاج شیخ فضل الله نوری از بزرگترین علمای متنفذ ایران در قرن 13 و 14 ق. است.شیخ فضلالله نوری فرزند ملاعباس كجوری بود و ذیحجه 1258ق در تهران به دنیا آمد. دروس مقدماتی را در تهران خواند و برای ادامه تحصیلات عازم عتبات گردید. وی از درس شیخ راضی نجفی استفاده برد و سپس به همراه داییاش ـ محدث نوریـ و در 1292ق به سامرا رفت و چند سال از درس میرزای شیرازی استفاده كرد، تقریرات او را نوشت و از شاگردان بارز میرزا به شمار میرفت. شیخ فضل الله پس از 1300ق به تهران بازگشت و به تدریس و حل مشكلات مردم پرداخت. و به زودی از علمای برجسته تهران شد.
شیخ فضلالله نوری در جنبش ضدانگلیسی تنباكو ـ 1309قـ ، به رهبری میرزای شیرازی، شركت داشت. پس از درگذشت میرزای شیرازی (شعبان 312ق)، و احتمال مرجعیت وی و میرزا حسن آشتیانی كه خطری برای انگلستان محسوب میشد، شبنامههایی در ذیقعده 1312ق توسط وابستگان انگلیس پخش شد. شیخ فضلالله پس از درگذشت میرزای آشتیانی (جمادی الاول 1319ق)، عالم و مجتهد اول تهران شد. وی در شوال 1319ق از راه گیلان و استانبول عازم حج شد و پس از انجام مناسك در 2 محرم 1320ق از راه جبل به نجف رفت و سپس به ایران بازگشت. در 1323ق. و در پی اعتراضهای حزبی كه علیه دولت صورت گرفت و به تحصن در حضرت عبدالعظیم(ع) انجامید، علیرغم تأكید آیت الله طباطبایی و بهبهانی، در تحصن شركت نكرد، زیرا مخالفتها را به تحریك جناحهای رقیب در حكومت میدانست. به همین دلیل در این دوره به جرم عدم شركت در این تحصن آماج حملات و هتاكیهای شبنامهنویسها قرار داشت. وی جزو نخستین علمای تهران بود كه با سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی در اعتراض به استبداد عینالدوله همصدا شد و حركت ضداستبدادی آنان را تقویت كرد و سپس در مهاجرت دسته جمعی و اعتراضآمیز علما و گروه زیادی از صنوف مردم به قم كه به مهاجرت كبری مشهور شد، شركت كرد. در جریان این مهاجرت، شاه و دربار در برابر جنبش عظیم مردمی عقبنشینی كرد و به دنبال آن برای نخستین بار مجلسی تشكیل شد تا با تدوین قانون اساسی، حدود اختیارات شاه و دولت و مردم، و تكالیف متقابل آنان را نسبت به یكدیگر مشخص كند. شیخ فضل الله نوری كه كمی پیش از پیروزی جنبش به اهداف سیاسی مشروطهخواهان غربگرا بدگمان شده بود، پس از بازگشایی مجلس و شروع جلسات و مذاكرات درباره نظامنامه (قانون اساسی) و اظهارنظرات برخی نمایندگان متنفذ، یقین كرد كه عناصر مؤثر مشروطهخواه، به دنبال ایجاد نظام دموكراسی غربی همانند نظامهای سیاسی كشورهای اروپایی در ایران هستند. جوهر و روح این نظامها كه براساس قوانین موضوعه و عرفی بود در بسیاری موارد، با قوانین اسلامی در تعارض بود. شیخ فضلالله با حضور در جلسات كمیسیون تدوین، میكوشید تا روح قانون اساسی را براساس شریعت اسلامی بنا كند و یا از موارد متعارض آن جلوگیری نماید، اما مقاومت او بامخالفت سرسختانه برخی از مشروطهخواهان غربزده و بیدین مواجه شد و مطبوعات متعدد مشروطهخواه تهران و سایر شهرستانها به او حمله كردند. شیخ پس از چند روزی از مشروطهطلبان جدا شد، زیرا مشروطه را با شریعت سازگار ندانست و خواستار حكومت مشروطه مشروعه شد. او گفته بود: «مشروطهای را كه از دیگ پلوی سفارت انگلیس سردرآورد، نمیخواهد.» از این پس اختلافات بین مشروطه خواهان و شیخ فضل الله و طرفدارانش آغاز شد، به طوری كه طرح ترور شیخ ریخته شد و در 16 ذیالحجه 1336ق توسط كریم دواتگر به وی سوءقصد شد و گلولهای به پای شیخ اصابت كرد. ضارب نیز هنگام دستگیری گلولهای به گلوی خود شلیك كرد و مجروح شد ولی پس از مدتی كه در زندان به سر برد شیخ ضارب خود را بخشید. در این دوره جنگ بین مشروطه خواهان و مستبدین با فتح تهران توسط قوای بختیاری و مجاهدین گیلانی پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد بر تخت سلطنت تكیه زد. به شیخ فضل الله پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی ومالی به سفارت روس پناهنده شود، اما وی نپذیرفت و شهادت را بر توسل به بیگانه ترجیح داد. جمعی از مغرضان و بیدینان به منزل شیخ رفته او را دستگیر كردند و به میدان توپخانه بردند. وی در محكمه انقلابی كه دادستانش شیخ ابراهیم زنجانی بود به اعدام محكوم شد و یپرم خان ارمنی كه ریاست نظمیه را به عهده داشت حكم را به اجرا درآورد و شیخ به دار آویخته شد. مرحوم شیخ فضل الله كه برترین علمای آن دوره بود، تألیفاتی چند نیز از جمله: تذكره الغافل و ارشاد الجاهل و صحیفه مهدویه و غیره دارد. وی شعر نیز میسرود، و چندین قصیده در مدح امامان و اهل بیت(ع) به خط و انشای وی موجود است. منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]