محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853546225
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد بايد دشمنان را جدي گرفت و نسبت به نقشههاي آنان بيدار بود. اگر مجلس قوي بود بر گافهاي سياست خارجي نظارت ميكرد سردار سرلشكر سيديحيي رحيمصفوي، فرمانده كل سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در خاطراتش ميگويد كه سه خواهر داشته و پنج برادر به نامهاي مرتضي، اكبر، مهرداد، همايون و نيز سلمان كه در لباس روحانيت مشغول خدمت است. سيدقهرمان صفوي همان سلمان مورد اشاره برادر است؛ 49 ساله و متولد اصفهان كه از بنيانگذاران گروه چريكي صف بود با سابقه رهبري 14 عمليات چريكي در دوره پهلوي، مسوول حفاظت امام خميني(ره) در فرودگاه مهرآباد، مشاركت در تسخير ساواك اصفهان و بنيانگذار كميته دفاع شهري اصفهان. تا سال 1361 در كميتههاي انقلاب اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عضويت داشت. در فراغ از فعاليتهاي نظامي رو به فعاليتهاي علمي ميكند، فلسفه اسلامي و غربي را در تهران در مقطع ليسانس و فوقليسانس فراگرفت و پس از عزيمت به انگليس در سال 1376 دكترا و فوقدكترا را از دانشگاه لندن- سواس )SOAS( در فلسفه دين اخذ كرد. در تاسيس مركز اسلامي انگليس(نمايندگي وليفقيه در انگليس) همكاري داشت و معاون پژوهشي-آموزشي نمايندگي مقاممعظم رهبري در مركز اسلامي انگليس شد و طي سالهاي 1382-1377 مدير موسسه مطالعات اسلامي لندن بود. پس از آن مدير آكادمي مطالعات ايراني لندن شد. برنده جايزه جهاني كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال 1386 و رئيس انجمن بينالمللي نخبگان مجمع متخصصان ايران است، به تهران بازگشته و در فهرست انتخاباتي حزب اعتماد ملي و ائتلاف اصلاحطلبان كانديداي نمايندگي مردم تهران شده است؛ نامزدي كه قائل به موج چهارم خردگرايي در كشور است با اين تاكيد كه شكلگيري جريان نخبگان و متخصصان واقعيتي است كه خارج از اختيار حاكميت و لابيها و جناحهاي قدرت است. *** چه شد لندن را رها كرديد و به تهران آمديد؟ چرا آكادمي مطالعات اسلامي در انگليس را ترك كرديد و عزم جزم كرديد به مجلس شوراي اسلامي ايران وارد شويد؟ من از مبارزين پيش از پيروزي انقلاب و از بنيانگذاران گروه توحيدي صف هستم؛ صف مهمترين سازمان چريكي بود كه به اسلام اصيل اعتقاد داشت. در آن دوره با توجه به تجربه ناموفق سازمان مجاهدين خلق به نظريه كادر همه جانبه رسيديم، ميگفتيم بايد يك كادر اول از همه الهي بوده و پس از آن شناخت درستي از تاريخ و عصر جامعه خود و بينش جهاني داشته باشد و جامعه و جهان را بشناسد و بر اساس وضعيت موجود جامعه استراتژي تغيير براي آينده را طراحي كند و سوم بايد خطوط اساسي اسلام بسان يك مكتب راهنما را بداند. اين نظريه تركيبي بود از پاكي الهي، تهذيب نفس، آگاهي به سياست و جامعه و دانش اسلامي تا بتواند به مردم خدمت كند، نه خدمت به قدرتها و بتواند در اين مسير فعاليت اجتماعي كرده و در رقابتها مسير خود را گم نكند. در آن زمان فضا انقلابي بود و شعار سرنگوني شاه داشتيم و معتقد بوديم با روش پارلمانتاريستي امكانپذير نيست و شاه بايد برود و مبارزه مسلحانه را روش مكمل كار فرهنگي تلقي ميكرديم براي همين به لبنان رفتيم و آموزش نظامي فرا گرفتيم، برگشتيم گروه صف را ايجاد كرديم. صف در مشورت با آيات بهشتي، مطهري، خامنهاي و سيدجلالالدين طاهري شكل گرفت. با نظر مساعد و ارتباط با بهشتي ومطهري، بنده، محمد بروجردي و حسين صادقي، گروه صف در تهران، اصفهان، خوزستان و سيستان و بلوچستان تشكيل شد كه اعضاي آن محمد عطريانفر، حسين رضايي، محسن آرمين، مجتبي هاشمي، علي شفيعي و. . . بودند. وقتي هم كه حضرت امام ميآمدند من مسوول حفاظت امام(ره) درفرودگاه مهرآباد بودم. بعد هم كميته و سپاه تا سال 61 و سال 61 از سپاه بيرون آمدم و عمدتا سراغ كارهاي علمي رفتم. در يكي از عكسهاي شهيد محمد منتظري در لبنان شما هم حضور داشتيد. آيا با ايشان هم همكاري داشتيد؟ در آن زمان من اولين فرمانده نيروهاي داوطلب اعزامي به لبنان بودم. با شهيد محمد منتظري زماني كه به لبنان رفتم آشنا شدم. ايشان در آنجا روحانيت مبارز خارج از كشور را رهبري ميكرد و با همكاري امام موسي صدر و ابوعمار با الفتح توافق كرده بود كه امكانات لازم جهت آموزش فنون چريكي را براي نيروهاي مسلمان فراهم آورند. منتظري اسمهاي مستعاري چون استاد و جعفري داشت و در پايگاه فلسطيني عنوان هوشي مين ايران را داشت و در آنجا آقايان غرضي، علي جنتي و دكتر هادي و. . . حضور داشتند. آقاي هادي پاسپورتي براي من در پاكستان جعل كرد و من از آن طريق توانستم به سوريه و سپس لبنان بروم. بعد از اين كه ما رفتيم و آموزش ديديم و برگشتيم براي چهلم شهداي قم به تبريز رفتيم و در آن برنامه آقا رحيم زخمي و مدتي هم مخفي شد و من آقا رحيم را با آقاي فضائلي كه مدتي مسوول دانشگاه امام حسين بود فرستادم كه در پايگاههاي فلسطيني در سوريه آموزش نظامي ديدند و تعاليم چريكي را از اين طريق فرا گرفت و بعدها در دوره فرماندهي سپاه مثمر ثمر شد. طي دوره فعاليت چريكي بارها به ساواك احضار و بازجويي شديم سپس با كمك اين مجموعه و مشاركت عطريانفر، مسعود خوانساري، رحيمصفوي، محسن رضايي كميته دفاع شهري اسلام را تشكيل داديم. وقتي امام(ره) به وطن بازگشت من مسووليت حفاظت از ايشان در فرودگاه مهرآباد را بر عهده گرفتم، مجموعا 32 نفر بوديم كه مسووليت حفاظت به آنها سپرده شد كه اغلب از گروه صف بودند. پس از پيروزي انقلاب هم در تاسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي موثر بوديم و اولين دوره آموزش عقيدتي - سياسي سپاه در اصفهان كه بعدها تبديل به مركز غدير شد را بر عهده گرفتم. گروه توحيدي صف يكي از هفت گروهي بود كه با ادغام آنها سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي شكل گرفت. شما هم به اين سازمان پيوستيد؟ از بين هفت گروه تشكيلدهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي 3 گروه صف، منصورون و موحدين گروه چريكي بودند. گروه صف از همه اينها قويتر و بيشترين تعداد عمليات مسلحانه را انجام داده بود و هم كادر سياسي، ايدئولوژيك و نظامي داشتند. ما قبل از پيروزي انقلاب با گروه منصورون كه اعضاي آن محسن رضايي، علي شمخاني، رشيد و ذوالقدر بودند به وحدت حول محور مرجعيت و منويات وليفقيه رسيده بوديم. گروه چريكي به عنوان بازوي ولايت فقيه عمل ميكرد تا دچار مشكلات سازمان مجاهدين خلق نشود. بعد كميتهها تشكيل شد كه كادرهاي ما در درون كميته قرار گرفتند و بعد من در كميته سياسي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي عضو شدم كه در آن برهه سرگرم ارائه پيشنويس قانون اساسي بود. مهندس بازرگان يك قانون اساسي را پيشنهاد داده بود و ما پيشنويس ديگري را پيشنهاد داديم. در آن جلسات من بر آزاديهاي سياسي تاكيد كردم و گفتم در آن آزادي بيان و اجتماعات و تظاهرات تا مرز قيام مسلحانه مجاز است يعني شهروند ايراني مجاز است ديدگاهها و انديشههايش را بيان كند و بر اساس روش امام علي(ع) تا قيام مسلحانه نكرده، اقدامي نبايد عليه او صورت گيرد. در كميته سياسي بهزاد نبوي، سلامتي و الويري هم عضو بودند. دو مشكل اساسي فراروي ما بود؛ يكي راجع به نوع عملكرد دولت موقت كه معتقد بوديم محافظهكارانه عمل و شرايط انقلاب را درك نميكنند. در آن زمان مسائل بندر تركمن و ناآراميهاي كردستان پيش آمده بود و معتقد بوديم كسي كه عليه نظامي اسلحه ميكشد بايد با همان روش با او برخورد كرد. ثانيا در آن زمان ميگفتيم امپرياليسم مسلط و طرف اصلي ما در منازعات بينالمللي كيست؟ ما معتقد بوديم پس از سال 1341 امپرياليسم مسلط آمريكا بود؛ تا سال 32 امپرياليسم مسلط انگليس بود و بعد از كودتا عليه دكتر محمد مصدق، قهرمان ملي شدن نفت تا سال 1341 آمريكا و انگليس مظاهر امپرياليسم مسلط بودند و پس از آن آمريكا. اما برخي معتقد بودند مظهر امپرياليسم مسلط انگليس است و دوم آمريكا. ما ديديم خيلي نميتوانيم كار كنيم. بعد از 6 ماه شاخه اصفهان به كلي از سازمان جدا شد اما چون نميخواستيم سازمان مجاهدين خلق بهرهبرداري كند اعلاميه جدايي صادر نكرديم. در سال 1361 از سپاه خارج شدم و پي فعاليتهاي فرهنگي و علمي رفتم. اولين كتابخانه سياسي حوزه علميه قم را راهاندازي و تدريس علوم سياسي را در حوزه آغاز كردم. در دانشگاه فلسفه خواندم و سپس به انگليس رفتم. دكترا و فوق دكترا را در رشته فلسفه گرفتم و مدرك پروفسوري را در رشته مطالعات استراتژيك. 