واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: اسلام و كرامت واقعي زن
نسترن ميرزايي
با نگاهي موشكافانه در نظريات مكاتب غرب و احكام دين اسلام مي توان به اين نتيجه رسيد كه فرق فاحشي بين حقوق زن در اسلام و آنچه كه در مكاتب، اديان و جنبش هاي حقوقي و اجتماعي مطرح شده است، وجود دارد. علي رغم اينكه اصول و نظريات مقدس آيين اسلام و نظريات اين مكاتب قابل مقايسه با هم نيستند ولي جهت آشكار شدن اهداف شوم و غير انساني غرب به بررسي اين مسئله پرداخته ميشود.
تمامي مكاتب و نظريه هاي غربي در جهت سوء استفاده از موقعيت و جايگاه حساس زن در جامعه به
نظريه پردازي پرداختهاند و سعي نمودهاند با مطرح ساختن طرحها، كنوانسيون و همايش هاي به ظاهر مدافع حقوق زن، او را در نظام اقتصاد جهان و سرمايه داري وارد ساخته و از كل انسانها اعم از زن و مرد در تنسيق اهداف خود و استثمار آنان بهره ببرند.
تفاوتي كه ميان اسلام و سيستم هاي غربي وجود دارد اين است اسلام يكنواختي و تساوي حقوق زن و مرد را در نظر گرفته و متناسب با نوع خلقت و آفرينش فطري آنها حقوق متناسبي را بيان كرده است تا به اهداف معنوي، دنيوي و اجتماعي خويش دست يابند. اما غرب ميكوشد تا قوانين و وظايف مشابهي بين زن و مرد به وجود آورد. در حالي كه با تنظيم اين قوانين به ظاهر مساوي، باعث تضييع حقوق تمامي انسانها و بر هم خوردن نظم اجتماع ميشود. چرا كه اختلافات طبيعي اين دو را ناديده گرفته است و آگاهي كاملي از خلقت و شخصيت انسان ندارد.
اسلام در همه موارد حقوق و وظيفه متناسب و هماهنگي بين زن و مرد قائل شده است. هدف اسلام ايجاد جامعهاي آرماني و معنوي است كه در آن تمامي انسانها در حياتي سعادتمندانه، زمينه هاي رشد و تعالي اخلاقيات خود و جامعه و ديگر انسانها را فراهم سازند. لذا تدوين و تنظيم حقوق و قوانيني خاص، براي چنين اجتماعي، آگاهي از تمامي ابعاد و شئونات زندگي فردي و اجتماعي بشر و داشتن شناختي كامل از نظام آفرينش و دستگاه هستي است و اين مسئله محقق نخواهد شد جز در سايه احكام الهي و ديني ماورائي.
در واقع تمام قوانين مربوط به زن در اسلام بر محور رعايت حقوق انساني او و متناسب با نوع فطرت و خلقت او بوده است. هر قانوني ميبايد سازگار با نوع آفرينش انسان و اجتماع باشد. آنچه با نام برابري حقوق در مكاتب غربي مطرح ميشود، نمايانگر زير پاگذاشتن حقوق تمامي انسانهاست. عدم شناخت دقيق از انسان و نداشتن جهان بيني كامل نسبت به جامعه انساني و جهان هستي باعث گرديده كه تمام نظريات و رويكردهايي كه مكاتبي غير از اسلام مطرح ساختهاند به شكست منجر گردد.
بسياري از نظريات و رويكردهاي سنتي غرب، نگاهي پست و اهريمني به زن داشتهاند و نظريات تحقيرآميز و بدبيني به زن داشتهاند و اين برچسب هاي ناروا و پست به جايگاه زن در انديشه غرب، تا حدود زيادي ارمغان شوم كليسا بوده است. در كتب تاريخي، نظريات فلسفي و رساله هاي نويسندگان غرب اين مسئله كاملاً مشهور است. اما اسلام با نگرش مقدس مآبانه و شريفانه به جايگاه و منزلت زن، سعي نموده كه نهاد مقدس خانواده و اجتماع بشريت را تحكيم و تقويت نمايد.زن نيز همچون مرد در اسلام آزاد است و در انجام يك سلسله وظايف ديني يار و ياور مرد است، زن نيز ميتواند با رعايت حجاب در اجتماع حضور داشته باشد و با افزايش علم و دانسته هاي خود بتواند بنيان خانواده را تحكيم بخشيده و در تربيت فرزندان خود و آموزش معارف و احكام ديني به آنان نقش وافر و ارجمندي در تقويت و پيشرفت اجتماع داشته باشد.اسلام با قرار دادن عطوفت و مهرباني بين زن و مرد، نهاد و پناهگاهي مأمن و آرام بخش براي فرزندان ايجاد ميكند و باعث تحكيم بنيان خانواده در اجتماع و روابط همسران با يكديگر و با كودكان خود ميشود. اما واقعيت تلخ جوامع غرب، شاهد آوارگي كودكان
بي سرپرست است كه هرگز از محبت والدين و آرامش نهاد خانواده بهره نبردهاند و زندگي خود را در تنهايي و نابههنجاري سر ميكنند.
چهارشنبه|ا|28|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]