محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827712070
نميتوانند نتايج المپيك را گردن كسي بيندازند!
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نميتوانند نتايج المپيك را گردن كسي بيندازند!
براي آمادهسازي كشتيگيران يا اصلاً برنامهريزي نبوده يا يك چيز به اصطلاح سمبليكي نوشتند... معمولاً گروههايي كه براي بررسي نتايج تشكيل ميشوند نيز طوري گزارش ميدهند كه نه سيخ بسوزد و نه كباب!... كسب سهميه اصلاً به معني موفقيت در المپيك نيست... هزينه كردن محمل و دليل مي خواهد و با پول خالي نمي توان ورزشكار را ساخت.
سيدمصطفي هاشمي طبا يكي از مديران توانمند سازمان ورزش و كميته ملي المپيك محسوب ميشود كه گواه اين ادعا نيز كسب بهترين نتايج ايران در المپيك سيدني همزمان با دوره حضورش در صدر ورزش كشور، تغيير اساسنامه فدراسيون هاي ورزشي و تغيير وضعيت انتصابي روئساي فدراسيونها به وضعيت انتخابي و همچنين زيرساختهايي كه در دورهاش بنيان نهاده شد و در دورههاي بعدي از جمله دوره محمد عليآبادي به مرحله بهرهبرداري رسيد. تمامي اين مسائل بر حضور موثرش در راس ورزش كه مطمئناً خالي از اشكال نيز نبوده، صحه مي گذارد.
هاشميطبا در دورهاي، مديريت سازمان تربيتبدني را بدست گرفت كه هنوز به واسطه جنگ تحميلي، فشارهاي فرواني بر روي دوش كشور بود و ورزش در ميان اولويتهاي كشور، هنوز جاي خود را باز نكرده بود. شايد اگر اعتباراتي كه در اين دوره به ورزش تخصيص پيدا كرد، در دوره مديريتي هاشميطبا به بدنه ورزش تزريق ميشد، شرايط اين حوزه در حال حاضر تا حدودي متفاوت بود.
او در اواخر دوره حضور مهرعليزاده در سازمان تربيتبدني، از صحنه ورزش كنار رفت تا پس از آن عدهاي كه تصور ميكردند، كرسي كميته بين المللي المپيك براي كشور است، درصدد كنار زدن او از اين عرصه باشند تا بدين شكل كرسي نماينده ايران در كميته بين المللي المپيك IOC)) لغو شود.
هاشميطبا مدت ها سكوت پيشه كرد و همزمان با پايان دوران حضور مهرعليزاده در طبقه چهارم ساختمان سئول سازمان تربيتبدني، نقدهاي نسبتاً تندي عليالخصوص در ارتباط با طرح جامع ورزش كشور مطرح كرد و با انتخاب عليآبادي سكوتي نسبي را در دستوركار قرار داد كه مدتي است به خط پايان رسيده و ديگر بار، از بيپردهسخن گفتن در خصوص ورزش واهمهاي ندارد.
رئيس اسبق سازمانتربيت بدني و رئيس سابق كميته ملي المپيك كه هم اكنون مشغول كارهاي آكادميك است، در گفتگويي تفضيلي با خبرنگار ورزشي تابناك، چندي پيش به تشريح شرايط ورزش ايران در المپيك 2008 پكن و تحليل اتفاقات احتمالي پرداخت كه حفظ صراحت لهجه وي باعث شد مسائل قابلتوجهي مطرح شود كه انتشار آن همزمان با حضور رئيس فعلي دستگاه ورزش در مجلس جهت پاسخگويي نيز بر اهميت اين گفتگو مي افزايد.
تابناك: آقاي هاشميطبا، ابتداً در خصوص روند آمادهسازي مليپوشان براي المپيك ارزيابي تان را بگوييد؛ آيا به صورت كلان، برنامهريزي مشخصي براي المپيك داشتيم كه چه ميزان سرمايه گذاري كنيم و بابت اين سرمايهگذاري چه عناويني بدست آوريم؟
هاشميطبا: من البته در جريان دقيق روند آماده سازي نيستم؛ يعني نمي دانم فدراسيونها و كميته ملي المپيك چه برنامهريزي كرده اند و چه چيزي تصويب كردهاند و فقط آمار و ارقامي كه در رسانهها منتشر شده را ديده ام ولي به نظر ميآيد اگر روند آمادهسازي تيمها و برنامهريزيشان درست باشد، ورزشكاران كيفيتهاي خودشان را در مسابقات بروز دهند.