18 اثر از من منتشر شده كه تعداد بيشتر آن انگليسي است، در مباحث فلسفه اسلام و غرب، هستهاي و. . . است و برنده جايزه جهاني كتاب سال جمهوري اسلامي شدم. 12 سالي در اروپا بودم، در حدود 8 سال معاون نمايندگي رهبري در انگليس بودم و معاون مركز اسلامي لندن، مدير مركز مطالعات ايراني در انگليس شدم و شيعهشناسي را تدريس كردم. در آن دوره بيش از5 1 كنفرانس بينالمللي در مركز مطالعات اسلامي لندن در مقولههايي چون فلسفه مقايسهاي اسلام و غرب، تروريسم، انديشه امام و انقلاب برگزار كردم. عمده فعاليت شما در مركز مطالعات اسلامي لندن و يا آكادمي مطالعات ايراني در لندن چه بود؟آيا ماموريت سياسي-ديپلماتيكي نيز به شما سپرده شد؟ در دوره فعاليتهايم در لندن تلاش كرديم با منطق و استدلال انقلاب اسلامي را به جامعه غربي معرفي و چهره روشن و مستدلي از انقلاب در نزد نخبگان و دانشگاهيان ارائه كنيم. در عمرم دو بار ردصلاحيت شدم؛ اول بار در ايران و از سوي ساواك و براي بار دوم در لندن از سوي سلطنتطلبان، منافقين و صهيونيستها كه عليه ما فعاليت و اعلاميه صادر ميكردند. در اين دوره تجربيات زيادي در مسير ارائه ديدگاههاي سياسي انقلاب اسلامي به جهان كسب كرديم. چگونگي معرفي كردن انديشههاي اسلامي و مباني سياسي-فلسفي انقلاب اسلامي تجربه خوبي بود. در آنجا پيبرديم مسوولان كشور ما خيلي شناخت روشني نسبت به خارج ندارند و به تبع آن استراتژي مدرن عصري نه در سياست خارجي دارند و نه در معرفي فرهنگ انقلاب و اسلام به دنياي غرب. در اواخر دوره هاشمي رفسنجاني به اروپا رفتم و در دوره خاتمي شاهد بودم كه طرح مبحث گفتوگوي تمدنها چه وجهه خوبي در خارج از كشور براي جمهوري اسلامي فراهم كرد. سياست تنشزدايي كاري رو به جلو بود با اين وجود ديپلماتها در همه حوزهها قوي نبودند. طرح مسائل هستهاي، لشكركشي آمريكا به خاورميانه، تغيير دولت در ايران و همگون و همفكر شدن كل حاكميت اعم از دولت، مجلس و گروههاي حاكميت و تغيير نگاه در بخشهاي مهمي از حاكميت نسبت به مسايل داخلي، خارجي و تهديدات خارجي شرايط جديدي را براي ايران فراهم آورد. اين شرايط جديد چه بود؟ همزماني تغييرات در داخل و خارج يا برخي تهديدات از خارج؟ در دو حوزه مشكل ايجاد شد؛ روابط بينالملل و اقتصاد. در دوره جهاني شدن سرنوشت و منافع دولت- ملتهاي جهان به هم گره خورده است. دريافتم كه در دوره تمدن جديد هستيم و عصر تمدن صنعتي سپري شده و اين نوع تمدن گفتمان و راهكارها و رويكردهاي جديدي ميطلبد كه معضل اساسي در ايران امروز اين است. با توجه به اين خطرها و تهديدها و برخي بيكفايتيها كه ما در بخشي از حاكميت ديديم گفتيم كه بايد به كشورمان برگرديم و در اين شرايط حساس كار علمي تنها كفايت نميكند. ما انقلاب كردهايم، براي گرفتن پست و قدرت هم هيچگاه تلاش نكردهايم اما در اين شرايط حساس نميتوانيم در حاشيه باشيم و بگذاريم افراد ضعيف كه فهم صحيحي هم نسبت به مسائل بينالمللي ندارند سكان امور اجرايي و تقنيني كشور را در دست بگيرند. براساس اين تحليل تصميم گرفتم به كشور برگردم تا بتوانم براي تاسيس يك مجلس مستقل و فعال كه نماينده ملت باشند نه نماينده دولت و براي بيان نيازها و افكار مردم از كسي جز ملت اجازه نگيرند و وكيلالمله باشند نه وكيلالدوله، تاثيرگذار باشم. مجلس بايد بتواند قوانيني براي دفاع از حقوق مردم تصويب كند و بركارهاي دولت نظارت داشته باشد، دولت نيز بايد در چارچوب مصوبات مجلس و چشمانداز 20 ساله حركت كند. دولت يك هيات نيست كه هركس خواست به سبك و سليقه خود حركت كند. دولت بايد براساس استراتژي تصويب شده حركت كند و يك مجلس قوي ميتواند دولت را به حركت در مسير وادار كند. يكي از مباحثي كه توسط كانديداها مطرح ميشود وضعيت اقتصادي كشور است. در اين زمينه شما چه شناختي از وضعيت كشور داريد؟ يك شكاف عظيم طبقاتي در جامعه ما وجود دارد و براي از بين بردن اين شكاف ما به يك انقلاب اقتصادي نياز داريم. با روشهاي موجود هم راه به جايي نميبريم. 30 سال هم از انقلاب گذشته و ما به مردم بدهكار هستيم و نتوانستهايم مشكلات معيشتي آنان را برطرف كنيم. گراني، تورم و خيل عظيم بيكاران حاصل عدم مديريت صحيح در كشور است. بنابراين ما شعار مديريت علمي را داديم و معتقديم در دهه چهارم بايد مديريت هياتي به مديريت علمي مبدل شود. سه دوره (ديسكورس) بركشور پيش از اين حاكم بوده است؛ دوره دفاع مقدس، دوره سازندگي و دوره رفورم(اصلاحات) و ما براي موج چهارم فراخوان كردهايم. براساس موج چهارم ما معتقد هستيم كه سه دهه گذشته دوره نهادينه كردن ايدئولوژي بوده و در دوره چهارم بايد مديريت علمي را در حاكميت نهادينه كنيم. اين يكي از مولفههاي اصلي موج چهارم است. تعريف شما از موج چهارم چيست؟ جرياني فكري يا طيفي جديد در حاكميت سياسي؟ موج چهارم مبتني بر خردگرايي به عنوان قاعده براي تصميمگيريهاي كلان در مملكت، استفاده ازخرد جمعي براي سياستگذاري و تاكيد بر آزادي بهمثابه روش براي تعامل فرهنگ سياسي بين جامعه و حاكميت است. در اين چارچوب ما نياز به يك انقلاب اقتصادي داريم تا با توسعه جامع و پايدار در حوزههاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي و اجتماعي جامعه ايران را وارد موج سوم تمدن كنيم. توسعه جامع پايدار مبتني بر شرايط جديد جهاني است كه بخشي از آن مربوط به داخل كشور و بخشي مربوط به خارج از كشور است. در دوره جديد روابط دولت- ملتها درهم تنيده شده است. اگر بخواهيم به توسعه جامع پايدار برسيم بايد يك سياست خارجي فعال، سازنده، مبتني بر تنش زدايي و موازنه منفي و عزت، حكمت و مصلحت حاكم باشد. با اين سياست خارجي، ما ميتوانيم در تعامل سازنده با جامعه بينالمللي وارد توسعه جامعه پايدار شويم. مولفه ديگر توسعه پايدار غيردولتي كردن اقتصاد، حمايت از بخش غيردولتي، اجرايي شدن اصل 44 قانون اساسي و تبديل درآمدهاي نفتي به سرمايه ثابت است. اگراين كارها انجام شود ميتوانيم اشتغال ايجاد و گراني و تورم را كنترل كنيم. يك وجه انقلاب اقتصادي بستگي به ارتباط سازنده ما با جهان بيرون دارد و يك بخش مربوط به روش هزينهكردن درآمدهاي نفتي و وجه ديگر مربوط به نوع تعامل با اجتماع و تعامل اجتماعي است. براي تعامل اجتماعي انقلاب اساسي يكي از مسائلي كه بايد پيگيري شود حقوق فراموششده زنان است. زنان به عنوان نيمي از جمعيت ايران كه در دفاع مقدس و انقلاب پبشتاز بودند به حقوق خود نرسيدند. زنان آن زمان كه انقلاب به آنها نياز دارد، فهميده و پيشتاز هستند و زمان مشاركت و حضور در قدرت گفته ميشود كه احساسي و ضعيفه هستند و بايد بچهداري و خانهداري كنند. به عنوان كسي كه بيش از40 كشور دنيا را ديده است معتقدم كه زن ايراني توانايي خود را اثبات كرده و از قدرت مديريت بالايي برخوردار است. در آن تحول اجتماعي، اولويت اول ما اين است كه متناسب با شأن و ظرفيت زنان در ساختار قدرت سهم مناسبي به آنان داده شود. زنها بايد در دولت شركت كنند و ما از طريق مجلس قانون ميگذاريم و دولت را ملزم ميكنيم كه در فاز اول 25 درصد هيات دولت از زنان تشكيل شود و در مجلس خبرگان زنان فقيهه باشند و زنان در نظام اجرايي و تقنيني كشور نيز سهم متناسب با جمعيت و توانايي خود داشته باشند. ممكن است بگوييد چرا بايد نگاه جنسيتي داشته باشيم؟ من ميگويم اين نگاه وجود دارد و نگاه مردسالاري در ايران حاكم است، ما نه نگاه فمينيستي را قبول داريم و نه نگاه مردسالاري را؛ نگاه ما انسانسالاري و شايستهسالاري است اما چون حقوق زنان دچار عقبافتادگي تاريخي است براي يك دوره ميانمدت بايد از طريق قانون، دولتها و سازمانهاي تصميمگيرنده را موظف كرد كه به آنان در ساختارقدرت سهم داده شود تا اين عقبافتادگي جبران شود. فكر نميكنيد با توجه به اينكه شما مدتي را در خارج از كشور حضور داشتيد برنامههايتان كمي آرماني است و تحقق آن در شرايط فعلي كشور جاي بحث دارد؟ به طور مثال؟ همان بحثهايي كه درباره زنان داشتيد. اينكه بتوان درصدي از حضور زنان در دولت تعيين كرد و يا زنان به خبرگان راه پيدا كنند؟ نمايندگان مجلس بايد نماينده ملت باشند و در حوزه زنان اين صداي زنان ايران است كه خواهان سهم بيشتر در ساختار قدرت و مراكز تصميم گيري كشور هستند. ما معتقديم كه بايد با تكيه بر ابزارهاي قانوني سعي كنيم حقوق زنان را ادا كنيم. اينكه اين امر تا چه حد محقق شود بستگي به حضور مردم دارد تا ما بتوانيم مجلسي تشكيل دهيم كه قوانيني را در جهت حقوق زنان تصويب كنيم. ما معتقد هستيم زنان خانهدار كه در توليد ناخالص ملي دخيل هستند بايد بيمه باشند. اينها موضوعات عملي است كه نسبت به آن غفلت شده و جريانات سياسي به آن كمتر توجه كردهاند. ما به عنوان يك جريان خردگرا و مبتني بر مديريت علمي ميخواهيم بر اين اولويتها تاكيد كنيم. شما زماني از فعاليت مسلحانه به دانشگاه و حوزه رفتيد و اينك پس از اين همه سال دوباره از فلسفه و دانشگاه، قصد حضور مستقيم در عرصه سياسي و نمايندگي مجلس راكردهايد. اين خود سوالبرانگيز است؟ من در سخنان ابتدايي عرض كردم كه نسبت به آينده سياسي كشور، تماميت ارضي و حيات انقلاب با توجه به نقشههاي بزرگي كه دشمنان كشور در خارج كشيدهاند احساس خطر كردهام. من با توجه به اينكه در خارج از كشور بودم اين مسائل را ديدهام و گفتهام اما اينجا يكسري بيتوجهي و كمتوجهي و يك گونه ايدهآليست گرايي بدون توجه به واقعيات جهاني وجود دارد. ما به عنوان يك نيروي عملگرا با توجه به آرمانها و ظرفيتهاي كشور و واقعيتهاي جهاني بايد كشور را در آن شرايط حساس كمك كنيم كه گردنه را طي كند. يعني وضع تا اين حد خراب است؟ در اين دوره جديد به نظر ميرسد سياستهاي اقتصادي دولت فرمان ندارد و به جاي اينكه درآمدهاي نفتي تبديل به سرمايه ثابت شود بخش زيادي صرف هرينههاي روزمره واردات و هزينه براي يك حزب سياسي مشخص و معين شده است نه هزينه براي منافع ملي كشور. ما معتقديم امروز همه نيروهاي سياسي كشور بايد ملي فكر كنند. بايد دشمنان را جدي گرفت و نسبت به نقشههاي آنان بيدار بود. اگر آقايان درست عمل ميكردند ما نبايد سه قطعنامه ميگرفتيم. ما بههيچوجه نبايد از حقوق هستهاي خودمان كوتاه بيايم و ملت هم محكم ايستاده است، اما اگر براي اين خواست ديپلماسي ما درست مديريت ميشد ما نبايد سه قطعنامه ميگرفتيم. اين ضعف ديپلماسي ما است كه نتوانسته حق ما را در جامعه بينالمللي جا بيندازد. در ديپلماسي فرش قرمز زير پاي كسي نمياندازند، شما بايد با تدابير ديپلماتيك و ظرفيتهاي كشور بتوانيد حق ملت را در مجامع ديپلماتيك استيفا كنيد. در باب هستهاي يك تفاوت ادبيات وجود دارد و يك تفاوت نگرش؛ دولت نهم در هر دو حوزه دچار مشكل است، هم نگرش و هم ادبيات. اما بحث اينجا است كه مجلس چه ميتواند بكند؟ آيا ميتواند در حوزه اجراي كار وارد شود و بگويد شما بايد اين ادبيات را داشته باشيد و دولت بحث تداخل قوا را مطرح نكند؟ مجلس فعلي كه نه. مجلس هفتم يك مجلس ضعيف و منفعل بود و با اينكه بسياري با سياستهاي دولت هم موافق نبودند اما نتوانستند در دو بعد نظارتي و تقنيني فعال عمل كنند. ما بايد در حقوق هستهاي ايستادگي كنيم و هيچ دولتي حق ندارد اين حق را واگذار كند. همانطور هم ميتواند بگويد مديريت دستگاه ديپلماسي كه نتواند اين حق را در جامعه بينالمللي تصويب كند بايد تغيير كند، هر كسي است اگر وزير خارجه است بايد پاسخ دهد، اگر وزيرخارجه ميگويد من كارهاي نيستم بايد رئيس دولت پاسخ دهد. اگر مجلس بعد نظارتي خود را ايفا ميكرد ميتوانست جلوي اين وضعيت ديپلماسي را بگيرد كه ما سه قطعنامه نگيريم كه تاثير وضعي در زندگي روزه مردم و جايگاه ما در جامعه بينالمللي داشته باشد. مجلس اگر قوي بود اجازه نميداد بحث50 درصد حق ايران در درياي حزر10 درصد مطرح شود. مجلس اگر قوي بود اجازه نميداد بدون اينكه ما امتيازي بگيريم و به يك مشاركت امنيتي با اين كشورها برسيم بالاترين مقام اجرايي كشور در نشست شوراي همكاري خليج فارس شركت كند كه عليه ايران تاسيس شده است و در هر نشست خود درباره جزاير ايراني بيانيه ميدهد و زير بنر خليجعربي بنشيند. اگر مجلس قوي بود بر اين گافهايي كه آقايان در سياست خارجي دادند نظارت ميكرد. شايد اگر اصلاحطلبان چنين گافهايي را ميدادند دولتشان ساقط ميشد. بنابراين مجلس براساس قانون اساسي داراي جايگاه است، اگر نمايندگان دانا و توانا و شجاع باشند ميتوانند از حقوق انقلاب اسلامي و ملت ايران دفاع كنند. يك بحث احقاق حقوق هستهاي است كه آقاي احمدينژاد چيزي را تحويل ندادهاند. اما بحث ديگر بحث هزينهاي است كه به كشور تحميل ميشود. مجلس چگونه ميتواند ادبيات دولت را تغيير دهد؟ ما اگر يك مجلس قوي داشتيم وقتي گزارش آژانس منتشر ميشد بيان ميشد كه در اين گزارش يازده اشكال به ما وارد كردهاند. در اين گزارش فعاليتهاي ما را تاييد نكردهاند. در اين گزارش همچنان گفته شده ما تضمين نميكنيم كه ايران به دنبال سلاح هستهاي نيست. كجاي اين پيروزي است؟ چرا شما ميگوييد پيروزي؟ اين گزارش فعاليتهاي موشكي ما را به تحقيقات هستهاي لينك داده و مسائل جديدي را مطرح كرده است. اين چه پيروزياي است؟ چرا شما مطالب ناصحيحي را مطرح ميكنيد كه واقعيت ندارد؟ دوم اينكه ما موافق هستيم كه به حقوق هستهاي برسيم و از حقوق خود دفاع كنيم اما كاري كه مجلس ميتوانست بكند اين بود كه اين اقدامات با كمترين هزينه انجام شود. ما يك سيستم داريم كه اين سيستم تصميم ميگيرد. يكي از اركان اين سيستم مجلس است. سياستهاي كلان هستهاي در تعامل بين اركان مختلف سيستم شكل ميگيرد و اگر مجلس آگاه، بيدار و فعال باشد به عنوان يكي از اركان سيستم ميتواند مطالب خود را مطرح و پيگيري كند. ما در مسائل هستهاي از اين بعد كه فعاليتهاي خود را پيش بردهايم موفق بودهايم اما هزينههاي زيادي را پرداختهايم كه اين هزينهها لازم نبود. اينكه گفته ميشود پرونده هستهاي بسته شد چه سخني است؟ پرونده را مگر ما باز كردهايم كه بگوييم بسته شد؟ پرونده را غربيها براي فشار به ما باز كردند و ما بايد بتوانيم ديدگاه و منافع حقيقي خود را تحميل كنيم و تا نتوانيم اين كار را بكنيم اين پرونده باز است. در محافل سياسي طبيعتا شما شناختهشده هستيد اما در محافل عمومي كمتر شناخته شدهايد. با توجه به اينكه در ليست حزب اعتماد ملي و اصلاحطلبان هستيد اين برآورد حاصل ميشود كه تفاوت ديدگاههايي با اخوي داريد. اخوي يك فرد نظامي و قهرمان ملي كشور است كه نقش مهمي در ارتقاي توان دفاعي كشور داشتهاند و دوره فرماندهي ايشان در سپاه يك دوره درخشان است و حوزه فعاليت من سياسي و استراتژيك است. براي كانديداتوري با ايشان مشورتي هم داشتيد؟ خير، من براي كانديداتوري مشورتي نداشتم و بعد از اينكه ثبتنام كردم به اطلاع ايشان رساندم. با چه كساني مشورت كرديد؟ نخبگان كشور با من تماس گرفتند و من را مجاب كردند كه راه نجات كشور سپردن امور به دست نخبگان و متخصصان است و اگر شما به صحنه بياييد به دليل مطالب و نگاه نويي كه داريد ميتوانيد جريان نخبهگرايي را رهبري كنيد. گفتند شما به هرحال يك تجربه بينالمللي داريد و از خانواده انقلاب هستيد. جمع بين تجربه جهاني و تجربه انقلاب ميتواند كمك كند كه نخبهگرايي و تخصصگرايي و مديريت علمي در حاكميت ايران مرحله به مرحله جا بيفتد. اين فشارها و تصويري كه نسبت به خطراتي كه كشور را تهديد ميكند، وجود دارد من را متقاعد كرد زندگي آرامي كه درخارج از كشور داشتم را رها كنم و به اينجا بيايم تا مشكلي از مشكلات مردم حل و به پيش بردن جمهوري اسلامي كمك كنيم. مشكلي كه ما داريم اين است كه يك عده بر جمهوريت تاكيد ميكنند و يك عده بر اسلاميت؛ ما ميگوييم آزادي، استقلال و جمهوري اسلامي. انقلاب ايران يك انقلاب پستمدرن است و تجربه ديني را با تجربه بشري در تفكيك قوا جمع كرده است. براي تاكيد براين تز جمهوري اسلامي حضور چهرههايي كه در انقلاب نقش داشتند ميتوانند تاثيرگذار باشد. فضايي كه سياستمداران ما مواجه هستند ردصلاحيت، هتاكي و پروندهسازي است و ما شاهد حضور چهرههايي در ليستها هستيم كه براي جامعه سياسي شناختهشدهاند اما حضور مستقيم كمتري در سياست داشتهاند و كمتر وارد مناقشههاي سياسي شدهاند. آيا پشت اين حركت، فكري است كه مديريت كشور بيشتر به دست تكنوكراتهايي باشد كه كمتر وارد مناقشات سياسي شدهاند؟ ما معتقديم كه منافع ملي فارغ از مسائل جناحي رفتار شود؛ مثلا در شهر تهران دعوايي كه بين شهرداري و دولت درباره مترو و مونوريل است يك دعواي جناحي است و به اين دليل كه اينها رقيب انتخاباتي هستند كار مردم را روي زمين گذاشتهاند. اين يعني نديدن منافع ملي و مردم. ما معتقديم كه اين مشكلات شهر تهران توسط كارشناسان بايد حل شود. ما ميگوييم بايد خردگرايان بيايند كه تصميمهاي كلان كشور را با كار كارشناسي اتخاذ كنند. پشت اين ايده اوليه كه مطرح شد و درخواست از شما چه بود؟ ما گفتيم كه موج چهارم راهي است نو براي نسل نو. شكلگيري جريان نخبگان و متخصصان واقعيتي است كه خارج از اختيار حاكميت و لابيها و جناحهاي قدرت است. در اين شرايط كه دولت يكروزه سازمان مديريت و برنامهريزي را منحل ميكند اصلا فضا براي پرورش جريان نخبگان مهيا است؟ ما آمدهايم كه اين فضا را تغيير دهيم. من بعد از اينكه ثبت نام كردم با آقاي هاشميرفسنجاني و آيتالله اميني جلسه داشتم. هر دو اين بزرگواران گفتند كه حضور شما در عرصه انتخابات بسيار موثر و سازنده است. وقتي ميبينم پيشكسوتان انقلاب كه من را ميشناسند، وقتي طرحم را بهخصوص در روابط بينالملل و اقتصاد توضيح دادم، اين بزرگواران ميفرمايند اين نگاه ميتواند براي كشور مفيد باشد دلگرم ميشوم. جلساتي هم با آقاي كروبي و منتجبنيا داشتم. امكاني هم در درون حاكميت وجود دارد كه از اين نگاه پشتيباني كند ولو همه افراد درون حاكميت اين نگاه را نداشته باشند. ما با تكيه بر ملت و اين شبكه عظيم نخبگان و متخصصان اين موج را به پيش ببريم تا يك مجلس خردگرا و بعد دولت خردگرا تشكيل بدهيم. اگر اكثريت مجلس هشتم را خردگرايان تشكيل دهند طبيعتا دولت بعد خردگرا ميشود و طبيعتا ديگر پوپوليسم مذهبي جذابيت ندارد و نميتواند كاركرد داشته باشد. ما راهي به جز تلاش براي تغيير فضا نداريم. اگر راي نياورديد به لندن بازميگرديد؟ به هر حال اگر راي نياورديم يك راه اين است كه بايستيم و نظريه موج چهارم را به عنوان يك گفتمان مطرح كنيم و اين ديدگاه را پيش ببريم. راه حل ديگر بازگشت به فضاي كار آكادميك و معرفي ديدگاههاي جمهوري اسلامي ايران در محافل بينالمللي است اما هنوز به تصميمم مشخصي نرسيدهام. اولي البته نيازمند حزب و رسانه است؟ طبيعتا بله، ما اگر موفق شويم و مجلس را در دست بگيريم حزب و روزنامه خودمان را تاسيس خواهيم كرد كه بيانگر راه و نظريه ما باشد و اعضاي حزب هم بر اساس معيارهاي خردگرايي و تخصص از خانواده انقلاب خواهند بود. تفاوت نگاه شما به دين با توجه به نظرات فلسفي كه داريد چيست؟ نگاه عرفاني به دين است. من معتقدم كه جوهره دين، معنويت و عرفان اسلامي نماينده جوهره اساسي دين است. اگر كسي با نگاه عرفاني وارد سياست شود ظرفيت تحمل گفتوگو و تسامح و تساهلش بسيار بيشتر از كساني است كه نگاه شريعتي دارند و ظاهر دين را ميبينند و باطن دين را نميبينند. اين نگاه عرفاني برمن تاثير داشته است و دوم نگاه فلسفي من و تفكر صدرايي من است كه خردگرايي مبناي اساسي فهم دين دنيا انسان و تاريخ است، ما با عقل دين را انتخاب ميكنيم. گفتگو از: احسان مهرابي-سرگه بارسقيانمنبع:اعتماد ملی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1064]
صفحات پیشنهادی
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد بايد دشمنان را جدي گرفت و نسبت به نقشههاي آنان بيدار بود. اگر مجلس قوي بود بر گافهاي سياست خارجي نظارت ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد بايد دشمنان را جدي گرفت و نسبت به نقشههاي آنان بيدار بود. اگر مجلس قوي بود بر گافهاي سياست خارجي نظارت ...
اقتصاد سوریه، دولت را ساقط می کند؟
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد بايد دشمنان را جدي گرفت و ... در فراغ از فعاليتهاي نظامي رو ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد بايد دشمنان را جدي گرفت و ... در فراغ از فعاليتهاي نظامي رو ...
نقش والدين در كنترل دعوايخواهر و برادر
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد. ... كل سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در خاطراتش ميگويد كه سه خواهر داشته و پنج برادر به نامهاي مرتضي، .
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد. ... كل سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در خاطراتش ميگويد كه سه خواهر داشته و پنج برادر به نامهاي مرتضي، .
کسی اجازه ندارد برای ما مرز تعیین کند!
نتیجه خاصی هم در تاریخ ادبیات ندارد.نتیجه خاصی هم ندارد. هر کس در حال ... برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی ...
نتیجه خاصی هم در تاریخ ادبیات ندارد.نتیجه خاصی هم ندارد. هر کس در حال ... برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی ...
كروبي براي شركت در انتخابات خبرگان ثبتنام نميكند
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد زنها بايد در دولت شركت كنند و ما از طريق مجلس قانون ميگذاريم و دولت را ملزم ... از زنان تشكيل شود و در مجلس ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد زنها بايد در دولت شركت كنند و ما از طريق مجلس قانون ميگذاريم و دولت را ملزم ... از زنان تشكيل شود و در مجلس ...
مجمع نمايندگان به دنبال رفع مشكل بين شهرداري و شوراي شهر است
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد دو مشكل اساسي فراروي ما بود؛ يكي راجع به نوع عملكرد دولت موقت كه معتقد .... نمايندگان مجلس بايد نماينده ملت ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد دو مشكل اساسي فراروي ما بود؛ يكي راجع به نوع عملكرد دولت موقت كه معتقد .... نمايندگان مجلس بايد نماينده ملت ...
نسبت زنان با قدرت و سیاست
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد در آنجا پيبرديم مسوولان كشور ما خيلي شناخت روشني نسبت به خارج ندارند و به ... ما انقلاب كردهايم، براي گرفتن ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد در آنجا پيبرديم مسوولان كشور ما خيلي شناخت روشني نسبت به خارج ندارند و به ... ما انقلاب كردهايم، براي گرفتن ...
مشارکت 3 درصدی زنان در کانديداتوری شوراهای سوم
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد از بين هفت گروه تشكيلدهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي 3 گروه صف، منصورون و .... اقتصادي، فرهنگي و سياسي و ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد از بين هفت گروه تشكيلدهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي 3 گروه صف، منصورون و .... اقتصادي، فرهنگي و سياسي و ...
شهيد مطهري بنيانگذار تفكر ديني اجتماعي ايران بود
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد صف در مشورت با آيات بهشتي، مطهري، خامنهاي و سيدجلالالدين طاهري شكل گرفت. .... اقتصادي، فرهنگي و سياسي و ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد صف در مشورت با آيات بهشتي، مطهري، خامنهاي و سيدجلالالدين طاهري شكل گرفت. .... اقتصادي، فرهنگي و سياسي و ...
بیانیه کمیته پیگیری آزادی امام موسی صدر
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد وقتي هم كه حضرت امام ميآمدند من مسوول حفاظت امام(ره) درفرودگاه مهرآباد بودم. بعد هم كميته و سپاه تا سال 61 و سال 61 از ...
برادر رحیم صفوی:سیاست اقتصادی دولت فرمان ندارد وقتي هم كه حضرت امام ميآمدند من مسوول حفاظت امام(ره) درفرودگاه مهرآباد بودم. بعد هم كميته و سپاه تا سال 61 و سال 61 از ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها