تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827209650




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت و گو با پژمان لشگري پور، معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 گفت و گو با پژمان لشگري پور، معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي
گفت و گو با پژمان لشگري پور، معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي     همه سوار يک کشتي هستيم   نزديک مهرماه امسال بود که پژمان لشگري پور وارد بنياد سينمايي فارابي شد. براي ديدن اين معاون فرهنگي بايد از کنار يک فضاي سبز عبور کني تا به ساختماني با نماي آجري برسي. بعد از چند پله که پايين بروي، وارد اتاقي مي شوي با سقف ضربي که نمي شود در آن عکسي يا تابلويي به ديوار زد، چرا که اين ساختمان جزو ميراث فرهنگي به حساب مي آيد. لشگري پور پيش از اين نيز در جاهاي مختلف مدير فرهنگي بوده و کارنامه خوبي از خود به جا گذاشته. فکر مي کنم کار کردن در اتاق او بايد لذت بخش باشد، چرا که ديوارهاي کاشي کاري اش چشم نواز است. حميدرضا گرشاسبي تابلوي اين اتاقي که در حال حاضر در آن نشسته ايم، چيست؟   همان طور که مي بينيد، در اين اتاق تابلوهاي نفيسي هست که... منظورم همان تابلويي است که روي ديوار بيروني اتاق نصب مي کنند و معمولاً کنار در قرار مي گيرد.   اين اتاق معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي است اين يکي از معاونت هاي مدير عامل است و در زير مجموعه آن بخش هايي هم هست. اينجا به تعبيري مهم ترين معاونت فارابي است.همان طور که مي دانيد، از بدو تأسيس فارابي، در اين معاونت چند نفري بوده اند که فکر مي کنم بنده هفت يا هشتمين نفر هستم. پيش از بنده آقايان عبدالله اسفندياري، محمدرضا جعفري جلوه، مسعود ترقي جاه، وحيد توفاني، حميد جمدر، محمود اربابي، مجتبي اقدامي، مسعود احمديان و مجيد رضا بالا بوده اند. تا آنجا که حافظه من ياري مي کند، اين افراد در اين سمت کار کرده اند و حالا هم که بنده در اين اتاق خدمت مي کنم. معاونت فرهنگي فارابي دقيقاً چه کاري انجام مي دهد؟   در واقع مي توان گفت که معاونت فارابي در عرصه توليد، نبض بنياد به حساب مي آيد. بنياد دو وظيفه اصلي دارد که شامل پشتيباني و حمايت سخت افزاري و نرم افزاري در حيطه توليد است. معاونت فرهنگي فارابي در چهارراه اين حوادث قرار دارد. برخي پروژه ها هستند که بعد از گرفتن پروانه ساخت به فارابي مراجعه مي کنند براي گرفتن تجهيزات. معاونت فرهنگي مي تواند به لحاظ جنسي که اين پروژه ها دارند، تسهيل کننده باشد يا در آن ايجاد تأخير کند. اما پروژه هاي ديگري هم هستند که به طور مشخص از فارابي تقاضاي حمايت دارند. در اين صورت حمايت هاي ما چند شکل است. اين که در دو نرخ وام مي گيرد. وام هاي کم و زياد. گاه پيش مي آيد که بنياد در برخي پروژه ها مشارکت مي کند و گاه بنياد به طور کامل تهيه کننده آنهاست. يعني سرمايه گذار اصلي است. در تمام اين اشکال حمايتي، تصميم براي حرمت و راه اندازي پروژه ها از معاونت فرهنگي شروع مي