با توجه به اينكه رقابتهاي كشتي فرنگي، كشتي آزاد و جودو المپيك را از نزديك ديدم، تصور ميكنم در آمادهسازي تيمها حتماً مشكلات اساسي وجود داشته، يعني نوعاً ورزشكاران ما از كمبود قدرت و همچنين انگيزه مبارزهجويي رنج ميبردند، به طوي كه همه شاهد هستند ورزشكارانمان شكست هاي ناجوري خوردند. به طور مثال ورزشكاران كشتي ايران بعضاً مثل مبتديان كشتي ميگرفتند و به نظرم اين روند آماده سازي چندان مناسب نبوده ولي چون برنامههاي آمادهسازي را در اختيار ندارم نمي توانم اظهارنظر دقيقي كنم كه كدام بخش آن دچار مشكل و كاستي بوده است.
پول هم ملاك دقيق برنامهريزي نيست و ممكن است يك تيمي هزينههاي بسياري متحمل شود ولي نهايتاً به دليل آنكه برنامهشان خوب نبوده و يا over training يا خستگي ناشي از تمرين داشته اند و يا انضباط در كار نبوده و يا مديريت مناسب و يكسويه اي در كار نبوده با مشكل مواجه شويم.
تابناك: با اين تفاسير آيا با وجود ارقام متفاوتي كه ارائه ميشود، سرمايهگذاري مناسبي انجام شده و رقم سي الي چهل ميلياردي اعلام شده توسط رئيس سازمان تربيتبدني با استانداردهايي كه براي مدالآوري هزينه ميشود تطابق دارد و يا به عبارت سادهتر آيا در سطح جهان، براي اينكه به يك مدال طلا برسند، مشخصاً براي يك ورزشكار از پشتوانهسازي تا رسيدن به مدال طلاي المپيك برآورد هزينه مي كنند؟
هاشميطبا: اصلاً در دنيا به اين شكل نيست كه بخواهند هزينه هاي يك مدال طلا را محاسبه كنند؛ به خصوص در كشورهاي پيشرفته كه بحث ورزش پايه مطرح است، روند كاري را دارند كه يك هزينه مجموعه اي از ابتداي كودكي انجام مي دهند.
به عنوان مثال در مدارس، تربيتبدني را جدي مي گيرند و آنجا هزينه مي كنند. بنابراين اصلاً به اين شكل نيست كه بگويند براي آمادهسازي قهرمانمان اينقدر بودجه مي گذاريم و اينقدر هزينه مي كنيم.
روند آمادهسازي ورزشكاران نيز كه طبق برنامه پيش ميرود و نهايتاً ممكن است براي اردوهاي آمادهسازيشان رقمهاي كمتري مصرف كنند تا به نتيجه برسند ولي در مجموع چون هزينهها براي اهداف بالاتري است، طبيعتاً آن هزينه هايي كه براي قهرمانسازي صورت مي گيرد، بسيارياش در داخل بودجه عمومي ملحوظ ميشود و بنابر اين نمي توانيم به صورت مشخص اين رقم را بگوييم و هيچ استانداردي هم در اين زمينه وجود ندارد.
تابناك: در دوره مديريتتان در سازمان تربيتبدني و يك دوره زماني نيز كه علاوه بر سازمان ورزش، در كميته ملي المپيك نيز حضور داشتيد و عليرغم آنكه اعتبارت كم بود، بهترين نتايج را نيز همان دوره بدست آورديم. آن دوره گفته بوديد اگر اعتبارات بيشتري در اختيار داشتيم، نتايج بهتري مي گرفتيم كه در دوره آقاي مهرعليزاده نيز اين گلايه مطرح بود اما به هر حال اين دوره اعتبارات سازمان تربيتبدني رشد چندصددرصدي داشت كه مجموعاً بودجهاي در حدود 450 الي 500 ميليارد تومان در اختيار دارد و به همين نسبت نيز اعتبارات كميته ملي المپيك رشد مناسبي داشت و از لحاظ اعتباري ديگر گلايه اي نمي توان داشت، اما چه مشكلي وجود دارد و پاشنه آشيل ورزش ايران كجا بوده كه اينچنين نتيجه ميگيريم؟
هاشمي طبا: اعتبارات يكي از مسائل است و بعضي مواقع ممكن است، اعتبارات در حدي باشد كه اصلاً نتوان هزينه كرد، چرا كه هزينه كردن محمل و دليل مي خواهد و با پول خالي نمي توان ورزشكار را ساخت. براي آماده ساختن تيم هاي ورزشي، همفكري، انگيزه، دانش،مراقبت و نظارت لازم است.
