تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833536739




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از حسن روابط با رهبری تا مسأله هسته ای


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: از حسن روابط با رهبری تا مسأله هسته ای هاشمي رفسنجاني اشارهيك عمر مبارزه عليه ظلم و استبداد و استكبار با هدف استقرار نظام حكومتي ديني با محوريت ولايت فقيه و تلاش شبانه روزي در نهادهاي قانون گذاري اجرائي و نظارتي براي شكل گيري اين نظام الهي و مردمي كوتاه ترين جمله ايست كه مي توان در توصيف آيت الله هاشمي رفسنجاني گفت .جاذبه امام خميني در دوران جواني و هنگامي كه هاشمي رفسنجاني قم را براي تحصيل علوم ديني برگزيده بود او را با مبارزه عليه رژيم ستم شاهي پيوند داد. مبارزه را با سخنراني انتشار نشريات انقلابي حاوي مقالات عميق در شناخت اسلام حيات بخش و انسان ساز و عدالت گستر و تشكيل هسته هاي فعال مبارزاتي آغاز كرد و تا پيروزي انقلاب اسلامي اين راه را به هر شكل كه ممكن بود حتي در زندان و پادگان هاي نظامي و مخفي گاه ها ادامه داد. در روزهاي اوج مبارزات در سال 1357 بعد از آزادي از زندان با فعاليت هاي فشرده به سازماندهي انقلابيون براي برچيده شدن بساط شاهي و بازگشت امام خميني به ميهن اسلامي پرداخت و به فرمان امام ماموريت هاي مهمي همچون سامان دادن به اعتصابات كارگران تاسيسات نفتي و حضور در شوراي انقلاب را برعهده گرفت .با پيروزي انقلاب اسلامي از يكطرف در حزب جمهوري اسلامي و در كنار شناخته شده ترين ياران امام به ساختن نيروهاي انقلاب و سامان دادن به نهادهاي انقلابي پرداخت و از طرف ديگر در مجلس خبرگان قانون اساسي و در سمت رياست مجلس شوراي اسلامي تا سال 1368 در تدوين قانون اساسي و قوانين عادي نقش عمده اي ايفا كرد و همزمان سهم مهمي در تمشيت امور جنگ و دفاع مقدس داشت . در دوره رياست جمهوري به سازندگي كشور پرداخت و با تكيه بر كرسي رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام سياست هاي كلي نظام را به كمك اعضاي اين مجمع تدوين كرد. عضويت در مجلس خبرگان رهبري در تمام دوره ها و نيابت رياست آن تا سال 1387 و برعهده گرفتن رياست آن از اين سال مسئوليت بزرگ ديگر آيت الله هاشمي رفسنجاني است كه همچنان ادامه دارد.در كنار اين فعاليت ها و مسئوليت ها و خدمات بزرگ افتخار اصلي هاشمي رفسنجاني مورد اعتماد امام خميني بودن است كه تا آخرين لحظه عمر آن عزيز دوران ادامه داشت . همراهي با رهبري معظم انقلاب در دوران بعد از امام به عنوان بازوي تواناي نظام و رهبري و نقش آفريني در عرصه هاي مختلف ويژگي ديگر آيت الله هاشمي رفسنجاني است . او با اين سوابق و خدمات و جايگاه در عين حال كه يكي از شناخته شده ترين محترم ترين مورد توجه ترين و با نفوذترين سياستمداران در سطح منطقه و جهان است نام او به عنوان يكي از كم نظيرترين عالمان مجاهد اسلام در تاريخ ثبت شده است .به مناسبت سي و يكمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي خبرنگاران روزنامه جمهوري اسلامي ساعاتي را پاي صحبت اين عالم مجاهد كه اكنون از مرز 75 سالگي گذشته ولي همچنان سرزنده و فعال است نشستند . آنچه پيش رو داريد بهره اي از اين گفتگو است كه حاوي نكات مهمي از مسائل داخلي و خارجي مي باشد.بسم الله الرحمن الرحيم . ضمن تبريك دهه فجر انقلاب اسلامي به جناب عالي كه يكي از پيشتازان صحنه مبارزه عليه رژيم ستمشاهي بوديد و قلب و سينه شما صندوقچه اسرار نظام است مي خواستيم اين سئوال را بكنيم كه در آستانه دهه فجر چشم انداز دهه آينده را چگونه مي بينيد؟بسم الله الرحمن الرحيم ـ الحمدلله و السلام علي رسول الله و آله . در آستانه دهه مبارك فجر درست در سي و يك سالگي انقلاب اسلامي هستيم و اين تحول عظيمي كه در ايران اتفاق افتاد را بدون اغراق مي توان يك انقلاب همه جانبه به حساب بياوريم بخصوص بعد فرهنگي و عقيدتي كه ما را به مكتبي كه ما آن را اسلام ناب مي خوانيم رساند و مكتب اهل بيت چنين سابقه حكومتي نداشت . البته يك دوران كوتاهي حضرت اميرالمومنين (ع ) حكومت كردند ولي بيشتر گرفتار جنگ بودند بعدها هم حكومتهايي به تصدي شيعيان بوده اما هيچ وقت حالت مكتبي به صورتي كه بخواهد خودش را با معارف اهل بيت و ساختاري ما تنظيم كند نداشته ايم . براي اولين بار ايرانيها با رهبري امام خميني (ره ) و جهاد بسيار خوبي كه كردند با حضور بي سابقه خود موفق شدند به اين ميراث گرانبهاي اهل بيت شكل حكومتي بدهند. ساختار و قالبي هم برايش درست كردند. تا حدودي محتواها هم تبيين شد كار اجرايي اش را هم شروع كرد. به هر حال معمولا فراز و نشيب هايي كه در هر دولت جوان هست ما هم داشته ايم . شورش جنگ سازندگي و اختلافات داخلي داشته ايم . فعلا رسيده ايم به دهه چهارم كه شما سئوال مي كنيد چشم انداز را چگونه مي بينيم . اگر از ظرفيت هاي ايجاد شده براي انقلاب خوب استفاده شود در اين دهه ما به يك سطح بسيار خوبي از توسعه و پيشرفت و رفاه همراه با حفظ اصول و عقايد اساسي و اصيل مكتب اهل بيت كه همان اسلام ناب است مي رسيم . اين بستگي دارد به كار مديران آينده و امروز كه بتوانند از عهده بربيايند. ما اميدمان اين است كه سند چشم انداز با محتوايي كه ترسيم شده محقق شود (گرچه نزديك به پنج سال از عمرش گذشته و در اين پنج سال جدي گرفته نشده است ) ولي اميدمان اين است كه سند چشم انداز جدي گرفته و اجرا شود راهكارمان روشن است . ما سياست هاي كلي را نوشته ايم . بايد برنامه ها براساس آن تنظيم بشود و ما در پايان آن 20 سالي كه در نظر گرفته بوديم كه چند سالش حالا گذشته موقعيت ممتاز خودمان را پيدا بكنيم . اما اينكه چه جور عمل بشود جاي بحث دارد.