واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: شوهر ميانسال: فراري شدم اما قاتل نيستم راز قتل عروس 17 ساله
مرد ميانسالي كه متهم به داشتن ارتباط پنهاني با مادرزنش و قتل همسر 17 سالهاش است، صبح ديروز در جلسه محاكمه منكر اتهامات خود شد.
شامگاه جمعه 18 ارديبهشت ماه سال 88 زن ميانسالي سراسيمه به اورژانس بيمارستان هفتم تير رفت و از كادر درماني كمك خواست. با كمك پرسنل اورژانس، زن جواني كه از ناحيه قفسه سينه دچار جراحت شده بود از داخل خودروي اين زن به بخش اورژانس انتقال يافت اما به دليل شدت جراحات وارده، بنفشه 17 ساله روي تخت بيمارستان تسليم مرگ شد.با مرگ زن جوان بازپرس ويژه قتل پايتخت از سوي ماموران كلانتري 111 هفت چنار، در جريان حادثه در خيابان خانيآباد قرار گرفت و بازپرس تحقيقات را آغاز كرد. از آنجايي كه مهري، بنفشه را به بيمارستان رسانده بود دستور بازداشت وي از سوي بازپرس جنايي صادر شد.به گزارش مهر، اين زن در بازجوييها به بازپرس پرونده گفت: مدتها قبل به دليل سوءظن هاي زياد همسرم از يكديگر جدا شديم. حدود سه سال قبل، دخترم با مردي به اسم شاپور كه 43 سال دارد ازدواج كرد و يك سال بعد هم بچهدار شدند. به دليل اختلاف سليقههايي كه داشتند و بيشتر هم از اختلاف سني زياد آنها ناشي ميشد، بدون آنكه از هم طلاق بگيرند جدا زندگي ميكردند. در اين مدت دخترم پيش خواهر بزرگترش به نام آرزو زندگي ميكرد.وي ادامه داد: ديروز در خانه نشسته بودم كه زنگ در را زدند. وقتي در را باز كردم، بنفشه در حالي كه دچار خونريزي شديد از ناحيه قلب بود داخل شد. بنفشه با دست، خودروي پرشيايي را نشان داد؛ به نظرم شاپور بود كه با ديدن من از آنجا فرار كرد. او را به بيمارستان رساندم اما دخترم جان سالم از اين ماجرا به در نبرد. بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي دستور بازداشت شاپور را صادر كرد و مهري با قرار وثيقه آزاد شد.با انجام تحقيقات قضايي پليسي مشخص شد مقتول تصور ميكرد كه همسر و مادرش با هم ارتباط پنهاني دارند و آنها را تهديد به افشاي اين رابطه كرده بود. سرانجام پس از 11 ماه شاپور دستگير و براي تحقيقات به دادسرا منتقل شد. مرد ميانسال در بازجوييها منكر قتل همسرش شد و گفت: هيچ نقشي در اين جنايت نداشتهاست.او همچنين منكر ارتباط با مهري شد و ادعا كرد به خاطر وضع مالي خوبي كه داشته و از آنجايي كه مهري زن تنهايي بوده، به او كمك مالي ميكردهاست.پس از تحقيقات در دادسرا، پرونده با صدور كيفرخواست به اتهام قتل عمد و ارتباط پنهاني به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز متهم و مادرزن سابقش به رياست قاضي اصغر عبداللهي و حضور 4 قاضي مستشار محاكمه شدند كه در ابتداي جلسه نماينده دادستان با تشريح كيفرخواست خواستار مجازات متهمان پرونده شد.در ادامه اولياي دم با حضور در جايگاه براي قاتل دخترشان تقاضاي قصاص كردند. پدر مقتول در شكايت خود گفت: دخترم 14 سال سن داشت كه با اين مرد كه 26 سال از او بزرگتر بود ازدواج كرد. در طول سه سال زندگي مشترك، شاپور هميشه دخترم را مورد آزار و اذيت قرار ميداد حالا هم براي او تقاضاي اشد مجازات را دارم.سپس رئيس دادگاه اتهام مباشرت در قتل عمدي بنفشه و ارتباط پنهاني با متهم رديف دوم را به شاپور تفهيم كرد و از او خواست به دفاع از خود بپردازد.