هركدام از اينها دچار خدشه شود، برنامه آماده سازي دچار مشكل خواهد شد. به نظرم ميآيد با توجه به مجموعه بحث ها، صحبتها و آن چيزي كه منقدين ميگويند، كلاً مديريت منسجمي بر آمادهسازي ورزشكاران حاكم نبوده و حال يا در رودربايستي افراد و يا اينكه ممكن است برخي برخوردها، دخالت تلقي شود و محافظهكاريها باعث ميشود صراحت كار وجود نداشته باشد، اين مراقبتها و نظارت ها و يك دستيها وجود نداشته و به همين دليل ورزشكاران ما چنين روي صحنه ظاهر ميشوند.
تابناك: به مبحث برنامهسازي اشاره كرديد؛ تمامي فدراسيونهايي كه نمايندگانشان راهي بازيهاي المپيك شده بودند، يك برنامه آماده سازي براي مليپوشانشان درنظر گرفته بودند كه تصور مي كنم هم به تصويب سازمان تربيت بدني و هم به تصويب كميته ملي المپيك رسيده بود و بر اساس آن پيش رفتند كه شامل برنامههاي اردوها و روند برگزاري آن بود. با توجه به مسائلي كه بيان شد، اين موضوع مطرح ميشود كه آيا بر روي اين برنامهها كار كارشناسي انجام نشده و هر برنامهاي ارائه شده، كميته ملي المپيك نيز مهر تاييد را بر روي آن زده است يا اين برنامهها بوده كه به درستي اجرا نشده است؟
هاشمي طبا: سابقه كاري كه در كميته ملي المپيك داشتيم و برنامههايي كه از فدراسيونها ميگرفتيم، نشان ميدهد كه معمولاً برنامه ريزيها دچار مشكل است.
تابناك: در نحوه برنامهريزي يا در نحوه اجراي اين برنامهها؟
هاشميطبا: در نحوه برنامهريزي؛ البته معمولاً حتي همين برنامهريزي را اجرا نيز نميشود ولي در خود برنامهريزي و برنامه نويسي مشكلات بسيار زيادي موجود است. در المپيك گذشته تقريباً فدراسيوني كه توانست برنامه خوبي ارائه دهد، فدراسيون تكواندو بود و نتيجهاش را هم ديدم كه در المپيك چگونه بود، و اگرنه در همان موقع فدراسيون كشتي اصلاً نتوانست برنامه درستي ارائه بدهد و من يقين دارم كه برنامه هاي فدراسيون كشتي براي آمادهسازي كشتيگيران يا اصلاً برنامهريزي نبوده يا يك چيز به اصطلاح سمبليكي نوشتند! به دليل آنكه براي هر ورزشكاري بايد برنامه خاص خودش باشد و در زمان هاي مختلف سنجيده شود كه ورزشكار در چه زمان در چه وضعيتي است.
به تحقيق ميتوانم بگويم كه به جز يكي، دو فدراسيون، مابقي فدراسيونهاي ما از لحاظ برنامهريزي دچار مشكل هستند و معمولاً بدون آنكه توجهي به آن برنامهها شود، تقريباً به همان شكل در كميته ملي المپيك و سازمان تربيتبدني تصويب ميشود.
تابناك: بحث ديگري كه مطرح است، شرايط كاروان ايران در المپيك است كه به هر صورت گفته ميشود، اين مسئله نيز در نتايج تاثيرگذار بوده است كه پيش از اعزام چه برنامهريزي شده باشد و كاروان به چه صورت اعزام شود و همچنين تركيب كاروان را چه اشخاصي تشكيل دهند.در اين ارتباط مباحثي مطرح بود كه برخي اشخاص حضور پيدا كرده بودند اما امكان لازم براي حضور برخي چهرههاي فني همچون ماساژور كه گفته ميشد تنها يك ماساژور كل كاروان پنجاو چندنفره ايران در اختيار داشته است كه همين موضوع در ارتباطبا روانشناس نيز صادق بود.
