واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پيشنهاد يك طرح ملي جام جم آنلاين: خاطرههاي بيش از 60 سال راديو و حدود 50 سال تلويزيون در ايران بتدريج محو ميشوند. اسناد به دست فراموشي سپرده شده يا دستيابي به بسياري از يادگارها با از دست رفتن سازندگان تاريخ هنري و رسانهاي دوران معاصر ايران، دشوار شده است. واقعا چه كسي ميداند راديوي متفقين در تهران چند ساعت در روز برنامه داشت و برنامهها چگونه بين متفقين تقسيم ميشد؟ مفاد برنامههاي آنان چه بود؟ پس از فروريزي بخشي از كاهگل سقف به اصطلاح موزه راديو روي دستگاههاي اولين راديوي لامپي ايران، بر سر باقيمانده اين يادگار تاريخي چه آمد؟ آيا تاريخ رسانههاي ارتباط جمعي در ايران را نيز بايد اروپاييان براي ما بنويسند؟ ما براي جمعآوري اسناد تاريخ رسانههاي ارتباط جمعي در ايران چه كردهايم؟ واقعا ميدانيم عكس و سندي از اركسترهاي راديو را در كجا بايد جست؟ عكس و مشخصات اولين شهيد تلويزيون كه حين عبور از خياباني در بيروت به دست نيروهاي فالانژ كشته شد، در كجا نگهداري ميشود؟ نامش چه بود؟ آيا به طور مستند و با اتكا به اسناد، ميتوانيم بگوييم تلويزيون ارتش آمريكا در تهران چگونه نهادي بود؟ كجا ميتوان سير دكورسازي يا رشد فني و آموزشي در تلويزيون را ديد؟ تلويزيون انقلاب چگونه نهادي بود؟ اين گونه پرسشها كم نيست. موزهها پاسخهايي عيني به اين پرسشها ميدهند. موزه راديو و تلويزيون يكي از نيازهاي جامعه ما در گردآوري، حفظ و عمومي شدن استفاده از ميراث فرهنگي هنري و رسانهاي كشور است. چنين موزهاي امكان پژوهشهاي گسترده را فراهم خواهد كرد. باور كنيد در حالي كه دسترسي به بانك اطلاعاتي تلويزيون تقريبا غيرممكن است، براي اين كه يك پژوهشگر اجتماعي ايران بفهمد كه مديران ارشد تلويزيون، از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون چه افرادي بودند، با مشكل روبهروست. طرح تاسيس موزه چنين موزهاي، داراي 2 بخش كلي (راديو و تلويزيون) و هر بخش داراي چندين شعبه و زيرمجموعه خواهد بود. به نحوي كه از طريق جمعآوري مجموعهاي از اسناد، هم نماينده رشد فني و هنري است، هم با رجوع دائم به منابع تاريخي و آرشيوي، نقش اين وسايل ارتباط جمعي را در اطلاعرساني، سرگرمسازي، ثبت و ضبط و بازتاب نقش ايران در تاريخ نشان ميدهد. هر دو بخش مجزا هستند، ولي در يك بنا قرار خواهند گرفت و براساس تاريخ تكامل و گسترششان به شعبههايي مثل توليد، فني، آموزش يا شبكهها تقسيم ميشود. هر شعبه داراي واحدها و زيرمجموعههايي است كه تاريخچه، رويدادها، شخصيتها، بازتابها، يادگارها و دستاوردهايي دارد. تاسيس، حداقل شامل 6 مرحله اساسي است: راهاندازي (پژوهش همه جانبه و گردآوري) دستيابي به طرح نهايي بنا احداث طراحي داخلي چيدمان (تبديل پژوهش به عينيت قابل مشاهده در مكان) موزهداري امري همزمان با 3 مرحله فوق الزامات راهاندازي برنامه زير به صورت حداكثري و نهايي ديده شده است. راهاندازي مستلزم محل براي استقرار و تامين بودجه براي خدمات، همچنين منوط به فعاليت پژوهشي، آمادهسازي و خدماتي افرادي است كه در يك زمان كم و بيش مشخص، طرح را به پيش ميبرند و به نتيجه ميرسانند. پژوهشگران: مديريت علمي و حداقل 4 پژوهشگر راديو و تلويزيون. تبصره: بايد امكان عقد قرارداد و خريد خدمات ديگر پژوهشگران وجود داشته باشد. - مشاور معماري و طراحي داخلي - گنجينه و گنجينهدارها (حداقل 2 نفر) - مديريت اجرايي: اداري، مالي، كاركنان، حقوقي، هماهنگي، روابط عمومي، ترابري، نگهباني، خدمات. - مديريت ايمنسازي: ضد حريق، حراست، قفلها و درهاي هوشمند، آتشنشاني - تاسيسات شروع به كار پس از تعيين محل موقت براي كار و انعقاد قرارداد با افراد يا انتقال آنها از واحدهاي ديگر از سوي بالاترين ردههاي مديريت سازمان به هر نحو مقتضي، تمامي واحدهاي سازمان در سراسر كشور با همكاري با پژوهشگران و موزه، دعوت، آگاه و ترغيب ميشوند و مجوزهاي لازم صادر خواهد شد. پس از تاسيس گنجينه موقت، اشيا و اسناد شناسايي شده از سوي پژوهشگران، طبق ضوابطي كه طراحي خواهد شد، جمعآوري حتي خريداري و تحويل گنجينه خواهد شد. افراد بايد در خصوص ارائه و حفظ اسناد شخصياي كه اهدا ميكنند، مطمئن شوند و اطمينان يابند كه نام اهداكننده ذكر ميشود و حقوق آنان رعايت خواهد شد. نتيجه كاربردي و عملي تحقيقات در اين مرحله اين است كه: - حجم اشياء به چه اندازه است؟ - موزه به چه فضايي نياز دارد؟ - چگونه سيري در موزه پيشنهاد ميشود؟ بنابراين، سياست پژوهش در اين مرحله عبارتاست از تحقيق دقيق علمي با عنايت بر راهاندازي آرشيويستها اسناد و مدارك را طبقهبندي و شمارهگذاري ميكنند و فهرست فراهم ميآورند. آنها ناظر بر تحويل اشيا و اسناد به گنجينه هستند. از اين مرحله دادههاي پژوهش درون رايانهها جاي خواهند گرفت. گنجينهها در مرحله راهاندازي احداث گنجينههايي كه اشيا و اسناد راديو و تلويزيون را جداگانه نگهداري و مراقبت كند، مقدم بر هر كاري است. البته تفاوت گنجينه با انبار روشن است. در اينجا همه نوع اسناد متعلق به واحدهاي مختلف سازمان يا جمعآوري شده از منابع تحقيق، نگهداري ميشود، بنابراين ايمنسازي از هر لحاظ در اولويت كامل است. بدون چنين تاميني كه سلامت اشيا را تضمين كند، جمعآوري اسناد و مدارك نه تنها بيمعنا، بلكه مضر است. پژوهشگران، آرشيويستها و گنجينهدارها، نيازمند ابزار سمعي و بصري هستند كه بتوانند نوارهاي ويدئويي، لوح فشرده و حتي فيلمها را ببينند و تحويل بگيرند.در اينجا بايد افزود همكاري بينگنجينهاي در تلويزيون يك اقدام اساسي است. يعني آرشيوهاي صدا و سيما بايد به همكاري با موزه دعوت و ملزم شوند. عكاسي و اسناد سمعي و بصري براي به دست آوردن تاريخچه بصري و سمعي صدا و سيما با افراد مختلف مصاحبه ميشود. از اين مصاحبهها حتي از فرآيند رشد موزه (به روش پنل در پژوهش) عكاسي و تصويربرداري ميشود. بنابراين راهاندازي نيازمند يك واحد كوچك ولي مجهز عكاسي و تصويربرداري است كه بتواند هسته اوليه واحد عكس را فراهم كند. اطلاعات مربوط به هر عكس يا سند به دقت از سوي پژوهشگران تاريخگذاري، نوشته و در آلبوم نگهداري ميشود تا در چيدمان مورد استفاده قرار گيرد. ماكتسازي جدا از آن كه از تمام اسناد غير قابل انتقال، عكسبرداري ميشود، از برخي اشيا و مكانها مثلا ساختمان راديو ارك و يا فرستنده راديو در مخابرات، ماكت ساخته خواهد شد. مشاور معماري و طراحي داخلي طراح مشاور، در تمام مراحل راهاندازي، در كنار مديريت علمي و پژوهشگران است و بتدريج به طرح نهايي دست مييابد. براي مثال مشخص ميشود هر بخش داراي چند شعبه است و اشياي هر شعبه چيست؟ در طراحي توجه ميشود كه موزه، امري متوقف نيست، بلكه به صورت موجودي زنده دائم در حال رشد است. مشاور، طرح را در اختيار مديريت سازمان قرار ميدهد تا نقشه موزه به مسابقه گذاشته شود. ميتوان پيشبيني كرد كه موزه نيازمند كتابخانهاي تخصصي است. براي دسترسي به اسناد، به سالن نمايش فيلم و ويدئو، فتوكپي و اسكن نياز دارد. عملكرد فني برخي اشيا را ميتوان به صورت سه بعدي، طراحي كامپيوتري كرد. مثلا تماشاگران ميتوانند نحوه دوبلاژ يك فيلم را ببينند يا رشد كنداكتورنويسي براي پخش يا انيميشن و لابراتوار را دنبال كنند. نگاه عمومي به راهاندازي فرض ما براي راهاندازي در صورت همكاري همهجانبه يك دوره 2 يا 3 ساله است. در طول سال اول، مشخصات موزه به دست ميآيد. طرح به مسابقه گذاشته و بهترين نقشه اجرا ميشود. (حتي اگر پذيرفته شود كه ساختمان ارگ به موزه تبديل شود) كار گردآوري همچنان ادامه مييابد. همزمان با تاسيس، نظام اداري نيز از سوي متخصصان مديريت طراحي خواهد شد. در اين نظام نيز پژوهش دائم و ارائه يافتهها يك اولويت است. و در نهايت بايد افزود موزه راديو و تلويزيون بايد به عنوان يك نهاد عمومي در خدمت تمام پژوهشگران كشور درآيد. آرشيوهاي فيلم، بايگاني غلطانداز تاريخ هستند و مقصود از بايگاني را كم و بيش نميدانند. درهاي موزه بايد به روي مردم گشوده شود و آييننامه استفاده از آن مقدم بر افتتاح فراهم آيد. حسين مختاري كارگردان ارشد فيلم و كارشناس توليد تلويزيون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]