واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خبرهاي جامانده از سال 2008 فرزانه سالمي سال 2008 ميلادي سال اتفاقات بزرگ بود؛ از انتخابات آمريكا گرفته تا بحران اقتصادي جهان و برگزاري بازيهاي المپيك پكن. شايد همين اتفاقات بزرگ باعث تمركز رسانهها بر چند موضوع خاص و مغفول ماندن بقيه خبرها شدهاند و شايد هم اين مساله را بتوان جزئي جداييناپذير از كار خبري قلمداد كرد. حالا در پايان سال 2008 خواندن منتخبي از اخبار مهم و ديده نشده سال به انتخاب نشريات تايم و فارنپالسي لطف خودش را دارد. 1- افزايش نفوذ روسيه در آفريقا از نفوذ چين در آفريقا همه خبر داشتند اما از نفوذ روسيه در اين قاره چندان خبري مخابره نشده است. واقعيت اين است كه روسيه در قراردادهاي نفت و گاز در آفريقا نفوذ قابلتوجهي اعمال كرده و ميخواهد از اين طريق در بازار جهاني انرژي برگ برنده را به دست بگيرد. در ماه سپتامبر سال 2009 ميلادي، شركت گازپروم روسيه قراردادي را با نيجريه به امضا رساند كه بر اساس آن، روسيه در توليد برق به نيجريه كمك كرده و در مقابل، براي احداث خط لوله گاز از غرب آفريقا به اروپا اعمال نظر ميكند. گازپروم در عين حال به همراه شركت اني ايتاليا درصدد تامين هزينه پروژه احداث خط لوله گاز ليبي به اروپا است. اين خط لوله از زير درياي مديترانه ميگذرد و در مقابل اعمال نفوذ در احداث آن، روسيه ميخواهد تمام صادرات گاز و بخشي از صادرات نفت ليبي را خودش بخرد. اگر چنين شود، روسيه در واقع كنترل كامل صادرات گاز به اتحاديه اروپا را در دست خواهد گرفت، زيرا از قبل هم توافقنامههايي را با الجزاير، آنگولا، مصر و ساحل عاج به امضا رسانده است. 2- گاف هستهاي پنتاگون پنتاگون در سال 2006 ميلادي مجموعهاي از تجهيزات هليكوپتري را در اختيار تايوان گذاشته بود. از سوي ديگر، مدتي ميشد كه پنتاگون شش كلاهك هستهاي خود را گم كرده بود و نميدانست چه بلايي بر سر آنها آمده است. در ماه مارس سال 2008 ميلادي از تايوان به وزارت دفاع آمريكا خبر رسيد كه آن مجموعه تجهيزات هليكوپتري شامل تجهيزات لازم براي شليك كلاهك هستهاي هم ميشده! اينگونه بود كه معماي گم شدن كلاهكهاي آمريكا حل شد. البته مقامات پنتاگون سعي كردند مساله را توجيه كنند و بگويند كه تايوان نميتوانسته از اين تجهيزات هستهاي استفاده كند اما به هر حال انتقال آنها به تايوان -كه چين شديدا نسبت به آن حساس است- ميتوانست به نقطه بسيار خطرناكي در مناسبات آمريكا با چين تبديل شود. 3- تلفات مناقشه سريلانكا بيشتر از افغانستان بود در ماه ژانويه سال 2008 ميلادي دولت سريلانكا اعلام كرد از توافقنامه آتشبسي كه با ببرهاي تاميل به امضا رسانده بود خارج ميشود و اين زنگ خطري بود مبني بر اينكه احتمال دارد سريلانكا بار ديگر گرفتار جنگ داخلي شود. اين پيشبيني تا حدي درست از آب درآمد، به طوري كه تلفات درگيريهاي سال 2008 در سريلانكا بيشتر از افغانستان بوده است. اما اين خبر چندان در رسانهها مطرح نشد زيرا دولت سريلانكا جلوي فعاليت خبرنگاران خارجي در مناطق جنگي را گرفته و گروههاي امدادگر بينالمللي هم نتوانستهاند در اين راستا كار خاصي از پيش ببرند. بر اساس آمار نصفهنيمه موجود از سريلانكا، امسال 300 هزار نفر از مردم اين كشور بر اثر درگيريهاي داخلي آواره شدهاند. 4- دارفور جديد در سودان مناقشه دارفور و شرايط غيرانساني كه بر مردم اين منطقه روا داشته شد به موقع در رسانهها مورد توجه قرار نگرفت و حالا ظاهرا همين بلا دارد بر سر دارفور دوم ميافتد. فاجعه انساني جديد سودان در منطقهاي به نام نوبا در كردوفان در مركز اين كشور رخ داده است. در اين منطقه، گروههاي مختلفي از جمله نيروهاي دولت مركزي، نيروهاي جنوب سودان و گروههاي محلي در حال جذب نيرو و آموزش و تجهيز آنها بودهاند تا در انتخابات قريبالوقوع محلي در اين كشور پيروز شوند. ظاهرا نوبا منطقه حساسي است، زيرا 50 گروه بومي آفريقايي در آن ساكن هستند اما دولت سودان همواره سعي كرده كه آنها را در حاشيه نگه دارد. اين گروهها در جريان جنگ داخلي سودان در دهه 1980 ميلادي عليه دولت اسلحه به دست گرفتند و در سال 2005 نيز كه توافقنامه صلح ميان نيروهاي شمال و جنوب سودان به امضا رسيد، گروههاي اهل نوبا حس كردند كه دولت جنوب سودان براي دستيابي به منابع نفتي بيشتر، سر آنها كلاه گذاشته است. حالا ديگر كاسه صبر اين گروهها لبريز شده و آن طور كه گروه بينالمللي بحران نيز گزارش داده در مناقشات مختلفي كه اخيرا در اين منطقه درگرفته، صدها نفر جان خود را از دست دادهاند. قرار است انتخاباتي در سال 2009 ميلادي در سودان برگزار شود و حالا گروههاي مختلف سوداني در تلاش هستند از هر راهي - حتي تهديد و ارعاب و پاكسازي قومي- براي پيروزي خود استفاده كنند. شمار نيروهاي دولتي حاضر در منطقه نيز افزايش قابلتوجهي داشته و خلاصه شرايط كاملا مشابه زماني است كه فاجعه دارفور رقم بخورد. 5- شمار نيروهاي آمريكايي در افغانستان از قبل افزايش يافته بود ماجرا از زماني شروع شد كه استراتژي افزايش شمار نيروهاي نظامي آمريكا در عراق به اجرا درآمد. پس از موفقيت نسبي اين استراتژي و به دنبال برگزاري انتخابات رياستجمهوري آمريكا، باراك اوباما رئيسجمهور منتخب اين كشور اعلام كرد كه ضمن كاهش و خروج نسبي نظاميان آمريكايي از عراق، بخشي از اين نيروها به افغانستان انتقال خواهند يافت و درواقع استراتژي افزايش شمار نيروهاي آمريكايي در افغانستان هم به اجرا درخواهد آمد. آنچه خيليها نميدانند اين است كه اعزام اين نيروها به افغانستان از مدتي پيش آغاز شده است. در شش ماهه اول سال 2008 ميلادي دولت جورج بوش 21 هزار نيروي جديد به افغانستان اعزام كرد و ظاهرا بخش اعظم اين نظاميان را نيروي هوايي و دريايي آمريكا تشكيل ميدهند. حتي آن دسته از كشورهاي عضو ناتو كه تمايلي به اعزام نيرو به افغانستان نداشتند هم وعده دادهاند كه نيروهايي به اين كشور بفرستند. الگوي ديگري نيز كه آمريكا پس از عراق ميخواهد آن را در افغانستان به اجرا بگذارد به دست آوردن دل رهبران گروهها و قبايل مختلف است. در عراق، اين تلاشها نتيجه داد و رهبران گروههاي مختلف در كنار شبهنظاميان شورشي و ناسيوناليست قرار گرفتند و شرايطي فراهم شد تا مقابله با عوامل القاعده در عراق به صورت جدي مورد توجه قرار گيرد. تاكنون فرماندهان آمريكايي در افغانستان تلاش مشابهي در اين زمينه صورت نداده بودند اما حامد كرزاي رئيسجمهور افغانستان دقيقا سعي كرده از الگوي عراق در افغانستان نيز استفاده كند و سران قبايل مختلف افغان را در كابل گردهم آورد. او حتي نسبت به مذاكره با ملا عمر رهبر طالبان نيز علاقه نشان داده است. بنابراين اگر باراك اوباما در دوران رياستجمهورياش بخواهد از الگوي مذاكره با سران گروهها و قبايل مختلف افغانستان استفاده كند، ميتواند به سنگبنايي كه كرزاي از پيش گذاشته، تكيه كند. 6- كمك آمريكا به هند براي ساخت سپر دفاع موشكي در سال 2009 ميلادي بيشتر سروصداها از بابت سيستم دفاع موشكي آمريكا بر استقرار اين سيستم در اروپاي شرقي و اعتراض شديد روسيه به آن متمركز بود. اما در فاصلهاي دورتر، اتفاق جديدي در اين عرصه افتاد كه توجه جهاني زيادي را به خود جلب نكرد. در اواخر ماه فوريه، رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا كه به دهلينو سفر كرده بود مذاكرات آمريكا و هند درخصوص استقرار سيستم دفاع موشكي آمريكا در خاك هند را به نتيجه رساند. اين خبر اهميت زيادي دارد زيرا استقرار چنين سيستمي در شبهقاره، تبعات زيادي در مناسبات