جنابعالي فرموديد « سند چشم انداز » امهات مطلب و روح حاكم بر سند چشم انداز چيست؟اخيرا در مركز تحقيقات استراتژيك درباره مسايل اساسي انقلاب كه اسمش هم هست « مطالعات بنيادي و تحليلي تدوين سياستهاي كلي نظام درخصوص الگوي مطلوب توسعه » تحقيق خوبي شده كه مستند به قانون اساسي سند چشم انداز و اسناد فرادستي است . اين موضوع هنوز منتشر نشده است و يك كار تحقيقي كامل است .من آن مطالبي كه مربوط به سند چشم انداز است را ترجيح مي دهم از متن بخوانم :« مشخصات جامعه توسعه يافته در سند چشم انداز بيست ساله ملهم از مباني نظري و معيارهاي قانون اساسي است . سند چشم انداز بيست ساله براي افق 1404 با تاييد مقام معظم رهبري در جهت تهيه و تنظيم برنامه هاي متناسب عملياتي رسما ابلاغ شد . با ابتنا به اين سند جامعه توسعه يافته و آرماني ايران در سال 1404 هجري شمسي جامعه اي است توسعه يافته متناسب با مقتضيات فرهنگي جغرافيايي تاريخي خود و متكي بر اصول اخلاقي و ارزشهاي اسلامي ملي و انقلابي با تاكيد بر مردمسالاري ديني عدالت اجتماعي آزاديهاي مشروع حفظ كرامت و حقوق انسان و بهره مند از امنيت اجتماعي و قضايي ...اين متن اولين تيتر سند است . حالا يك قدري بازتر مي شود...... برخوردار از دانش پيشرفته توانا در توليد علم و فناوري متكي بر فهم برتر منابع انساني و سرمايه اجتماعي در توليد ملي مستقل مقتدر با سامان دفاعي مبتني بر بازدارندگي همه جانبه و پيوستگي مردم و حكومت . (عنصر اصلي اش پيوستگي مردم و حكومت است و امكانات دفاعي )... برخوردار از سلامت رفاه امنيت قضايي تامين اجتماعي فرصت هاي برابر توزيع مناسب درآمد نهاد مستحكم خانواده به دور از فقر فساد و تبعيض و بهره مند از محيط زيست مطلوب فعال مسئوليت پذير ايثارگر مومن رضايتمند برخوردار از وجدان كاري انضباط روحيه تعاون و سازگاري اجتماعي متعهد به انقلاب و نظام اسلامي و شكوفايي ايران و مفتخر به ايراني بودن .جامعه دست يافته به جايگاه اول اقتصادي علمي و فناوري در سطح منطقه آسياي جنوب غربي شامل آسياي ميانه قفقاز خاورميانه و كشورهاي همسايه با تاكيد بر جنبش نرم افزاري و توليد علم و رشد پرشتاب و مستمر اقتصادي ارتقا نسبي سطح درآمد سرانه و رسيدن به اشتغال كامل . الهام بخش فعال و موثر در جهان اسلام با تحكيم الگوي مردم سالاري ديني توسعه كارآمد جامعه اخلاقي نوانديشي و پويايي فكري و اجتماعي تاثيرگذار و همگرايي اسلامي و منطقه اي براساس تعاليم اسلامي و انديشه هاي امام خميني (ره ) داراي تعامل سازنده و موثر باجهان براساس اصول عزت حكمت و مصلحت .آنچه شما فرموديد اوج پرواز مجموعه نظام جمهوري اسلامي را به تصوير مي كشد سرمايه اجتماعي ما براي تحقق چنين اهدافي چيست و در زمينه كادرسازي براي تحقق چنين اهداف بلندي ما چه كارهايي كرده ايم؟اينهايي را كه نوشته ايم براساس موجودي هايمان نوشته ايم . وقتي كه وضع جامعه امكانات منابع طبيعي پيشرفت دانش مان تربيت مديرانمان دانشگاه ها و ساير امكانات را ديديم با سياستهايي كه اينجا اشاره شد كه بايد تعامل جهاني درستي داشته باشيم فكر مي كنم همه نيازهاي شروع كار امكان زمان بندي در جامعه هست و هرچه هم پيش تر مي رويم به تناسب پيشرفتمان ابزارمان قوي تر مي شود براي مرحله بعد. چيزي كم نداريم براي اين حركت اگر درست مديريت كنيم .بحث كادرسازي را شما چگونه مديريت كرده ايد؟البته از اول كه انقلاب اسلامي پيروز شد كادري از نيروهاي اسلامي نداشتيم . بتدريج در ميدان عمل كادرهايي ساخته شدند و اين كادرها خيلي زياد و نيروهاي خوبي هستند. در دوره جنگ سازندگي در دانشگاه ها ميدان كار صنعت كشاورزي همه جا كادرهاي خوبي به وجودآمد. البته متاسفانه بخشي از اين نيروها در سال هاي اخير به نحوي متفرق و خيلي از آنها خانه نشين شده اند. معنايش اين نيست كه اينها نيستند. اينها هستند و عاشق تر از گذشته مي خواهند خدمت بكنند البته جوانهايي هم بتدريج دارند وارد مي شوند كه آنها شايد از لحاظ علمي پيشرفته تر از گذشته ها باشند ولي تجربه اين دوران سخت براي اين جوانها سرمايه ديگري است غير از دانش شان كه بايد پخته تر بشوند. من واقعا كمبود نيرو در كشور نمي بينم . شما ممكن است بگوئيد كه خوب از اينها استفاده نمي شود. ما وقتي چشم انداز را مي نوشتيم فكر نمي كرديم روزي بيايد كه از اينها استفاده نكنند.اشاره فرموديد با تغيير مديريت ها يك پديده جديدي را ما شاهد هستيم كه طيفي از نيروها خانه نشين شده اند آيا فكر نمي كنيد كه اين پديده خودش باعث گسست بشود. كه تجربه هاي گرانقدر و گران سنگ گذشته به نسل جديد و مديران فعلي منتقل نشود و به نوعي گسست سياسي و اجتماعي منجر بشود.بله فكر مي كنم . نگران چنين پديده اي هستيم . البته يك مقدار طبيعي است همان طور كه عمر افراد زياد مي شود سن شان بالا مي رود بازنشسته مي شوند و يا از كار مي افتند طبعا يك سري از مديران از ميدان در مي روند ولي معناي يك جامعه زنده اين است كه به جاي آنها افراد پيشرفته تر را وارد ميدان مي كنند. اينها هم كه يك دفعه از بين نمي روند به تدريج اتفاق مي افتد. ولي اگر خودمان به دست خودمان اينها را از صحنه بيرون كنيم خوب اين يك ظلمي است كه هم به مردم و هم به مديران و هم مايه ياس و رخوت در جامعه مي شود. اين يك پديده بدي است كه بايد جلوي آن گرفته شود. ولي به طور طبيعي قشر مديري كه حقيقتا خودساخته است و خيلي از آنها را مي شناسيد. در همه زمينه ها هم داريم . هر كاري از نوع كارهاي پيشرفته بخواهيد انجام بدهيد در داخل خودمان مي توانيم هم مباني علمي اش را درست كنيم و هم مباني فني اش را به دست بياوريم و هم بازار داريم . نگراني شما از اين است كه با وضعي كه الان هست اين نيروهاي كادرسازي شده كارآيي شان مورد استفاده قرار نگيرد. ضمنا ما براي اين هم چاره اي در سياستهاي كلي مان ديده ايم . سياستهاي اداري كه نوشته ايم و هنوز توسط رهبري معظم انقلاب تاييد و ابلاغ نشده در آن سياستها ديده ايم كه با تغيير دولتها تا چه سطحي مي شود نيروها بروند كنار. سطوح اساسي را حفظ كرده ايم . اگر آن سياستها اجرا شود چنين اتفاقاتي در آينده نخواهد افتاد.