متهم به قتل نيز با رد اتهاماتش گفت: من پيش از اين با يك زن فيليپيني ازدواج كرده و از او دو فرزند داشتم تا اين كه چند سال قبل با بنفشه كه آن زمان 11 سال سن داشت، آشنا شده و او را از مادرش خواستگاري كردم. پس از سه سال رفت و آمد، با او ازدواج كردم. همسرم پس از مدتي به خاطر دخالتهاي خانوادهاش شروع به بهانهجويي كرد و مهريه خود را كه 400 سكه طلا بود به اجرا گذاشت، من هم مهريهاش را پرداخت كردم. تصور ميكردم پس از به دنيا آمدن فرزندمان رفتار او تغيير كند اما او فكر ميكرد من با مادرش ارتباط پنهاني دارم و هميشه سر اين موضوع با يكديگر درگيري داشتيم. كارهاي همسرم باعث شد من با ترك خانه به شهرستان تاكستان بروم و در آنجا به تنهايي زندگي كنم. سرپرستي فرزندمان را نيز خودم بر عهده گرفتم. روز حادثه بنفشه با من تماس گرفت و خواهش كرد فرزندمان را نزد او ببرم. من نيز اين كار را كردم اما او يك ساعت بعد دوباره تماس گرفت و در حالي كه به من توهين ميكرد خواست به خانهاش بروم و فرزندمان را از او بگيرم. شب كه به آنجا رسيدم او كودك خردسالمان را در كوچه رها كرد و به خانه بازگشت. من نيز به تاكستان رفتم در آنجا بود كه خانواده همسرم تماس گرفته و گفتند: بنفشه به قتل رسيدهاست.
رئيس دادگاه: شما 338 روز پس از اين جنايت فراري بوديد. اگر مرتكب قتل نشده بوديد، چرا خود را تسليم پليس نكرديد؟
متهم به قتل: من كاري نكرده بودم كه خودم را به پليس معرفي كنم. پس از قتل با وكيلم تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم. او هم گفت كه اگر خودت را معرفي كني، گرفتار خواهي شد.
رئيس دادگاه: چه مدت با يكديگر در يك خانه زندگي كرديد؟
متهم به قتل: كمتر از يك سال.
رئيس دادگاه: چرا همسرتان مهريه خود را به اجرا گذاشت؟
متهم به قتل: خانوادهاش او را تحريك ميكردند. بنفشه خيلي سريع تحت تاثير حرفهاي اطرافيان خود قرار ميگرفت. او فقط به فكر پول بود.
رئيس دادگاه: علت اصلي درگيري شما چه بود؟
متهم به قتل: همان طور كه گفتم: خانوادهاش او را تحريك كرده و به جان من ميانداختند.
رئيس دادگاه سپس با اشاره به تحقيقات صورت گرفته در دادسرا گفت: همسرت قبل از قتل شما را به عنوان قاتل معرفي كرده است. شهود ماجرا نيز اين موضوع را تاييد كردهاند. در اين رابطه چه دفاعي داريد؟
متهم به قتل: قبل از مرگ همسرم خانوادهاش به او ياد داده بودند تا مرا به عنوان قاتل معرفي كند شهود نيز اين موضوع را با توجه به تحريك خانواده مقتول اعلام كردهاند. من و همسرم همچنين سر موضوع يك سيدي كه او از مسافرتش در شمال تهيه كرده بود، با هم اختلاف داشتيم اما اين اختلاف در حدي نبود كه من بخواهم او را بكشم.
رئيس دادگاه در ادامه به اظهارات چند تن از شاهدان ماجرا اشاره كرد كه شاپور با رد اين اظهارات مدعي شد شاهدان نيز تحت تاثير حرفهاي خانواده مقتول اين اظهارات را به دروغ مطرح كردهاند. رئيس دادگاه سپس خطاب به متهم گفت: همسرت چند بار از خانه فرار كرده بود. دليل آن چه بود و او بعد از فرار كجا ميرفت؟
متهم به قتل: بنفشه يك انسان عادي و نرمال نبود. او گاهي همينطوري غش ميكرد. همين رفتارش نيز باعث شد از خانه فرار كند؛ او بعد از فرار به بهزيستي ميرفت.
در ادامه جلسه دادگاه به صورت غيرعلني تشكيل شد و در آن به اتهام ارتباط پنهاني شاپور و مادرزن سابق رسيدگي شد.
پس از آخرين دفاعيات متهمان، قاضي عبداللهي جلسه دادگاه را براي تحقيقات بيشتر تجديد كرد.
ارسال نظر
پنجشنبه|ا|11|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]