آيا كشورهايي كه رده هاي اول تا دهم را به خود اختصاص دادند، يك چنين حجم مسئوليتي را همراه خودشان آورده بودند كه جايگزين چهرههاي فني و كليدي نمايند و اصلاً در دنيا، اين روال باب است؟
هاشميطبا: ببينيد، همه كشورها افراد مختلفي را كه بتوانند تاثير بگذارند همراه تيمها اعزام ميكنند؛ بحث اعزام افراد همراه با كارتهاي شناسايي است كه صادر ميشود.
تابناك: تحت عنوان "VIP" ؟
هاشميطبا: خير، ما "VIP" به آن معنا نداريم كه به اصطلاح به آن صورت در كارتها نوشته باشند. كارتها كد مخصوص دارند و كساني كه مي توانند مربيگري يا كوچ كنند، افرادي هستند كه كارت مربيگري دارند و اين تعداد هم معمولاً نصف ورزشكاران اعزامي هستند و بر اين اساس اگر 55 ورزشكار داشته باشيم، ميتوانيم 27 يا 28 كارت همراه داشته باشيم؛
منتها يك سري كارتهايي وجود دارد كه مثلاً رئيس كميته ملي المپيك مي تواند يك ميهمان داشته باشد يا يك سري كارتهاي مهمان است يا كارتهايي است كه ميشود از ان براي جايگاه تماشاچي استفاده كرد. اونها را نمي توانيم به حساب مربيگري بگذاريم، يعني كسي كه آن كارت ها را داشته باشد، نميتواند نقش مربي را بازي كند يا به دهكده المپيك برود.
به همين دليل نيز معمولاً برخي كشورها از آن كارتها براي مربيانشان استفاده مي كنند ولي آنها نمي توانند داخل اردوگاه يا محل تمرينات بروند و تنها مي توانند از محل تماشاچي كار را پيگيري كنند.
ما هم مي توانيم از اين كارت ها با اين شرايط براي نيروهاي فنيمان بهره ببريم ولي بالاخره يك سري همراهان و افرادي كه مورد نظر هستند را با اينها اعزام مي كنند كه نوعاً تماشاچي هستند يا براي تجربهاندوزي به آنجا ميايند كه شايد خيلي مفيد نباشند! شايد بتوان از اين امكانات كه معمولاً 7،8 سهميه نيز بيتشر نيست به طرز مطلوبتر استفاده كرد.
تابناك: البته به نظر ميآيد كاروان مديريتي ورزش ايران بيش از 7، 8 نفر بود؟
هاشميطبا: من اطلاع دقيق ندارم و كساني كه كم و بيش ميديدم در همين حدود بودند و تا اين حد برآورد كردم. اين را ديگر دقيقاً سازمان تربيتبدني و كميته ملي المپيك ميتواند ليست دهد كه چه اشخاصي را اعزام كردند كه برايشان كارت مهمان يا هر كارت ديگري صادر كردند.
تابناك: شما تاكيد كرد كه كارتي تحت عنوان "VIP نيست ولي به هر شكل برخي اشخاص خاص، به عنوان ميهمانان ويژه يا ""VIP در المپيك حضور دارند.
هاشميطبا: كارتها كد دارد. مثلاً كارتي كه براي رئيس، دبيركل و يا مهمان كميتههاي ملي المپيك صادر ميشود، اسمش ""VIP نيست ولي اينها كساني هستند كه مي توانند از جايگاه به صورت رايگان مسابقات را تماشا كنند، حال مي توان به انها ""VIP گفت ولي در اصل چنين عبراتي روي كارتها درج نشده است و به عنوان مثال براي اعضاء كميته بينالمللي المپيك "IOC" نوشته شد و يا براي مسئولين كميتههاي ملي المپيك "NOC" درج شده است.
تابناك: بپردازيم به نتايج رقابتهاي المپيك 2008؛ بر روي كميت كسب سهميههاي المپيك خيلي مانور داده ميشد، حال آنكه بخش اعظمي از اين سهميهها در رويدادهاي آسيايي كسب سهميه المپيك و تورنمنتهايي كه براي اين مسئله در نظر گرفته شده بود، بدست آمد و نمايندگان ايران اكثراً در تحصيل مجوز ورود به المپيك در رويدادهاي جهاني ناكام ماندند كه اين مسئله در آن مقطع زنگ خطري بود؛ چرا كه وقتي نميتوانيم در رويداد جهاني كسب سهميه المپيك موفق باشيم، به احتمال فراوان در المپيك به مشكل برمي خوريم.با اين تفاسير با توجه به افزايش كمي المپيكيها وهمچنين توسعه اعتبارات و امكانات سختافزاري، توقع افزايش مدالآوري منطقي بود يا نه و در مجموع تصور مي كنيد كاروان ورزشي ايران ميبايست رشد مدالآوري داشت؟
هاشميطبا: كسب سهميه اصلاً به معني موفقيت در المپيك نيست؛ حتي ممكن است ورزشكاري قهرمان جهان شود ولي در اثر ناآمادگي نتواند در المپيك پيروز شود. همانطور كه اشاره كرديد، سهميههايي را كه كسب كرديم، ممكن است در سطح آسيا باشد و به معني توفيق در المپيك نيست، چون وقتي در يك مسابقه ركوردي، ركوردي را براي ورود به المپيك گذاشتهاند و ما كمترين حد را آوردهايم و مجوز حضور در المپيك را كسب كردهايم، اين به هيچ وجه پيروز شدن در المپيك معني نمي دهد.
البته اينكه توانسته ايم سهميه بيشتري بدست آوريم خوب است و يك قدم رو به جلويي است كه نشان ميدهد در كسب سهميه توفيق پيدا كرديم. نبايد شكي در اين مورد داشت اما كسب سهميه هيچ رابطهاي با مدال آوري ندارد و مدالآوري هم قهرمانان در سطح جهاني مي خواهد و هم نيازمند تلاش، كوشش، آمادهسازي و مبارزهجويي است تا منتج به مدالآوري شود.
هرچه براي كسب سهميه بيشتر همچون بسكتبال تلاش كنيم، طبيعتاً خوب است اما مدالآوري واقعاً داستان جداگانه اي دارد و به هرحال بايد همواره به دنبال آن باشيم كه مدالهايمان را افزايش دهيم. پيش از المپيك در مصاحبهاي گفتم اگر بتوانيم مدالهاي سابق را بدست بياوريم نشانه پيشرفت است، چون همه كشورها در حال پيشرفت هستند و به نظرم ميآْيد افزايش مدالها، نياز به مديريت دقيقتري در زمينههاي مربيگري، سرپرستي و كل زمينه مديريت ورزش در كشور دارد.
اينها در صورتي كه دقيقتر باشد، پتانسيل ورزشكاران ما بيش از آن چيزي است كه در آتن يا سيدني گرفتيم و هرچه مدالآوري كم شود، نشانه ميزان ضعفي است كه در مديريت ورزش يا مربيگري داريم.
تابناك: به نكته خوبي اشاره كرديد؛ در صورتي كه بتوانيم مدالهاي سابق را بدست بياوريم، اگر پيشرفت نكرده باشيم، پسرفت نداشته ايم ولي وقتي نتوانيم عناوين گذشته را تكرار كنيم، به نظر يك پسرفت ميآيد، كما اينكه در المپيك سيدني مدالآوري خوبي داشتيم و در المپيك آتن مقداري افت را شاهد بوديم ولي به هر صورت توانستيم باز هم جايگاهمان را حفظ كنيم.در اين المپيك به نظر ميآيد تقريباً يك سقوط آزاد داشتيم و شايد اگر آقاي ساعي مدال نمي گرفتند و باز هم محصول يك تكستاره نصيب كاروان ورزشي ايران نميشد، خيلي شرايط بدتر از اين را تجربه مي كرديم، كما اينكه در حال حاضر نيز بدترين ردهبندي تاريخ حضور در المپيك را تجربه مي كنيم. با توجه به آنكه برخي جريانات رسانهاي به اين سمت گرايش پيدا كرده كه مقصر اصلي كميته ملي المپيك و فدراسيونها ورزشي است و سازمان به نوعي مبرا شده، به اعتقاد شما چند درصد اين پسرفت به مديريت ورزش باز ميگردد و چه بخشي از آن به فدراسيونها و كميته ملي المپيك مربوط ميشود؟
هاشميطبا: به نظرم همه در اين زمينه دخيل هستند و مثلا وقتي معاون سازمان تربيت بدني، يك سال و خرده اي رئيس فدراسيون فوتبال ميشود و نيرويش را انجا مي گذارد، بيتاثير نمي تواند باشد. وقتي دبيركل كميته ملي المپيك چند ماه قبل از مسابقات رئيس فدراسيون فوتبال ميشود، حتماً تاثيرگذار است. به نظرم مجموعه تلاطمها و نابسامانيها حتماً تاثير داشته، منتها واقعاً نميتوان گفت كدام بيشتر و كدام كمتر اثرگذار بوده است.
تابناك: بحث ديگري كه مطرح است، حضور آقاي عليآبادي در كميته ملي المپيك است كه ايشان به عنوان كانديدا مطرح هستند و با توجه به اينكه خودتان تجربه حضور در هر دو مسئوليت را به صورت همزمان داشته ايد، تصور نميكنيد اين مسئله از بازدهي رئيس سازمان تربيتبدني نمي كاهد و باعث نميشود رئيسي كه در يك حوزه مديريتي به نام سازمان ورزش فعاليت كرده و اين افت را در كارنامهاش داشته، در صورتي كه به كميته ملي المپيك بيايد و انرژياش را تقسيم كند، افت بيشتري پيدا كند؟
هاشميطبا: به نظر من اين دو شغل در راستاي هم قرار دارد و رئيس كميته ملي المپيك نيز از نظر اساسنامه به آن صورت مسئوليتي ندارد و تقريباً يك سمت تشريفاتي است. حال اينكه بهتر شود يا بهتر نشود را توناييهاي شخص نشان دهد و حقيقتاً نميتوانم در اين زمينه اظهارنظر كنم؛ ممكن است اگر ايشان تا الان توناييهاي خوبي نشان داده، بعداً هم بتوانند در آنجا، اين تواناييهايشان را در آن راستا عمل بكنند! شخصاً آن موقع مجبور شدم اين شرايط را بپذيرم.
تابناك: در واقع خودتان رضايت نداشتيد كه در آن واحد هر دو مسئوليت را برعهده داشته باشيد؟
هاشميطبا: بله، به دليل خاصي مجبور شدم اين كار را انجام دهم. معتقدم اگر تواناييهاي مديريتي باشد، اين دو مسئوليت در يك راستا است و مغاير با هم نيست.
تابناك: اين روزها نمايندگان مجلس خيلي خواستار پاسخگويي هستند و اظهارات متفاوتي ميشود و حتي يكي از نمايندگان مجلس گفته بودند كه اگر جاي آقاي عليآبادي بودم، استعفاء مي كردم. اولاً توقعي كه بايد از مجلس و ساير حوزهها در خصوص برخورد با عوامل و همچنين بررسي نتايج داشت، به چه شكل بايد باشد و در وحله بعد در صورتي كه پس از بررسيها، مقصرين امرمشخص شدند، بايد با مقصرين چگونه برخورد شود؟
هاشميطبا: اين وسط مقصري را نميتوان پيدا كرد!
تابناك: بر چه اساس؟
هاشمي طبا: نميتوانند گردن كسي بيندازند و كسي نيز گردن نمي گيرد! معمولاً گروههايي كه براي بررسي نتايج تشكيل ميشوند نيز جزو گروههاي محافظهكار هستند و طوري گزارش ميدهند كه نه سيخ بسوزد و نه كباب! و سعي ميكنند خودشان را از برخودهاي تند مبرا كنند.
مجلس هم آنقدر كارهاي بزرگتر همچون مسائل اقتصادي و سياسي مملكت را دارد و ممكن است چند نفري يك تلاشي بكنند ولي كارهاي خيلي بزرگ تري دارند كه بايد انجام دهند و عموماً هم مجلس طوري است كه دربست در اختيار دولت است و خلاصه كاري نمي كنند كه به دولت برخورد كند!
تابناك: راجع به آقاي مشاعي كارهايي كردند.
هاشميطبا: در جريان راي اعتماد سه وزير اخير مشخص شد كه چه مي كنند؛ راجع به آقاي مشاعي هم مجلس كار خاصي نكرده است! مجلس كاملاً همسو با دولت است و كاري نمي كند كه دولت دچار تزلزل و مشكل شود!
سه شنبه 12 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]
-
گوناگون
پربازدیدترینها