آينده آمريكا و چين و نيز ثبات منطقه به جا خواهد گذاشت. درست همان طور كه استقرار رهگيرهاي موشكي آمريكا در لهستان باعث بروز تنش ميان كرملين و كاخ سفيد شد، استقرار سيستم دفاع موشكي آمريكا در هند نيز در دهههاي آينده به تنشهاي زيادي منجر خواهد شد. برخي متحدان آمريكا در شرق -از جمله استراليا- نيز ممكن است در چارچوب اين برنامه شرايط سختي را براي چين و نفوذ فزاينده آن در منطقه بهوجود آورند. از جمله عواقب ديگر استقرار اين سيستم ميتوان به افزايش تنش ميان هند و پاكستان اشاره كرد. 7- جنگ داخلي، ميليونها كنگويي را آواره كرد در اولين ماه از سال 2008 ميلادي، توافقنامه آتشبسي ميان شورشيان و دولت كنگو به امضا رسيد اما هيچ دردي از دردهاي اين كشور را دوا نكرد. جنگ داخلي و درگيريها در جمهوري دموكراتيك كنگو در سال 2008 ميلادي افزايش عجيبي داشت و توافقنامه آتشبس هم نهايتا تا ماه آوريل بيشتر دوام نياورد. در اواخر ماه اكتبر، حدود يك ميليون غيرنظامي مجبور به فرار از خانه و زندگيشان شدند و تقريبا يكچهارم از اين افراد سر از اردوگاههاي آوارگان درآوردند. در اين اردوگاهها هم اوضاع خوبي انتظار آوارگان را نميكشيد و حالا به جاي خشونت، بيماريهاي مختلف زندگي آنها را تهديد ميكند. تعداد قابلتوجهي از آوارگان به وبا مبتلا شدهاند و احتمال شيوع گسترده اين بيماري نيز بالا است. 8- چشم اميد چاوز به دولت اوباما هوگو چاوز رئيسجمهور ونزوئلا كه از هيچ فرصتي براي فحش دادن به مواضع آمريكا چشمپوشي نميكند ابراز اميدواري كرده كه با روي كار آمدن دولت باراك اوباما در آمريكا، مناسبات واشنگتن و كاراكاس وارد مرحله جديدي شود؛ معنياش اين است كه گرفتاريهاي اوباما براي ديپلماسي احتمالياش در قبال ونزوئلا بيشتر و سختتر خواهد شد. چاوز قبلا بارها اعلام كرده بود ترجيح ميدهد كه آمريكاييها به جهنم بروند. 9- محاكمه يك شهروند آمريكايي به اتهام شكنجه غيرنظاميان در خارج از كشور از سال 1994 ميلادي به بعد، وزارت دادگستري آمريكا اعلام كرده بود محاكمه شهرونداني كه در خارج از اين كشور عامل شكنجه بودهاند قانوني است. اما در سالهاي اخير شرايطي پيش نيامده بود كه اين حكم به اجرا درآيد؛ تا اينكه چارلز تيلور فرزند رئيس جمهور سابق ليبريا به اين دام افتاد. محاكمه تيلور در سي ام ماه اكتبر در آمريكا انجام گرفت و اين در حالي بود كه پدر او نيز در دادگاه لاهه پرونده دارد و محاكمهاش در جريان است. چارلز تيلور در ماساچوست متولد شده و شهروندي آمريكا را دارد و به همين جهت جناياتي كه او در پوشش رئيس واحد ضدتروريسم ليبريا در فاصله سالهاي 1999 تا 2002 ميلادي انجام داده اكنون در يك دادگاه آمريكايي تحتبررسي است. او در آن زمان به بهانه حفاظت جان مسوولان دولتي ليبريا، بسياري از اعضاي احزاب اپوزيسيون ليبريا و مخالفان دولت را تحت شكنجه قرار داد. محاكمه تيلور باعث شده كه اميدها نسبت به محاكمه جنايتكاراني از شيلي، السالوادور، گواتمالا و هائيتي نيز در خاك آمريكا افزايش يابد. 10- كمك به گرجستان صرف ساخت هتل شد در ماه سپتامبر سال 2009 ميلادي آمريكا يك ميليارد دلار كمك مالي را در اختيار گرجستان گذاشت تا به اصطلاح صرف بازسازي ويرانيهايي شود كه از مناقشه روسيه و گرجستان در ماه آگوست به جا مانده بود. برخي شهرهاي گرجستان در اين مناقشه آسيب ديده بودند و 20 هزار نفر از ساكنان اوستياي جنوبي نيز آواره شده بودند و به همين جهت اين پول ميتوانست صرف حل چنين مشكلاتي شود اما 176 ميليون دلار از اين كمك مالي نصيب صاحبان صنايع لوكس در تفليس شد! در حال حاضر هم يك هتل پنج ستاره بسيار مجلل با همين پول در تفليس مراحل ساخت را طي ميكند. منبع: اعتمادملی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 423]