واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: گزارش ايسكانيوز از همايش «سينماي ملي طرحي براي فردا» نغمه ثميني : سينماي ما بضاعت ساخت اسطوره و قصه هاي كهن را ندارد
تهران- خبرگزاري ايسكانيوز: دكتر نغمه ثميني گفت: سينماي ايران به لحاظ بضاعت اقتصادي و مالي نمي تواند قصه هاي كهن اسطوره ها را فيلم كند چون در درجه اول بحث اقتصادي در سينما خيلي مهم است.
به گزارش روز سه شنبه خبرنگار سينمايي باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز" ، دكتر نغمه ثميني در همايش «سينماي ملي طرحي براي فردا» در موزه هنرهاي معاصر ضمن اشاره به بحث هاي اقتصادي در سينما تصريح كرد : ما نبايد توقع داشته باشيم كه فيلمساز اسطوره و قصه هاي كهن را همان طور كه نوشته شده و يا وجود دارد تبديل به فيلم كند به عنوان مثال فيلم «مسافران» يك نمونه عالي در تبديل اسطوره به موضوع روز است در« مسافران» بازگشت مردگان از سرزمين مردگان و خيزش آنان كه در اسطوره بارها به آن اشاره شده است نمونه اي از تبديل اسطوره به موضوعي معاصر و امر فوري است ما بايد مفاهيم اسطوره اي و كهن الگوها را تبديل به فيلم كنيم و در ايران آثار دكتر« بهار » بيان كننده تبديل اسطوره ها به وضعيت امروزي است كه اين باعث غني شدن سينماي ملي مي شود.
دكتر نغمه ثميني اظهار داشت: من خيلي اعتقاد به رمان نويس هاي سينماي نويس نيستم بلكه هر كس بايد در حيطه خودش عمل كند در گذشته اقتباس سينمايي از قصه هاي قديمي خيلي بيشتر از اكنون بود . امروز هدف سينما اين نيست كه حتما «شاهنامه» يا «منطق الطير» را تبديل به فيلم كنيم چون كه وظيفه سينما اين نيست بلكه وظيفه اش تبديل كردن اين قصه ها به زبان تصوير و معرفي شاهنامه به مخاطبان است به صورتي كه براي مخاطب جذاب و ديدني باشد.
در بحث ساخت آثار قديمي گاهي وقت ها آنقدر يك چيز را بالا مي بريم كه نمي توان در موردش حرف زد يا فيلمي ساخت چون مميزي در بعضي جاها نگاه به اثر نوشته شده نمي كند بلكه صرفا نويسنده را سانسور مي كند حال نوشته اش هر چيزي كه مي خواهد باشد .
ثميني بيان كرد: اسطوره ها و قصه هاي كهن مختص به يك كس يا گروهي نيست و يك بار مصرف نيستند و در هر زماني مي توان چندين نسخه از آن را ساخت . در سينماي غرب اتفاقاتي مي افتد و فيلم هايي ساخته مي شود كه فيلم هاي موفقي نيستند اما فيلم هاي استانداردي هستند مثل فيلم «تروا» كه فيلم موفقي نيست و افسانه و اسطوره «ايلياد» او جنگ يونان و تروا را نشان مي دهد كه از تخيل مخاطب فراتر نمي رود اما به هر حال استاندارد است و تماشاگر به اين فيلم نمي خندد.
ما بايد بپذيريم و باور كنيم كه سينماي ما بضاعت اسطوره ها وافسانه ها را ندارد و اگر بپذيريم بحث اقتصادي پيش مي آيد اگر بپذيريم كه نمي توانيم خيال خودمان را از بحث هاي مالي راحت كرده ايم و به دنبال يك راه سومي بگرديم. ما نبايد اصرار داشته باشيم اسطوره را به همان شكل و در همان زمان بسازيم بلكه بايد از آنها اقتباس هاي ممكن تر و امروزي تر انجام دهيم متاسفانه نمونه ها از علي حاتمي و بهرام بيضايي بالاتر نمي روند و اگر كسي وجود دارد بايد گشت و پيدا كرد در «مسافران» از ايزد بانويي حرف مي زنيم كه ارادتش بر بازگشت مردگان از جهان مرگ است به نظرم اين يك الگوي بسيار عام است در يونان هم مي توانيم آن را پيدا كنيم و در افسانه هاي ايراني هم وجود دارد اسطوره ها كم كم از بين مي روند و بايد به زبان تصوير از تخريب آنها جلوگيري كرد پس بايد آنها را تبديل به امروزي كنيم.
دكتر نغمه ثميني افزود: چه «خسرو شيرين» ها و «ويس و رامين» هايي كه قبلا ساخته شدند يا «امير ارسلان» نامدار يا قصه «ماه پيشوني» و چندين قصه ديگر كه اگر بخواهيم نام ببريم تعدادشان خيلي زياد است اما همه اين ها غير بضاعت مالي و بحث اقتصادي در سينما فقط خواسته اند قصه اي را تعريف كنند و به دنبال روايت شرقي نبودند چه دليلي وجود دارد كه آمريكا لاتين ساختار و روايت خود را پيدا مي كند و به دنبال ساختارهاي پيچيده و به هم پيچيده و تكه تكه و از هم پاشيده اند و ما مملو از ساختارها جذاب و مملو و تو در تو و شرقي و ساختار موزاييكي و ساختار حلزوني، داستان هايي كه در خودشان مي پيچند و از خودشان متولد مي شوند.
ما در كشورمان ساختارهايي به مراتب قوي تر داريم كه به هيچ زمان و مكاني وابسته نيستند و ما عملا هيچ استفاده از آنها نمي كنيم./110
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]