شود. گاهي معاونت، فيلمنامه مي گيرد و براي توليد آن پروژه اعلام نظر مي کند. و گاه نيز بر اساس اولويت ها پيشنهاد توليد مي دهد. يعني که بنياد در برخي از زمينه ها پيش قراول توليد مي شود. اما به هر حال بايد بدانيم که بنياد بيشتر حامي است، چرا که فارابي نيز مثل رويکرد اساسي اي که در کشور وجود دارد، قائل به اصل تقويت بخش خصوصي است. وقتي به توليدات سالانه سينماي ايران نگاه مي کنيد، به رقمي بين 60 تا 90 فيلم سينمايي مي رسيد که از اين رقم دو تا سه فيلم وجود دارد که بنياد نزديک به 90 فيلم سينمايي مي رسيد که از اين رقم دو تا سه فيلم وجود دارد که بنياد نزديک به 90 درصد از هزينه هاي آنها را تأمين کرده. از زماني که بنده در اين سمت هستم، ما به حمايت هاي در حين توليد هم فکر کرده ايم. در واقع با اين کار، فيلم ها را رها نمي کنيم و حمايت هاي خود از فيلم ها را تا پس از توليد آنها نيز ادامه مي دهيم. وقتي که يک فيلم ساز مي خواهد قسط در حال توليدش را بگيرد، پيش از اين که از طرف مدير عامل امضا بگيرد، بايد به تأييد معاوت فرهنگي برسد. گاه پيش مي آيد که از طرف مدير عامل امضا بگيرد، بايد به تأييد معاوت فرهنگي برسد. گاه پيش مي آيد که ما در مرحله نوشتن فيلمنامه ايده هايي را تصويب مي کنيم، اما ممکن است اين توافقات در مرحله توليد به چيز ديگري تبديل شود. بودن در کنار فيلم سازان باعث مي شود که از محتواي فيلمنامه صيانت شود. اين را هم بايد بگويم که هر چقدر مشارکت بنياد بيشتر باشد، طبعاً نظارت بر آن کار هم بيشتر مي شود. بنابراين کار معاونت فرهنگي به دو شکل شروع مي شود. وقتي هست که شما براي ساخت يک پروژه پيش قدم هستيد و وقتي هم هست که پروژه ها از بيرون وارد بنياد مي شوند. در هر دو صورت، پروژه ها چه مسيري را طي مي کنند؟   باز من بايد تأکيد کنم که نسبت به اين پروژه ها خيلي با هم فرق مي کنند. ممکن است ما در طول سال دو محصول داشته باشيم که صد در صد به فارابي تعلق داشته باشند در چيزي حدود پنج فيلم مشارکت مي کنيم و بقيه حمايتي هستند. جريان طبيعي سينما هم بايد به همين ترتيب باشد که ما کمک کنيم تا بخش خصوصي بتواند در شرايط مطلوبي کار کند. از طرفي بايد گفت که برخي مضامين وجود دارند که بخش خصوصي به طرف آنها نمي روند. مثلاً بخش خصوصي کمتر به سراغ فيلم هاي دفاع مقدس يا کودک و نوجوان مي رود. بنابراين بنياد فارابي به عنوان بازوي اجرايي سينماي کشور وارد چنين پروژه هايي مي شود تا سينما از اين گونه محصولات محروم نباشد.بنياد به برخي از فيلم سازان که نمي توانند در جريان عريان عرضه و تقاضا قرار بيگرند نيز کمک مي کند تا آنها هم بتوانند فيلم هاي خودشان را بسازند. به اين ترتيب بنياد سبد توليدات سينمايي کشور را تنظيم مي کند. بنياد يک سري وظايف عام دارد که در طول اين سه دهه وجود داشته اند. و برخي کارها هم هستند که به خاطر رويکرد آدم هايي که متصدي اين سمت بوده اند، به وجود آمده. اما در حال حاضر کار ما در زمينه بررسي فيلمنامه در دو طيف صورت مي گيرد. برخي دوستان بعد از اين که پروانه ساخت مي گيرند و تقريباً بيشتر عوامل آنها مشخص هستند به ما مراجعه مي کنند. در اين جور مواقع معلوم است که تهيه کننده و کارگردان و نويسنده چه کساني هستند. اين دسته براي حمايت به سمت ما مي آيند و حمايت ما از طريق وام يا مشارکت صورت مي گيرد. در اين مواقع آنها بعد از ثبت فيلمنامه شان در بنياد، منتظر نظر ما مي مانند. ممکن است نظر تهيه کننده به مشارکت باشد، اما ما با ايشان به پرداخت وام مي رسيم. برعکس اين اتفاق هم مي افتد. در مورد فيلمنامه هايي که پروانه ساخت دارند، بحث پيشينه تهيه کننده و کارگردان هم مطرح است. در تقسيم بندي جديد فارابي، ما از فيلم دوم وارد مي شويم. يعني فيلم سازاني که يک فيلم در کارنامه شان دارند و حالا حرفه اي به حساب مي آيند. حمايت از فيلم سازان اول به عهده مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي است. گاه هم هست که تهيه کننده يا کارگردان يا نويسنده قبل از اين که پروانه ساخت بگيرند، به فارابي مراجعه مي کنند. به تعبير من اين دوستان با کارشان دارند قلق گيري مي کنند. آنها دنبال اين هستند که ببينند بر اساس نظرات ما، براي گرفتن پروانه ساخت اقدام کنند يا نه؟ اين دوستان به ما مي گويند مثلاً اگر ما تا 50 درصد مشارکت کنيم، مي روند و پروانه ساخت مي گيرند. در واقع آنها پيش از گرفتن پروانه ساخت، پنل اقتصادي خودشان را ترسيم مي کنند. اما شق سومي هم وجود دارد و آن اين است که بر اساس اولويت هايي که داريم، دوستي را دعوت مي کنيم تا براي ما پروژه اي را توليد کند. سينماي حرفه اي وابسته به زمان است و تسريع در کارها نقشي اساسي در آن دارد. به همين خاطر در دوره جديد مديريتي، ما گروه هاي موضعي خود را به چهار دسته تقسيم کرديم. گروه اجتماعي با زير شاخه هاي آن، گروه کودک و نوجوان، گروه انقلاب / دفاع مقدس / تاريخ معاصر و گروه تاريخ اسلام و معارف. ما در اين گروه ها فرم ثبت هم داريم. اگر فيلمنامه نويسي نوشته اش را در بانک فيلمنامه ثبت کرده باشد، در اينجا هم ثبت مي کند و به اين ترتيب خيالش راحت تر است. بعد از اين که فيلمنامه در گروه ثبت شد، ما سعي مي کنيم تا زماني مشخص به آن پاسخ بدهيم. حس ديگري که اين تقسيم بندي چهارگانه دارد، اين است که ما مي توانيم به اداره نظارت و ارزشيابي هم کمک کنيم. چرا که مي توانيم آماري ارائه دهيم که نشان از فراواني رويکرد فيلمنامه نويسان به يک ژانر دارد. وقتي فيلمنامه ها را در اين چهار زمينه رصد مي کنيم، مي دانيم که فيلمنامه نويسان در يک سال کاري بيشتر به کدام ژانر رغبت نشان داده اند. شوراهاي ما به شکل کاملاً منظم تشکيل مي شود و در همه آنها کارشناسان خوبي حضور دارند. کارشناسان شورا ترکيبي از بچه هاي کانون فيلمنامه نويسان و آدم هاي آشنا با سينماي ايران است. هر وقت هم که لازم باشد، از فيلمنامه نويس يا کارگردان که اثرش در شورا بررسي مي شود، دعوت به عمل مي آيد و با آن عزيزان بحث ها را جلو مي برند. نتيجه اين مسئله اين شد که فارابي در جشنواره بيست و نهم کارنامه قابل قبولي داشت. کارهاي ما اشکال متفاوتي داشتند. ما در ژانر اجتماعي فيلم ندارها و گلچهره، در ژانر دفاع مقدس گلوگاه شيطان، در ژانر فاخر راه آبي ابريشم و فيلم متفاوت سي و سه روز را داشتيم. ما به شدت معتقديم که سبد کاري مان بايد متنوع باشد. شما بايد فيلم هايي را نيز که ما از آنها از طريق دادن وام حمايت کرده ايم، در نظر داشته باشيد؛ فيلم هايي مثل آقا يوسف و اينجا بدون من. از طرفي کمک کرديم که فيلم سفر سرخ آزاد شود. عمده تغييراتي که شما در اين شش ماهه کاري خود در معاونت فرهنگي ايجاد کرده ايد، چيست؟   اول اين که روند حمايت و کنترل را تا آماده شدن کپي صفر ادامه داده ايم. ما دوست داريم خودمان را در کنار فيلم ساز ببينيم. الان باب شده که عزيزان راش هاي خود را مي آورند و ما مي نشينيم و درباره آنها حرف مي زنيم. اين کار صيانت از فيلمنامه تصويب شده است. در مرحله بعد سعي کرده ايم که کارهايمان قابل احصاء و زمان بندي شده باشد. دوست داريم که فيلمنامه نويسان و فيلم سازان بدانند ما براي وقت آنها ارزش قائل هستيم و در يک شرايط زماني طبيعي به آنها جواب مي دهيم. به فيلمنامه هايي که پروانه ساخت دارند، در عرض 15 روز جواب مي دهيم و اين زمان براي فيلمنامه هاي بدون پروانه ساخت، يک ماه است. گروه هاي ما هر کدام مسئول و دبير دارند و اين تقسيم بندي باعث مي شود فعاليت هر گروه کاملاً مشخص و زمان مند باشد. اين قضيه به ما کمک مي کند که بدانيم چه داريم و به کجا خواهيم رسيد. از زماني که بنده کار معاونت فرهنگي را عهده دار شده ام، يعني در شش ماه دوم امسال، ما 188 عنوان فيلمنامه دريافت کرده ايم. 43 عنوان داراي پروانه ساخت بوده. از اين 43 عنوان فيلمنامه تا به حال 37 عنوان بررسي شده و به نوعي 13 عنوان از آنها به تصويب ما رسيده. گروه اجتماعي ما به لحاظ کمي پربارترين گروه ماست. در اين گروه ما با 64 عنوان روبه رو بوده ايم. 23 عنوان از اين فيلمنامه ها پروانه ساخت داشته اند که همگي بررسي شده اند در شوراي تاريخ اسلام 29 عنوان فيلمنامه وارد شده که پنج عنوان آن داراي پروانه ساخت بوده. اين نشان مي دهد که در بعضي ژانرها اگر دولت کاري نکند، تهيه کننده بخش خصوصي به طرف آنها نمي رود. در شوراي دفاع مقدس 49 عنوان فيلمنامه داشته ايم که 9 عنوان پروانه ساخت داشته اند. باز اين نشان مي دهد که دولت بايد در اين زمينه سرمايه گذاري کند. براي شوراي کودک و نوجوان 46 عنوان فيلمنامه رسيده که شش عنوان داراي پروانه ساخت بوده اند و ما فقط يک عنوان را تصويب کرده ايم. با اين رقم ما متوجه مي شويم که فضا در بخش خصوصي طوري است که عزيزان اساساً منتظر حرکت دولت هستند. البته دليل اين قضايا هر کدام ريشه يابي خاص خودش را دارد. اولويت ما در بنياد کيفيت آثار است. ما دنبال فيلمنامه خوب هستيم. اگر چه ما گاه اولويت هاي مضموني هم داريم، با اين حال سعي ما اين است که سفارش دهنده کار نباشيم، چرا که اصولاً هنرمند دوست ندارد کار سفارشي بکند. حتي اگر بحث اولويت هاي مضموني باشد، ما سعي مي کنيم از ايده هاي خوب حمايت کنيم. نام هايي که براي شوراها انتخاب کرده ايد، ما را يک راست به سمت موضوع مي برند؛ البته به جز شوراي اجتماعي که به نظرم مي رسد ممکن است به کمي توضيح احتياج داشته باشد. وقتي که شما از يک فيلم اجتماعي حرف مي زنيد، چه نوع فيلمي را مراد مي کنيد؟   البته اين را بگويم که مرزهاي اين شوراها خيلي قطعي و غيرقابل نفوذ نيستند. به هر حال شوراي اجتماعي به نوعي بالاتر از بقيه قرار مي گيرد. ممکن است فيلمنامه اي درباره کودکان باشد، اما وقتي در آن فيلمنامه تم اصلي طلاق است، اين قضيه آن را اجتماعي هم مي کند. خود من تهيه کننده فيلم پابرهنه در بهشت بوده ام. اين فيلم در شکل عيان خود به حوزه معناگرا و معارف تعلق دارد، اما شما مي توانيد بگوييد که اين فيلمنامه اجتماعي هم هست. ما در شوراي اجتماعي خود فيلمنامه هايي را بررسي مي کنيم که ابداً در زير عنوان آن سه شوراي ديگر قرار نمي گيرند. مسئله اصلي در تقسيم بندي اين شوراها اين است که اين گروه ها بيشتر از هر چيز در امر تسريع به کمک ما مي آيند. قبل از اين که فيلمنامه ها وارد شوراها بشوند، دبير شورا آنها را مي خواند و تصميم مي گيرد که آن فيلمنامه در کدام شورا بررسي شود. ضمن اين که خود بنده نيز بر همه چيز نظارت مي کنم و در جريان همه فيلمنامه ها هستم. در اينجا شوراهاي ما شبکه هايي به هم پيوسته هستند. بنابراين در حالي که هر گروه کار خودش را مي کند، يک جور اتصال هم بين آنها برقرار است. اين را نيز بگويم که خود تهيه کننده هم حق انتخاب دارد که فيلمنامه اش در کدام شورا بررسي شود. مثلاً ما فيلمنامه «شهيد چمران» را داريم. خب شهيد چمران از اجتماع ما برخاسته، اما ايشان بيشتر در حوزه دفاع مقدس تجلي دارند، بنابراين مشخص است که اين فيلمنامه بايد در شوراي دفاع مقدس بررسي شود. با اين حال باز تأکيد مي کنم که اين ديوارها غير قابل نفوذ نيستند. از وقتي که يک فيلمنامه تحويل بنياد مي شود، تا اين که شما به آن جواب بدهيد که مشارکت مي کنيد يا حمايت، به طور ميانگين چقدر زمان مي برد؟   يکي از اولويت هاي من اين بود که اين زمان را به زماني معقول تبديل کنم. وقتي که اين مدت، سيري معقول داشته باشد، تهيه کننده مي تواند براي کار خودش برنامه ريزي کند. اين مسئله درباره فيلمنامه اي که پروانه ساخت دارد، مهم تر است. البته جواب ما نبايد خيلي هم عجولانه باشد، چرا که بررسي آن شکل درستي به خود نمي گيرد و ممکن است در حق آن فيلمنامه اجحاف شود. ما براي گروه ها سه نوع کار در نظر گرفته ايم. بررسي فيلمنامه هاي پروانه ساخت دار، بررسي فيلمنامه هاي بدون پروانه ساخت و توليد فکر و فيلمنامه. از زماني که من بوده ام، بيشتر به دو کار اول پرداخته ايم، چرا که موقع ورود من به فارابي، 44 فيلمنامه داشتيم که بي جواب مانده بودند. با وجود اين که در مهرماه سينماي ما خيزي براي توليد برمي دارد، وظيفه ما اين بود که بيشتر جواب گوي عزيزان سينماگر باشيم. البته کاملاً در پي آن هستيم که مورد سوم را نيز در زماني مناسب انجام بدهيم. من آماري دارم که نشان مي دهد فيلمنامه هاي بدون پروانه ساخت ظرف سه هفته جواب گرفته اند و به فيلمنامه هاي داراي پروانه ساخت ظرف دو هفته پاسخ داده شده. اين آمار متعلق به شوراي اجتماعي است. اين زمان ميانگين مدت پاسخ گويي است. در گروه انقلاب و دفاع مقدس که اغلب آنها پروانه ساخت نداشته اند، زمان پاسخ گويي ما بين 30 تا 45 روز بوده که علت دارد. معمولاً فيلمنامه هايي که در حوزه دفاع مقدس به ما مي رسند، فيلمنامه هاي کاملي هستند. بنابراين خواندن و بررسي آنها به زمان بيشتري نياز دارد. اين فرق دارد با فيلمنامه هاي اجتماعي که بيشتر با سيناپس مواجه هستيم. در گروه کودک و نوجوان به فيلمنامه ها در طول سه هفته جواب داده ايم. در شوراي معارف هم همين طور بوده. زمان پاسخ گويي نسبت به قبل خيلي کم شده است. البته ممکن است برخي دوستان بگويند که ما در دي ماه فيلمنامه داده ايم و هنوز جواب نگرفته ايم. در جواب به اين دوستان بايد بگويم زمان هايي که من اعلام کردم، ميانگين هستند و از طرفي ديگر به دليل برگزاري جشنواره فجر در پاسخ گويي ما کمي تأخير افتاده است. چرا که ما براي تمام کارشناسان خود کارت جشنواره گرفتيم تا آنها از نزديک با توليدات سينماي ايران آشنا باشند. چيزي که من در مورد شوراها خيلي تأکيد دارم، اين است که شوارها کارکردي باشند. يعني اعضاي شوراي ما نبايد در غارهاي خودشان زندگي کنند. ممکن است بررسي يک فيلمنامه بدون پروانه ساخت يک ماه طول کشيده باشد، اما در عوض به يک فيلمنامه پروانه ساخت دار 10 روزه جواب داده ايم، چرا که اين پروژه ها در اولويت هستند؛ بالاخره نوبت دوربين دارند، با آدم هايشان قرارداد بسته اند و منتظرند. اشاره کرديد که از قدم هاي اول يک پروژه تا آخرين مراحل، با فيلم سازان همراه هستيد. بر اساس بازخوردهايي که داشته ايد، سينماگران اين کار شما را حمايت مي بينند يا دخالت؟   اين موضوعي را که مي گوييد بيشتر به ميزانسن آن مدير برمي گردد... من دارم درباره مديريت شما حرف مي زنم.   خب شايد بهتر باشد اين سؤال را از دوستان بپرسيد. بر اساس تعاملي که من با دوستان داشته ام، احساس مي کنم کسي نبوده که گمان کند ما چيزي را به او تحميل کرده ايم. ما هيچ گاه از ابزار مالي اي که در اختيار داريم، براي تحميل چيزي استفاده نمي کنيم؛ با وجود اين که وقتي که فارابي همه سرمايه يک فيلم را مي دهد، طبيعي است که کارها بر اساس سليقه اين نهاد پيش برود. اما من تا حالا به موردي برنخورده ام که از همراهي ما دخالت احساس شده باشد. اغلب معتقدند که نظارت ما بر کارها مؤثر بوده و به نفع پروژه تمام شده است. مواد خام را بر اساس چه معياري در اختيار فيلم ها مي گذاريد؟ مقدار وام ها چقدر است؟   اين موضوع بستگي به پروژه ها دارد. ما دو نوع وام داريم: زير صد ميليون تومان و بالاي صد ميليون. همه چيز بستگي به اين دارد که پروژه ها بخواهند با ما مشارکت کنند يا از حمايت عام ما برخوردار باشند. وقتي آنها از ما مواد خام و تجهيزات مي گيرند، خود به خود کمکي چند 10 ميليوني به آنها مي شود. برخي از فيلم ها از 50 تا 70 ميليون تومان از ما وام مي گيرند. در طيف بعدي فيلم هايي قرار مي گيرند که وامشان به بالاي 100 ميليون مي رسد و در مرتبه بعد فيلم هاي مشارکتي هستند که مشارکت ما بر مبناي هزينه هاي توليد است. اين وام ها بلاعوض است؟   نخير ما وام را به صورت قرض الحسنه مي دهيم. وقتي يک تهيه کننده با ما قرارداد مي بندد، در ازاي آن وام رايت تلويزيوني و نمايش خانگي اش را گرو مي گذارد. بنابراين ديگر نمي تواد با آن مؤسسات وارد معامله شود، مگر اين که بيايد و تعيين تکليف بکند. بازپرداخت وام هم به دو صورت است. يا بعد از اکران يا بعد از 18 ماه از دريافت وام. در فارابي ما اصلاً وام بلاعوض نداريم. گاهي اوقات هم پيش مي آيد ما براي کمک به فيلم ها زودتر رايت تلويزيوني آنها را مي خريم. به اين ترتيب آنها زودتر به پول مي رسند، چرا که در آن زمان، فيلم مورد نظر نتوانسته رايت خود را به تلويزيون بفروشد. کار فروش به تلويزيون را ما بعدها انجام مي دهيم. بحث توليد و نگارش فيلمنامه چگونه است؟ فرض بگيريم فيلمنامه نويسي هست که فکر و ايده اي دارد. آيا او بدون اين که وارد تعامل با تهيه کننده اي شده باشد، مي تواند ابتدا به ساکن با شما وارد مذاکرده شود؟   وظيفه اصلي ما اين است که سعي کنيم کارهايمان منتج به توليد شود. ما سفارش فيلمنامه هم مي دهيم. مثلاً موضوع ارزشمندي هست که مي خواهيم راجع به آن فيلمنامه اي توليد کنيم. يا اين که قصد داريم از نويسنده اي باشد که به هر دليلي نتوانسته فيلمنامه خود را به فروش برساند. در اين صورت وظيفه ماست که از او حمايت کنيم. اما به هر حال اولويت ما فيلمنامه اي است که بعداً به توليد برسد. ما نمي خواهيم فارابي را تبديل به انبار بکنيم. با اين وجود نگاه ما نگاهي تعادلي است.نمي خواهيم نگاه حمايتي را از روي فيلمنامه نويسان برداريم. خيال داريم که در سال 90 بخشي از نويسندگان کانون فيلمنامه نويسان را درگير کار کنيم تا به اين ترتيب اين موضوع هم منبع درآمدي براي کانون باشد و هم از فيلمنامه نويسان حمايت شود. اما نمي خواهيم اين گونه باشد که پولي بدهيم و کار رها شود. بلکه بايد اين کار را مديريت کنيم. به هر حال نگاه ما بينابيني است؛ نه اين که نگاه حمايتي را حذف کنيم و نه اين که فيلمنامه بخريم و توليدش نکنيم. بنابراين يک فيلمنامه نويس کارش را به شما ارائه دهد، بعد از آن، شما مثل يک آژانس عمل کرده و دنبال تهيه کننده اي مي گرديد که آن فيلمنامه به فيلم تبديل شود.   بله و حتي به او مي گوييم حالا که پول گرفته اي و ديگر دغدغه مالي نداري، براي توليد کارت به سراغ تهيه کننده برو. ما حاضريم با همان مبلغي که گرفته ايم، فيلمنامه را واگذار کنيم. بحث اصلي در تأسيس فارابي اين بوده که حامي سينما باشد. هميشه مي شنويم که مشکل اصلي سينماي ايران، فيلمنامه است. شما به عنوان معاون فرهنگي فارابي که فکر و سياست هاي اين بنياد را نمايندگي مي کنيد، قائل به چنين برداشتي هستيد؟   اين بحثي پردامنه است. مي شود گفت که در تمام بيانيه هايي که در اين سه دهه در جشنواره فجر خوانده شده، هميشه به آن اشاره شده است. بعد از اين حرف هم هميشه فيلمنامه نويسان در برابر آن موضع گرفته اند. من فکر مي کنم بايد اين طور تعريف کرد که مشکل سينماي ايران فيلمنامه هست، اما مشکل فيلمنامه نويسان نيستند... به عنوان يک فيلمنامه نويس، ارادت من به شما از همين حالا شروع شد...   هميشه اين طور است که دعواهاي اصلي در فرع مسائل صنفي گم مي شود. من تقريباً تمام فيلم هاي ايراني را در اين دو دهه اخير ديده ام. وقتي که دقت مي کنيد، مي بينيد بيشتر فيلم ها از قصه لطمه خورده اند. اگر بخواهيم ريشه يابي کنيم مي بينيم علت اصلي اين نيست که فيلمنامه نويسان کم کاري کرده اند. دلايل زيادي براي اين قضيه وجود دارد. بخشي از آن اين است که سينماي ايران به خاطر ضعف هاي اقتصادي اش موج پذير است. سينماي ايران اجازه تجربه هاي جديد را نمي دهد. اجازه نمي دهد که فيلمنامه نويس يک سال صرف نوشتن يک فيلمنامه کند و در عين حال تأمين باشد. اجازه نمي دهد که بيماري مؤلف زدگي برطرف شود. من فکر مي کنم کم کم بايد به سمتي برويم که ديگر خيلي شاهد کپشن «فيلمنامه نويس و کارگردان » نباشيم. سينماي ايران اجازه نمي دهد که از ميان 10 فيلمنامه يکي را انتخاب کنيم. يادمان باشد مشکل به آدم هاي صنف برنمي گردد. مشکل را بايد در مجموعه بررسي کرد؛ مجموعه اي که همه آدم هايش روي هم تأثير و تأثري دارند. فرض بگيريم که شما بهترين فيلمنامه را نوشته ايد، اما اگر به هر دليلي تهيه کننده از گرفتن چند سکانس آن سر باز بزند، بعد از تماشاي آن فيلم، گفته مي شود فيلم مشکل فيلمنامه دارد. يکي از مهم ترين مشکلات سينماي ايران کارشناسي است. حرف هايي در شکل کارشناسي زده مي شود که ابداً علمي نيستند. خيلي سهل انگارانه است که بخواهيم مشکل اصلي سينماي ايران را فيلمنامه بدانيم. آنها هم که اين طور فکر مي کنند، فقط به اين دليل چنين حرفي را مطرح مي کنند که فيلمنامه سنگ بناي سينماست. گمان مي کنند مشکل از جايي شروع مي شود که سينما شروع مي شود. در صورتي که مشکل را بايد از جميع جهات بررسي کرد.   بله سينما يک مجموعه به هم پيچيده است. اگر مشکلي باشد همه در آن شريک هستند؛ از منِ مدير تا فلان تهيه کننده تا کارگردان و فيلمنامه نويس. ما بايد آگاه باشيم که همگي سوار يک کشتي هستيم. و مقصدمان يکي است. حذف آدم هاي روي اين کشتي به نفع هيچ کس نيست، چون اطرافمان آب است. چه خبر خوبي براي فيلمنامه نويسان داريد؟ حدس مي زنم عيدي خوبي برايشان در نظر گرفته ايد.   فيلمنامه نويسان هيچ محدويت موضوعي براي ارائه کارشان به بنياد ندارند. نگاه ما يک نگاه حمايتيِ تعادلي است در جهت تبديل فيلمنامه به فيلم. نيت مدير عامل محترم بنياد فارابي بر اين است که آن قرارداد قبلي با کانون فيلمنامه نويسان با رقم هايي مناسب احيا شود که ان شاءالله به کمک دوستان کانون فيلمنامه نويسان به شکلي شايسته و بايسته انجام خواهد شد. خبر خوب ديگري هم که دارم اين است که قرار است مدير عامل محترم فارابي تا قبل از عيد يک کمک ضرب الاجلي به کانون فيلمنامه نويسان بکنند. منبع: ماهنامه فيلمنامه نويسي فيلم نگار 1+100  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 584]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن