واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: درياي پرماجراي ايراني جام جم آنلاين: خليجفارس به عنوان يك فرورفتگي جغرافيايي در ميانه مرزهاي كشور ما و برخي كشورهاي عربي علاوه بر يك مفهوم فيزيكي و جغرافيايي، حالا به يك مفهوم غيرفيزيكي و ساختاري در عرصه ارتباطات جهاني تبديل شده است. اهميت اين خليج علاوه بر شاهراه ارتباطي، بخش مهمي از دنياي امروز كه توليدكننده نفت است و موقعيت استراتژيكي كه در منطقه دارد به عنوان يك هويت ايراني نقش غيرقابل انكاري در فرهنگ و سياست منطقهاي و جهاني ايفا ميكند. خليجفارس از آغاز كه تمدن پارسي و ايراني بر بخش بزرگي از منطقه حكم ميراند تا امروز كه برخي داعيه عنوان ديگري بر آن دارند هميشه عنوان خليجفارس داشته و اسناد و مدارك و نقشههاي جهاني هم از اين امر حكايت دارند. داد و ستد در دنياي قديم و باستاني و آنجا كه تجارت و اقتصاد رواج داشت از كناره درياها و از جمله از كنار خليجفارس ميگذشت و امروز هم نفس جهان يا نفت از همين خليج جريان دارد و اهميت آن را دوچندان ميكند. 400 سال از اشتباه تاريخ هونديوس، كارتوگراف مشهور هلندي كه با خانواده به لندن تبعيد شده بودند ميگذرد و زمان درازي از آن نميگذرد، اما آنان كه سهم بزرگي هم در اين اشتباه تاريخي ندارند چنان بر درست بودن اين اشتباه تاكيد ميكنند كه انگار از هزاران سال پيش، اين اصطلاح رايج بوده است. هونديوس، كارتوگراف مشهور هلندي در گراوري مسي كه براي منطقه كنوني ما طراحي كرده بود به اشتباه به جاي عنوان خليج عربي كه به درياي سرخ (احمر) اطلاق ميشد و بايد روي آن قرار ميگرفت عنوان را روي خليجي كه تا پيش از اين هميشه خليجفارس بود گذاشت و تا مدتي خليجفارس را خليج عربي ناميدند. اگرچه اين اشتباه ديري نپاييد و 100 سال بعد در تمام نقشهها اين اشتباه اصلاح شد، اما همان اشتباه كافي بود تا امروز و گاهي هم برخي را به شيطنت اندازد و جعل عنوان كنند. درباره اين آبراه مهم سياسي، اقتصادي و ارتباطي كتاب بسيار نگاشتهاند و مينگارند. مثلا در سال 85 كه سال خليجفارس نام گرفت، كتابهاي متعددي نشر و بر هويت اين خليجفارسي تاكيد شد. انتشارات اميركبير كه در سال 1345 كتاب خليجفارس از ديرباز تاكنون، تاليف و تحقيق احمد اقتداري را منتشر كرده بود به همين مناسبت دست به كار شد و با اصلاحات و تغييرات و اضافاتي آن را دوباره روانه بازار نشر كرد. اين كتاب اواخر سال گذشته آماده چاپ و ابتداي امسال منتشر شد. اهميت كتاب در اين است كه با استفاده از پژوهشهاي فراوان انجام شده پيشين، اطلاعات و مطالب خواندني مفيدي را به همه كساني ميدهد كه در پي بازيابي يك مفهوم تاريخي ايراني از گذشته تاكنون بوده و هستند. «يكصد سال كشمكش پس از 5 هزار سال جنگ و ستيز در گاهواره تمدن» سرعنواني است كه مولف براي كتاب برگزيده و در زير عنوان كتاب نيز «خليجفارس، درياي پرماجراي ايراني» آورده است. احمد اقتداري از مولفان پير در عرصه مطالعات خليجفارس است و درباره جزاير، سواحل، كشورهاي حاشيه و ويژگيهاي تاريخي و اقتصادي اين بخش مهم و راهبردي در جهان گذشته و حال كتابهاي زيادي نگاشته است. اقتداري در اين كتاب كه در 413 صفحه گردهم آمده است، از ابتداي تاريخي كه تمدنهاي بزرگ پا به عرصه حيات گذاشتند و آمدند و رفتند به قصه خليجفارس پرداخته است. مولف از كتاب عجايب الهند بره و بحره و جزاير نوشته بزرگ بن شهريار ناخداي رامهرمزي سخن آغاز ميكند كه هزار سال پيش از درياي پارس گفته است و شگفتيهاي اين آبراهه بزرگ، آواز شكستن موجها بر هم و آتش جهيدن از آنها و گمان كشتيرانان از سوار بودن بر دريايي از آتش روان شباهنگام سخن گفته است. در كتاب خليجفارس كه پس از نامگذاري سال 85 به نام آن دوباره به سفارش معاونت پژوهشي وزارت امورخارجه نو شده و تكملههاي بسياري برآن افزوده شده جغرافياي اطراف اين آبراهه ترسيم شده است. جلگه حاصلخيز خوزستان، بوشهر و بندرعباس و موقعيت آب و هوايي آن و منطقه خشك و كويري جنوب خليجفارس كه به كشورهاي عربي تعلق دارد و بخش عمدهاي از آن براي عربستان است از اين جملهاند. درياي پارس و موقعيت آن در زمان تمدنهاي بزرگي چون عيلاميها، سومريها، بابليها، آشوريها و شاهان هخامنشي و دريانوردي برخي از مردم در اين تمدنها و از جمله هخامنشيها، عنوان بخش مهمي از اين كتاب است. مولف با اشاره به تاثير تاريخي، سياسي و فرهنگي و اقتصادي هر يك از اين تمدنهاي جهان باستان به توجه و حضور آنان در خليجفارس ميپردازد. بخش مهمي از اين فصل به حضور و لشكركشي داريوش هخامنشي به مصر و عبور از خليجفارس و درياي احمر و رود نيل و حفر ترعه (كانال) سوئز اختصاص دارد. دريانوردي داريوش تا بدان جا رسيد كه اقيانوس هند و درياي عمان را هم درنورديد و از مصر به هندوستان رسيد. حكايت پيروزي و لذت دريانوردي موفق داريوش را اما اسكندر نتوانست تكرار كند و در دهانه رودسند از موجهاي خروشان هراسان شد و راه خشكي در پيش گرفت. كتاب خليجفارس در فصل پنجم به جنبشهاي ديني و سياسي در سواحل جنوبي خليجفارس ميپردازد. قيامهاي زنگيان و بردگان يكصد سال پيش از پادشاهي ساسانيان، جنبش قرمطيان در بندري ميان بوشهر و سيراف و گسترش آن در سراسر ممالك اسلامي پس از ظهور اسلام، از اين جملهاند. به نوشته مولف كتاب خليجفارس اگر چه عيلاميها، بابليها، سومريها و آشوريها دريانوردان ماهري بودند، اما ايرانيان دريانورداني كوشاتر و سختجانتر بودند، چرا كه آنان ثروت و خواسته فراواني از راه دريا گردآورده بودند. به نوشته كتابهاي مهم و تاريخياي چون عجايبالهند بره و بحره و جزاير نوشته ناخداي رامهرمزي كه پيش از اين آمد، المسالك و الممالك ابواسحا ق ابراهيم اصطخري يا يادداشتهاي ابن جبير اسپانيايي در سفر به خانه خدا، حسن التقاسيم في معرفه الاقاليم نوشته مقدسي، سفرنامههاي جهانگرداني چون ماركوپولو، سليمان سيرافي، خليجفارس از معابر دريايي مهم و بزرگ در دنياي قديم بوده است و جهانگرداني كه تا درياي چين رفتهاند هم از عظمت خليجفارس چيزي بيش نديدهاند. اشتباه يك كارتوگراف هلندي در 400 سال پيش باعث شد تا برخي خليج فارس را با عنوان جعلي خليج عربي بخوانند از سياحان بزرگي كه در خليجفارس گردش كردهاند ميتوان به ناصر خسرو قبادياني، ابن بطوطه، ياقوت حموي، عبدالرزاق سفير ميرزا شاهرخ از پادشاهان هند و چين، فريار ادريك پرتغالي، ابه رينال و... كه از سالهاي دور تا همين چند قرن نوزدهم به خليج فارس آمده و از ويژگيهاي آن گفتهاند. استقلال مجمع الجزيرههاي جنوب خليج فارس در سالهاي آغازين دهه 50 شمسي از انگلستان كه پيش از اين در زمره شيخنشينهاي كوچكي بودند باعث شد ادعاهاي بسياري درباره خليج فارس مطرح شود. كويت، قطر، شيخنشينهاي امارات و عمان از اين جمله بودند كه پيش از اين بر اقتصاد مبتني بر دامداري و تجارت امور ميگذراندند و با فوران نفت بر روي خزاين طلاي سياه نشستند. ساحلنشينان بومي خليج فارس از ادوات و به اصطلاح جهازات مختلفي براي بادپيمايي بهره ميبردهاند كه هنوز هم از سوي دريانوردان و ملوانان بومي مورد استفاده قرار ميگيرد. قايقهاي تفريحي نجات از اين جملهاند كه با نامهاي محلي كلك، جاليوت، ماشور، بلم، گفه يا قفه در اندازه كوچك و ادوات اقيانوسپيمايي چون بوم، بغله، غنچه، بطيل و... در اندازههاي بزرگ وجود دارند. خليج فارس از روزگاران قديم داراي آواها، نواها، ترانهها، سرودها و نامهايي بوده كه امروزه هم رواج دارد. اشعار و نامهاي ويژهاي در اين منطقه وجود دارد كه ريشه در شرايط اجتماعي، اقتصادي، محيطي و آب و هوايي آن دارد. مولف اين كتاب به جاي بازنويسي و ويرايش اسامي اثر اين كتاب را در 2 بخش تقديم خوانندگان كرده است.بخش نخست كه تاكنون درباره آن گفته شد، همان بخشي است كه در سال 1345 نگاشته شده است. مولف براي چاپ جديد بخش دومي به آن افزوده است كه شامل نقشههاي خليج فارس و بنادر آن، جزيرهها، زبان و لهجهها و از همه مهمتر حقوق تاريخي، مالكيت مستمر و فعال ايران در خليج فارس ميشود. به گفته ديگر ميتوان گفت مولف در اين بخش به بحث سياسي و ديپلماتيك خليج فارس ميپردازد كه از سالهاي نهچندان دور و بويژه از يكصد سال گذشته شاهد آن بودهايم.حضور انگلستان و سپس آمريكا و تحولات تاريخي و سياسي در منطقه خليج فارس از مهمترين بحثهاي بخش دوم اين كتاب است.ارائه اسنادي دال بر حاكميت ايران بر جزاير خليج فارس و مالكيت حقوقي بر آنها و حتي اسنادي دال بر نام خليج فارس ازجمله افزودنيهاي تازه به اين كتاب است. تاريخ دريانوردي ايرانيان و ارائه سفرنامههاي برخي از سياحاني كه در خليج فارس گردش كردهاند، بخش پاياني اين كتاب است. از معايب اين كتاب يكي اين است كه پيوستگي مطالب پيشين و پسين به شكل مطلوبي صورت نبسته است. با خواندن اين كتاب خواننده با 2 كتاب جداگانه مواجه ميشود كه بخوبي به هم گره نخوردهاند. در كنار مطالب خواندني تاريخي دوپارگي بخشي از مطالب ازجمله دريانوردي 2 دوره تاريخي هخامنشي و ساساني كه يكي ابتداي كتاب و دومي انتهاي كتاب آمده از ضعفهاي كتاب است. شايد مولف كه سنين پيري را ميگذراند از حوصله به هم ريختن كتاب و ساختن كتابي جديد فارغ بوده و نتوانسته كار را به نيكي تمام كند. هر چه باشد اين كتاب اثري خوب در حوزه مطالعات خليج فارس است و ميتواند راهگشاي بسياري باشد براي كساني كه اهل تحقيق و پژوهشاند. غلامرضا معصومي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]