يكي از مراكز كادرسازي و تامين نياز انديشه هاي حكومتي و مورد نياز حكومت حوزه هاي علميه هستند جنابعالي بارها در مورد اينكه حوزه هاي علميه بايد وارد مباحث و مقولاتي مثل انتخابات حقوق شهروندي احزاب دموكراسي و نيازهاي روز كشور و جامعه بشوند و اينها را وارد متون اصلي درسي حوزه ها بكنند بارها سخنراني هايي داشته ايد. نقطه اصلي نيازي كه در ذهن شما شكل گرفته چيست و مشخصا به تناسب اينكه به شرايط روز اينها را مرتبط كنيم چه نيازهايي را فكر مي كنيد حوزه ها بايد در آن دخيل باشند؟من از حاصل تجربه هاي خودم به اين نتيجه رسيدم هر وقت هم در اين اماكن صحبت كردم توضيح دادم كه حوزه علميه قم و تقريبا تمام حوزه هاي علميه در طول تاريخ شيعه معمولا وارد بحث هاي مفصل حكومتي نمي شدند چرا كه شيعه در حاشيه بوده . يا بحث تحريم هم بوده يا اينكه اعتنايي در حكومتها به آنها نمي شده است . حوزه ها بيشتر به مسايل فردي خانوادگي روابط انسان و خدا و اخلاقي و مسايل فقهي كه سرمايه بزرگ ما بوده تفسير كلام فلسفه و از اين امور مي پرداختند البته همه اينها خوب است و لازم است . حوزه ها هم با همين ها زنده هستند. ولي اينها همه قبل از آن بوده كه حكومت اسلامي بر مبناي تفكر اهل بيت بوجود بيايد. اين اتفاق با انقلاب اسلامي افتاد. دين مرجع اداره مردم جامعه و همه اين اهدافي كه الان شما مي بينيد شده . حوزه علميه نمي تواند مثل زمان پهلوي قاجار و يا صفويه و يا هر وقت ديگر كنار باشد. ولي الان بايد براي اين هدف و براي اين حكومت حوزه هاي علميه نوآوري بكنند. من از همين جا وارد باب اجتهاد شدم كه مبدا يك بحث جدي شد كه نتيجه آن بحث و مخالفتها و موافقت ها كتابي شده كه اخيرا تحت عنوان « اجتهاد در محاق » چاپ شده است . البته اين يك سخنراني اجتهادي من است و در جاهاي ديگر سخنراني هاي متعددي داشته ام . چند سال پيش رئيس جمهور كه بودم در قم با علماي قم بحث كردم كه حوزه علميه علاوه بر اين بحثهاي سنتي كه داشته و بايد هم باشد نياز دارد به يك دانشگاه جامع امروزي كه علوم و فنون روز هم در آن ديده شود تا مجتهدين كه ما تحويل مي دهيم در يكي از اين علوم متخصص بشوند و شورايي از اينها بتوانند جمع شوند و نيازهاي واقعي جهان اسلام را تشخيص بدهند و فتوا دستجمعي باشد. خيلي هم مورد استقبال قرار گرفت . خيلي ها آمدند. دانشگاه آزاد اسلامي شهرداري قم آيت الله واعظ طبسي در خراسان آمدند. همه آنها كه امكانات اينجوري داشتند دنبال بودند كه بيايند اين دانشگاه را تاسيس كنند كمك بكنند و كارهايي هم شد. اساسنامه اي هم تهيه شد ولي آنهايي كه بايد پيگيري كنند نكردند . حوزه عملا استقبال نكرد . من فكر مي كنم اصلا اجتهاد متمم خاتميت است . خاتميت از 1400 سال پيش وقتي در دين اسلام آمد شايد تا ميليونها سال آينده تا قيامت همين مباني كه قرآن آورده همين ها معيار است . دين جديدي كه وارد نمي شود. قرآن به گونه اي طراحي شده كه بتواند براي همه شرايط و همه جوامع جواب دهد. جواب اين هم با اجتهاد است . تطبيق احكام در موضوعات تشخيص موضوعات تشخيص زمان مكان اينها همه ركن اجتهاد است . آن اجتهاد كه امام خميني (ره ) هم خيلي روي آن تاكيد داشتند. امام (ره ) يك تعبيري دارند تئوري اسلامي اداره جامعه اسلامي از گهواره تا گور تا قيامت است . بايد اينطور باشد. ما اجتهاد را اينطور مي بينيم . البته در دوران حكومت اسلامي حوزه ها يك مقدار جامع تر شده اند مراكز تحقيقاتي به وجود آمده انسانهاي فرهيخته در جامعه و حوزه خيلي داريم ولي آن هدفي كه اجتهاد مكمل خاتميت بايد ايفا بكند هنوز از عهده حوزه برنمي آيد. همه اين پديده هاي جديد را كه الان در دنيا آمده در حكومت وارد شده در مجلس برايش قانون مي گذارند ساختار برايش ساخته ايم اينها همه احكام اجتهادي دارد. اينها را حوزه تاسيس نكرده . يك وقتي اوائل كه بيمه آمده بود در حوزه ها مي گفتند بيمه شرعي نيست . يا بعضي چيزهاي ديگر. نمي خواهيم آن طرفها برويم . بعد مجبور مي شوند قبول كنند. و وقتي هم قبول كنند به همان ظرف معين اكتفا مي كنند. نمي روند اجتهاد كنند تا بلكه چيز بهتر و تكامل يافته تري را ارائه بدهند. اين كارها را حوزه نكرده كه بايد بكند.اين اقبال عمومي جامعه و حكومت به سمت اسلام لازمه اش اين است كه متوليان امر كه حوزه ها باشند يك انتظارات و مسئوليت هاي جديدي از آنها وجود دارد در اين زمينه چه خلايي وجود دارد عيب كار كجاست كه چنين نيازها و انتظاراتي به آن صورت مطلوب برآورده نمي شود يعني بين وضعيت مطلوب و وضعيت موجود خيلي فاصله هست .شما همان سخنان من را تكرار مي كنيد. اگر بخواهيم اين كار را بكنيم حوزه خودش بايد پيشقدم بشود. البته در اينجا مقام رهبري نقش مهمي دارند. چون ايشان هم مرجع تقليد هستند و هم اختيارات حكومتي وسيع دارند در حوزه هم شهريه عمده را ايشان مي دهند و موسسات تحقيقي زيادي هم ايشان دارند. علما و مراجع هم خيلي مي توانند كمك كنند اگر آنها هماهنگ با رهبري عمل كنند خلا نيست . يك تصميم جدي لازم دارد. ما اگر همين حالا تصميم بگيريم چنين دانشگاهي را به وجود بياوريم تعدادي از رشته هايش را در ظرف يك سال مي توانيم تاسيس كنيم در حالي كه هم استاد داشته باشيم و هم بقيه چيزهايي كه لازم است .سوال ما اين بود كه گير كار كجاست آيا سازوكارش وجود ندارد آيا انگيزه اش وجود ندارد و يا موانع ديگري وجود دارد؟اول بايد تصميم باشد. تشخيص نياز باشد. وقتي تشخيص نياز باشد اهل نظر كم نيستند. اين هم يك كار من درآوردي نيست . هر موضوعي را انسان بخواهد مركز تحقيقات و دانشگاه و مقاطع عالي برايش درست بكند امروز عملي است . از همه دنيا مي توان خبره ترين استادان را به كار گرفت و از آنها استفاده كرد. يا دانشگاه هاي مجازي و غيرمجازي مي توانيم شكل بدهيم . بودجه هم هست . طالب هم زياد است . ما افراد زيادي داريم كه مجتهد مسلم هستند. من آن موقع مي گفتم كه اولين ورودي هاي چنين دانشگاهي بايد حداقل مجتهد متجزي باشند يعني وقتي وارد مي شوند اجتهاد در مباني فقه اسلامي را بلد باشند. نمي خواهم بگويم مجتهد مطلق باشند. جوان هستند و مي خواهند بيايند تحصيلات ديگري بكنند. هزارها نفر در همان مرحله اول داوطلب مي شوند.جنابعالي به شرع و مشروعيت اشاره كرديد اين روزها بخصوص در زمينه مشروعيت بحثهاي انتزاعي فراواني مي شود مفهوم مشروعيت در نظام اسلامي و بحثهاي كلامي حوزوي چيست منابع مشروعيت ها كدام است؟كلمه مشروعيت در ذهن مخاطبان دو تا مصداق دارد. گاهي مشروعيت كه مي گويند منظور شرعي هست يا نيست . گاهي اينكه مي گوئيم مشروعيت يعني قانوني هست يا نه . اين هم باز يك نوع مشروعيت است . در اصطلاح حقوقي و سياسي هم اين كلمه را با دو معنا به كار مي برند.عذر مي خواهم گاهي مشروعيت مترادف با مقبوليت و محبوبيت هم تلقي مي شود.بله . اين هم مي شود. گاهي مقبوليت با مشروعيت خلط مي شود. من فكر ميكنم حالا ما به جاي اينكه برويم به اين بحثهاي طولاني كه الان مي شود موافق و مخالف و... به يك نقطه مشترك كه هيچ كسي نمي تواند منكرش شود به قانون اساسي تكيه كنيم . براي اينكه الان مشروعيت با عمل به قانون اساسي به دست مي آيد. ديگر چه كار داريم برويم بحثهاي ريزه كاري فقهي و دانشگاهي بكنيم كه ريشه اين چيست دليلش چيست . همين موارد است كه گاهي مورد اختلاف قرار مي گيرد.در حوزه ها هم مي تواند اين بحثها بشود. بحث حكومتي اش ...قانون اساسي . قانون اساسي ما آمده سيستم حكومت اسلامي را كاملا مردمي كرده است . از رهبر گرفته تا مديران اجرايي . بعضي يك مرحله اي است بعضي دو مرحله اي است . رهبر انتخابش دو مرحله اي است . رئيس جمهور نمايندگان مجلس و شوراها مستقيم انتخاب مي شدند. وزرا از دل دولت و مجلس درمي آيد. مديران بعدي هم همين هايي كه متكي به راي مردم بودند انتخاب مي كنند و حتي من فكر مي كنم در اول انقلاب خيلي در مردمي كردن حكومت شتاب كرديم . در همان سالهاي اول انقلاب شوراهاي روستايي و كارگري و... را تاسيس كرديم كه هنوز هم هستند و كار هم مي كنند موفق هم بودند. خدماتي هم كردند موانعي هم گاهي ايجاد مي كنند.از ديدگاه شما اين بحثي كه گاهي مطرح مي شود گاهي كم رنگ و پررنگ مي شود درباره انتخابي انتصابي . تا چه حد اين مسئله موضوعيت دارد؟قانون اساسي كه جاي شك و شبهه در آن نيست . قانون اساسي صراحت دارد كه يك مورد استثنا كرده كه جز كسي كه مثل امام به رهبري رسيده باشد. از آن كه بگذريم اگر چنين فرضي ديگر نباشد هميشه رهبري بايد از طريق مجلس خبرگان منتخب مردم شكل بگيرد. همين است . من فكر مي كنم اينها يك بحثهائي است كه فقط به درد مدرسه و جلسات تحقيقاتي كه ما طلبه ها يا دانشگاهي ها داريم مي خورد. عملا خيلي روشن است . قانون اساسي ملاك مشروعيت همه مديران است . البته در همين قانون اساسي شروطي براي رهبر قيد شده كه امتيازات زيادي از رهبري معمول دنيا دارد. فقاهت عدالت تقوي مديريت بينش سياسي و...به هر حال اين بحثهاي انتزاعي امروز به رسانه ها هم كشيده شده است . به عنوان يك جمع بندي ديدگاه شما اين است (اگر اشتباه مي كنم تصحيح بفرمائيد) كه در صورتي كه چيزي منبعث از قانون اساسي باشد چه انتخابي چه انتصابي از ديدگاه قانون و حقوق مشروعيت دارد.همين طور است . الان براي ما اينطور است .يكي از مباحثي كه بسيار مطرح است و به نظر مي آيد كه در شرايط كنوني حساسيت خاصي دارد تبليغاتي صورت مي گيرد به صورت آشكار و نهان و بعضي وقتها حتي فشارهائي براي اشاعه آن صورت مي گيرد اين است كه بين اركان مختلف نظام يك نوع تنازعي را ترسيم كنند. در طول ماههاي اخير شاهد بوديم كه يك نوع تنازع ضمني و تصوير تاريكي از روابط جنابعالي و مقام معظم رهبري را حتي در سطح رسانه هاي عمومي و رسانه ملي هم انعكاس دادند اين تا چه حد صحت دارد و آيا اصلا پايه و اساسي دارد؟نه . من فكر مي كنم اين يك پديده جديدي است و ريشه در يك توطئه اي دارد كه جرياني هم پشت آن قرار دارد. همين الان محافلي هست كه رسالت خودشان را اين ببينند كه اين كار را انجام دهند. يقينا خارجي ها يا از اول بوده اند در چنين طرحي و يا وقتي ديدند چنين جرياني هست خوشحال شدند و آن را دامن مي زنند. قطعا اين طور است . چون هيچ منفعتي در اين تبيين اختلاف اين جوري نيست . من فكر مي كنم در بين همه ماها كه در اين سالها كشور را اداره مي كنيم نزديكي من و رهبري بيشتر از همه هست . در همه شرايط بوده و حالا هم همين طور است ولي دامن زدن به اختلاف و خبرسازي و شايعه و امثال اينها امروز متولي پيدا كرده متوليانشان را هم من خيلي هايشان را مي شناسم كه چه كساني هستند كه دارند اين كارها را مي كنند. شماها هم مي شناسيد. اين قسمتش كه مشهود است . يك قسمتهايي پشت صحنه هست كه ما نمي شناسيم . اينهايي كه مي شناسيم يك چيز غيرواقعي است كه مي خواهند بگويند. خيلي هم احتياج به نيرو مصرف كردن دارند. هميشه بايد مواظب باشند كه اين بحث شان زنده بماند و هر وقت احساس مي كنند يك چيزي پيش مي آيد كه برخلاف نظر آنهاست يك دفعه مي بينيم يك تهاجم سياسي و رسانه اي و شايعات و اقدامات پشت آن درمي آيد. خيلي محسوس است . البته اين در خارج از كشور فعلا خيلي جدي است . يعني رسانه هاي استكباري روي اين مسئله بسيار كار مي كنند ولي منشا اصلي اش را من در داخل مي بينم .تلاش مي شود كه وانمود شود نوعي انعكاس پيدا كند كه نوعي اختلال يا سكته در مناسبات جنابعالي و رهبري وجود دارد مي شود در اين زمينه هم توضيحي بفرمائيد؟چيز تازه اي ندارم كه بگويم . هميشه همين طور بوده . معمولا ما در اكثر موارد نظراتمان متفق است در مواردي هم كه نظراتمان مختلف باشد طبعا مطابق همين قانون اساسي من بايد كوتاه بيايم . رهبري نمي توانند كوتاه بيايند از نظرشان . تشخيص داده اند و قدرت اجرا هم دارند. بايد عمل كنند. من تشخيص داده ام ولي حجت نزد ايشان است . بنابراين اختلافات اينجوري معضل نيست . اختلافاتي است كه بين همه انسانها در تشخيص موضوعات و حتي اجتهاد و امثال اينها پيش مي آيد. اگر كسي نخواهد سواستفاده بكند اينها مفيد است مضر نيست . از آيات قرآن هم استفاده مي شود كه اين اختلاف نظرها براي تكامل جامعه مفيد است .گاهي هم بحث نوعي اختلاف و تقابل اجزا مختلف نظام منهاي جنابعالي و رهبري هم مي شود. نوعي تقابل مجمع با دولت يا مجلس يا بعضي بخش هاي ديگر جامعه . اين تا چه حد قابل طرح است؟اصل مسئله اينكه در اين سالهاي اخير اختلاف در سطوح بالا زيادتر از گذشته است اين را من قبول دارم . ادله اش هم قابل فهم است . اما آن كه خيلي بد است اين است كه به اين اختلافات دامن زده بشود و تعميق بشود و عده اي بيايند ميدان داري بكنند. اينها ضرر دارد. اصل اختلاف نظر هيچ وقت ضرر ندارد. هيچ جامعه اي خالي از اختلاف نيست . هيچ دو فردي هم خالي از آن نيستند. حتي دوقلوها هم نمي توانند بي اختلاف نظر باشند ولي راه حل اختلافات هميشه روشن است . اگر هم نيست بايد پيدا كنيم . اصل بر اين است كه متحد باشيم . جامعه را در اين دنياي سخت خوب جلو ببريم .بسياري از حرفهايي كه در مورد جنابعالي در طول ماههاي اخير و حتي سالهاي اخير شنيده ايم هرگز پاسخ و واكنشي از سوي شما همراه نداشته است . چرا؟البته هيچ اتهامي را بي جواب نگذاشته ام تكرار نمي كنم پاسخ دادن به اينگونه حرفها را هم من چالش زا مي بينم . اينطور نيست كه آدم اگر يك حرف منطقي گفت فوري بپذيرند. بعدش دوباره يك بحثهاي ديگري شروع مي شود. گاهي جواب ندادن مصلحت است . گاهي هم جواب دادن مصلحت است . من هم خيلي ديگر آن حالات قديمي ام را ندارم كه زياد بخواهم ميدان داري كنم . سكوت و انزوا جزو خواص اين سن است . مخصوصا كساني كه دوران طولاني با اضطراب و چالش ها زندگي كرده اند چه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و چه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز يك تمايل نفساني پيدا مي كنند. معلوم نيست اين تمايل عقلاني هم باشد. تمايل نفساني پيدا مي كنند كه خوب است كمتر حرف بزنند كمتر مطرح بشوند. يك مقدار اين جوري است .اين روش شما با روش امام خميني (ره ) منافات ندارد امام در آخر رهبري سن شان از سن امروز شما بيشتر بود. مخصوصا آن سالهاي آخر بيانيه سخنراني و مطالب ديگر از امام خيلي زياد باقي مانده است . صحيفه امام را كه آدم نگاه مي كند مي بيند سالهاي آخر حيات امام (ره ) مطالبش بيشتر از سالهاي قبل هست . خوب امام (ره ) با آن سن زيادشان خيلي صحبت مي كردند. يك بخش آن قابل فهم است . چون به هر حال امام (ره ) ايجاد كننده اين انقلاب و اين نظام جمهوري اسلامي بودند و خيلي حرف داشتند. براي آيندگان و مي گفتند اما شما هم وقتي اين حالت مقايسه اي را در نظر بگيريم از افرادي هستيد كه در رده هاي بعد از امام قرار مي گيريد بنابر اين شما هم حرف براي گفتن زياد داريد. بخصوص در شرايط خاص جامعه . براي اين شرايط و اين بيان شما چه كنيم خيلي جور در نمي آيد.اولا كه خودتان گفتيد كه تفاوت زيادي بين ما و امام (ره ) هست . ايشان به هر حال بنيانگذار يك بناي عظيمي بودند. بايستي تا آن چند سالي كه فرصت داشتند بنيانهاي بنايشان را محكم بكنند. ما الان مثل امام كه نيستيم . صدها نفر مثل من از نيروهاي اول انقلاب هستند. رسالت شبيه هم داريم . با هم كار مي كنيم . ثانيا خود امام هم همچنين حالتي داشتند منتهي ضرورتها ايجاب مي كرد كه امام وارد صحبت مي شدند. گاهي مي شد كه ايشان يك ماه سكوت مي كردند.حتي شايعه مي شد كه امام رحلت كرده اند يا كسالت دارند و از اين چيزها ولي ايشان اعتنايي نمي كرد. ما بوديم كه مي رفتيم خواهش مي كرديم كه چهار كلمه حرف بزنيد. يك وقت امام تصميم گرفت عكسش را در هيچ روزنامه اي در صفحه اول نيندازند خوشش نمي آمد. ما آن موقع اين حالات را خيلي نمي فهميديم . ولي من الان مي فهمم . البته من الان سنم آنقدر نيست كه امام در آن سن قرار داشت . ايشان يك دوره سكوت در تبعيد داشتند . 14 15 سال نبودند . خيلي كم حرف مي زدند. درسي مي دادند. خانه بودند. حرم مي رفتند. ما اينجوري نبوديم . همه زندگيمان پر از تحرك و اضطراب و حالات خيلي نگران كننده و خوشحال كننده بود. هنوز هم هست . گفتم : اولا شخصيت ها را نمي شود مقايسه كرد با امام . ثانيا اگر امام ضرورت قاطعي نمي ديدند دلشان مي خواست حرف نزنند كاملا برايمان محسوس بود.لحن بعضي از نوشته هاي شما در خاطراتتان طوري است و يا طوري تدوين شده كه بعضي ها اين طور برداشت كرده اند كه شما مي گوئيد من به امام خط مي دادم امام مي پذيرفتند تحت تاثير من بودم . آنها از اين جور حرفها اين استفاده ها را مي كنند و بعد كلمه تحميل را به كار مي برند. شما خوب است كه در اين زمينه هم توضيحي بفرمائيد.توضيح من همين است . من هر جا نظر ديگري داشته باشم وقتي مي بينم كار مهمي است نظرم را مي گويم . ولي درباره امام احتمالش هم نيست كه بتوان به ايشان چيزي را تحميل كرد. درباره ديگران هم همين است . من حتي در دولت خودم كه همه منصوب خودم بودند مي پذيرفتم گاهي در دولت يك بحثي بود مدت طولاني روي آن بحث مي شد. من تحميل نظريه به وزرا نمي كردم . بخصوص در شوراي اقتصاد از اين جور بحثها زياد داشتيم . ساعتها بحث مي كرديم دست آخر هم با راي گيري عمل مي كرديم . من طبعم اين جوري است . فكر مي كنم كار مثبتي است . آدم وقتي چيزي را مي فهمد اگر نگويد هم ظلم به خودش كرده و هم ظلم به ديگران .از فرمايشات شما اين طور برداشت مي شود كه امام خيلي انعطاف پذير بودند. البته شما فرموديد كه در بيشتر مواقع ما قانع مي شديم گاهي امام قبول مي كردند. در مجموع جمع بندي شما از امام به عنوان يك شخصيت سياسي در سطح رهبري جامعه اين است كه به هر حال امام آنجا كه يك مطلبي را مي شنيدند كه منطقي پشتش بود سريعا مي پذيرفتند يا مقاومت مي كردند؟گفتيم گاهي مي پذيرفتند ولي اكثرا ما مي پذيرفتيم . همين الان هم با رهبري همين طور است . وقتي بحثي پيش مي آيد اكثرا من قانع مي شوم . و گاهي ايشان مواردي هم كه قانع نمي شوم متابعت مي كنم . در زمان امام هم همين اتفاق مي افتاد. اصلا كلمه تحميل حقيقتا اهانت به امام است . اگر اينجور بود چرا امام تا آخرين لحظه عمرشان اينقدر به من اعتماد داشتند متناقض است . آنهايي كه اين حرفها را مي زنند بايد شك كنند در قاطعيت و عدالت امام شايد متوجه نيستند چه مي گويند.جناب آقاي هاشمي بحث دموكراسي در داخل و خارج از كشور يكي از مباحث روز است . طبعا دموكراسي يك الزاماتي در دنياي معاصر دارد تعاريفي دارد. آيا جمهوري اسلامي اين تعاريف و الزامات را مي پذيرد يا برداشت خاصي از دموكراسي دارد؟ما دموكراسي را تعريف كرده ايم . ما در قانون اساسي دموكراسي واقعي را تعريف كرده ايم . همه چيز را به راي مردم واگذار كرده ايم . حتي نظام جمهوري اسلامي را با تاييد مردم انتخاب كرديم و مسئوليتها هم با راي مردم بوجود مي آيد. يك چيزهايي هم هست در چارچوب دينمان كه نمي توانيم بپذيريم . حتي اگر مردم هم بخواهند ما نمي توانيم قبول بكنيم . يك چيزهايي كه خلاف شرع باشد خلاف قرآن باشد خلاف نص باشد و اجتهاد نتواند آن را تامين بكند نمي پذيريم . بالاخره جمهوري اسلامي كلمه اسلامي همراهش هست بدون اسلامي كه نيست با هم هستند. حتما يك قيودي از طرف دين داريم در مقابل جريان جمهوري . اين را بايد مراعات كنيم و مردم ما اين را قبول دارند. اگر ما افراط نكنيم مردم ما اين را قبول دارند. البته بعضي مواقع مسائلي به نام دين مطابق سليقه فلان آقا به جامعه تحميل مي شود كه اين بحث ديگري است . ملاكاتي مي تواند داشته باشد با آن ملاكها اگر واقعا حكم دين باشد مطابقت مي تواند داشته باشد. دنيا هم همين طور است . آنهايي كه قانون اساسي دارند معيارهايي دارند شايد هم نمي توانند بعضي چيزها را پيش مردم خودشان روشن كنند. ولي مردم مي پذيرند و اين جزو معيارها است و بايد عمل كنند. چيزهاي خيلي جاهلانه اي هم در كشورهاي مترقي هست كه هنوز هم به آن عمل مي كنند. هر روز هم نمونه هايي از آن درمي آيد. ولي ما متكي به وحي آسماني و خدا و قرآن به عنوان محكم ترين سند بشريت مسائلي داريم كه شايد آرا مردم نتواند آنها را تامين بكند. لذا تفاوتهايي قطعا دارد ولي اين تفاوتها اصولي است كه مردم خودشان تصويب كرده اند. مردم قانون اساسي را اگر نقض كنند چيز ديگري مي شود. حالا كه همه مردم قانون اساسي را قبول دارند. ما هم بايد طبق قانون اساسي عمل كنيم .اگر اجازه بدهيد چند سوال هم درباره مسائل بين المللي و منطقه اي مطرح بشود. باتوجه به اينكه آمريكا در عراق و افغانستان حضور نظامي دارد البته شكست خورده و اعلام مي كنند اين طرح شكست خورده ولي به طور همزمان اعلام مي كنند كه ما در اينجا خواهيم ماند. اخيرا هم مطرح شده كه در چهار كشور حوزه جنوبي خليج فارس بنابراين است كه موشكهاي ضدموشك و سپر دفاعي موشكي احداث شود. موضع جمهوري اسلامي در قبال تحولات منطقه اي بخصوص جاگزيني و لانه گزيني آمريكا در منطقه چيست؟ما شرعا با مباني شرعي و قانون اساسي مان دخالت بيگانه را قبول نداريم انحصارگري مستكبران را قبول نداريم . موضع ما روشن است . حالا ممكن است يك كشوري براي خودش سيستم پاتريوت مي خواهد بخرد براي دفاع از خودش . همان طور كه ما هم چيز ديگري مي خريم . اين حق هر كشوري است كه اين كار را بكند. اما اگر اين به معناي حضور و دخالت خارجي ها باشد ما اين را قبول نداريم . آمريكا هم در منطقه تا به حال سودي نبرده اند و حتي ضرر هم كرده اند. او به گونه اي ضرر كرده كه الان خودش كه آمد ارتش بعث را منحل كرد تا حدودي طرفدار اين شده كه ارتش بعث را در عراق احيا كند. نتوانست چيزي بجايش بگذارد كه نفع او باشد. در افغانستان طالباني كه به دست خودش ساخته بود را بيرون و سركوب كرد الان ملاحظه مي كند كه بخش زيادي از مردم افغانستان طالباني هستند. الان به فكر افتاده اند كه با اينها بسازند. معامله كنند. اينها (طالبان ) هم شرط مي گذارند كه شما اول بيرون برويد بعد ما مي آئيم در حكومت . منتهي يك مسئله روشن است و آن اين است كه آمريكايي ها و شايد همه غربي ها خليج فارس را و مناطقي را كه نفت خيز هستند اينها را جزو منافع حياتي خودشان تعريف كرده اند. منافع حياتي هم يعني چيزي كه مي شود به خاطر آن جنگيد. تا اين حد مي شود پيش رفت . الان در منطقه ما آمريكايي ها اين منطقه مهم را كه چرخ حركت دنيا با انرژي خليج فارس بايد به حركت دربيايد نمي خواهند اين را ازدست بدهند. اين حضور هم الان تقويت شده باز هم مي شود. ما هم با اين مخالف هستيم . ما البته خواستار تعامل هستيم . مردم منطقه نفت دارند و مي خواهند نفت شان را بفروشند. گاز دارند مي خواهند بفروشند. آقا بالاسر نمي خواهند. كسي نمي خواهد و نمي تواند نفت و گازش را ذخيره نگه دارد. بنابراين نفت مسير خودش را مي رود آنها هم دخالت نكنند. ما با اين حركتها كاملا مخالف هستيم .يكي از مسايلي كه شايد به خوبي تبيين نشده و روي آن كار تبليغاتي موثري صورت نگرفته اين است كه ما در عين اظهار مخالفت با تهاجم نظامي آمريكا چه در افغانستان و چه در عراق به طور همزمان اعلام مي كنيم حاضر به همكاري هستيم . اين چطور قابل جمع شدن است آيا تناقضي در اين قضيه ديده نمي شود؟خير. ما در عراق صدام را يك متجاوز مفسدي مي ديديم در همان حال هم گفتيم كه ما با اسقاط صدام توسط آمريكا مخالفيم . موافق نبوديم . حالا كه آمريكا آمده و مردم عراق نياز دارند به كمك ما كه بتوانند حق خودشان را راي خودشان را انتخابات خودشان را نگه دارند ما با مردم عراق همكاري مي كنيم . در حد كمك به مردم عراق كمك مي كنيم . ما هميشه مي گوئيم آمريكا بايد از عراق برود مردم اصل هستند. در افغانستان هم همين طور ما با طالبان مخالفيم . اينها را منشا فتنه مي دانيم . طالبان افغانستان از همان نوع افراطي هاي مثل خوارج هستند. نماز شب مي خوانند و همان موقع هم گردن يك انسان مظلوم بي دفاع را همانجا مي زنند. بعضي از اينها معتقدند شيعه را بايد كشت . ما با آنها مخالفيم . ما كه نگفتيم آمريكا برود افغانستان . همان موقع من يك خطبه خواندم و گفتم افغانستان جايي نيست كه نيروي بيگانه را تحمل كند. ما مخالف حضور آمريكا در افغانستان هستيم . اگر بخواهند كمك بكنند راههاي ديگري هم وجود دارد ممكن است در مواردي هم منافع مان تطابق مي كند. مثلا قانون اساسي عراق را ما قبول داريم قانون اساسي افغانستان را هم قبول داريم . آمريكا هم براي قانون اساسي هر دو كشور عراق و افغانستان تلاش كرد. اين معناي همكاري نيست . تطابق منافع است . اصل اين است كه ما مي گوئيم آمريكا نبايد دخالت كند. ما دخالتي در قانون اساسي عراق نكرديم . دخالتي در قانون اساسي افغانستان هم نكرديم . وقتي ديديم موضوعات خوبي نوشته اند مخالفت نكرديم .يكي از محورهايي كه تلاش مي شود در منطقه جا بيفتد و روي آن تبليغات گسترده اي شده معرفي شيعه به عنوان يك خطر براي كشورهاي منطقه است كه يكي از نمودهاي آن بحران يمن و زمينه سازيهايي براي سركوب شيعيان چه در يمن چه در ساير كشورها است . جمهوري اسلامي ايران چه نقشي مي تواند ايفا بكند كه اين فضا به نفع ملتهاي منطقه تغيير كند؟بهانه مي كنند. اگر نقشي را كه ما عمل مي كنيم به خاطر ادله ديگري اينها نديده بگيرند اين بحث ديگري است . ما همين كاري كه داريم مي كنيم در عراق به دمكراسي به آزادي مردم به قانون اساسي كمك مي كنيم نيازهاي مردم را تامين مي كنيم از ايران هرچه كمك هاي انساندوستانه مي خواهند مي فرستيم . در افغانستان 2 ميليون افغاني را داريم ميزباني و كمك مي كنيم . آنجا خيلي كارها را داريم انجام مي دهيم . مشكلاتشان را حل مي كنيم . ما داريم كارهاي خودمان را در منطقه مي كنيم . ما هيچ مزاحمتي نداريم . در لبنان كار بزرگ ما اين بوده كه حزب الله را در مقابل اسرائيل تقويت كرديم . كشورشان اشغال شده بود اسرائيل را بيرون كردند. الان هم مانع اشغال هستند. اين كه به نفع لبنان داريم عمل مي كنيم . در غزه به مردم مظلوم كمك مي كنيم . همه دنيا پذيرفته كه مردم غزه مظلوم هستند و در غزه جنايات جنگي شده است . اگر شيعه اين است كه ما داريم عمل مي كنيم اين به ضرر هيچ كس نيست . به نفع همه است جز به ضرر اسرائيل .هلال شيعي را اردني ها مطرح كردند. يك مصاحبه اي با يك تلويزيون عربي داشتم در اين مورد از من سئوال كرد من به او گفتم : من جواب شما را با حرف خودتان مي دهم . شما مي گوئيد هلال شيعي . هلال شيعي را اگر بخواهيم مجسم كنيم معنايش اين است كه مثل ماه شب اول يا دوم كه يك گوشه اش مشخص شده به اين مي گويند هلال . حرف شما معنايش اين است كه همه منطقه دست شما سني ها است جز يك هلال باريكه و يك گوشه كه ما هستيم . اين چقدر مي تواند در مقابل آن همه كشور و امكاناتي كه دارند خطرناك باشد هلال آسيب پذير است . واقعا شيعه در منطقه جز به نفع ملتها هيچ كاري نمي كند. در عربستان شيعه ها چه مي كنند در كويت چه مي كنند در عراق چه مي كنند مرتب به نفع اقليت كنار مي آيند. شرافت لبنان را شيعه ها دارند حفظ مي كنند. گرفتاري هاي لبنان را برطرف كردند. در افغانستان شيعه مظلوم است . در پاكستان مظلوم است . در يمن اين هايي را كه مي گويند شيعه شيعه زيدي هستند. رئيس جمهور يمن شيعه زيدي است . شيعه زيدي كه بيشتر با سني ها است تا شيعه اي كه ما هستيم . تا شيعه دوازده امامي . تهمت مي زنند. همين كارهايي كه برخي ها در داخل مي كنند خارجي ها چند برابرش را انجام مي دهند. خيلي حرفه اي تر انجام مي دهند.جناب آقاي هاشمي با توجه به اينكه زمزمه هايي در زمينه تشكيل كشور فلسطين مطرح شده فكر مي كنيد چشم انداز تشكيل چنين كشوري چقدر وجود دارد و اگر تشكيل شود موضع جمهوري اسلامي چه خواهد بود؟ما با تقسيم فلسطين موافق نيستيم . موضع ما اين است . فلسطين يك كشور است البته ما نظرمان را مي گوئيم در عمل اين خود مردم فلسطينند كه بايد تصميم بگيرند. منتهي در اظهاراتمان گفته ايم اگر يهودي هايي كه واقعا فلسطيني هستند با خود فلسطيني ها بيايند بنشينند و مذاكره كنند. انتخابات بكنند دمكراسي درست كنند تركيبي از مسلمان و يهود و مسيحي باشند شايد راه حل وضع موجود است . لبنان هم همين جوري است . مي شود دمكراسي بياورند.اين راه حل اضطراري بوده كه ما پذيرفته ايم . حق اين است كه فلسطين متعلق به فلسطيني ها است .در مسئله هسته اي مطرح امروز تصور مي كنيد چطور و با چه تضمين هايي به مبادله سوخت مي شود اقدام كرد و اين تا چه حد عملي است؟اين يك بحث حساس است . مجموعا ما مي توانيم اگر يك سياست فعال ديپلماسي در خارج داشته باشيم بهتر از اين مي توانيم خودمان را معرفي مي كنيم مي توانيم از منافع انرژي صلح آميز هسته اي حتي با غني سازي استفاده بكنيم . اگر درست خودمان را تعامل كنيم و آنها هم نخواهند زور بگويند. الان آنها دارند زور مي گويند. من الان احساس مي كنم به خاطر مسايل ديگر آنها دارند به ما زور مي گويند. متولي اجرايي اين موضوع آن نهادي است كه سياست خارجي ما را اداره مي كنند.مسايل ديگري كه فرموديد به خاطر آنها به ما زور مي گويند چه هستند؟آنها نظام ما را نمي پسندند. مواضع اصيل ما را نمي پسندند. نمي خواهند نظام جمهوري اسلامي به اهدافش برسد. در مورد قدرت موشكي مثال مي زنم . ما 8 سال روي پاي خود و به تنهايي و مظلومانه دفاع كرديم . خودمان موشك توليد كرده ايم . نمي توانند به ما بگويند شما موشك نداشته باشيد. خودشان دارند چطور مي توانند بگويند ما نداشته باشيم . زور مي گويند.چه راهكاري در زمينه حل و فصل مسايل هسته اي صرف نظر از مبادله سوخت داريد يك بار جمهوري اسلامي پيشنهاد كرد تمركزي از يك شركت چند مليتي وجود داشته باشد حتي كساني كه مدعي و معترض هستند آنها هم در اين قضيه شركت داشته باشند.آن موقع ما مطرح كرديم منتهي در زمين خودمان . بله . من فكر مي كنم همين الان هم نظام ما مي پذيرد كه اينجا يك شركت غني سازي تاسيس بشود ديگران هم باشند در مديريتش هم باشند. در هيئت مديره اش هم باشند. توليد اورانيوم بكنيم مصرف صلح آميز داخلي را استفاده بكنيم زيادي اش را هم با هم صادر كنيم . من فكر مي كنم اين را جمهوري اسلامي قبول دارد. گفتم مسايل ديگري هست كه مانع مي شود آنها حق ما را بپذيرند.اخيرا تهديداتي شده كه اگر ايران زيربار تهديدات نرود و همكاري نكند تحريم هايي عليه ايران صورت خواهد گرفت . اين حرفها تا چه حد جدي است؟يك مقدارش مي تواند جنگ رواني باشد. در عين حال ما هم نبايد خودمان را مطمئن كنيم كه اين جنگ رواني است . ما بايد فرض كنيم كه اين تهديدات واقعي است . بايد براي آن شرايط آماده بشويم . البته مطمئن نيستيم كه اينها بتوانند يا بخواهند اين كار را بكنند. ولي احتمالش هست . احتمال وقتي مهم باشد حتي اگر احتمال ضعيف باشد وظيفه مي آورد.يكي از مباحثي كه در محافل سياسي بسيار مطرح است اين است كه ناتو سرگرم تلاش براي حضور در كشورهاي خارج از قلمرو جغرافيايي خودش است . اين ممكن است براي جمهوري اسلامي تهديدي محسوب شود در چارچوب حضور ناتو در افغانستان؟قطعا مي شود. ناتو اگر قرار باشد در افغانستان باشد در عراق باشد در جنوب باشد در آذربايجان باشد در همه جا باشد. خوب براي ما يك خطر جدي است . ما كه با ناتو هم مرز نبوديم . آنها دارند پايشان را از گليم خودشان درازتر مي كنند.جنابعالي براي شادابي و استمرار بهتر شرايط امروز انقلاب چه توصيه هايي داريد؟من توصيه هايم همان هايي است كه مكرر گفته ام . محور را قانون اساسي قرار بدهيم . به قانون اساسي قناعت كنيم . بدون هيچ ذره انحراف اين قانون اساسي با چشم انداز و سياستهاي كلي كه رهبري تصويب مي كنند مي تواند ما را شاداب كنند.يك مقداري هم درباره محوربودن رهبري و اينكه بايد با رهبري حركت كرد و پشت سرايشان رفت هميشه شما صحبت داشتيد الان هم براي اين روزها مطالبي بفرمائيد.رهبري جزو قانون اساسي ما است . رهبري مركز اصلي نظام است و اختياراتش هم در قانون اساسي ديده شده است . ايشان هم بيش از اختيارات قانون اساسي نمي خواهند. همين مقدار را هم گاهي به كار نمي گيرند. من فكر مي كنم در قانون اساسي ما همان جوري كه واقعيت رهبري ما را پذيرفته و نقش ايشان را پذيرفته شرايط رهبري شرايطي است كه خود به خود و اتوماتيك وار مانع انحراف مي شود. ما مي توانيم مطمئن باشيم . هيچ قدرت ديگري با اين شرايطي كه ما داريم نمي تواند محفوظ باشد و مورد اعتماد باشد. در قانون اساسي رهبري محور قرار گرفته است . بايد ايشان رئيس جمهور را تنفيذ بكند. معنايش اين است كه همه دولت مورد تاييد مي شود. فقهاي شوراي نگهبان را ايشان منصوب مي كنند. رئيس قوه قضائيه را ايشان معين مي كنند. صدا و سيما دست ايشان است . نيروهاي مسلح هست . اين هم مايه قدرت رهبري است و هم مايه اعتماد مردم است كه كسي با آن شرايط اين اختيارات را دارد و از اينها سواستفاده نمي كند. و نهادي مثل خبرگان هم با حدود يكصد مجتهد عادل هميشه مراقب حفظ و ادامه شرطهاي رهبري است .درباره راهپيمايي 22 بهمن خواستم سوال كنم . توصيه شما به مردم درباره راهپيمايي 22 بهمن امسال چيست؟بيشتر از سالهاي گذشته ما به حضور مردم در صحنه نياز داريم . در دوران جن




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن