واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فقر فرهنگي از عوامل بروز پديده كودكآزاري است خبرگزاري فارس: يك روانشناس فقر فرهنگي را از عوامل بروز پديده كودكآزاري دانست. سيدجواد آرامي در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: عوامل مختلفي موجب بروز كودك آزاري ميشود كه يكي از آنها فقر فرهنگي است، در حقيقت در خانوادههايي كه سطح تحصيلات پايينتري دارند، كودكآزاري بيشتر و شديدتر صورت ميگيرد. وي با اشاره به عامل ديگر كه تفاوت سني است، ادامه داد: در خانوادههايي كه والدين سن كمتري دارند و از پختگي لازم برخوردار نيستند، احتمال بروز كودك آزاري بيشتر است. اين روانشناس گفت: در خانوادههايي كه قدرت اقتصادي چنداني نداشته و در فراهم كردن امكانات مالي براي فرزندان خود دچار مشكل هستند، كودكان بيشتر آسيب ديده و به دليل تنشهاي اقتصادي از سوي والدين تحت فشار و اذيت و آزار قرار ميگيرند. آرامي با اشاره به تأثير جايگاه اجتماعي و شغلي در بروز كودك آزاري ، بيان كرد: در واقع زماني كه افراد خانواده به خصوص سرپرست آن، جايگاه اجتماعي، شغلي و درآمد پاييني دارند و يا حتي ممكن است بيكار باشند، احتمال اينكه فرزندان و اعضاي خانواده آنها دچار تربيت دوگانه شوند، بيشتر است. وي با بيان اينكه در خانوادههاي پر جمعيت كه معمولاً تعداد آنها بالاي 5 نفر است، كودك آزاري بيشتر اتفاق ميافتد، گفت: تحقيقات نشان ميدهد كه پدرو مادرهايي كه در گذشته توسط والدين خود مورد آزار و اذيت قرار گرفتهاند، به احتمال بسيار فرزندانشان را با اين ديدگاه پرورش ميدهند. اين روانشناس در خصوص تأثير اعتياد تصريح كرد: اعتياد از عواملي است كه خود يك آسيبهاي اجتماعي محسوب ميشود، در حقيقت اعتياد عوامل مختلفي دارد و فرد معتاد بسياري از كاركردهاي اجتماعي، شغلي و خانوادگي خود را از دست ميدهد و به همين دليل در چنين مواقعي از كودك سوء استفاده ميكند در واقع از فرزند به عنوان فرزند كار استفاده كرده و گاهي او را مورد آزار و اذيت قرار ميدهد و در زمان تاخير در مصرف مواد مخدر به كودك پرخاشگري ميكند. آرامي اظهار داشت: زماني كه فرد معتاد اقدام به مصرف مواد مخدر ميكند، به دليل دخالتهاي خانواده و فرزند براي جلوگيري از اين امر، آنها با برخوردهاي شديد فرد معتاد، مواجه ميشوند. وي با بيان اينكه بحث ديگر كودك آزاري به اختلافات بين اعضاي خانواده مربوط ميشوند كه فرزندان در اين راستا بيشترين آسيبها را ميبينند، ادامه داد: برخي اوقات آسيب جسماني و گاهي رواني از سوي والدين برفرزندان وارد ميشود كه اثرات مخربي بر جاي ميگذارد. اين روانشناس با اشاره به حمايت اورژانس اجتماعي، بيان كرد: با وجود اورژانس اجتماعي زماني كه كودك مورد آسيب قرار ميگيرد، به سرعت براي پيگيري موضوع اقدام ميشود؛ در واقع آنها مجبورند روال قانوني بسيار طولاني را طي كنند تا بتوانند جرم پدر و مادر در خصوص آزار و اذيت به فرزند ثابت كنند. آرامي افزود: اين اورژانس حمايتي، بعد از تلاشهاي بسيار ميتواند در خصوص جدا كردن فرزند از والدين اقدام كنند كه اين امر خود موجب آسيبهاي بيشتر در خانواده ميشود، در حقيقت عملاً سيستم حمايتي قدرت چنداني نداشته و حمايتهايش مناسب نيست. وي با بيان اينكه فرزنداني كه مورد خشونت قرار ميگيرند، نسبت به هم سن و سالان خود و حتي جامعه، خشن هستند، گفت: در حقيقت عواملي مانند دزدي، دروغگويي، پيشفعالي، اضطراب، ترس اجتماعي و افسردگي در كودكان آزار ديده بيشتر مشاهده ميشود. همچنين براي اين افراد در سنين بزرگسالي نيز اختلالات شخصيتي پيش ميآيد كه اين امر موجب ميشود تا آنها شخصيتهاي نمايشي و منفي پيدا كنند. آرامي بيان كرد: فرار از منزل و ادامه روند كودكآزادي براي افراد آزار ديده از سوي والدين پيش ميآيد، در حقيقت اين موضوع به صورت خصوصيت ژنتيكي به آنها انتقال پيدا ميكند كه بايد حقوق فرزندان و پدر و مادر نسبت به آنها را به صورت موارد آموزشي در دوران كودكي به صورت شنيداري، گفتاري و ديداري افزايش دهيم. اين روانشناس با بيان اينكه گاهي اوقات ميزان كودك آزاري در حدي نيست كه فرزندان را از خانوادهها جدا كنند بلكه بايد اين خانواده مورد حمايت قرار گيرند، گفت: بايد به اين خانوادهها، در خصوص تربيت فرزندان اطلاعرساني شود همچنين عدم تعادل رواني والدين ممكن است موجب شود تا كودك از سوي آنها مورد تنبيه قرار گيرد. انتهاي پيام/ك
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]