واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بررسي حقوقي پديده كودك آزارييك استاد دانشگاه گفت: كودكآزاري يك مقوله چند بعدي است كه شامل آزار جسمي و روحي است و از اين جهت با تصويب قانون حمايت از كودكان و نوجوانان در سال 1381 و قانون مجازات اسلامي با مشكل قانوني روبهرو نيستيم.
غلامحسن كوشكي با بيان اينكه قانون، در حمايت كودكان و نوجوانان بحث آزارهاي روحي را مطرح كرده است، تصريح كرد: بحث آزارهاي جسمي در قالب ضرب و جرح در قانون مجازات اسلامي به صورت مفصل مطرح شده كه از جهت قانوني با آن مشكل نداريم اما قانون ميتواند مصاديق كودكآزاري روحي را شفافتر كند. وي افزود: اينكه قانون فقط بگويد آزار رواني طفل ممنوع است، كفايت نميكند بلكه بايد مشخص كند تا رويه قضايي بر اساس مسائلي كه قانونگذار اعلام كرده راهش را پيدا كند و اين قانون، اجرايي شود. در واقع در بحث كودكآزاري بيش از اينكه نياز به بحث كيفري داشته باشيم لازم است تا در پيشگيري از كودكآزاري تلاش كنيم و افكار عمومي را نسبت به اين قضيه آگاه سازيم. اين استاد دانشگاه، كودكآزاري را يك پديده اجتماعي دانست كه به لحاظ فرهنگي، اجتماعي و حقوقي نياز به بررسي دارد و خاطرنشان كرد: انتظار داريم قوانين كيفري اين مشكل را حل كند و هميشه اين جمله عنوان شده كه پيشگيري بهتر از درمان است؛ بنابراين آخرين راه حل، قوانين كيفري با در نظر گرفتن مشكلات احتمالي آن است. كوشكي با بيان اينكه بايد بسترهاي جرمزا را در جامعه از بين ببريم، اظهار كرد: يكي از جرمشناسان ميگويد هر جامعهاي شايسته بزهكاران خود است؛ بنابراين همه افراد جامعه در قبال پديده بزهكاري مسئولند. البته گاهي اوقات مواردي از كودكآزاري در رسانهها و روزنامه مطرح ميشود كه در اينجا ذهن همه افراد به والدين كودكان تمركز ميشود اما واقعيت اين است كه كليه نهادهاي اجتماعي و حتي كل جامعه در قبال اين پديده ناپسند هر يك به سهم خود مسئولند. وي تاكيد كرد: بايد نهاد خانواده را تقويت كنيم و به والدين، آموزشهاي لازم را براي مواجهه با كودك بدهيم. همچنين سطح رفاه خانواده را بايد تا حد قابل قبولي ارتقا دهيم، خانوادههاي بيسرپرست يا بدسرپرست را شناسايي كنيم و امكانات لازم را براي كمك به اين خانوادهها فراهم آوريم. آزار روحي يك مقوله رواني و روانشناسي است. به عنوان مثال ممكن است پدر و مادري براي تربيت فرزند خود عصباني شوند. يقينا اين امر، آزار روحي قلمداد نميشود اما قانونگذار در قانون حمايت از كودكان و نوجوانان مصاديق آزار روحي را مشخص نكرده است. گاهي اتفاق ميافتد كه طفل خردسالي چند روز در زيرزمين پنهان ميشود. اين يقينا آزار روحي استاين وكيل دادگستري يكي ديگر از بحثهاي مهم را در زمينه پيشگيري از كودكآزاري، تقويت فرهنگ عمومي و بنيانهاي اخلاقي و ارزشي در جامعه دانست و تصريح كرد: بايد در منابر ديني اين امر را تبليغ كنيم كه مثلا اگر يك كودك مرتكب خطايي شد، چگونه با او برخورد شود. البته در اينجا فقط بخش عمومي كفايت نميكند و سازمانهاي مردمنهاد نيز بايد به كمك بخش دولتي بيايند. اگر به بيوگرافي بزهكاران حرفهاي مثلا خفاش شب نگاه كنيد، ميبينيد اوج مسائل و مشكلاتي كه داشته در دوران كودكي وي بوده است. كوشكي عدم تربيت صحيح، عدم امكانات مناسب و عدم برخورداري از والدين مناسب را از جمله عوامل آسيبرسان به جامعه برشمرد و خاطرنشان كرد: هزينههايي كه براي اطفال در معرض خطر صرف ميكنيم، به نوعي سرمايهگذاري است زيرا با اين كار، به جاي اينكه چنين كودكاني بزهكار شوند، ميتوانند به عنوان عناصر مفيد در جامعه فعاليت كنند. وي ادامه داد: در زمينه مسائل مروبط به جلوگيري از كودكآزاري و ساير موارد مرتبط با اين امر، نهادها و سازمانهاي مختلفي از جمله قوه قضائيه، نيروي انتظامي، سازمان بهزيستي و تامين اجتماعي فعاليت ميكنند كه امكانات و بودجهها پراكنده شده و به نوعي توانايي و امكانات اين نهادها مثله شده و عملا كارآمد نيست. در واقع بايد يك مديريت و مركز واحد داشته باشيم و بودجه لازم را در اختيارش قرار دهيم، براي آن فرآيند و برنامه تعيين كنيم و از آن مسئوليت بخواهيم. به عقيده من اين امر در بحث مقابله با پديده كودكآزاري به لحاظ ساختاري و سازماني مهم است.
اين استاد دانشگاه، رقم سياه را يكي ديگر از ويژگيهاي جرايم كودكآزاري دانست و درباره آن توضيح داد: اين عمل در محيط پنهان خانواده و مدرسه اتفاق ميافتد كه آمار آن خيلي بالاست، البته در حال حاضر دادستان تهران و نهادهاي متولي تلفنهاي ويژهاي را اختصاص دادهاند در جهت اينكه مواقعي كه مردم با اين قبيل موارد مواجه شدند، تماس بگيرند. البته اين مساله حائز اهميت است و بايد ديد زماني كه اين افراد را شناسايي كرديم چه تدبيري را بايد براي آنها به كار ببريم. كوشكي افزود: شايد فدا شدن كودكان مظلوم، فرياد بلندي باشد كه توجهها را ميطلبد تا در زندگي اجتماعي حس مديريت بيشتري داشته باشيم و كمك به افراد جامعه و خدمت صادقانه بدون منت را از وظايف خودمان بدانيم. وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به آزار روحي كودكان نيز خاطر نشان كرد: آزار روحي يك مقوله رواني و روانشناسي است. به عنوان مثال ممكن است پدر و مادري براي تربيت فرزند خود عصباني شوند. يقينا اين امر، آزار روحي قلمداد نميشود اما قانونگذار در قانون حمايت از كودكان و نوجوانان مصاديق آزار روحي را مشخص نكرده است. گاهي اتفاق ميافتد كه طفل خردسالي چند روز در زيرزمين پنهان ميشود. اين يقينا آزار روحي است؛ لذا بهتر است قانونگذار در قانون حمايت از كودكان و نوجوانان مصاديق آزار روحي را مشخص كند و چون معلوم نكرده است عملا رويه قضايي خيلي تعريف درست و شفافي از آزار روحي نداده و به همين خاطر ما در عمل در اين زمينه با مشكل مواجهيم. اين استاد دانشگاه در پاسخ به پرسشي در مورد سپردن كودكان آسيبديده به بهزيستي، اظهار كرد: در مورد كودكآزاري قانون اين اجازه را نميدهد كه يك طفل را حتي اگر والدينش ناشايست باشند به طور دائمي از خانواده جدا كنيم. قانون در اين بخش نيازمند اصلاح است. به عنوان مثال زماني كه طفلي را شناسايي كرديم كه در يك خانواده كودك آزار بوده و والدين او شايستگي لازم را براي نگهداري از وي را نداشتند، سازمان بهزيستي نميتواند كودك را به خانوادهاي ديگر بسپارد. كوشكي در پايان تصريح كرد: بايد يك مركز واحد داشته باشيم با امكانات ويژه و قوانين روشن كه در جهت حمايت از كودكان فعاليت كند. مثلا مركزي باشد كه به صورت پنج يا شش سال، كودك را سرپرستي و برايش مستمري تعيين كند و از جهت تحصيلي، اخلاقي و رواني او را تامين كند. متاسفانه سازمانهاي امدادگر مثل كميته امداد خميني (ره) و يا سازمان بهزيستي فاقد چنين امكاناتي هستند. بخش حقوق تبيانمنبع:ايسنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 344]