واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > اروپا - روسیه اندک اندک در جامه شوروی سابق فرو میرود و امریکا در قامت قدرتی کمرنگ شده. پنج سال پیش در کشورهای متولد شده از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی سابق، هر شش ماه یکبار یککدام از دولتهای وفادار به روسیه سقوط را تجربه میکردند. روزهای درخشان " انقلاب های رنگی " که رهبران جدیدی را به گرجستان، اوکراین و قرقیزستان در فاسله سالهای 2003 تا 2005 آورد . تمامی این سلسله اتفاقها هم با حمایت ایالات متحده انجام شد. در همان زمان هم جاذبه زمین در کشورهایی که با زایش اتحاد جماهیر شوروی سابق به دنیا آمده بودند به سمت غرب بود. اکنون اما باز جاذبه زمین این کشورها را به جهت مخالف کشانده است. در سه ماه گذشته ، دو دولت از مجموع سه دولت فوق سقوط کردهاند. رهبرانی که بیشک به روسیه نزدیک هستند در اوکراین و قرقیزستان زمام امور را در اختیار گرفتهاند . انقلابهای سرح و نارنجی از میان رفتهاند. در این میان تنها رهبر انقلاب نارنجی که هنوز در کاخ ریاست جمهوری شام را سحر میکند، میخائیل ساکاشویلی است که این روزها بیش از پیش احساس تنهائی میکند. ساکاشویلی درست مانند یک علامت خطر برای باراک اوباما رئیسجمهوری ایالات متحده میماند. زنگ خطری که شاید آرام در گوش آقای باراک این حقیقت را زمزمه میکند: دستان روسیه را در کشورهای منفک شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق باز نگذارید . ساکاشویلی پیش از این نیز در مصاحبهای با تایم ، تحلیل خود از موضوع را بیان کرده است: باراک اوباما در موضع بیداری نسبت به جایگاه روسیه در منطقه قرار گرفته و برای فاصله گرفتن از استراتژی جورج بوش که تماما تخاصم با مسکو بود، از در دوستی صرف با روسها در آمد. جورج بوش در آن زمان برای مقابله با روسیه در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی انقلابهای رنگین را یاری داد . اکنون اما روسها از آقای اوباما میخواهند که به این دخالت در حیاط خلوت آنها پایان دهد . در حال حاضر مساله صرفا تنها رها کردن رهبران در گرجستان و اوکراین یا قرقیزستان نیست. بلکه بازگشت سلطه یک قدرت بر سایرین در منطقه است . روسیه با زبان بیزبانی از همراهان خود سه چیز را میخواهد: 1. برای الحاق کشورهای بیشتری از اتحاد جماهیر شوروری سابق به ناتو تلاش نکنید2. به حمایت از اپوزیسیونهایی در این کشورها که مخالف منافع روسیه هستند، پایان دهید3. با روسیه در مورد هر حرکتی که قرار است در حیاط خلوتش اتفاق بیفتد بخصوص اگر از جنس نظامی باشد، مشورت کنید. در زمان جورج بوش هر سه این مولفهها به فراموشی سپرده شد و در نتیجه جنگ ماحصل آن بود. باراک اوباما درست در جبهه مقابل بوش حقهای بسیار زیادی برای روسیه قائل شده است . در این میان حتی دیدگاه ناتو نیز تغییر کرده است . در بیانیه چهاردهم آوریل، دبیر کل ناتو آندرس راسموسن از کشورهای عضو ناتو خواست تا به جای آنکه روسیه را قدرتی مقابل خود بدانند، این کشور را هم بخشی از ساختار دفاعی خود تلقی کنند. راسموسن در این خصوص گفت: روسیه و ایالات متحده در حال آغاز دور جدیدی از همکاریهای امنیتی هستند و ما نیز باید به تعامل با روسها به جای تقابل رو آوریم. در حال حاضر تلاشها برای عضویت سریع و بی قید و شرط گرجستان و اوکراین به ناتو متوقف شده و در مقابل هم روسیه به ناتو برای انتقال تجهیزات به افغانستان کمک میکند . دیدگاه امریکا برای استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپای شرقی تغییر کرده است . در حالی که بوش به راحتی برنامه تسلیحاتی خود را در چک و لهستان پیاده میکرد ، اوباما از همتای خود در روسیه خواسته است تا هنگم صرف یک شام با هم در مورد این موضوع هم گپی بزنند. عدم دخالت امریکا در انتخابات اخیر در اوکراین که منجر به سقوط رهبران انقلاب نارنجی شد ، برای روسها بسیار تشویق کننده بود . در گرجستان هم عملا امریکاییها دست از حمایت از ساکاشویلی برداشتهاند و مصداق آن هم عدم کمک نظامی به این کشور برای تجهیز در برابر امریکا است . در مقابل دوربینهای خبرنگاران ، امریکاییها اصرار دارند که دست متحدان خود را برای خوشامد روسها در حنا نگذاشتهاند . ساکاشویلی هم ادعا میکند که نمیتواند برای تغییر در روابطی که هر بیست و چهار ساعت یکبار متحول میشود ، شکایتی داشته باشد . امریکا همچنان روسها را به واسطه اشغال آبخازیا و اوستیا جنوبی مورد ملامت قرار میدهد . جنگ گرجستان نشان داد که روسها برای احیای حق خود در منطقه میتوانند به زور متوسل شوند و اگر امریکا برای بازپسگیری منافع خود در حیاط خلوت روسها اصراری داشته باشد ، باید وارد جنگی تمام عیار شود . رئیس سابق پارلمان گرجستان که اکنون رهبری اپوزیسیون در این کشور را عهده دار است در این خصوص میگوید : حتی دولت جورج بوش هم در قبال روسها حاضر به ریسک نبود . کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه ایالات متحده در زمان بوش بارها به من تذکر داده بود که ما باید از تقابل نظامی با روسیه حذر کنیم چرا که واشنگتن حاضر نیست برای دفاع از گرجستان با روسها وارد مناقشه شود . در دوران باراک اوباما اما این باور شدت بیشتری گرفته است . واشنگتن این روزها ، روسها را مانند شریکی در حوزه امنیت بین الملل در آغوش گرفته است . توافقنامه های چشمگیری میان دو طرف به امضا رسیده است . اما اکنون پرسش اصلی اینجاست که جایگاه کشورهایی مانند گرجستان در نهایت چه میشود؟ تاکنون که باراک اوباما برای حمایت از تفلیس و شخص ساکاشویلی حرکت خاصی از خود نشان نداده است . در حالی که روسیه تمام تلاش خود را برای حذف ساکاشویلی هم به کار گرفته است ، اوباما هم چندان در مسیر حفظ او گام بر نمیدارد . در نشست امنیتی واشنگتن که ماه جاری برگزار شد ، اوباما پیشنها ساکاشویلی برای دیدار را رد کرده و در عوض دوشادوش رئیسجمهوری جدید اوکراین نشست که همراه روسها است و البته در نخستین حضور در صحنه بینالمللی موافقت خود را با کنار گذاشتن برنامه هستهایش اعلام کرده بود . ساکاشویلی این روزها غمگین در دفتر کارش مینشیند و با حسرت به روزهای حضور بوش در قدرت میاندیشد . او خیابانی را در تفلیس به نام بوش نامگذاری کرده و اعتقاد دارد که باید از شیوه تلاش بوش برای رهایی از زیر سلطه شوروی درس اموخت : تهدید من توسط روسیه جدیتر از پیش شده و نرمگویی غرب با مسکو هم ره به جایی نخواهد برد . در مکتب سیاسی روسها هرگونه نرم گویی به ضعف تعبیر میشود . روسیه قدرت خود را با روی کار آوردن رهبران مطلوب در اوکراین و گرجستان به تصویر کشید و به نظر میرسد که واشنگتن نیز از این تبادل قدرت به قیمت به دست آوردن دوستی با روسها راضی است . در این میان این انقلابهای رنگین هستند که در تاریخ کمرنگ میشوند . تایم 23 آوریل / ترجمه: سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]