واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - حرف تازهای نیست اگر بگوییم اوضاع لبنان بحرانی است، بحرانی که بذر آن از گذشته کاشته شده و حالا زمان دروی آن است. دیگر چیز تازهای نیست اگر بگوییم اوضاع لبنان بحرانی است، بحرانی که بذر آن از گذشته کاشته شده و حالا نزدیک به زمان دروی آن است، در این میان به نظر میرسد عدهای بیش از دیگران چه در داخل و چه در خارج برای شعلهور ساختن این بحران عجله دارند و میخواهند هر چه سریعتر فتیله انفجار را مشتعل و کشور را وارد یک رویارویی خونین و شاید هم جنگ طائفهای کنند. در این جا چند نکته وجود دارد که قبل از آن که وارد بحث شویم، باید به آنها اشاره شود، چرا که ممکن است هر کدام از این نکات در آینده به نوعی با واقعهای مرتبط باشد: اولا: رودررویی که میان گروه تحقیقکننده دادگاه بینالمللی ترور رفیق حریری با برخی زنان در درمانگاه مخصوص معالجه زنان برخی مسئولان حزب الله در ضاحیه جنوبی روی داد کار را برای همکاری با این دادگاه واقعا مشکل کرده است. ثانیا، اعلام سید حسن نصر الله رهبر جریان مقاومت اسلامی مبنی بر توقف هر گونه همکاری با دادگاه و گروههای تحقیقاتی وابسته به آن به دلیل خروج دادگاه از حدود اخلاقیاش و پرداختن به موضوعات حساس که ثابت شده همه اطلاعات درباره لبنان، موسسهها و دانشجویان را جمعآوری میکند تا به اسرائیل تحویل دهد، کار را بیش از آن چه بود، پیچیده کرده است. ثالثا، تقاضای چندین روزنامهنگار عربستانی در روزنامههای عربستان برای استعفای آقای سعد حریری، نخستوزیر از سمت خود و عقبنشینی کامل عربستان سعودی از عرصه سیاسی لبنان و اهتمام بیشترش به قضایای حیاتی دیگر مثل یمن و سودان چیزی نیست که به راحتی بتوان از کنارش گذشت. رابعا، هجوم متهورانه دبیر تحریریه روزنامه الاهرام مصر به سوریه و به خصوص بشار اسد، رئیس جمهوری آن در سرمقاله روز شنبه این روزنامه که در آن از عبارتهای ناپسند بیسابقهای استفاده شده بود که این گونه برداشت میشود که بیش از همه نشان از حمایت مصر از جریان 14 مارس دارد. به خصوص این که به فاصله کوتاهی قبل از آن شاهد استقبال گرم حسنی مبارک از آقایان سعد حریری و سمیر جعجع فرمانده نیروهای لبنانی بودیم که نشان میدهد دولت مصر قصد دارد به زودی وارد کارزار سیاسی لبنان شود. نمیتوانیم منکر شویم که دو رقابت جدی میان دو جریان در لبنان در جریان است، یکی میخواهد برای جلوگیری از تسویه حسابهای منطقهای با حضور مبارک امریکایی - غربی رای دادگاه ترور رفیق حریری که تقریبا همه تاکید دارند حزب الله را برای ترور سعد حریری متهم خواهد کرد، به تعویق بیفتد و دومی میخواهد با تکیه بر افزایش بحران و موانعی که در برابر تلاشهای عربستانی - سوری وجود دارد اوضاع لبنان را به مرز انفجار برساند. فرصتهای جریان دوم که مورد حمایت امریکا است بیشتر است، سفر ناگهانی دیوید فیلتمن، معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده به بیروت و قبل از آن به ریاض و تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن سفر آقای محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران به بیروت تاییدی برای این جریان محسوب میشود و در حقیقت تلاشی است برای این که دادگاه را از مسیرش منحرف کند و تحقیقات آن را خدشهدار سازد. واکنش جریان 14 مارس به اظهارات آقای ناجی عطری، نخستوزیر سوریه چندان ناگهانی نبود که گفته بود، گروههای آشوبطلب لبنانی کارتونهای آشوبطلب و مخرب هستند، گفت خارج از تمام این تعارفها حرکتها و موضعهایی که سوریه و ارتش و رئیسش میگیرد تلاشی برای تلافی خروج "خفتبار" از لبنان است. روشن است که عملیات تخریب حزب الله و جریانهای وابسته به آن پس از انتخابات کنگره قطعا افزایش خواهد یافت و چندان دور نخواهد بود که این تشدید لهجه متوجه ایران و سوریه نیز خواهد شد. دقیقا در همین راستا بود که خانم سوزان رایس، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل گفت که سوریه استقرار لبنان و منطقه را تهدید میکند و فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا نیز از سلاح حزب الله و مواضع آن ابراز نگرانی کرد. از این رو باید انتظار داشته باشیم که مواضع امریکا از این هم بدتر شود. سناریویی که پیشبینی میشود از مواجهه با زنان توسط گروه تحقیق در ضاحیه جنوبی حاصل شود، تخریب و باز هم تخریب برای کشاندن حزب الله به مسیری است که دیگر با دستورات بینالمللی و محاکمه آنها سپس شیطنتهای آنها همکاری نکند. سناریویی که بر سر عراق نیز درآوردند که کار را به جایی رساندند که جاسوسهای امریکایی و اروپایی به بهانه جستجو برای سلاحهای کشتار جمعی میخواستند اتاق خواب صدام حسین را بگردند که هدف از آن تنها ذلیل کردن و له کردن شخصیت او بود. ریچارد پرل، یکی از طراحان جنگ عراق شخصا به من در نشست جنگ عراق گفت که دولتش به خوبی میدانست که رئیس جمهوری سابق عراق سلاح کشتار جمعی نداشت ولی به دنبال نشانههایی برای تخریب آبروی او بود. از این رو نمیتوانیم بعید بدانیم گروهی که برای مثلا تحقیق به درمانگاه زنان در ضاحیه جنوبی رفت توطئه مشابهی را طراحی نکرده باشد، و الا چه ارتباطی میان درمانگاه تخصصی امور زنان با دادگاه ترور رفیق حریری میتواند وجود داشته باشد، برای چه میخواستند همه پروندهها را (70 هزار پرونده) با خود ببرند و به دلیل شجاعت آن خانم مسئول پزشک پذیرفتند فقط 17 هزار پرونده را بردارند؟ با توجه به سناریوی گشتن اتاق خواب صدام که تنها بهانهای برای سرنگونی نظامش بود و در نهایت به همین بهانه خون میلیونها انسان بیگناه ریخته شد، هیچ ضمانتی وجود ندارد که گروه تحقیق بخواهد پرونده بیماران مسئولان حزب الله را بگردد و تقاضای بعدیاش مثلا گشتن اتاق خواب سید حسن نصر الله نباشد. نمیخواهیم بر بحران خونین لبنان نمک بپاشیم و تصویری سیاه از سیاستهای برخی جریانهای لبنانی که مورد حمایت خارجی هستد، ترسیم کنیم، اما لازم است بگوییم کسانی که صحبت از استعفای سعد حریری میزنند نمیدانند با این اتفاق چه بحرانی رخ خواهد داد که بارزترین آن ایجاد خلاء سیاسی و بحران قانونی خواهد بود که میتواند توافقهای دوحه و طائف را خدشهدار کند و تقسیمبندیهای کنونی را تحت تاثیر قرار داده و حتی کشور را به سمت یک جنگ طائفهای سنی - شیعی بکشاند. در آن موقع بگویید، اگر نخبگان سیاسی عراقی 7 ماه گذشت و نتوانستند دولت تشکیل دهند چند سال دیگر باید بگذرد تا لبنانیها در چنین فضایی تجربه مشابهی را بگذارند. دادگاه بینالمللی ترور رفیق حریری تنها اداره برای محاکمه حزب الله است که در حقیقت مقدمهای برای محاکمه سوریه خواهد بود که میتواند با حمایت از یک جریان داخلی به دشمنی اسرائیل علیه دو طرف مشروعیت دهد. عقل غربی از چیزهای ساده آغاز میکند و سپس به کارهای سنگین میرسد، از این رو در غرب افراد بسیاری هستند که میگویند برای رسیدن به تاسیسات هستهای ایران و کسب پیروزی در این جبهه باید از طریق حزب الله و سوریه گذشت. رای نهایی دادگاه ترور رفیق حریری ماه دسامبر صادر خواهد شد و افراد بسیاری هستند که قصد دارند تلاشهای پادشاه عربستان که تلاش میکند با همکاری رئیس جمهوری سوریه رای دادگاه را به عقب بیندازد را با مشکل مواجه سازند. این را هم دور از ذهن ندانید که در عربستان سعودی جریانی وجود دارد که تلاش میکند با این هماهنگی کاملا از در مخالفت در آید و آرامش لبنان را به هم بریزد. این که سید حسن نصر الله هر گونه همکاری با گروه تحقیق دادگاه ترور رفیق حریری را رد میکند، پذیرفتنی است چرا که هر گونه همکاری با آن به معنای تقویت توطئه امریکا و اسرائیل که مورد حمایت برخی جریانهای عربی است که تلاش میکند حزب الله را نابود کند، خواهد بود. پرسشی که به وجود میآید این است که آیا لبنانیها حاضرند ببینند که کشورشان در وضعیت انفجار نظامی، داخلی یا هر نتیجه دیگری که از جنگ با اسرائیل شود، باشند؟ امریکا برای اشغال عراق 170 هزار سرباز فرستاد ولی تا کنون نتوانسته برای این کشور امنیت و استقرار ایجاد کند. کما این که با برانداختن نظام طالبان نتوانست برای افغانستان امنیت به وجود آورد. حال چگونه میتواند با تکرار همان اشتباه آن هم به طور مستقیم یا از طریق جنگ اسرائیل با لبنان امنیت برای لبنان ایجاد کند؟ اسرائیل دو بار جنگ با لبنان را آزموده است یک بار در تابستان 1982 و دیگری در تابستان 2006 و در هر دو جنگ با ذلت شکست خورد، بهتر است برای بار سوم این تجربه را تکرار نکند چرا که این بار خرابیهای بیشتری هم برای خود هم برای لبنان به بار خواهد آورد تازه اگر کل منطقه را به یک جنگ منطقهای نکشاند. سید حسن نصر الله گفته است که فرودگاه را با فرودگاه و ضاحیه را با تلاویو پاسخ خواهد داد. و حتما هم هنگامی که همکاری با گروه تحقیق بینالمللی را رد میکند خوب میداند که چگونه برای بعد از آن نیز برنامهریزی کند و قطعا او برای هر احتمالی برنامهریزی کرده است. ترجمه: سید علی موسوی خلخالی / منبع: القدس العربی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]