محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853326961
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: RobertDeniro21st October 2008, 04:44 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اشاره : در اين مقاله به بررسي تئوري شش درجه جدايي ميپردازيم. تئورياي كه نخستينبار در سال 1960 ارائه شد و نشان داد كه جامعه بشري بسيار كوچكتر از آنچه تصور ميشود است. در اين مقاله به بررسي تئوري شش درجه جدايي ميپردازيم. تئورياي كه نخستينبار در سال 1960 ارائه شد و نشان داد كه جامعه بشري بسيار كوچكتر از آنچه تصور ميشود است و البته از آن زمان تا به حال هر از گاهي آزمايشهاي مختلف و جديد درستي اين تئوري را مورد آزمايش قرار ميدهند، اما همچنان يك اثبات رياضي ثابت براي آن وجود ندارد. در سال گذشته و ساليان قبلي نيز اين تئوري مطرح بوده و حتي در ميان جامعه فرهيخته ايراني در قالب خبر، مقاله و... به تفصيل مورد بررسي قرار گرفته است، اما دليل طرح دوباره اين موضوع آزمايشي است كه شركت مايكروسافت روي اين پروژه انجام داد و البته چندي قبل نتايج غيررسمي آن نيز اعلام شده بود، اما بالاخره خبر آن به صورت رسمي در پانزده مرداد ماه اعلام شد. اين خبر بهانهاي شد براي اينكه نگاهي عميقتر به اين تئوري و نتايج آن بياندازيم. داستان تا به حال برايتان پيش آمده كه دوست يا آشنايي قديمي را كه خيلي وقت است نديدهايد و انتظار ديدنش را هم نداشتيد، بهطور تصادفي در يك زمان و مكاني كه فكرش را نميكردهايد، ببينيد. من به اين خاطرات ميگويم، خاطراتي از جنس كوچكي دنيا! يكي از دوستان قديميام تعريف ميكرد، براي تحصيل به كشور انگليس رفته بود و براي تأمين هزينه تحصيل در دوران بيكاري و تعطيلات ميان ترم به عنوان راهنماي تور در يكي از آژانسهاي مسافرتي فعاليت ميكرد و خانوادههاي مختلف انگليسي را براي بازديد و مسافرت به ايران ميآورد. او ميگفت، بسياري از اين خانوادهها آنقدر از ايران و مسافرت به ايران لذت ميبردند كه تا مدتها با او در تماس بودهاند. در ميان آنها، خانوادهاي با سه فرزند جوان با دوست من به ايران ميآيند و از مسافرت خود بسيار لذت ميبرند و با دوست من قرار ميگذارند كه دوباره با او به ايران بيايند، اما دوست من ديگر از آنها خبردار نميشود و با اتمام تحصيلات در انگليس به ايران بازميگردد و اكنون نيز در اوقات فراغت همچنان به عنوان راهنماي تور فعاليت ميكند. در حالي كه دلش ميخواست يك بار ديگر هم اين خانواده را ببيند. دوستم تعريف ميكرد كه وي دوستي در دوران دبيرستان داشت كه براي كار در سازمان ملل به كشور سوئيس رفت و رابطه اين دوست من با وي فقط از طريق ايميل بود. مدتها گذشت و دوست من نيز براي تحصيل به انگليس رفت و برگشت تا يك روز متوجه ميشود كه اين دوست قديمي براي كاري به سوريه و شهر دمشق ميآيد و تصادفاً نيز قرار است وي در همان زمان توري را به سوريه ببرد. بنابراين، با او قراري ميگذارد و برنامهشان را طوري تنظيم ميكنند كه نصف روزي را باهم باشند. اين دوستم تعريف ميكند كه بعد از ديدن اين دوست قديمي باهم تصميم ميگيرند كه به جاي خلوت و آرامي بروند و با هم گپ بزنند براي همين، ماشيني كرايه ميكنند و به يكي