واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پس از«اسحاق رابين» كه همزمان وزير جنگ و نخست وزير رژيم صهيونيستي بود، باراك اولين وزير جنگ اسراييل است كه به مسكو سفر كرد. وي هفتم سپتامبر(چهاردهم شهريور ماه)، با «آناتولي سرديوكف» وزير دفاع و «ولاديمير پوتين» نخست وزير اين كشور ديدار كرد. جداي از موضوع امضاي توافقنامه هاي تكميلي در خصوص همكاري هاي نظامي و امنيتي و تعيين چارچوب هاي جديد در زمينه ي اين همكاري ها و نيز تلاش براي خروج از انزواي بين المللي كه به واسطه ي اقدامات جنايتكارانه ي اخير صهيونيست ها گريبانگير اسراييل شده، موضوع اصلي سفر اين مقام صهيونيست به روسيه، مذاكره در مورد تحويل سلاح هاي توافق شده نظامي روسيه به دو كشور خاورميانه اي ايران و سوريه است. اين امر نشانگر افزايش حساسيت هاي رژيم صهيونيستي در مورد روابط جمهوري اسلامي ايران و سوريه با ديگر كشورها مي باشد. ** نگراني هاي جديد رژيم صهيونيستي در مورد ايران و سوريه -------------------------------------------------------------------- انتشار اخباري مبني بر تصميم روسيه به فروش موشكهاي بالدار ضد ناو «ياخونت» با برد 300 كيلومتري به سوريه در اكتبر سال گذشته، نگرانيهايي را در اسراييل به وجود آورد. به گفته مقامات رژيم صهيونيستي گويا اين معامله در چارچوب موافقتنامه اي درباره همكاري نظامي-فني بين مسكو و دمشق تاييد و به امضا رسيده است. اين معامله همچنين ناظر بر گسترش بندر سوري «تارتوس» براي از سرگيري استقرار نيروي دريايي روسيه در اين بندر است. مقامات تل آويو مدعي اند كه تجهيز ارتش سوريه با موشك هاي هدايت شونده فرا صوت كه (بر خلاف سامانه ضد هوايي) سلاحي دفاعي نيست، تهديدهايي را براي كشتي هاي اسراييلي در درياي مديترانه ايجاد مي كند. آنان حتي پا را فراتر گذاشته و مدعي شده اند كه سوريه پس از دريافت موشكهاي ياخونت كه از نسل موشك هاي پيشرفته ي «كروز» مي باشد، آنها را در اختيار حزب الله لبنان قرار خواهد داد. آنها همچنين ادعا مي كنند كه در نبرد 33 روزه تابستان 2006 ميان ارتش صهيونيستي و حزبالله لبنان، ناوچه اسراييلي «اخي خنيت» با موشكهاي روسي ساحل به دريا از مدل «سي- 802 » توسط حزبالله هدف قرار گرفته است. از همين رو «بنيامين نتانياهو» نخست وزير رژيم اشغالگر قدس در تماس تلفني اخير، از همتاي روس خود خواست تا از ارسال اين موشكها به دمشق جلوگيري كند. وي ادامه اين معاملات را «بر هم زننده توازن قواي جاري در منطقه» خوانده است. مقامات رسمي روسيه تا كنون وجود معامله درباره سامانه «ياخونت» به سوريه را تاييد نكردهاند. اين موضوع شبيه به جنجال اوايل سال 2005 در روابط روسيه–اسراييل پيرامون صدور سامانه موشكي «ايسكاندر-ا» با برد 280 كيلومتري به سوريه است. روزنامه صهيونيستي «هاآرتص» از قول يك ديپلمات بلندپايه اسراييل كه خواسته نامش فاش نشود، نوشت كه در يك سال اخير مذاكرات محرمانهاي ميان مقامات صهيونيست با روسيه در جريان بوده كه هدف از آن، متقاعد كردن مسكو به لغو معاملات تسليحاتي جديد با سوريه بوده است. اين ديپلمات افزوده است كه به دليل حساسيت فوقالعاده اين قضيه، تاكنون مذاكرات به دور از جنجال رسانهها انجام شده است. اين ديپلمات با اين حال اظهار داشته كه تماسهاي آرام يك سال اخير موفقيتي نداشته و به همين دليل، تصميم گرفته شد تا مذاكرات در سطح مقامات بالاتر، مانند وزير جنگ و نخست وزير پيگيري شود. و اما در مورد جمهوري اسلامي ايران، تكميل نيروگاه اتمي بوشهر و قرارداد مربوط به تحويل سامانه موشكي «اس 300» از سوي روس ها، در سال هاي اخير اصلي ترين دغدغه هاي نظامي - امنيتي تل آويو در روابط دوجانبه ي تهران - مسكو است. پس از آنكه طرف روسي با اجراي تعهدات خود در زمينه ي راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر، در عمل اين پروژه را وارد فاز بهره برداري نمود، مقامات تل آويو عمل روس ها را غير قابل قبول خوانده و اعلام كردند كه تمامي تلاش هاي خود را در راستاي منصرف ساختن مسكو از ادامه ي همكاري ها با تهران اين بار در بعد نظامي به كار خواهند بست. علاوه بر اين، تل آويو از ابتداي شكل گيري برنامه صلح آميز هسته اي ايران، خواهان فعال تر شدن روسيه براي توقف غني سازي اورانيوم در ايران بوده است. سوالي كه در اينجا به ذهن مي رسد اين است كه چرا اسراييل همواره نقش بازيگر «معترض رفتاري» را در نظام بين الملل بازي مي كند؟ چرا نسبت به روابط ديگر كشورهاي جهان با كشورهاي خاورميانه خصوصا ايران و سوريه به اين اندازه حساسيت داشته و سعي در ايجاد كدورت در اين روابط دارد؟ به عبارتي اصول و اهداف سياست خارجي اسراييل چيست كه اين رژيم را به سمت اتخاذ چنين سياست هايي با رويكردهاي سلبي سوق مي دهد؟ ** بررسي عوامل پي گيري سياست هاي سلبي از سوي صهيونيست ها -------------------------------------------------------------------------------- بررسي سياست هاي اسراييل بدون در نظر گرفتن فلسفه وجودي و نحوه شكل گيري اين رژيم و موقعيت منطقه اي آن موجب ناكارآمدي تحليل در اين زمينه مي شود. نبايد از نظر دور داشت كه اساس شكل گيري اين رژيم بر اساس اشغالگري و توسعه طلبي سرزميني در فلسطين بوده است. به طور كلي محصور شدن اسراييل در بين كشورهاي عرب كه دشمن اين رژيم محسوب مي شوند و تلاش براي خروج از اين انزواي نژادي و ايدئولوژيكي، همواره بر سياست خارجي تل آويو سايه افكنده است. در اين فضا صهيونيست ها ناگزير از نگرش از دريچه ي امنيتي و سخت افزاري به محيط پيراموني خود هستند. وجود تعامل بين كشورهاي تهديد كننده ي تل آويو به ويژه در خاورميانه با ساير اعضاي نظام بين الملل موجب بر هم خوردن امنيت رواني اسراييل شده و موجبات اعتراض تل آويو را فراهم مي آورد. عامل تاثير گذار بعدي در سياست هاي اسراييل به بنيادگرا بودن اين رژيم باز مي گردد. صهيونيسم اساسي است كه همه ي احزاب و جريانهاي سياسي اسراييل بر مبناي آن شكل گرفته و تداوم يافتهاند و التزام عملي به آن همواره در سياست خارجي تمامي كابينه هاي اسراييل مشاهده مي شود. رژيم بنيادگرا به هيچ وجه ساختارها و مشخصههاي اصلي خود را بنا به خواسته ي محيط تغيير نمي دهد. رفتار خارجي چنين جامعهاي به گونهاي شكل گرفته است كه به هر قيمتي مي خواهد محيط را با مشخصهها و خواسته هاي ذاتي خود منطبق كند. اين رژيم بر حسب ماهيت وجودي خود تماميت خواه بوده و از ديدگاه بالا و آمرانه با ديگر دولت ها برخورد مي كند و حس برتري جويي در همه زمينه ها از قدرت نظامي گرفته تا پرستيژ بين المللي در تفكر آن غالب است. نكته ي قابل توجه ديگر در اين خصوص، اين مساله است كه رژيم اسراييل با توجه به ماهيت آن، از ابتدا به تعريف دوست و دشمن و ايجاد يك پس زمينه ي سياه و سفيد در تدوين جهت گيري ها و نگاه منطقه اي و بين المللي خود پرداخته كه اين ديدگاه ويژه با توجه به ماهيت رژيم صهيونيستي قابل تعديل نيست. بنا بر اين مي توان سياست تهاجمي و سرسختانه اسراييل را با رويكردي سلبي نسبت به دوستان خود در زماني كه با دشمنانش رابطه برقرار مي كنند در اين چارچوب مورد تحليل قرار داد. نهاد صهيونيسم و نگاه امنيتي اين رژيم به منطفه، عواملي تعيين كننده در رفتار تهاجمي اسراييل در عرصه ي سياست خارجي است. ** تداخل سياست خارجي اسراييل با سياست داخلي كشورها --------------------------------------------------------------------- احساس ناامني حاصل از انزواي منطقه اي رژيم اشغالگر قدس و تماميت خواهي ناشي از تاثير بنيادگرايي بر سياست خارجي اين رژيم ، موجب مي شود عقلانيت لازم بر روابط خارجي اسراييل هر روز كمرنگ تر از پيش جلوه كند. هنوز زمان زيادي از سفر محرمانه نخست وزير اسراييل به مسكو براي جلوگيري از امضاي قرارداد فروش موشك هاي «اس-300» به ايران نمي گذرد كه مقامات تل آويو باز هم تلاش هاي خود را براي اعمال فشار بر روسيه در زمينه ي همكاري با دشمنان راهبردي صهيونيست ها از سر گرفته اند. تلاشهاي اسراييل براي متقاعد كردن طرف روس براي ارايه ي راي مثبت به قطعنامه اخير ضد ايراني شوراي امنيت نيز هنوز از ذهن دولتمردان روسيه پاك نشده است. سفر نتانياهو در اوايل سال جاري ميلادي به مسكو با همين هدف انجام شد. پس از راه اندازي نيروگاه هسته اي بوشهر نيز، اين تنها تل آويو بود كه به صورت رسمي بارگذاري سوخت هستهاي در اين نيروگاه توسط روسيه را مورد اعتراض شديد قرار داد . نمونه ي ديگر رفتارهاي اين چنيني از سوي صهيونيست ها در سفر رييس جمهور كشورمان به تركيه بروز يافت كه تل آويو مراتب شديد اعتراض خود را به دولتمردان آنكارا اعلام كرد. اعتراض هاي پياپي اين رژيم به كشورهاي گوناگون به ويژه كشورهاي اروپايي به بهانه گسترش روابط در حوزه هاي مختلف با جمهوري اسلامي ايران نيز بر كسي پوشيده نيست. تا جايي كه حتي در مواردي اين رفتارهاي خارج از عرف بين المللي با اعتراض اين كشورها روبرو شده است. برخي صاحب نظران معتقدند كه رژيم صهيونيستي قواعد بازي در نظام بين الملل را رعايت نمي كند و رفتارهايي به دور از هنجارهاي متداول در جامعه ي بين المللي از خود بروز مي دهد و در جايي كه كمترين امكان را در زمينه ي تاثيرگذاري و دخالت در سياست كشورهاي مختلف داشته باشد، از قدرت و نفوذ لابي هاي صهيونيستي خود استفاده مي كند. مساله اي كه در اين رابطه ذهن تحليلگران را به خود مشغول مي كند اين است كه اين رفتارهاي خارج از عرف و قواعد رفتاري و هنجاري در نظام بين الملل كه بيشتر تهاجمي و سلبي مي نمايد چه پي آمدهايي به دنبال خواهد داشت؟ در جريان انتقادات شديد اسراييل به روسيه نسبت به قرارداد اخير فروش سلاح به سوريه، به تازگي «سرگئي پريخودكو» مشاور رييس جمهوري روسيه با تحريف خواندن اخبار رسانههاي رژيم صهيونيستي مبني بر مذاكرات تلآويو و مسكو با هدف جلوگيري از فروش سلاح به سوريه، تاكيد كرد كه مسكو به تمامي تعهدات خويش در قبال دمشق پايبند خواهد بود و اين همكاري هاي دوجانبه طرف ثالثي را مورد تهديد قرار نخواهد داد. همانطور كه شواهد نشان مي دهد، سياست مقطعي اسراييل در قبال كشورهاي دوست يا بي طرفي كه با دشمنان اين رژيم روابط ديپلماتيك يا نظامي برقرار مي كنند در قالب قواعد و هنجارهاي روابط در نظام بين الملل نمي گنجد، به طوري كه اعتراض به اين روابط يا حتي تلاشهاي غيرديپلماتيك براي از بين بردن اين روابط، گاهي تا آنجا پيش مي رود كه به دخالت در سياستهاي داخلي اين كشورها منجر مي شود. مساله اي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا اين اعتراضات و انتقاداتي كه اغلب به دخالت مي ماند، مي تواند اهداف سياست خارجي اسراييل يعني امنيت و پرستيژ اين رژيم را تامين كند؟ به نظر مي رسد تا زماني كه اسراييل پابرجاست امنيت آن نه تنها از طريق تهديدات سخت افزاري، بلكه از تصويري كه از خود در پس زمينه ذهن و قلب ملل جهان به ويژه در خاورميانه و جهان اسلام ايجاد كرده است تهديد مي شود و وجهه ي هميشه خدشه دار اين رژيم در تاريخچه تكوين نام رژيم اشغالگر ماندگار خواهد بود. تحقيق**م.م.ك**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]