از دشتهاي اطراف دمشق ميروند. در طي مسير هيچ ماشيني نميبينند و هنگامي هم كه به محل مورد نظر ميرسند، اثري از كسي در دشت مذكور نميبينند. وي تعريف ميكند كه با اين دوست دوران دبيرستان از تپهاي بالا رفتند و در بالاي تپه به تماشاي افق نشستند و فقط ده دقيقه بعد صداهايي از پشت سر توجه آنها را جلب ميكند. بله، آن خانواده انگليسي مشغول بالا آمدن از تپه بودند. من و دوستم اين اتفاق را عجيبترين اتفاق از ميان اتفاقهايي از جنس كوچكي دنيا ميدانيم. احساس ميكنم چيزي هست اگر شما نيز عضو شبكههاي اجتماعي مانند yahoo360 يا هزاران نمونه مشهور ديگر شده باشيد، حتماً هنگامي كه فهرست دوستان دوست خود را جستوجو ميكنيد گاهي اوقات با تعجب ميگوييد، چه جالب من نميدانستم كه اين دوستم با فلان شخص دوست است. بگذاريد با يك مثال توضيح دهم، اسم دوست شما A است و اسم همكلاسي دوران دبستان شما B و شما با كمال تعجب ميببينيد كه A و B با هم دوست هستند. در مثالي ديگر، فرض كنيد شما شخص A هستيد و براي اولين بار شخص C را ميبينيد، بعد از مدتي متوجه ميشويد كه شخص C دوست شخص B است كه او دوست شما است. يعني شما با شخص C فقط به اندازه يك نفر فاصله داشتيد. امروزه بسياري از افراد تا شخص جديدي را ميشناسند به شبكههاي اجتماعي (Social networks) مراجعه ميكنند تا ببينند آيا رابطهاي از اين دست ممكن است ميان آنها وجود داشته باشد يا نه؟ کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند دکتر استنلي ميلگرم بهطور كلي، رابطههايي كه ميان دو طرف، فقط يك نفر وجود داشته باشد، بسيار راحت قابل شناسايي است، اما اگر طول اين اختلاف بيشتر باشد، مثلاً به اندازه چهار يا پنج نفر، آيا بازهم به راحتي قابل شناسايي است؟ قطعاً جواب منفي است. حال از ديدي ديگر به قضيه نگاه ميكنيم: ميدانيم هر انسان با تعداد ديگري از انسانها تراكنش اجتماعي دارد (در اينجا منظور از تراكنش اجتماعي برقراري ارتباط اعم از گفتار، نامه، ايميل يا هرگونه رابطه ديگر ميان دوفرد است كه وجود آن مستلزم شناخته بودن دو طرف رابطه است) ميتوان پرسيد، به طور متوسط هر انسان با چند انسان ديگر، در رابطه است يا به زبان ديگر، چند انسان ديگر را ميشناسد؟ از سوي ديگر اگر قرار باشد يك نفر را ميان هر رابطه مجاز بدانيم، يعني مثلاً شخص C را جزء مجموعه A بدانيم، در حالي كه C دوست A نيست، بلكه دوست B است و B دوست A است؛ در اين حالت دامنه تعداد افرادي كه A ميشناسد چقدر زياد ميشود؟ بديهي است كه حالت دوم، يعني هنگامي كه وجود يك نفر را در ميان رابطه مجاز بدانيم، دامنه تعداد افرادي را كه A ميشناسد به طرز قابل توجهي نسبت به حالتي كه كسي ميان رابطه مجاز نيست، افزايش ميدهد، اما سؤال اينجا است: چه ميزان افزايش؟ حال با خود فكر كنيد، اگر تعداد افراد مجاز در رابطه دو نفر را افزايش دهيم، مثلاً حداكثر، برابر دو يا سه فرض كنيم، تعداد افرادي كه با فرد A در ارتباط خواهند بود چقدر است؟ يا اينكه، تعداد افراد درون رابطه را چقدر بايد فرض كنيم كه دامنه تعداد افرادي كه با فرد A در ارتباط هستند، برابر كل مجموعه افراد كره زمين باشد؟ يعني A با همه افراد روي كره زمين در ارتباط باشد. آيا اصلاً اين پديده ممكن است؟ يعني ميتوان با افزايش تعداد افراد ميان رابطه به حالتي رسيد كه فرد A با همه افراد روي كره زمين در ارتباط باشد؟ يا پارامترهايي مثل زبان، مليت و شرايط اجتماعي آنقدر قوي هستند كه جلوي اين پديده را ميگيرند. دنيايي كه آب ميرود بعد از جنگ جهاني اول در سال 1929 نويسنده مجارستاني به نام Frigyes Karinthy به نوشتن چند داستان كوتاه اقدام كرد. داستانهاي وي بيشتر حولوحوش بحثهايي مانند طراحي ايدهآل شهرها يا مديريت بهينه ترافيك با نگاه به بحث شبكههاي اجتماعي بود. او در يكي از داستانهاي كوتاه خود به نام زنجير (Chain) به بررسي پديده افزايش ارتباط ميان انسانها با افزايش فناوري و پيشرفت بشر ميپردازد. ايدهاي كه اين نويسنده مجارستاني در زمان خود مطرح ميكند، ايده اي جالب و البته درست است. اين نويسنده اشاره ميكند كه با افزايش فناوري ارتباطهاي بين انسانها بيشتر ميشود و البته به دليل تغيير فناوري، جغرافيا، نوع ارتباطها و كيفيت آنها نيز تغيير ميكند. به عنوان مثال، پدربزرگ شما در زمان جوانياش به چند كشور يا شهر مختلف سفر كرده بود و هنگامي كه به كشور يا شهر خود بازگشت با چند نفر از آن شهرها يا كشورها باز در ارتباط بود. پدر شما در زمان جوانياش چگونه بود؟ شما چگونه هستيد؟ به عنوان مثال، اگر مادر من در زمان دانشجويي خود در كشور ديگري درس ميخواند فقط ميتوانست هفتهاي يكبار با مادرش صحبت كند و مجبور بود براي اينكه نامهاش به دست مادرش برسد، يك ماه صبر كند؛ اما امروز كه دخترش در كشور ديگري درس ميخواند هر روز با او تلفني صحبت ميكند براي هم مرتب ايميل ميفرستند و حتي با هم ويديو كنفرانس هم انجام ميدهند تا در هنگام صحبت و گپ زدن تصوير همديگر را نيز ببينند. فناوريهايي مانند تلفن، موبايل، چت، پيام كوتاه، ويديو كنفرانس و... همه و همه نه تنها به افزايش كيفيت ارتباط ميان انسانها كمك ميكنند، بلكه امكان برقراري ارتباط را بدون توجه به محدوديتهاي جغرافيايي و مكاني و زماني فراهم ميكنند. از طرف ديگر، با افزايش سطح فناوري در صنعت حمل و نقل و كاهش قيمت و هزينه مسافرت براي انسانها باز هم به تعداد روابط ميان انسانها افزوده ميشود. اگر تا پنجاه يا صد سال پيش دامنه ارتباطهاي هر فرد محدود به همشهريانش ميشد، اكنون اين دامنه محدود به همه انسانهاي كره زمين است. البته كيفيت اين ارتباط نيز به طرز چشمگيري افزايش يافته است. نكته مهمتر اين كه با راحتتر برقرار شدن ارتباط و افزايش دامنه افرادي كه ميتوان با آنها ارتباط داشت ميتوان نتيجهگيري كرد كه تعداد ارتباطها نيز افزايش مييابد. Frigyes Karinthy در داستان «زنجير» اين ايده را بيان ميكند كه احتمالاً ميتوان هر دو انساني را كه از ميان جمعيت كره زمين انتخاب شدهاند حداكثر با پنج واسطه به همديگر مربوط كرد. به عنوان مثال، ميان دو شخص A و G حداكثر پنج نفر وجود دارند و در بدترين حالت شخصي مثل B وجود دارد كه با شخص A در ارتباط است و شخصي مثل C وجود دارد كه با شخص B در ارتباط است و به همين ترتيب تا به G برسيم. A-B-C-D-E-F-G اين تئوري را «شش درجه جدايي» يا 6Degrees Separation ناميدند. اگر بخواهيم توضيح دهيم كه Karinthy چگونه به اين ايده رسيد بايد به نكته اي اشاره كنيم؛ Karinthy متوجه شد، اگر همه افراد روي كرهزمين را به شكل نقاطي فرض كنيم و در ازاي هر ارتباط ميان اين نقاط خطي بين دو نقطه برقرار كنيم، يعني افراد و ارتباطها را مانند يك گراف فرض كنيم با پيشرفت فناوري به چگالي اين گراف افزوده ميشود و اگر فقط فرض كنيم نفر اول با 43 نفر آشنا است و هركدام از آن 43 نفر با 43 نفر ديگر آشنا هستند كه با آشنايان بقيه مشترك نيستند و به همين ترتيب ادامه دهيم، بعد از شش مرحله تعداد كل افراد از تعداد جمعيت كره زمين بيشتر ميشود. به اين ترتيب او اين تئوري را مطرح كرد. اما سؤال اصلي همچنان باقي است، آيا اين تئوري درست است يا اين احتمال كه هر فرد حداقل 43 نفر جديد را بشناسد كه بقيه آنها را نشناسند، فرضي محال است؟ آزمايش دنياي كوچك در سال 1961 دكتر Michael Gurevich، كه در آن زمان دانشجوي دوره دكتراي جامعه شناسي در دانشگاه MIT بود و زير نظر دكتر Ithiel de Sola Pool مشغول تحقيق و فعاليت بود، موضوع پروژه خود را تحقيق روي ساختار شبكههاي اجتماعي انتخاب كرد. وي در اين راه ضمن صرف زمان بسيار، با تلاش گسترده به جمع آوري اطلاعات وسيعي پرداخت. اين اطلاعات عملاً نخستين مجموعه اطلاعات قابل تحليل درباره شبكههاي اجتماعي بودند. از سوي ديگر، Manfred Kochen، رياضيدان اتريشي كه روي جنبههاي آماري اصول شهرسازي كار ميكرد، ساختار و اطلاعات تجربياي را كه Michael Gurevich به دست آورده بود، در قالب روابط رياضي مدل كرد و نتايج بسيار جالبي به دست آورد. يكي از اين نتايج اينچنين بود: «با توجه به ساختاري كه دكتر Gurevich به دست آورده است، ميتوان نتيجه گرفت كه هر دو ساكن ايالات متحده حداكثر با دو واسطه با هم در ارتباط هستند.» Manfred Kochen همچنين پيشبيني كرد كه اگر تعداد افراد مياني فقط يك نفر بيشتر شود، آن وقت نتيجهِ بالا براي كل جمعيت كره زمين صادق خواهد بود (اما همه اين نتيجهگيريها فقط ناشي از مدل تجربي Gurevich بود). نتايجي كه Kochen در سال 1978 منتشر كرد، ماحصل كار بيست سال قبل او و دكتر De Sola Pool بود. اگر كمي به گذشته برگرديم، ميبينيم كه فلسفهدان بزرگ امريكايي يعني استنلي ميلگرم (Stanley Milgram) هنگامي كه در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصيل بود، براي سفري به فرانسه رفت و از دانشگاه پاريس ديدن كرد. در آنجا وي با دستنوشتههاي Kochen و De Sola Pool آشنا شد. اين دست نوشتهها و نتايج به دست آمده ضمن بيان بسياري نكات، سؤالات زيادي را مطرح ميكردند. يكي از اين سؤالها اين بود: متوسط تعداد افراد در رابطه ميان دو نفر در جامعه چند نفر است ؟ اين سؤال را سؤال دنياي كوچك ناميدند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند Eric Horvitz استنلي ميلگرم، در بازگشت به ايالاتمتحده تصميم گرفت براي يافتن جواب اين سؤالها كار كند و به همين كار نيز مشغول شد. اما Kochen و De Sola Pool نوشتههاي خود را تا هنگامي كه به MIT نيامدند و Gurevich به مدل تجربي نرسيد، منتشر نكردند و روزي كه اين مطلب منتشر شد، استنلي جوابهايي براي اين سؤالها يافته بود. دكتر ميلگرم، براي به دست آوردن جواب آزمايشي را ترتيب داد. وي اين آزمايش را «دنياي كوچك» ناميد. آزمايش دكتر ميلگرم به اين ترتيب بود كه وي تعداد بسيار زيادي نامه را ميان افراد مختلفي در دو شهر Omaha در ايالت نبرسكا و شهر Wichita در ايالت كانزاس پخش كرد. وي به هر فرد كه به صورت تصادفي انتخاب شده بود يك نامه داد و از آنها خواست كه نامه را به فرد مشخصي در شهر Boston در ايالت ماساچوست برسانند. دليل انتخاب اين شهرها فاصله بسيار زياد آنها از يكديگر بود. اكثر اين افراد فرد مذكور را نميشناختند و فقط بايد سعي ميكردند نامه را به كسي بدهند كه فكر ميكنند بهتر ميتواند نامه را به دست فرد مورد نظر برساند و به همين ترتيب فرد بعدي بايد نامه را به كسي ميداد كه فكر ميكرد بهتر ميتواند نامه را به دست گيرنده برساند. محتواي نامههايي كه ميان افراد به صورت تصادفي پخش شده بود، هدف از اين آزمايش و نحوه انجام آن را توضيح ميداد و نامهاي ديگر كه اطلاعات ابتدايي مانند نام و نام خانوادگي و شهر محل سكونت و... فرد گيرنده را ميداد و همچنين تعدادي كارتپستال آماده پست به آدرس دانشگاه هاروارد، كه هر دريافتكننده نامه بايد اسم خود و كسي كه نامه را از وي گرفته، روي يكي از آنها مينوشت و پست ميكرد و بقيه نامه را به نفر بعدي ميداد. اين داستان آنقدر ادامه پيدا ميكرد تا بسته به فرد مورد نظر برسد. به اين ترتيب، هنگامي كه نامه در نهايت به دست فرد گيرنده ميرسيد، دكتر ميلگرم ميتوانست مسير طي شده توسط نامه را مورد بررسي قرار دهد. اما، نتيجه بسيار جالبتر از آن چيزي بود كه تصور ميشد. مسيري كه هر نامه طي كرده بود به طور متوسط داراي طول 5/5 بود يا به بيان ديگر فقط پنج نفر بين هر دو نفر قرار داشتند (يعني طول برابر شش). دكتر ميلگرم، نتيجه تحقيق و كار خود را تحت مقالهاي با عنوان «آزمايش دنياي كوچك» در مجله «روانشناسي روز» به چاپ رساند. مقاله وي بسيار مورد توجه قرار گرفت و شهرتي جهاني پيدا كرد. امروزه دكتر ميلگرم، Manfred Kochen و Frigyes Karinthy را از بانيان تئوري شش درجه جدايي ميداند، اما در حقيقت اين عنوان نخستينبار توسط نمايشنامهنويس امريكايي John Guare در نمايشنامهاي با همين عنوان يعني Six Degrees of Separation استفاده شد. البته، به نحوه آزمايش دكترميلگرم و نتايج به دست آمده آن بعدها اشكالات بسيار زيادي وارد شد. به عنوان مثال، عدهاي ميگفتند، تكليف جوامع كوچكي كه در كرهزمين وجود دارند و با بقيه در ارتباط نيستند، چه ميشود؟ آنها در اين آزمايش چگونه لحاظ شدهاند؟ يا اشكالات بسيار متنوع ديگري كه بعدها مطرح شد. اما دانشمندان و محققان ديگر سعي كردند، با استفاده از ابزارهاي ديگر و طراحي آزمايشهايي كه مشكلات آزمايش دنياي كوچك را نداشته باشد و در عين حال جامعتر باشد، نتايج دقيقتر و درستتري به دست آورند. اينترنت و 6 درجه جدايي در سال 2001 پروفسور دانكنواتز (Duncan Watts) از دانشگاه كلمبيا سعي كرد، آزمايش دكتر ميلگرم را با استفاده از ايميل و در بستر اينترنت انجام دهد. وي هر بسته را مانند يك ايميل فرض كرد و 48 هزار ايميل را براي افراد مختلفي در 157 كشور مختلف فرستاد و نوزدهنفر را نيز به عنوان گيرنده معرفي كرد. نتيجه آزمايش نشان ميداد كه ميانگين درجه جدايي ميان افراد عددي بسيار نزديك به شش است. تحقيق ديگر در اين زمينه را Karl Bunyan انجام داد. وي برنامهاي با نام Six Degrees را براي يكي از بزرگترين شبكههاي اجتماعي دنيا طراحي كرد. با كمك اين برنامه ميتوان با دادن نام دو نفر، درجه جدايي آنها را پيدا كرد. نكته جالب اين كه در اين شبكه اجتماعي با بيش از 5/4 ميليون كاربر متوسط درجه جدايي برابر 73/5 و حداكثر درجه جدايي برابر دوازده به دست آمد. مايكروسافت و 6 درجه جدايي اما شايد جالبترين و دقيقترين آزمايش تا به امروز به وسيله دو محقق مايكروسافت انجام شده است. Eric Horvitzو Jure Leskovec در تاريخ 23 اسفند سال 1386 مقالهاي را در مجله نيچر چاپ كردند كه در نوع خود جذابيتهاي بيشماري داشت.1 آنها در خردادماه سال 1385 به بررسي و تحليل مكالمات انجام شده از طريق نرمافزار پيامرسان مايكروسافت پرداختند. آنها به محتواي مكالمات دسترسي نداشتند و تنها چيزي كه بررسي ميكردند، ساختار مكالمه بود. ساختار هر مكالمه از ويژگيهايي مانند هويت مجازي مكالمه كنندگان، جنسيت دو طرف مكالمه، مدت زمان مكالمه، وضعيت جغرافيايي دو طرف مكالمه، سن دوطرف مكالمهكننده و زباني كه مكالمه توسط آن انجام شده بود، تشكيل ميشد. آنها به بررسي سيميليارد مكالمهاي كه به وسيله 240 ميليون كاربر در خرداد ماه سال 1385 رخ داده بود، پرداختند. اين تعداد مكالمه حدوداً برابر با نيمي از تعداد مكالماتي است كه در آن بازه زماني در كل كره زمين توسط نرمافزارهاي پيامرسان انجام شده بود (طبق آخرين آمار ارائه شده در اوايل سال 2008 هر روز بيش از دوازده ميليارد مكالمه با نرمافزار پيامرسان مايكروسافت انجام ميشود كه با مقايسه اين عدد با زمان آزمايش ميتوان نرخ رشد كاربران و محبوبيت اين نرمافزار پيامرسان را به دست آورد). با بررسي دادهها معلوم شد كه در بازه زماني مذكور به طور متوسط تعداد نود ميليون كاربر در روز با نرمافزار پيامرسان كار ميكنند و روزانه حدوداً يك ميليارد پيام منتقل ميشود. آنها متوجه شدند كه از ميان 240 ميليون كاربر نرمافزار پيامرسان 180 ميليون نفر در ماه مذكور به انتقال پيام پرداختهاند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند شکل 1- نمونه گراف ارتباطها در ادامه آنها يك گراف غير جهتدار ساختند كه در آن هر نود Node (نقطه) نماينده يك فرد و هر يال Edge (خط) نماينده ارتباط ميان دو فرد بود، سپس به بررسي گراف مذكور پرداختند. آنها اين گراف را گراف ارتباطها ناميدند. (شكل 1) به اين ترتيب گراف مذكور 180 ميليون نقطه و 3/1 ميليارد يال داشت. بديهي است كه اگر بخواهيم گراف افراد عضو برنامه پيامرسان را رسم كنيم و در آن هر نود نماينده فرد باشد و يالي ميان هر فرد و افرادي كه در فهرست دوستانش هستند، وصل كنيم گرافي به دست ميآوريم كه گراف ارتباطهاي ما زيرمجموعه آن است. آنها اين گراف را گراف كاربران ناميدند. با ساختن گراف كاربران چند نكته جالب مشخص شد، اين گراف 240 ميليون نود و 1/9 ميليارد يال داشت. با بررسي اين گراف معلوم شد كه به طور متوسط هر كاربر با پنجاه نفر ديگر در ارتباط است. (بحث عدد 43 را به خاطر بياوريد). از سوي ديگر، تعداد كاربراني كه به بدنه اصلي گراف متصل نيستند، يعني جزء قسمتي از گراف هستند كه به وسيله نود يا نودهايي با هر تعداد واسطه قابل دسترسي نيستند، كمتر از يك دهم درصد از مجموعه است. (يكي از اشكالاتي را كه به آزمايش دكتر ميلگرم گرفته ميشد و در قسمت قبلي توضيح داده شد به خاطر بياوريد) اين نودها را در اصطلاح نودهاي ايزوله شده مينامند. اما بررسي گراف ارتباطها نتايج بسيار جالبتري داشت. ميانگين درجه جدايي ميان افراد برابر 6/6 اعلام شد (بعد از اعلام نتايج عدهاي گفتند، بايد نام تئوري را به هفت درجه جدايي تغيير دهيم، اما در هر حال، صرف نظر از درستي شش يا هفت، نكته جالب اينجا بود كه در مقياس بزرگ نيز درستي اين فرضيه مشخص شد) و حداكثر طول ارتباط در اين گراف ميان دو نفر برابر 29 شد. گراف به دست آمده كاملاً مبتني بر پارامترهايي، خوشهبندي (Clustered) يا ناحيهبندي شده بود. تشابهات بسيار زيادي ميان كاربراني كه با يكديگر مكالمه ميكنند، پيدا شد. اين تشابهات به ترتيب اثرگذاري روي رفتار كاربران به اين ترتيب بود: پارامتر نخست،مربوط به كاربراني است كه طولانيتر و با تكرار بيشتر در روز مكالمه ميكنند و اكثراً با كساني صحبت ميكنند كه همين خصوصيات را داشته باشند. پارامتر دوم، زبان است. كاربران معمولاً بيشتر با همزبانان خود صحبت ميكنند. پارامتر سوم، موقعيت جغرافيايي است يعني با افزوده شدن فاصله جغرافيايي ميان كاربران مكالمههاي آنها هم كمتر ميشود، اما مكالمههايي كه بين دو طرف با فاصله جغرافيايي زياد رخ ميدهد، معمولاً از زمان طولانيتري برخوردار هستند. پارامتر چهارم، سن است، بهگونهاي كه كاربران معمولاً بيشتر با همسنهاي خود مكالمه ميكنند. در آخر اينكه پارامتر جنسيت هيچ اثري بر گراف مكالمهها نداشت. هفت درجه جدايي و بقيه در رابطه با تئوري شش درجه جدايي ( كه شايد ديگر بايد آن را هفت درجه جدايي بناميم) در بستر اينترنت گروههاي مختلف با اهداف متنوعي تشكيل شدهاند. مانند رياضيدانها، بازيگران سينما يا حتي شبكههاي اجتماعي كه فقط با هدف آزمايش اين ايده شكل گرفتهاند. قطعاً اگر پيرامون اين موضوع جستوجو كنيد، مطالب بسياري خواهيد يافت. اما همچنان سؤالاتي باقي است، مثلاً آيا با افزايش جمعيت كرهزمين، اين عدد 6/6 تغيير ميكند؟ با افزايش فناوري چطور؟ اگر تغيير ميكند چگونه؟ آيا به آزمايشهاي جامعتري نياز است؟ آيا ممكن است كه اين عدد باز هم دستخوش تغيير شود؟ م� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]
صفحات پیشنهادی
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation
21 ا کتبر 2008 ndash; شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation-RobertDeniro21st October 2008, 04:44 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اشاره : در ...
21 ا کتبر 2008 ndash; شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation-RobertDeniro21st October 2008, 04:44 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اشاره : در ...
مسنجرهاي اينترنتي يك تئوري رياضي را اثبات كردند
تئوري رياضي 6 درجه جدايي يا six degrees of separation مدتهاست كه در عالم رياضي مطرح است و حتي در سال 1993 فيلم سينمايي در مورد آن ساخته شد. پژوهشگران ...
تئوري رياضي 6 درجه جدايي يا six degrees of separation مدتهاست كه در عالم رياضي مطرح است و حتي در سال 1993 فيلم سينمايي در مورد آن ساخته شد. پژوهشگران ...
محل و اسم درجات -
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation 21 ا کتبر 2008 – شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation-RobertDeniro21st October 2008, ... در طي مسير هيچ ماشيني ...
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation 21 ا کتبر 2008 – شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation-RobertDeniro21st October 2008, ... در طي مسير هيچ ماشيني ...
حكايت جدايي اين چند نفر
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation 21 ا کتبر 2008 – در اين مقاله به بررسي تئوري شش درجه جدايي ميپردازيم. .... و هنگامي كه به كشور يا شهر خود بازگشت با چند ...
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation 21 ا کتبر 2008 – در اين مقاله به بررسي تئوري شش درجه جدايي ميپردازيم. .... و هنگامي كه به كشور يا شهر خود بازگشت با چند ...
مسنجرهاي اينترنتي يك تئوري رياضي را اثبات كردند
6 آگوست 2008 ndash; تئوري رياضي 6 درجه جدايي يا six degrees of separation مدتهاست كه در عالم رياضي مطرح است و حتي در سال 1993 فيلم سينمايي در مورد آن ساخته شد.
6 آگوست 2008 ndash; تئوري رياضي 6 درجه جدايي يا six degrees of separation مدتهاست كه در عالم رياضي مطرح است و حتي در سال 1993 فيلم سينمايي در مورد آن ساخته شد.
اثبات يك تئوري رياضي با كمك مسنجرهاي اينترنتي
8 آگوست 2008 ndash; تئوري رياضي 6 درجه جدايي يا six degrees of separation مدتهاست كه در عالم رياضي مطرح است و حتي در سال 1993 فيلم سينمايي در مورد آن ساخته شد.
8 آگوست 2008 ndash; تئوري رياضي 6 درجه جدايي يا six degrees of separation مدتهاست كه در عالم رياضي مطرح است و حتي در سال 1993 فيلم سينمايي در مورد آن ساخته شد.
يك مدرس ارتباطات تاكيد كرد: گسترش استقبال عمومي به ...
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation... در سيامين سالگرد انقلاب اسلامي ايران، دستاوردهاي انقلاب در حوزهي رسانههاي ديجيتالي... راهاندازی شبکه علمی دانشگاهی با ...
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation... در سيامين سالگرد انقلاب اسلامي ايران، دستاوردهاي انقلاب در حوزهي رسانههاي ديجيتالي... راهاندازی شبکه علمی دانشگاهی با ...
عجيبترين نامهاي ايراني
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation middot; جدا جدا تايپ شدن حروف فارسي در فتوشاپ cs2 - middot; قنات middot; روايتي امروزين از منطق الطير middot; درخواست توضيح درباره domain ...
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation middot; جدا جدا تايپ شدن حروف فارسي در فتوشاپ cs2 - middot; قنات middot; روايتي امروزين از منطق الطير middot; درخواست توضيح درباره domain ...
رييس دانشگاه آزاد کرمان: امكان اتصال دانشجويان به كتابخانه از ...
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation... . مطالب پیشین. شکایتهای کاربران علیه تغییرات جدید iGoogle تغييرات گوگل در صفحه نخست بخش iGoogle ک.
شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation... . مطالب پیشین. شکایتهای کاربران علیه تغییرات جدید iGoogle تغييرات گوگل در صفحه نخست بخش iGoogle ک.
راهاندازی شبکه علمی دانشگاهی با پهنای باند وسیع
ریاضی ادامه داد: در هفتههای گذشته 6 پروژه اساسی در حوزه فناوری اطلاعات به تصویب رسید و برای اجرایی کردن آنها بودجههای ... شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation ...
ریاضی ادامه داد: در هفتههای گذشته 6 پروژه اساسی در حوزه فناوری اطلاعات به تصویب رسید و برای اجرایی کردن آنها بودجههای ... شش درجه جدايي؛ 6Degrees of Separation ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها